تاریخ انتشار: ۰۰:۰۳ - ۲۴ شهريور ۱۴۰۲
تعداد نظرات: ۴ نظر
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

نقش نیروی دریایی ارتش در جنگ ایران و عراق چه بود؟

نیروی دریایی ارتش یکی از ستون‌های اصلی نظامی ایران در جنگ با عراق بود؛ یکی از مهمترین عملیات‌های نیروی دریایی ارتش عملیات مروارید بود که معادلات جنگ را به سود ایران تغییر داد. رویداد۲۴ به مناسبت سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق یادی کرده از عملیات‌های مهم نیروی دریایی.

نیروی دریایی ارتش زمان جنگ ایران و عراق

رویداد۲۴ علیرضا نجفی: در ایام نخست آغاز جنگ، ارتش ایران عملا از هم پاشیده بود و صدام حسین این مطلب را دائما به نزدیکان خود گوشزد می‌کرد و می‌گفت اکنون بهترین زمان برای حمله به ایران است. بسیاری از فرماندهان ارتش ایران از کشور فرار کرده بودند و بسیاری دیگر در همان روز‌های نخست انقلاب اعدام شدند.

دولت سرباز‌ها را نیز به زادگاهشان بازگردانده بود. در برابر، ارتش عراق کاملا آماده و مجهز بود. تضعیف ارتش ایران بیش از همه چیز دلایل داخلی داشت و متاسفانه برخی گروه‌های انقلابی به ارتش بدبین بودند و حتی در پی انحلال ارتش بودند که البته درخواست تندروهای انقلابی همان زمان با مخالفت آیت‌الله خمینی روبرو شد. اما رخداد‌های بعدی همه به ضرر ارتش تمام شد و نهایتا از قدرت و توان دفاعی ارتش کاست.

وضعیت یگان‌های ارتش پس از انقلاب

از شهریور ماه سال ۱۳۵۷ عملا تمام برنامه‌های آموزش و نگهداری در یگان‌های ارتش متوقف شده بود و در زمان پیروزی انقلاب بسیاری از پادگان‌ها از اختیار ارتش خارج شدند و اغلب تجهیزات سبک و تعدادی از تجهیزات سنگین آن از پادگان‌ها خارج شد. پس از انقلاب نیز برنامه «پاکسازی» ارتش آغاز شد و بسیاری از نیرو‌های متخصص کنار گذاشته شدند.

امیر سرتیپ دوم معین‌وزیری درباره این موضوع می‌نویسد: «پاکسازی‌های ارتش ایران دو مرحله مهم داشت. در مرحله اول تعدادی از افسران عالی-رتبه و مسنولان بلندپایه ارتش، به عنوان وفاداران به شاه و رژیم سلطنتی، اعدام و تقریبا کلیه سپهبدها، سرلشکر‌ها و سرتیپ‌ها زندانی یا بازنشسته شدند و بخشی از این قشر هم فرار کردند. در مرحله دوم که از اواخر سال ۱۳۵۸ آغاز شد و تا اوایل جنگ ادامه داشت حدود ۱۲۰۰۰ نفر از خدمت رها شدند که تعدادی از آن‌ها خودشان مایل بودند. حدود ده هزار نفر آن‌ها از نیرو‌های زمینی بودند. ایران به سختی می‌توانست حتی از نصف ۱۷۳۵ تانکی که در اختیار داشت استفاده کند. همچنین از همین تعداد نفربر زرهی نیز نمی‌توانستیم استفاده کنیم.»

در واقع نیروی زمینی ارتش بر اثر این عوامل ناکارآمد شده بود و به همین دلیل بزرگترین امید، ارتش نیروی هوایی بود. در سال ۱۳۵۷ نیروی هوایی ارتش دارای ۱۸ گردان شکاری تاکتیکی به همراه یک گردان شناسایی تاکتیکی در ۸ پایگاه شکاری تاکتیکی در شهر‌های تهران، تبریز، همدان، دزفول، بوشهر، شیراز، اصفهان و بندرعباس بود و برای تشکیل ۱۲ گردان شکاری دیگر در پایگاه‌های موجود و همچنین احداث پایگاه‌هایی در چابهار (کنارک)، ایرانشهر و بیرجند (خور) برنامه داشت.

