صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 June 01
کد خبر: ۳۴۹۸۱۶
تاریخ انتشار: ۰۱:۲۵ - ۰۷ مهر ۱۴۰۲
تعداد نظرات: ۸ نظر
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

تبلیغات ایران و عراق در جنگ هشت‌ساله

یکی از ابعاد جنگ ایران و عراق، تبلیغات سیاسی بود که ایران تبلیغات خود را بر اساس «الهیات سیاسی تشیع» استوار کرده بود و عراق نیز ایده «ناسیونالیسم پان‌عربی» را در پیش گرفته بود. رویداد۲۴ در گزارشی تبلیغات سیاسی ایران و عراق را در جنگ بررسی کرده است.

رویداد۲۴ علیرضا نجفی: «جنگ شهر‌ها شدیدتر خواهد شد و تا پایان امسال پیش‌بینی می‌شود دشمن خراسان، کرمان و همه شهر‌های ایران را زیر موشک ببرد و این مطلب جدی است و احتمالا ممکن است بمب شیمیایی بزند. مغازه‌هایی که سال وقت برد و زحمت کشیده شد دگرگون می‌شود و سرجایش نمی‌ماند. تمام این‌ها به هم می‌ریزد. این‌ها را برای مردم نگویید، برای خودتان که بفهمید جنگ جدی است و ادامه دارد.»  محسن رضایی ۲۷ فروردین ۶۷ در جمع فرماندهان منطقه‌ها و ناحیه‌های سپاه 

جنگ ایران و عراق می‌توانست در سال ۱۳۶۱ به اتمام برسد. ایران عمده زمین‌ها و شهر‌های اشغالی خود را با عملیات‌های ثامن الائمه، فتح‌المبین، طریق‌القدس و بیت‌المقدس پس گرفته بود و طرف عراقی با دیدن این موفقیت ایران به هراس افتاد و پیشنهاد اتمام جنگ را داد. اما طرف ایرانی به دلایل مختلف مایل به اتمام جنگ و پذیرش آتش‌بس نبود.

همچنین از تابستان سال ۱۳۶۱ که ایران شروع به انجام سلسله عملیات‌هایی در خاک عراق کرد همه چیز در صحنه منطقه‌ای و بین‌المللی تغییر کرد و نقش متجاوزانه دولت عراق به نقش مدافعی که از خاک خود دفاع می‌کرد، تغییر یافت. با ادامه جنگ تبلیغات دو طرف درگیر نیز تغییری افزایش یافت و ایران و عراق هرکدام فضای تبلیغاتی جدیدی برای جنگی که اکنون دیگر پایان آن مشخص نبود ایجاد کردند.

تبلیغات عراق در جنگ

تبلیغات عراق در سال‌های پس از جنگ بر محور ناسیونالیسم عربی و دفاع از حقوق اعراب بود و تبلیغات ایران بر محور الهیات سیاسی تشیع. اما اموری در تبلیغات هردو کشور مشترک بودند؛ اموری مانند «نعمت بودن ادامه جنگ»، «احیای معنویت» و «نبرد با اسرائیل».

«پروفسور تام ورکمن» در مقاله‌ای که مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران منتشر کرده است از منافع ادامه جنگ و طولانی شدن آن برای دو کشور نوشته است که می‌تواند برای فهم تبلیغات دوران جنگ راه‌گشا باشد.

ورکمن می‌نویسد: «اگرچه جنگ برای هر دو طرف هزینه‌های سنگین مادی و انسانی دربرداشت، ولی برای آن‌ها امتیاز‌های سیاسی نیز به ارمغان آورد. شکاف‌های عمیق در هر دو جامعه، می‌توانست در قالب منافع دنبال‌شده در جنگ پوشش داده شود. ایران و عراق هر دو تلاش می‌کردند این جنگ را جنگی فراتر از جنگ با طرف مقابل نشان دهند؛ ایران جنگش را جنگی در برابر شرق و غرب عالم و جهان کفر و طاغوت معرفی می‌کرد و حزب بعث نیز این جنگ را دفاع از امت عرب در مقابل فارس و هر دو طرف در مقاطع مختلف، دشمنشان را صهیونیستی و تحت حمایت اسرائیل معرفی می‌کردند.»

