رویداد۲۴ نازآفرین جمشیدی: همه ما حتما حتی شده یک بار به مهاجرت اندیشیدهایم ضمن اینکه حتما در میان دوستان و آشنایان و اقواممان افرادی هم دست به این کار زدهاند و با این پدیده آنها را از دست دادهایم.
موضوع مهاجرت در میان کشورهای خاورمیانه بسیار بیشتر از دیگر کشورها دیده میشود و دلیل آن هم روشن است نداشتن آنچه مردم برای زندگی میخواهند. جنگ و ناآرامی هم دلیل دیگریست که مردم از خانه و کاشانه و میهن خود مهاجرت میکنند.
به گزارش رویداد۲۴ درواقع مهاجرت از کشوری که شما در آن هر آنچه میخواهید را ندارید و سادهترین مسائل انسانی و رفاه نسبی برایتان تبدیل به رویا شده است مهاجرت میتواند گزینه پررنگی باشد و شاید تنها راه فرار از وضعیت کنونی. اما آیا تاکنون به افسردگی پس از مهاجرت اندیشیدهاید؟ آیا تاکنون این حالت و احساس را تجربه کردهاید؟
البته حتما درباره دلتنگی و دوری از دوستان و عزیزانتان فکر کردهاید، اما باید بدانید اندیشیدن یک موضوع و تجربه واقعی و راستین آن با تمام وجود یک بحث و موضوع دیگر است کاری که اصلا آسان نیست.
براساس آمار سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۹ نزدیک به ۲۷۲ میلیون مهاجر بینالمللی در دنیا وجود دارند. این رقم چشمگیر، حاکی از آن است که بسیاری از مردم نسبت به زندگی خود در کشوری که متولد میشوند ناراضی بوده و تصور میکنند با مهاجرت میتوانند به یک مدینه فاضله (زندگی رویایی در آرمانشهر) برسند؛ اما باید بدانید که مهاجرت فرآیندی دشوار و پر فراز و نشیب است که میتواند موجب تحمل فشار روانی شایان توجه در یک بازه زمانی طولانی شود و این عامل ریسک درگیر شدن با افسردگی را تا حد زیادی افزایش میدهد.
باید توجه داشته باشید هر اندازه هم نسبت به کشوری که میخواهید به آن مهاجرت کنید آگاهی داشته باشید با زندگیکردن در آن کاملا متفاوت است درست مانند این است که دستی دور از آتش داشته باشید تا اینکه خود در آتش قرار بگیرید.
شاید بتوان مهاجرت را به ورود به یک اتاق تاریک و ناآشنا تشبیه کرد. در روزهای نخست حس کسی را دارید که در سرزمینی دورافتاده است جاییکه زبان شما زبان بیشتر مردم آنجا نیست و هر اندازه هم زبان آن کشور را خوب بدانید باز هم برای برقراری یک ارتباط ساده باید انرژی بسیاری خرج کنید.
خوشبختانه یا شوربختانه آدمیزاد به همه چیز خو میگیرد بنابراین شما هم کمکم با تاریکی خو میگیرید و چشمانتان به آن عادت میکند اینجاست که آغاز به شناسایی محیط اطرافتان میکنید.
آرامشی نسبی نتیجه این حالت شماست بنابراین ذهنتان میتواند آزادانه به جستوجوی اطراف بپردازد. چیزی که هیچ انسانی آن را دوست ندارد وجود ابهام است و انسان از هیچ موضوع ناشناختهای خوشش نمیآید البته این خوب نیز است چراکه همین ویژگیست که سبب کشف بسیاری ناشناختهها و پیشرفت کنونی انسان شده است. درواقع میتوان گفت امروز پیشرفتمان را مدیون همین ترس از ابهامات و ناشناختههاییم. مهاجرت هم دقیقا قرارگرفتن در یک محیط سراسر از ابهام.
به گزارش رویداد۲۴ گامنهادن در راه مهاجرت اصلا آسان نیست پس اگر ذهنیتی آسان نسبت به آن دارید و گمان میکنید زندگی امروز خود را میدهید و در کشوری دیگر یک زندگی سراسر بهشتی به شما تقدیم میکنند باید بگوییم سخت در اشتباهید.
راه مهاجرت سخت و طاقتفرساست و اگر تاب و تحمل تلاشی همهسویه دستکم برای ۵ سال پیشرو را ندارید بهتر است چمدانهایتان را زمین بگذارید و به راه دیگری جز مهاجرت بیندیشید.
هنگامیکه مهاجرت میکنید باید از هر چه سالها داشته و ساخته اید عبور کنید و بگذرید و در جایی دیگر در جایی غریب و ناشناختانه بار دیگر از نو آغاز کنید. درواقع باید زندگی تازهای برای خود بسازید گویی بار دیگر در بزرگسالی به دنیا آمدهاید.
رها کردن تمام چیزهایی که به آن دلبسته بودید و قرار گرفتن در الزام ساخت دوباره آنها یا همان از صفر شروع کردن، کار چندان سادهای نیست. آنقدر دشوار است که اگر احساس دلتنگی و فقدان نکنید جای شگفتی دارد.
یک موضوع بسیار مهم این است که شما در کشور خود از یک شبکه حمایتی برخوردارید که در صورت بروز یک مشکل یا آسیب روانی میتوانید به آسانی از اعضای این شبکه یعنی خانواده دوستان آشنایان و … حمایت و محبت بیواسطه دریافت کنید، اما در کشور مقصد احتمالا تا مدتها چنین شبکهای برای حمایت وجود نخواهد داشت. در چنین مواقعی است که روی پای خود ایستادن و تنهایی به نبرد تن به تن با مشکلات رفتن را با گوشت و پوست و استخوان خود حس میکنید.