این گردان‌های شکاری و شناسایی تاکتیکی در کنار چهار گردان ترابری تاکتیکی، یک گردان ترابری سبک، یک گردان ترابری سنگین، یک گردان سوخت‌رسان، دو گردان هلیکوپتر و سایر گردان‌ها، در سال ۱۳۵۶، ۸۰۲۸۴ سورتی پرواز داشتند که سایت‌های رادار زمینی و هواپیما‌های شناسایی هلال، قمر و طایر نیروی هوایی عراق آن‌ها را رصد می‌کردند و این باعث افزایش ترس دولت‌مردان عراق از هرگونه تهاجم به خاک ایران می‌شد اما پاکسازی‌ها ضربات جبران‌ناپذیری به نیروی هوایی زدند. جالب است که همافران بیشترین نقش را در تضعیف نیروی هوایی داشتند!


مطالبی برای مطالعه بیشتر در همین زمینه

جنگ ایران و عراق چگونه آغاز شد؟

عملیات مروارید؛ شاهکار نیروی دریایی ارتش

شروط ایران برای پایان جنگ با عراق

تخلیه خرمشهر پس از اشغال و آوارگی جنگ‌زدگان

سقوط فاو و رقم خوردن سرنوشت جنگ ایران و عراق

سقوط فاجعه‌آمیز هواپیمای فرماندهان ارشد جنگ

لحظه دردناک جنگ در عملیات کربلای ۵

عملیات ثامن الائمه؛ نخستین پیروزی بزرگ ارتش ایران


تکاروان نیروی دریایی ارتش در زمان جنگ

نیروی دریایی ارتش در جنگ

نقش همافران در تضعیف ارتش

پس از انقلاب اسلامی و سرنگونی حکومت پهلوی در بهمن ماه ۱۳۵۷، نیروی هوایی که مورد غضب جمع کثیری از همافران واقع شده بود، ضربات جبران‌ناپذیری از افراطیون خورد. پس از انقلاب همافر‌ها به گروه‌های مختلف تقسیم شدند؛ یک گروه دخالتی نداشتند و صرفا به وظیفه تخصصی پیشین خود مشغول بودند؛ یک گروه به تصفیه اعضای ارتش در پادگان‌ها مشغول شده و عده‌ای دیگر به سازمان مجاهدین خلق گرویدند و پس از سال ۶۰ و درگیری‌های داخلی به خرابکاری در پادگان‌های ایران پرداختند که مهم‌ترین آن‌ها خرابکاری در «پایگاه هشتم شکاری» بود.

همافر‌ها در سال‌های پیش از انقلاب، همواره نسبت به دیگر اعضای نیروی هوایی احساس ناخرسندی داشتند چرا که بر خلاف دیگر واحد‌های ارتش ارتقای درجه در میان همافران وجود نداشت. آن‌ها که به دلایل مختف راه افراط را در پیش گرفته بودند، بر خلاف و نظم و انظباط ارتشی، فرماندهی و کنترل حساس‌ترین بخش‌های نیروی هوایی را به دست گرفتند و دست به اقدامات غیر قابل قبولی زدند.

به عنوان مثال جمعی از همافران صبح روز ۲۳ بهمن اقدام به حمله به اسلحه‌خانه پایگاه سوم شکاری تاکتیکی شاهرخی همدان کردند و با گرفتن اسلحه فرمانده پایگاه، او را برای اعدام انقلابی به مسجد روستای کبودرآهنگ بردند که با ممانعت روحانی مسجد مواجه می‌شوند.

همچنین همافر‌ها عامل اصلی دستگیری و اعدام سپهبد امیرحسین ربیعی فرمانده نیروی هوایی ارتش بودند. ربیعی در مراحل مختلف انقلاب از دستورهای حکومت پهلوی سرپیچی کرده بود و در روز‌های پیش از پیروزی انقلاب نیز همبستگی خود با انقلابیون را اعلام کرده بود. اما همافران اصرار به دستگیری و اعدام او داشتند.

محمود علیزاده طباطبایی که در آن زمان از همافران ارتش و مسئول دستگیر کردن ربیعی بود می‌گوید: «گفتم تیمسار آمده‌ام شما را ببرم. تیمسار از روی صندلی بلند شد و نگاهی به دیوار اتاق که عکس فرماندهان نیروی هوایی شاهنشاهی از ابتدای تاسیس روی آن نصب بود کرد و سپس رو به من کرد و گفت: سرکار همافر، ما که تمام شدیم و نیروی هوایی به دست شما افتاد، این فرماندهان خائن نبودند و برای خشت‌خشت نیروی هوایی زحمت کشیدند، شما خرابش نکنید. سپس بدون کلامی دیگر از اتاق خارج شد و با هم را افتادیم.»