تبلیغات ناسیونالیستی عراقی‌ها و تلاش برای نژادی و قومیتی جلوه دادن جنگ از ابتدای آغاز تجاوز عراق به ایران وجود داشت ولی از سال ۱۳۶۱ به بعد بسیار پررنگ‌تر شد. البته در این میان اظهارات برخی از ایرانیان نیز به مسئله فوق دامن می‌زد.

در کتاب هشت سال تبلیغات جنگ، کتابی که توسط نشر جهاد دانشگاهی منتشر شده است، می‌خوانیم: «ادعای لزوم بازگرداندن بحرین و بغداد به ایران و ضرورت سرنگونی حکام مرتجع منطقه و... که از سوی برخی مسئولان مطرح شده بود دستاویزی برای عراق شد تا ایران را جنگ‌افروز و توسعه‌طلب ترسیم کند. از سوی دیگر رد تقاضای صلح پیشنهاد شده از سوی عراق، سازمان کنفرانس اسلامی، کشور‌های غیر متعهد و سازمان مل متحد توسط ایران، نه تنها به اثبات مظلومیت عراق در جنگ می‌انجامید، بلکه دلیل دیگری برای جنگ طلبی ایران به شمار می‌آمد.»

عراقی‌ها استفاده فراوانی از اظهارات مسئولان ایرانی در تبلیغات خود کردند. برای مثال در ماه‌های نخستین جنگ داریوش فروهر اعلام کرده بود علاوه بر جزایر سه‌گانه، همه جزایر خلیج فارس باید در مالکیت ایران قرار بگیرند. صادق قطب‌زاده نیز درخواست «بازگرداندن بغداد به ایران» را مطرح کرده بود. از این قبیل اظهارت، نمونه‌های فراوانی در سخنان مسئولان ایرانی می‌توان پیدا کرد.

علاوه بر مسئله «ناسیونالیسم عربی» رسانه‌های عراق فایده اصلی ادامه جنگ را شکوفا شدن نوعی «معنویت عراقی-اسلامی» اعلام می‌کردند. برای مثال رادیو بغداد برکات جنگ را این‌چنین توصیف می‌کند: «جوهر اصیل عراقی‌ها جز در گرفتاری‌ها ظاهر نمی‌گردد. جنگ سبب شده که مفاهیم متعالی از خانه و مدرسه گرفته تا کارخانه و پشت جبهه، ریشه بدواند و تعداد بی‌شماری از انسان‌های متعالی را پرورش دهد.» سخنانی مشابه این را در تبلیغات طرف ایرانی نیز می‌توان دید.


مطالبی برای مطالعه بیشتر در همین زمینه

جنگ ایران و عراق چگونه آغاز شد؟

اختلاف ارتش و سپاه در زمان جنگ ایران و عراق بر سر چه بود؟

نقش ابوالحسن بنی‌صدر در جنگ ایران و عراق چه بود؟

سقوط فاو و رقم خوردن سرنوشت جنگ ایران و عراق

سقوط فاجعه‌آمیز هواپیمای فرماندهان ارشد جنگ

لحظه دردناک جنگ در عملیات کربلای ۵

عملیات ثامن الائمه؛ نخستین پیروزی بزرگ ارتش ایران

پیامدهای تلخ عملیات رمضان در جنگ ایران و عراق چه بود؟

عملیات طریق القدس و فتح المبین شاهکار رزمندگان در باز پس‌گیری خاک ایران


ایده‌های پوپولیستی صدام حسین در جنگ ایران و عراق

به گزارش رویداد۲۴ صدام حسین در کنار ملی‌گرایی دائما بر مسائل دینی و معنوی نیز تاکید می‌گذاشت و هدف جنگ با ایران را «رهایی دین از چنگ کسانی که به داشتن آن تظاهر می‌کنند» اعلام می‌کرد. او در سال‌های طولانی جنگ، مردمش را با جملات زیبا توجیه می‌کرد و می‌گفت جنگ موجب «شکوفا‌ شدن شعر، علم، فن‌آوری و اقتصاد عراق» شده و معتقد بود: «عراق از نتایج ثانوی جنگ بهره‌برداری کرده و آن را به یک انرژی متراکم مبدل ساخته است و اگر جنگ نبود، چنین جهشی حاصل نمی‌شد، جهشی که اثرات مثبت آن تا صد‌ها سال برای عراق باقی خواهد ماند.» و این‌که جنگ باعث «شکوفا‌ شدن شخصیت جدید انسان عراقی» و «الگو‌شدن عراق برای آینده تمامی اعراب» شده است.

