رویداد۲۴ هدی کاشانیان: نامگذاری شبهای محرم از طرف مداحان و ذاکران اهل بیت، برای زنده نگه داشتن یاد حماسه بزرگ عاشورا انجام شده است. این نامگذاری مستند دینی و ریشه تاریخی ندارد، اما چنانچه در بخش دین و مذهب نمناک اشاره کردهایم به اعتقاد برخی مورخان، این رسم از زمان صفویه باب شده است.
مسلم، نخستین شهید واقعه کربلاست. شهادت او کمی پیش تر از حادثه کربلا رخ داده است و شب نخست ماه محرم به پاس فداکاری و جان فشانی های این سفیر شهید راه سرخ، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهاده شده است. مسلم الگوی محبت و وفاست. او عاشقی دل باخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین (ع) دست بر نداشت و در اوج بی وفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند.
بیشتر بخوانید: مبارزات امام حسین
به گزارش رویداد۲۴ امام حسین (ع) روز دوم محرم سال 61 ه ق به سرزمین کربلا وارد شده و خیمه گاه خود را با جمعیتی در حدود هفتاد و دو نفر به پا کرد. از آن طرف، لشکر دشمن با هزار نفر در نقطه مقابل چادر زد. به خاطر همین روز دوم محرم، روز رسیدن ایشان به سرزمین کربلا نامگذاری شده است. روز دوم، نماد پایداری است. امام حسین (ع) از همان آغاز حرکت با اتفاقات مختلفی همچون بی وفایی کوفیان گرفته تا تعقیب شدن از سوی سپاهیان دشمن، مواجه شد.
دختر سه ساله اباعبدالله الحسین (ع) رقیه (س) است که در سفر کربلا همراه ایشان بود. رقیه (س) به همراه اسرای دیگر به شام برده شد، شبی پدر را به خواب دید و پس از بیدار شدن بسیار گریسته و بیتابی کرد. خبر به یزید رسید، به دستور او سر مطهر امام حسین (ع) را نزد او بردند و او از این منظره به شدت ناراحت و رنجور گشت. ایشان در روز سوم صفر سال 61 ه ق در خرابه شام ( که محل اقامت موقت اهل بیت بود) از دنیا رفت.
شب چهارم عزاداری محرم اختصاص به یکی از شهدای سربلند کربلا یعنی حربن یزید ریاحی دارد. البته این شب را به حضرت زینب نیز منسوب کرده اند. حر الگوی توبه و حقیقت جویی است. او در آغاز برخورد با امام حسین (ع) از چنین جایگاه وارسته ای برخوردار نبود و بنابر گفته خویش، مأمور بود و معذور! اما ادب و تواضع حر در برابر امام حسین (ع) موجب رهایی و آزادگی او شد. حر با تعقل و تفکر عمیق خود، حق را بر باطل ترجیح داد وبرای توبه پیشانی خود را به سجده گاه توبه فرود آورد.
این شب به حبیب بن مظاهر و حضرت عبدالله بن حسن کودک هشت ساله امام مجتبی (ع) نیز منسوب است. عبدالله (ع) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین (ع) در ظهر عاشورا به شهادت رسید. زهیر که تا چندی پیش از دیدار با امام حسین (ع) هراس داشت، پس از رفتن به خیمه ایشان، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد. عشق به امام حسین (ع) چنان در جانش اثر کرده بود که از همه هستی خود در دنیا گذشت و در این راه چنان پیش رفت که به یکی از فرماندهان سپاه آن حضرت تبدیل شد.
قاسم بن حسن (ع)، نوجوان شهید عاشورا در رکاب سیدالشهداء (ع)، فرزند گرامی امام حسن مجتبی (ع). وی صاحب همان سخن معروف «اَحْلی مِنَ العَسَل» در شب عاشوراست که مرگ را شیرین تراز عسل می دانست. روز عاشورا سن او به بلوغ نرسیده بود. برای میدان رفتن از امام خویش اجازه خواست. اباعبدالله (ع) چون نگاه به او افکند، وی را به آغوش کشید و گریست، آنگاه اجازه داد. قاسم، خوش سیما بود و در میدان جنگ پس از نبردی دلاورانه به شهادت رسید.