یکی از خلبانان F5 و از اعضای تیم آکروجت، در جلسه تجلیل از خلبانان تیم آکروجت قبل از انقلاب در دفتر پژوهش‌های نظری نیروی هوایی در اسفند ۱۳۹۰، خاطره خود از روز ۲۳ بهمن پنجاه و هفت را چنین تعریف کرد: «صبح روز ۲۳ بهمن در مقابل در ورودی پایگاه تبریز یک درجه‌دار جلوی مرا گرفت و اسلحه‌اش را روی شقیقه من گذاشت و گفت از امروز دیگر این پایگاه دست ماست و شما طاغوتی‌ها حق ورود ندارید. سپس به من سیلی زد. این گونه از نیروی هوایی تصفیه شدم، البته این اتفاق تنها برای من نیفتاد و در آن روز ده‌ها خلبان دیگر این گونه از نیروی هوایی، حداقل در پایگاه دوم شکاری اخراج شدند.»

پس از انقلاب چه تعداد از نیروهای ارتش کاسته شد؟

بر اساس آمار متشر شده از سوی موسسه مطالعات راهبردی بین‌المللی لندن تا ماه خرداد ۱۳۵۸، حدود ۶۰ درصد از کل نیروی انسانی ارتش ایران که حدود ۱۷۱ هزار نفر بود پاکسازی شدند یا محل خدمت خود را ترک کردند. اکثریت افسران پاکسازی شده را افسران ارشد تشکیل می‌دادند که در اصطلاح نظامی «افسران عملیاتی» نامیده می‌شوند بنابراین ارتش ایران از نظر افسران عملیاتی فوق‌العاده ضعیف شد و در سال ماه‌های بعد ضعف در تامین قطعات یدکی نیز به مشکلات اضافه شد.

در این میان فقط نیروی دریایی بود که کماکان برتری پیشین خود را حفظ کرده بود. اگرچه پرسنل نیروی دریایی نیز از موج پاکسازی و رهایی از خدمت مصون نمانده و از لحاظ تامین قطعات یدکی و لجستیک دچار مشکل بودند، اما به دلیل کمتر بودن پاکسازی و اعدام در این آن همچنان قدرتمند بودند. نیروی دریایی عراق در دوران جنگ بسیار محدود بود چرا که عراق سواحل بسیار محدودی در حاشیه خلیج فارس دارد و راهی نیز به دریا‌های دیگر ندارد. نیروی دریایی ایران، اما قویترین در منطقه بود.

«دیلیپ هیرو» مورخ جنگ درباره برتری نیروی هوایی ایران می‌نویسد: «در جریان جنگ ایران و عراق، نیروی دریایی ایران بسیار مجهزتر از نیروی دریایی عراق بود که به بهترین شکل از این برتری استفاده کرد. تعداد پرسنل نیروی دریایی ایران نیز چهار برابرپرسنل نیروی دریایی عراق بود و در آن زمان به ۴۲۵۰ نفر می‌رسید. قایق‌های توپ‌دار ایران در ۲۴ سپتامبر (۲ مهر) به شهر بصره و دو پایانه نفتی در فاو حمله کردند. آن‌ها با بستن ورودی - خروجی رودخانه‌ی شط العرب [اروندرود] و محاصره آن، کشتی‌های زیادی را به دام انداختند و فعالیت بندر بصره را عملا فلج کردند. نیروی دریایی ایران در امنیت مطلق به عملیات می‌پرداخت؛ چرا که خلبانان عراقی برای زدن اهداف دریایی، آموزش‌ندیده بودند. به هر حال، بیشتر شناور‌های ایران خارج از تیررس هواپیما‌های عراقی بودند.»

مهمترین عملیات‌های نیروی دریایی ارتش در جنگ ایران و عراق

نیروی دریایی ارتش در همان ماه‌های نخستین جنگ و با ماندن عراق در سرزمین‌های اشغالی ایران تصمیم به انجام عملیات علیه مواضع دریایی عراق گرفت. اولین اقدام در آبان ۵۹ انجام شد و طرحی به نام «عملیات اشکان» بود که به علت ناآرامی دریا ناقص ماند، ولی خساراتی از سوی ایرانی‌ها به بنادر عراقی وارد آمد. در اقدام بعدی عملیاتی به نام «شهید صفری» که نخستین تکاور شهید در خرمشهر بود طراحی شد و در آن تکاوران نیروی دریایی با اسکورت ناوچه‌های جوشن و پیکان به اسکله‌های البکر و الامیه رفتند و آن مناطق را مین‌گذاری کردند.