صدام خود را فدایی ملت نشان می‌داد و می‌گفت: «برای من حکومت‌کردن یعنی خود را فدا کردن و در برابر ملت احساس مسئولیت داشتن. در پست فرماندهی‌بودن من، بدان معنی نیست که از امتیاز‌های قدرت بهره‌مند شده‌ام بلکه من تمام زندگی‌ام را فدای ملت کرده‌ام و بزرگ‌ترین خوشبختی من هنگامی است که احساس می‌کنم این ملت به من اعتماد دارد.»

این سخنان بیهوده نبودند چرا که طولانی شدن جنگ برای او منافع فراوانی داشت. جنگ طولانی مزایای سیاسی و اجتماعی متعددی نصیب صدام حسین و حزب بعث کرد. علاوه بر گرفتن وام‌های کلان و کمک‌های مالی از کشور‌های عربی، حزب بعث به بهانه جنگ کنترل سیاسی خود در کشور را توسعه داد و با استراتژی‌های پوپولیسیتی بدل به تنها قدرت سیاسی کشور شد.

از سوی دیگر، جنگ بهانه‌ای برای تداوم سیاست‌های سرکوب‌گرایانه رژیم بعث شد. کوچک‌ترین اعتراضی به بهانه جنگ سرکوب می‌شد و به تعبیر پروفسور ورکمن، تداوم جنگ موجب چندپارگی در میان جنبش اپوزیسیون زیرزمینی عراق شد و نهایتا آن را نابود کرد.

البته احساسات ناسیونالیستی و نژادگرایانه مختص عراقی‌ها نبود و در ایران نیز رواج داشت و هنوز هم می‌توان نمونه‌های آن را در ادبیات و نوشته‌های اهل قلم دید. برای مثال در داستان «چلچله‌ها» نوشته محمود گلابدره‌ای، فرمانده ایرانی خطاب به رزمندگان بسیجی چنین می‌گوید: «بنی‌صدر آمد و این یک مشت عرب خوش‌خور شیر شترخور سوسمارخور صدام حسینی رو هم همراش آورد و ۶ تا شهر رو هم تقدیمشون و مفت مفت گفت بفرمایید.»

محمود دولت آبادی نیز در کتاب «طریق بسمل شدن» ناسیونالیسم ایرانی را در برابر ناسیونالیسم عربی قرار می‌دهد و با برتری دادن به ناسیونالیسم ایرانی جنگ ایران و عراق ناسیونالیستی بازنمایی میکند.

تبلیغات ایران در جنگ بر اساس الهیات سیاسی

اما محور تبلیغات جنگی ایران بر اساس الهیات سیاسی تشیع استوار شده بود که در آن شهادت و واقعه کربلا الگو بودند و اکنون جبهه اسلام باید علیه یزید زمان (صدام حسین) و یزیدیان عالم (بلوک شرق و غرب) می‌جنگید.

مسئله دفاع از شیعیان عراق پیش از آغاز جنگ در حکومت انقلابی ایران وجود داشت. در سال ۱۳۵۹ جمعیت عراق حدود یک‌سوم جمعیت ایران بود که ۵۵ درصد از آن را شیعیان تشکیل می‌دادند. در عراق دو حزب مخالف اصلی وجود داشت، که یکی از آن‌ها «حزب الدعوه» به رهبری محمدباقر صدر بود و دیگری مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق بود که آیت‌الله حکیم آن را تشکیل داده بود و شاخه نظامی آن، یعنی «لشکر بدر» در جبهه ایران علیه عراق می‌جنگیدند.