در ابتدای مهاجرت با چالشهایی روبهرو میشوید که در نگاه اول بسیار ساده به نظر میآیند، چالشهایی که در کشور خود به آسانی اب خوردن از پس آنها بر میآیید، اما اکنون در یک کشور غریبه همچون شاخ قولی به نظر میرسند که باید به تنهایی آن را بشکنید. برای نمونه خرید مایحتاج روزمره از فروشگاه، رفتن به محل تحصیل یا کار، برقراری ارتباط با مردم در مکانهای عمومی، پیداکردن خانهای برای اجاره و … اینها مواردیاند که افراد در روزهای نخست مهاجرت با آن دستبهگریبانند.
باید تاکید کنیم که انسانها هر یک با دیگری متفاوتند بنابراین شرایط مهاجرتشان هم با هم تفاوت دارد و به عوامل بیشماری بستگی داردعواملی همچون کشور مقصد، چگونگی مهاجرت (تحصیلی، شغلی و …)، میزان تسلط بر زبان، داشتن اقوام یا آشنا در کشور مقصد، میزان تمکن مالی و تجربه پیشین از زندگی کردن به شکل تنها و مستقل و مانند آن بستگی دارد، اما اگر همه اینها را هم داشته باشید ممکن است افسردگی در کمین شما باشد. …
به همین دلیل باید این نوع افسردگی را بشناسید و بدانید برای مدیریت آن چه باید بکنید، زیرا هر چه که باشد شما برای یک زندگی آیدهال و شادتر رنج مهاجرت را به جان خریدهاید نه اینکه در منجلاب افسردگی و آسیبهای روانی دست و پا بزنید.
نشانههای افسردگی
در بیشتر مواقع و در تمامی روز احساس اندوه و ناامیدی و پوچی میکنید.
کارهایی که پیشتر به آنها علاقه داشتید را امروز دوست ندارید و از انجام آنها لذت نمیبرید.
کاهش یا افزایش اشتها
بیخوابی یا پرخوابی
مدام سراسیمه یا کندرفتار هستید.
احساس خستگی دارید و حتی برای انجام کارهای روزانه خود هم انرژی ندارید.
قدرت تمرکز خود را از دست دادهاید
مدام به مرگ و خودکشی میاندیشید.
اگر این نشانهها را در خود میبینید بهتر است با یک درمانگر گفتوگو کنید.
بیشتر بخوانید: برای زیباشدن صورت چه کنیم؟
مهاجرت شما را از کسانیکه دوست دارید دور میکند واین یکی از بدترین چیزهاییست که میتواند رخ دهد. غم دوری بسیار سخت است، اما شما میتوانید با کمک تکنولوژی اندکی از این رنج را کم کنید.
تلاش کنید با عزیزانتان تماس تصویری برقرار کنید و از همین اندازه ارتباط نهایت لذت را ببرید.
مهاجرت به تنهایی مسیری دشوار است و وقتی افسردگی نیز به آن افزوده میشود، دیگر احتمالا کمکی از دمنوشهای آرام بخش، بستنی و شکلات برنمیآید بنابراین بهتر است که هرچه زودتر دست به کار شوید و برای درمان افسردگی خود اقدامی موثر انجام دهید.
از روانشناس کمک بگیرید
مهاجرت، کار آسانی نیست و فشار روانی، استرس و اضطراب زیادی را به شما تحمیل میکند بنابراین ابتلا به افسردگی پس از مهاجرت بسیار محتمل است. در زمان وقوع افسردگی بهتر است از روانشناس کمک بگیرید. با متخصصین هم زبان
انگیزههای خود را مرور کنید
اگر با افسردگی پس از مهاجرت دست و پنجه نرم میکنید احتمالا لحظاتی را تجربه خواهید کرد که نسبت به اقدام خود برای مهاجرت و دوری از هرآنچه که برای شما عزیز و آشنا بوده است احساس پشیمانی شدید میکنید در اینگونه مواقع اهداف و انگیزههای خود را از مهاجرت مرور کنید که به چه دلیلی حاضر به تحمل این سختیها شدید برای اینکه به چه چیزهایی دست یابید؟ و در دراز مدت چه سودهایی برای شما خواهد داشت؟
رابط اجتماعی خود را گسترش دهید
تلاش کنید دوست پیدا کنید و با افرادی که فکر میکنید نقاط مشترک دارید همصحبت شوید شاید بتوانید دایرهای از دوستان را برای خود تشکیل دهید و روابط اجتماعیتان را گسترش دهید. از کمک خواستن و دوستشدن با دیگران نترسید ضمن اینکه احتیاط را هم در نظر داشته باشید.
قدمهای کوچک بردارید
شاید در ابتدا ترس گفتن جملهای اشتباه شما را از ارتباط برقرار کردن بازدارد، اما تنها کافیست اولین قدم را برداشته و حرکت کنید حتی در صورت لزوم از پانتومیم برای رساندن منظور خود استفاده کنید، به عبارت دیگر استانداردهای خود را آنقدر بالا در نظر نگیرید تا به طور کلی از اقدام اولیه ناامید شوید. جسارت شروع و حرکت در امتداد آن ارزشمند است، نه عالی و بینقص شروع کردن.