رویداد۲۴ سعید شمس: پیرمحمد ملازهی کارشناس ارشد مسائل افغانستان در گفتوگو با رویداد۲۴ به مسئله «اختلافات ایران و افغانستان» در دوره کنونی و ابعاد آن اشاره کرده است. او در تحلیل این اتفاق از تاریخ رابطه ایران و افغانستان و طالبان آغاز کرده است.
* از نظر ایدئولوژی بین دو ایران و افغانستان برای هکاری و تعامل زمینه مساعدی وجود ندارد زیرا مردم افغانستان با مردم ایران اشتراکات زیادی دارند. یعنی این دو کشور به لحاظ زمانی، دینی، فرهنگی نظرات و رویکردی نزدیک به هم دارند؛ بنابراین ایران و افغانستان در شرایط عادی نوعی همسویی و همراهی را میتوانند تجربه کنند. البته در طول تاریخ ایران و افغانستان بالا و پایینهای زیادی را باهم داشتهاند. در واقع نوع حکومت مستقر و ... در خوب یا بد بودن رابطه تاثیر داشته است.
* در دوره استقرار پهلوی، بین ایران و افغانستان مناسبات حسنهای به وجود آمده بود و دو کشور ارتباط بسیار نزدیکی باهم داشتند و شخصِ محمدرضا شاه پهلوی با ظاهرشاه رابطهای نزدیک و حتی میتوان گفت، صمیمی داشت اما بعد از کودتای محمد داوود خان در افغانستان و از بین رفتن رژیم سلطنتی افغانها و تبدیل شدن حکومت به جمهوری بین داوود خان و شاه ایران اختلافنظرهایی پیش آمد؛ یعنی محمد داوود خان، بلوچستان و پشتونستان را مطرح کرد و شاه هم به سمت پاکستان رفت. در نتیجه بین ایران و افغانستان اختلاف بروز و ظهور کرد اما چالش طولانی نشد. به این علت که داوود خان که گرایش چپ داشت و به مسکو و شوروی نزدیک شده بود، از روسها ناامید شد و ترجیح را بازگشت به غرب دید. پس ایران که آن روزها تعامل خوبی با آمریکا و غرب داشت، رابطه حسنه با افغانستان را بازیابی کرد. به طوریکه ۲ میلیارد دلار به دولت افغانستان برای رفع مشکلاتشان اختصاص داد تا افغانها بتوانند از دست روسها خارج شوند.
* با همزمانی به قدرت رسیدن مارکسیستها در افغانستان و پیروزی انقلاب ایران، دوباره اختلاف بین ایران و افغانستان شدت گرفت. در این میان ایران، گروههای شیعه مذهبی را که به ایران پناهنده شده بودند و در شهرهای قم، مشهد، تهران و... زندگی میکردند و «حزب وحدت» را تشکیل میدادند حمایت میکرد تا بتوان گفت ایران از زمان انقلاب نگاه ایدئولوژیک داشت و به همین سبب با جامعه پشتو به اختلاف خورد. یعنی نگاه ایدئولوژیک ایران که مبنایش «فلسفه شیعه» بود، مقداری مناسبات ایران و افغانستان را تیره کرد.
* در افغانستان هم رقابتهایی شکل گرفت زیرا ایران، پاکستان، عربستان، هند و ... دنبال منافع خودشان بودند و هر کدام از کشورها سعی کردند گروههای متبوع خودشان را در افغانستان داشته باشند. مجموعه این شرایط، فضای دو کشور را تا زمانی که افغانستان مارکسیست بود و جمهوری اسلامی در افغانستان مستقر نشده بود، مخدوش کرد.
مطالبی دیگر برای مطالعه بیشتر در این زمینه
دیدار رضاشاه پهلوی و امانالله خان پادشاه افغانستان
مدرنیستهای افغانستان چگونه بر تاریخ ایران تاثیر گذاشتند؟
سلفی گری چیست و خاستگاه آن کجاست؟
دکتر نجیب الله آخرین امید صلح در افغانستان
ببرک کارمل رئیس جمهور کمونیست افغانستان
حفیظ الله امین رئیس جمهوری که جاسوس آمریکا در افغانستان شد
بنیادگراهای طالبان چگونه به قدرت رسیدند؟
مدرنیزاسیون افغانستان در دهههای ۵۰ تا ۷۰ میلادی
* با تشکیل جمهوری اسلامی در افغانستان و روی کار آمدن «برهانالدین ربانی» مجددا تعامل با ایران برقرار شد. به طوریکه ایران کمکهای قابل توجهی در راستای ثبات در افغانستان به این کشور داشت؛ یعنی دو کشور در عالم همسایگی رابطه مطوبی داشتند تا اینکه با ظهور طالبان فضا بازهم به سمت تقابل هدایت شد.
* طالبان بعد از رسیدن به قدرت نگاهی ایدئولوژیک را بنا نهاد که الان هم این رویه را دنبال میکند. در واقع در آن دوره هم ایران و هم افغانستان بنایشان توجه به رویکرد بود. با این توضیح که ایدئولوژیهای که مدنظر دو کشور قرار داشتند، از نظر تاریخی اختلافهای جدیای داشتند. در واقع از صدر اسلام و بعد از رحلت پیامبر، دو خط فکری خودنمایی کرد. اولین تفکر «خلافت» را اصلح میدانست و دومین تفکر هم «امامت» را شایسته میدانستند که اختلاف و چالش این دو طرز تفکر در ۱۴۰۰ سال حل نشده و باقی مانده است. یعنی اختلاف طالبانی که به تازگی به حکومت رسیده بود با ایران ریشه در این همه اختلاف تاریخی داشت.
* در ارتباط ایران با طالبان که ۲ سال پیش و بعد از ۲۰ سال با حماین آمریکا دوباره قدرت را در دست گرفتند، باید گفت که از نظر ایدئولوژی بین دو کشور برای هکاری و تعامل زمینه مساعدی وجود ندارد. اما اگر احتمال رابطه دو کشور از لحاظ فرهنگی و سیاسی بررسی شود، میتوان به این نتیجه رسید که ایران و افغانستان ارتباطهایی باهم داشته باشند. به هر حال مردم این دو کشور نزدیکترین مناسبات زمانی، فرهنگی و تاریخی را دارند و به همین دلیل توقع حل برخی از مسائل توقعی بهجا است. اما اختلاف ایدئولوژی نه قابل مذاکره و نه قابل حل است. در واقع ایران و افغانستان درباره ذهنیتشان مطلقگرا هستند که این تفاهم ایدئولوژی را امری محال میکند. با این حال میتوان در انتظار همکاری در کانال سیاسی و اقتصادی و ... باشیم.
* شرح این شرایط نشان میدهد، جنگ نظامی ایران و افغانستانِ طالبان بعید است. البته اختلافات مرزی، تردد غیرقانونی، قاچاق مواد مخدر و ... وجود دارد و طالبان در این زمینهها با ایران همکاری نمیکند. اما رهبران طالب میدانند، ایران یکی از قدرتهای منطقه است و با هیچ متر و معیاری نمیتوانند در خود این آمادگی را ببینند که بخواهند وارد فضای جنگ نظامی شوند.