وقتی حزب الدعوه ترور ناموفقی را علیه «طارق عزیز» وزیر امور خارجه و دوست نزدیک صدام حسین ترتیب داد، صدام اقدامات خود برای سرکوب شیعیان را آغاز کرد اما صدام به همین بهانه بسیاری از اعضا حزب و محمدباقر صدر و خواهرش بنت‌الهدی صدر را به قتل رساند. در واکنش به این اقدام، آیت‌الله خمینی از مردم عراق خواست علیه صدام حسین انقلاب کنند.

محمود دعایی که سفیر ایران در عراق بود در خاطرات خود نوشته است که مسئولان ایرانی سازش با حزب بعث و تفاهم با آن را عقب‌گشت از مواضع بنیادیِ انقلابی می‌دانستند. به گزارش دعایی، پیش از آغاز جنگ در جلسه شورای انقلاب بنا بود به مسئله اختلافات با عراق پرداخته شود آیت‌الله خمینی ابتدا با مذاکره گروهی از سوی شورای انقلاب با دولت صدام موافقت کرده بود «اما بعد احمد خمینی پیام داد: به‌هیچ‌قیمت، هیچ‌کس.»

در واقع امید به قیام عراقی‌ها تا سال‌ها تاثیرات مهمی در سیاست‌های ایران داشت. دعایی بعد‌ها اینگونه درباره امید به طغیان عراقی‌ها علیه صدام اظهار نظر کرد: «خطای اولیه ما در برآورد نیرو‌های مبارز عراقی ما را به این‌جا کشاند، تصور کردیم شیعیان عراق به‌تمامه طغیان می‌کنند و مثل ایران می‌شود؛ این‌طور نیست.»

دعایی توضیح داد که در ماجرای دستگیری آیت‌الله صدر «آب از آب تکان نخورد.» نظر درستی بود، چند ماه بعد هم که آیت‌الله صدر دوباره دستگیر و کشته شد خبری از قیام نبود؛ هرچند امید به قیام عراقی‌ها همچنان زنده ماند.

نبرد ایدئولوژیک ناسیونالیسم عربی و الهیات سیاسی تشیع

این مسئله با آغاز جنگ نیز ادامه پیدا کرد و در سال ۱۳۶۱ به اوج خود رسید. نبرد ایدئولوژیک میان ناسیونالیسم عربی و الهیات سیاسی تشیع در پیامی که آیت الله خمینی در تابستان ۱۳۶۱ و پیش از عملیات رمضان برای مردم بصره صادر کرد بیش از همه جا روشن است. آیت‌الله خمینی با انتشار پیامی برای مردم عراق «تکلیف اسلامی و میهنی» آن‌ها را در این اعلام کردند که علیه دولت خود و «عفلقی‌های ستمکار» شورش کنند: «ای اهالی غیور بصره، به استقبال برادران مؤمن خود بیایید و دست ستمکار عفلقی‌های کافر را از بلاد خود کوتاه کنید.‌ای اهالی محترم اعتاب مقدسه... مردانه قیام کنید و سرنوشت خویش را به دست گیرید.»

عبارت «عفلقی‌های کافر» اشاره به «میشل عفلق» دارد که تئوریسین رسمی حزب بعث بود و او را مهمترین تئوریسین جنبش پان‌عربیسم می‌دانند. این اشاره بسیار هوشمندانه بود و در واقع قلب ایدئولوژی حزب بعث را نشانه گرفته بود اما بر خلاف تصورات قبلی مردم بصره که اکثریت‌شان هم شیعه بودند به ندای آیت‌الله خمینی لبیک نگفتند و همراه با ارتش عراق علیه رزمندگان ایرانی که اینک وارد خاک آن‌ها شده بودند مبارزه کردند.

بنابر روایت هاشمی رفسنجانی، احمد خمینی از این‌که بعد از بیانیه موج مناسبی ایجاد نشد بسیار ناراحت بود. امید به قیام شیعیان عراق در میان فرماندهان ایرانی نقش پررنگی داشت. آن‌ها تصور می‌کردند با ورود به آن شهر نیرو‌های مردمی عراق نیز به کمک ایرانی‌ها خواهند آمد که تصوری اشتباه بود.