همگامی که همه اصحاب و یاران امام حسین (ع) شهید شدند، امام کنار خیمه آمد و به حضرت زینب (س) فرمود: علی اصغر(ع) را به من بده تا با او وداع کنم، کودک را گرفت، همین که خواست ببوسد حرمله تیرسه شبه به سوی گلوی نازک او رها کرد، آن تیر به گلوی او اصابت نمود و سرش را برید. مصیبت علی اصغر (ع) برای حسین (ع) جان فرسا بود چنان که گریست و به خداوند عرض کرد:خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن.
علی اکبر (ع) فرزند دیگر امام حسین بود و از نظر چهره بسیار به پیامبر(ص) شباهت داشت تا آنجا که وقتی به میدان آمد بسیاری از سپاهیان ترسیدند. ایشان چون غربت پدر را در میان گرگ صفتان کوفه و شام میبیند، با پیشی گرفتن از همه یاران و افراد خاندان جان خود را فدا کرد. او با تمام کردن حجت خویش شوق رسیدن به فیض شهادت را در دل یاران حسین (ع) قوت بخشید. علی اکبر (ع) الگوی سبقت گرفتن در شهادت است.
ستاره 34 ساله آسمان کربلا و بزرگترین یار و یاور امام حسین(ع) او کسی نبود جز ابوالفضل عباس(ع). عباس یعنی چهره درهم کشیده و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد. او فرزند علی(ع) و برادر حسین(ع) بود، با این حال بدلیل احترام فراوان به امام حسین(ع)، هرگز برادر خود را به نام صدا نزد. عباس(ع) این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب می دانست. از وی به عنوان الگوی رشادت یاد میشود. زیرا پرچمدار سپاه بود و پرچم را به دست رشیدترین و شجاع ترین افراد لشگر میسپارند.
حسین بن علی(ع) الگوی آزادگان جهان. شهامت، ایثار، بردباری، تسلیم، رضا، وفا، فروتنی، شجاعت و پایداری امواج اقیانوس بی منتهای حسین است. در مورد عاشورا گفته می شود که اگر این قیام چنین درون مایه ارزشمندی از فضایل انسانی را نداشت، این گونه بر پیشانی تاریخ نمی درخشید. عاشورا این گونه توانست حصار زمان و مکان را درهم شکند و تاریخ را درنوردد.
شام غریبان: شام غریبان، روضه حضرت زینب(ع) است. معمولا در مراسم شام غریبان چراغها را خاموش میکنند و با نور اندکی مثل نور شمع عزاداری میکنند. در برخی مناطق دستههای عزادار، عَلَم و کتل برنمیدارند و زنجیر و سینه نمیزنند.
شب یازدهم، حرکت کاروان اسیران کربلا از کربلا به کوفه: عمربن سعد ملعون روز یازدهم محرم سال ۶۱ هـ .ق. تا ظهر در زمین کربلا ماند و بر کشتگان سپاه خود نماز خواند و آنان را به خاک سپرد؛ در حالی پیکر پاک فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله و یاران پاکبازش در زیر آفتاب رها شده بود، دستور داد سرهاى دیگر شهداى کربلا را از بدن ها جدا کنند و به قصد تقرّب به ابن زیاد و گرفتن جایزه با خود به کوفه ببرند. هنگامی که روز به نیمه رسید، عمر بن سعد دستور داد تا اهل بیت امام حسین(ع) را بر شترها سوار کردند. حضرت زین العابدین(ع) را هم در حالی که بیمار بود، با غل و زنجیر بر اشتری سوار نمودند. هنگام حرکت کاروان اسرا از کنار قتلگاه، صدای شیون و گریه بانوان بلند شد که به یکباره غوغایی در کربلا به پا شد.
شب دوازدهم، ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه: روز دوازدهم محرم سال 61 هجری همان روزی بوده است که کاروان اسیران کربلا که در رأس آنها امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها حضور داشتند، وارد شهر کوفه شد؛ همان شهری که مردمش به ظلم و ناجوانمردی مشهور بودند و زمانی با نامههای بسیار و درخواستهای متعدد امام حسین علیه السلام را به شهر خود دعوت کردند اما بین راه و در صحرای کربلا مقابل آن حضرت صف کشیده بهروی ایشان و یاران غریبشان شمشیر کشیدند.
