رویداد۲۴ هدی کاشانیان: شهربانو دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی ایران، یکی از همسران امام حسین (ع) و مادر امام سجاد (ع) است. برای این بانو نامهای متعددی ذکر کردهاند و طبق نقل تاریخنگاران در فتوحات اسلامی به اسارت گرفته شده و سپس به ازدواج امام حسین (ع) درآمد است. درباره حضور این بانو در کربلا نقلهایی وجود دارد که گاهی با افسانهها درآمیخته است، اما صحیحترین قول در این زمینه این است که آن بانو پس از وضع حمل حضرت سجاد (ع) به فاصله اندکی وفات کرد.
درباره نسب شهربانو، در منابع تاریخی گزارشهای متفاوتی آمده است که منشا این اختلاف سخن مسعودی است. وی مینویسد: یزدگرد در ۳۵ سالگی به قتل رسید و دو پسر به نامهای بهرام و فیروز و سه دختر به نامهای آدرگ، شاهین و مردآوند از او به جای ماندند. مشخص نبودن تعداد فرزندان یزدگرد و نبودن نام شهربانو در میان آنها عامل اختلاف شده است.
بیشتر بخوانید: نحوه درگذشت پیامبر و امامان
یعقوبی، مورخ قرن سوم هجری، اولین کسی است که درباره شهربانو مطلب نوشته و میتوان به آن استناد کرد. بیشتر منابع نام پدر شهربانو را یزدگرد، آخرین شاه ساسانی نوشتهاند، اما به هر حال در مورد نام پدر شهربانو نیز اختلافاتی است و چهار نام برای او در مصادر مختلف ذکر شده است.
سبحان ۲. سنجان ۳. نوشجان ۴. شیرویه
درباره خاندان این بانوی ایرانی، چند نظریه وجود دارد:
الف) ساسانی بودن
ب) کابلی بودن
ج) سیستانی بودن
د) سندی بودن
در خصوص زمان و چگونگی ورود شهربانو به کشور اسلامی نیز روایات مختلفی وجود دارد که عبارتند از:
الف) به اسارت افتادن وی در دوره خلافت عمر بن خطاب
ب) فرستادن وی و خواهرش به نزد عثمان از سوی والی خراسان
ج) فرستادن دختران یزدگرد به حضور امام علی علیه السلام توسط کارگزار آن حضرت.
اما دقیقترین روایت، با توجه به سال تولد امام سجاد (ع) روایت سوم است.
روایت اول: وقتى دختر یزدگرد را پیش عمر آوردند دختران مدینه از بامها به تماشاى او آمدند. وارد مسجد که شد و چشم او به عمر افتاد صورت خود را پوشانیده گفت: روزگار هرمز سیاه باد. عمر خشمگین شده گفت مرا دشنام میدهد، خواست به او حمله کند که امیرالمومنین (ع) مانع او شده فرمود: تو را نمیرسد که چنین کنى، او را اجازه بده یکى از مسلمانان را براى خود انتخاب کند، سپس قیمتش را در سهم آن مرد حساب کن. عمر به او اجازه انتخاب داد، پیش آمد و دست بر سر حسین بن على (ع) نهاد، امیرالمومنین فرمود نام تو چیست؟ عرض کرد جهانشاه، فرمود نه شهربانو، سپس نگاهى به حسین کرد فرمود: فرزندى از این زن براى تو متولد مىشود که بهترین فرد روى زمین است.
روایت دوم: در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است که سهل بن قاسم نوشجانی میگوید: امام رضا علیهالسلام به من فرمود: بین ما و شما نسب و رابطه خویشاوندی وجود دارد. پرسیدم: چگونه؟! فرمود: «هنگامی که عبدالله بن عامر بن کریز خراسان را فتح کرد، دو نفر از دختران یزدگرد بن شهریار را به دست آورد؛ آنها را به مدینه و نزد عثمان فرستاد. خلیفه، یکی را به امام حسن (ع) و دیگری را به امام حسین (ع) بخشید و هر دو، در حال نفاس از دنیا رفته اند؛ و آن دختری که به حسین علیه السلام بخشید، مادر علی بن الحسین علیهالسلام بود.»
روایت سوم: شیخ مفید، فتال نیشابوری و فضل بن حسن طبرسی این گونه روایت کرده اند: وقتی امیرمومنان (ع) به خلافت و حکومت رسید، حریث بن جابر حنفی را به عنوان کارگزار خود به مشرق زمین اعزام کرد. وی پس از مدتی، دو نفر از دختران یزدگرد را به دست آورد؛ از اینرو آنان را نزد امیرمومنان علیهالسلام فرستاد. آن حضرت، شهربانو (شاه زنان) را به حسین (ع) بخشید که زینالعابدین (ع) از او متولد شد و دیگری را به محمد بن ابی بکر بخشید که از وی قاسم به دنیا آمد، لذا این دو مولود، پسرخاله یکدیگر هستند. عبدالرزاق مقرم میگوید: «بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست که روایت شیخ مفید، فتال و طبرسی... به حقیقت نزدیکتر است، زیرا امام سجاد (ع) بدون اختلاف، در زمان خلافت جدش امیرمؤمنان علیه السلام متولد شد و سه سال با آن حضرت بود.»
به گزارش رویداد۲۴ روایت است اندکی پس از تولد امام زین العابدین (ع) ایشان درگذشت و در جنت الباقی، در کنار سایر اعضای خانواده پیامبر (ص) به خاک سپرده شد.
برخی منابع مىگوید: شهربانو در کربلا حضور داشته و به امام حسین (ع) عرض کرد که من در اینجا غریب هستم، خواهران و دختران تو، چون از تبار پیامبرند، حرمت آنها را نگه مىدارند. ولى من دختر یزدگرد شهریار ایران هستم، مىترسم دشمنان حرمت حرم تو را نگه ندارند، امام فرمود: ناراحت نباش تو هم محترم هستى و کسى دست به سوى تو دراز نخواهند کرد.
روایتى دیگر این است که امام فرمود: در آن هنگام که من از پشت اسب به زمین افتادم مرکب من نزد تو مىآید، شما سوار بر مرکب شو و عنان را به او بسپار که تو را از میان این لشکر بیرون برده و بجایى که خداوند خواهد مىرساند. اما اصلح اقوال این است که شهربانو همراه اهل بیت (ع) به شام رفت.
در روایتی آمده است که پس از شهادت امام حسین (ع)، برای اینکه اسیر نشود، خود را به داخل فرات انداخت او بر اسب سفید مشهور امام حسین (ع) (ذوالجناح) سوار شد و با عجله وارد ایران شد. تحت تعقیب قرار گرفت، او تمام راه را تا شهرری سپری کرد، جایی که سرانجام دشمن با او مقابله میکرد و هیچ راه فراری نداشت؛ به طور معجزه آسایی، کوه آنجا باز میشود و او و اسب را در جایی که تا امروز زندگی میکنند، میبلعد. آرامگاه بی بی شهربانو در شهرری محل استراحت وی است.