حتی پس از شکست عملیات رمضان این نگاه در میان فرماندهان ایرانی وجود داشت. پس از عملیات رمضان پیشنهاد شده بود که ایران عملیات‌های محدودتری اجرا کند. اما محسن رضایی در جلسه ۲۷ دی ۶۱ به این محدود کردن‌ها اعتراض کرد و علاوه بر آن گفت: «تا ما به بغداد نرویم صدام ساقط نمی‌شود.»

به نظر می‌رسد در این مقطع بحث سقوط صدام با گرفتن چند شهر مهم عراق جایگزین رسیدن به حاشیه شط‌العرب شده بود. راوی دفتر سیاسی سپاه در جمع‌بندی نظرات فرماندهان برای انتخاب العماره می‌نویسد: «تحلیل در مورد جنگ این بود که رژیم صدام با از دست دادن یک یا دو شهر و یا قسمتی از عراق ساقط نخواهد شد و تنها را‌ه‌حل، رسیدن به بغداد است.» حتی سرهنگ صیاد شیرازی به هاشمی رفسنجانی پیشنهاد فتح العماره و تشکیل حکومت اسلامی در آن شهر را داد.

این نگاه از طرفی باعث محدود شدن دیپلماسی شد و از طرف دیگر خصلتی آخرالزمانی و دینی به جنگ داد. محدود شدن دیپلماسی را می‌توان در سخنان سردار محمد درودیان در گفتگویی در سال ۷۷ به روشنی دید: «در آن زمان نگاه ما به سطح بین‌المللی مثل نگاه فعلی طالبان بود. یعنی برای سطح بین‌المللی شانی قائل نبودیم و تازه از سال ۶۳ به بعد بود که، چون دریافتیم تکلیف جنگ را در صحنه جنگ نمی‌توانیم روشن کنیم نگاهمان به عرصه سیاسی معطوف شد. ما در آن زمان اصلا اجازه نمی‌دادیم کسی درباره صلح فکر کند.»

همچنین هدف اصلی جنگ نیز تغییر اساسی کرد. در سال‌های نخست جنگ که ایران برای آزادی خاک خود تلاش می‌کرد هدف جنگ دفاع از خود و دفع متجاوز بود، ولی در سال‌های بعد از فتح خرمشهر روایتی جایگزین آن شد که اهدافش عبارت بودند از سقوط صدام، رسیدن رزمندگان ایرانی به کربلا و نهایتا رفتن به سوریه و آزادسازی قدس. به همین دلیل بود که در شش سال بعدی پذیرش آتش‌بس و صلح با عراق امری تقریبا محال شد. پایان جنگ بدون رسیدن به اهداف فوق به معنی شکست گفتمانی بود که از سال ۱۳۶۱ بدل به گفتمان رسمی ایران شده بود.

علی شمخانی در دی ماه ۱۳۶۱ و در جلسه فرماندهان ارشد جنگ لزوم ادامه جنگ را چنین بیان می‌کند: «مردم می‌گویند ما این همه شهید و معلول دادیم تا کربلا را زیارت کنیم. اگر میسر نشود چه پاسخی می‌توانیم به مردم بدهیم. امام دو سال پیش آزادی قدس را وعده دادند... اگر صلح کنیم تکلیف آن‌ها چه می‌شود... نتیجه خواهیم گرفت که جز ادامه جنگ راهی وجود ندارد.» قابل توجه است که این سخنان در جمع فرماندهان مطرح می‌شود و نه در یک سخنرانی پرشور برای رزمندگان.

این نگاه که برآمده نوعی «الهیات سیاسی» بود تبعات فراوانی داشت و ابدا محدود به تبلیغات جنگ نمی‌شد و در تصمیم گیری‌ها نیز اثرگذار بود. برای مثال تطبیق دادن روایت‌های دینی با شرایط جنگ یکی از تبعات آن بود که در ادامه جنگ و حتی در استراتژی‌های نبرد نقش مهمی بازی کرد. برای مثال می‌توان به جلسه فرماندهان ارشد جنگ که پس از عملیات رمضان برگزار شده بود اشاره کرد.