شب سیزدهم، کاروان اسرا و وقایع کوفه و مسیر شام: این کاروان از نوزدهم محرم تا اول ماه صفر، بین کوفه و شام در راه بودند، در این میان قوم ستمگر سر مبارک امام حسین (ع) و نیز زنان و مردان اسیر خاندان را حرکت دادن تا نزدیک شهر دمشق رسیدند. امکلثوم (س) به «شمر» که از افراد آن قوم ستمگر بود، نزدیک شد و به او گفت: درخواستی از تو دارم! شمر گفت: درخواستت چیست؟ امکلثوم (س) فرمود: اینک به شهر شام رسیدیم، اگر خواستی ما را وارد شهر کنی از دروازهای ببر که تماشاگر کمتری دارد تا مردمان نظارهگر کمتری باشند و به ما کمتر نگاه کنند و امر کن سرهای شهدا را از میان ما بیرون ببرند و دور کنند و پیش دارند تا مردم به تماشای آنها مشغول شوند و به ما کمتر نگاه کنند زیرا از کثرت نگاههایشان به ما در این حال خوار و رسوا شدهایم!
شب چهاردهم، ورود کاروان اسرا به دربار ابن زیاد: اسرای کربلا پس از حضور در دربار ابن زیاد در بند کشیده شده و زندانی شدند، اسرای کربلا شعور حسینی را در دستور کار خود قرار دادند در این رابطه خطبه حضرت «زینب کبری (ع)» و تلاشهای ایشان قابل توجه و کاربردی بود، زیرا حقایق مهمی را بازگو کردند، بی شک حضرت «زینب کبری (ع)» بخاطر بصیرت شان به عنوان زبان گویای کربلا شناخته میشوند ایشان پیام کربلا را به دنیا با زبانی فصیح مخابره کردند و حقایقی که دشمن تلاش داشت آنان را از دید اذهان عمومی پنهان کند را به خوبی آشکار کردند، حضرت «زینب کبری (ع)» یکی از بزرگان صحنه قیام عاشورا بودند.
شب پانزدهم، کسب اجازه حرکت کاروان اسرا از کوفه به شام: در روز پانزدهم محرمالحرام سال ۶۱ ه.ق عبیدالله بن زیاد طی ارسال نامه به یزید و کسب تکلیف از نحوه برخورد با اهل حرم امام حسین (ع) و سرهای مقدس شهدای کربلا، در این روز سرهای مطهر شهدای کربلا از کوفه توسط ماموران ابن زیاد به سمت شام حرکت دادند. وقتی اسرا به دستور عبیدالله بن زیاد به زندان کوفه منتقل شدند و ابن زیاد طی نامهای به یزید گزارشی از رخدادهای گذشته از جمله واقعه کربلا داد و از چگونگی برخورد با اهل حرم حسین بن علی (ع) و سرهای شهدای دشت نینوا از یزید کسب تکلیف کرد. ابن زیاد منتظر پاسخ از سوی یزید ماند.
شب شانزدهم، حرکت کاروان اسرا به سوی شام: در روز شانزدهم محرم سرهای مبارک شهدای کربلا را به همراه سر مبارک «امام حسین (ع)» به سوی شام و دربار یزید بردند، این سرها به گروهی با مدیریت فردی به نام زحر بن قیس جعفی سپرده و راهی شام شد.
شب هفدهم و هجدهم، حرکت کاروان اسرا به سوی شام: آزادی زنهای اسیری که از خاندان بنیهاشم نبودند با ضمانت بزرگ خاندان و آمادهسازی زنان اسیر بنیهاشم به سوی شام.
شب نوزدهم، حرکت کاروان اسرا از کوفه به شام: یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به او دستور داد تا کاروان اُسرای کربلا را به همراه سرهای مطهر شهدا به شام بفرستد.از این رو در روز نوزدهم محرم سال 61 هـ .ق. این کاروان از کوفه به طرف شام حرکت کرد.