یحیی رحیم صفوی در این جلسه اعلام کرد مژده‌ای برای حضار دارد، مژده پیروزی. سپس چند حدیث برایشان خواند و از روایات و استدلال‌های قرآنی گفت که از قیام مردمانی از قم خبر می‌داد که اسراییل را هم سرکوب می‌کنند و گفت طبق روایات لشکر ایرانی از طریق بصره وارد عراق خواهد شد.

او می‌گفت طبق حدیث مردمی از شرق بر دشمنان پیروز می‌شوند و بعد به عراق و از آنجا به سوریه و از آن‌جا به فلسطین می‌روند. سپس اضافه کرد: «عین روایات هست، الان کتابش هم موجود است، کتاب یوم‌الخلاص که یک کتاب قدیمی است، مترجمش کامل سلیمان است که یک سنی است.»

رحیم صفوی گفت در این کتاب به صدام هم اشاره شده و گفت که همه این‌ها علایم ظهور حضرت ولی عصر است. اما همانطور که جعفر شیرعلی‌نیا در مقاله‌ای اشاره کرده است، رحیم صفوی کتاب را درست می‌گفت، اما اولا این کتاب قدیمی نیست و تنها چند سال قبل از سخنان صفوی چاپ شده بود. ثانیا «کامل سلیمان» نویسنده کتاب است نه مترجم. همچنین او یک شیعه لبنانی است و نه سنی.

در اینجا می‌توان سوالی نقادانه مطرح کرد مبنی بر اینکه آیا استفاده از روایات دینی بدون تخصص در زمینه الهیات آنهم برای تصمیماتی چنین سرنوشت‌ساز وجه شرعی و عقلانی دارد؟ در واقع استفاده از روایات و مفاهیم دینی در مسائل سیاسی، تبلیغاتی و نظامی در درجه اول دین را تضعیف می‌کند. برای نمونه در آغاز عملیات محرم خبرنگار صداوسیما با حالتی سوزناک آغاز باران در شب عملیات را نشانه امداد الهی معرفی کرد، اما چند ساعت بعد باران چنان شدید شد که یکی از تلخ‌ترین صحنه‌های جنگ را رقم زد و سیل رزمنده‌های ایرانی را با تجهیزات سنگین‌شان برد. این نمونه را می‌توان از نمونه‌های فراوانی دانست که در تبلیغات و تصمیم‌گیری‌های دوران جنگ رایج بودند و استفاده ناصحیحی از روایات و مفاهیم دینی می‌کردند.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲۴
محمد معصومی
۰۹:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۲
لشگر جنگ 1364
گزارش داده بودند این بدخواه است
می گفت
صدام دزد ناموس
ریاکار ضد ناموس
.........
گرگ زخمی
ناشناس
۱۱:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۱۷
مقاله که نخوندم اما
اما چه عکس جالبی
کربلا که فتح شد قدس هم نزدیکه
امیدوارم امپراطوری حلال شیعی غرب آسیا اگر عملی شد واقعا پاک عادل و آزاد باشه
نه مانند امروز فاسد ظالم و خفقان
ناشناس
۱۴:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۷/۱۲
مقاله جالبی بود تمام آنچه در مورد جنگ بیان کردید آنقدر جالب وباقلم نغز ومنطقی بوده که به شخصه تمام مقاله ها را مطالعه کردم و استفاده بردم خدا حفظتان کنه
یعقوب
۰۹:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۷/۱۱
دیروزتان را دیدیم
امروزتان را داریم می بینیم
فردایتان را هم خواهیم دید....
کیقباد ساسانی
۱۲:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
در روایات نیامده بود تابلوی شیخ نمر شبانه به زیر کشیده میشود تا حضرات آل سعود ناراحت نشوند
ناشناس
۱۲:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
دیروز انتخاب؛فردا رویداد24
محمدمعصومی
۰۵:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
قوم ریاکار دو رو
قوم منافق دو رو
زبان دروغین
ادعای دروغین
نیت های دروغین
هیچ و پوچ
ناشناس
۰۳:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
درود بر شما
ممنون که با نگاه موشکافانه موضوعات رو کنکاش میکنین و به مردم آگاهی می دهید
نظرات شما