اسکله‌های البکر و الامیه مانند دو شهر بودند و مین‌گذاری‌ها خسارات جزئی به آن‌ها وارد می‌کرد نه بیشتر. این عملیات نیمه‌کاره رها شد تا اینکه ناخدا بهرام افضلی طرح عملیات دیگری را ریخت و عملیات مروارید در پنجم آذر سال ۱۳۵۹ آغاز شد. در عملیات مروارید تکاوران موفق شدند بخش‌های اصلی اسکله‌های البکر و الامیه را منهدم کنند و زمانی که ناو‌های عراقی برای مقابله با تکاوران ایرانی راهی شدند، خلبانان نیروی هوایی به دفاع از آن‌ها رفتند و با راهنمایی ناوچه پیکان ناو‌های جنگی عراق را منهدم کردند.

ناوچه پیکان

ناوچه موشک‌انداز پیکان

به گزارش رویداد۲۴ عملیات تا هفتم آذر به طول انجامید و در نتیجه آن البکر و الامیه از حالت کاربری خارج شدند اما در روز آخر عملیات حادثه تلخی نیز برای نیرو‌های ایرانی رخ داد؛ عراق توانست «ناوچه پیکان» را با موشک بزند و در حالی که ناو غرق می‌شد رزمنده‌های مجروح نیز زیر آب می‌رفتند، به صورتی که سطح آب از خون ارتشیان ایران قرمز شده بود. اما عملیات روی هم رفته پیروزی به حساب می‌آمد و بیشترین نقش را در این میان ناخدا بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی ارتش داشت که ۴ فروند ناوچه موشک‌انداز عراقی کلاس «اوزا» و ۷ فروند شناور دیگر عراقی را به قعر دریا فرستاد و نیروی دریایی عراق عملاً فلج و تا پایان جنگ قادر به ایفاء نقشی نشد. ناخدا بهرام افضلی در سال ۱۳۶۲ به اتهام ارتباط با حزب توده اعدام شد.

روزنامه کیهان در مطلبی به نقل از ناخدا سعید کیوان شکوهی که در جنگ حضور داشته، نوشته بهرام افضلی هیچ نقشی در این عملیات نداشته و فقط خیانت کرده است: «در عملیات مروارید هم با وجود تمام عقلانیت‌های عملیاتی، [توسط ناخدا افضلی] دستور عقب‌نشینی به نیروی فاتح داده می‌شود، در حالی که کافی بود که بعد از آن، ما در سکو‌های تسخیرشده البکر و الامیه بمانیم و حتی شاید با تیر و کمان دشمن را در معرض تهدید قرار دهیم. با همه این‌ها پیام رسید که بازگردید، از شما استقبال خوبی خواهدشد و مراسم اهدای مدال و اعطای درجه برایتان درنظر گرفته شده است. دستور عجیب و گیج کننده عقب‌نشینی صادر می‌شود که موجب درگیری و اختلاف نیرو‌ها شد و برخی می‌گفتند که ما بازنمی‌گردیم، اما دستور، یک دستور نظامی است و وقتی که روی آن اصرار می‌شود، چاره‌ای جز اطاعت وجود ندارد. از این گذشته، کسی هم در آن زمان گمان نمی‌کرد که خیانتی در شرف تکوین باشد؛ گمان همه بر این بود که تمهیداتی اندیشیده شده یا اطلاعاتی است که ما در اختیار نداریم و بازگشت، یک تصمیم منطقی نظامی است تا یک تصمیم خائنانه سیاسی. بدین ترتیب، موضعی که با آن شهامت‌ها و دلاوری‌ها به دست آمده بود، حالا می‌بایستی رها شده و در اختیار دشمن قرار گیرد.»

اقدامات نیروی دریایی ارتش در سال‌های ابتدایی جنگ مناسبات قدرت را تغییر داد. صدام حسین وعده داده بود با سرعت ایران را اشغال کند. پس از اینکه نیروی دریایی ارتش ایران برتری مطلق خود را در خلیج فارس تثبیت کردند، صدام حسین اعلام کرد که جنگ با ایران ممکن است تا دو سال طول بکشد و شکست خود در آب‌های خلیج فارس را چنین توجیه کرد: «سلاح ایرانیان پیشرفته‌تر از سلاح‌های عراق است. تعداد نیروی دریایی آن‌ها و قدرت سلاح‌هایشان بسیار بیشتر از عراق است. همچنین افسران و سربازان آن‌ها به‌وسیله بهترین کارشناسان آمریکایی آموزش دیده‌اند.» او البته جانفشانی نیروهای ایرانی را نادیده گرفته بود که مهمترین عامل برتری ایران در جنگ بود.

نیروی دریایی ارتش با انجام عملیات مروارید از همان روز‌های نخست جنگ برتری ایران در خلیج فارس را تضمین کرد و بعدتر در مقاطعی دیگری، چون شکستن حصر آبادان و آزادسازی خرمشهر خوش درخشید.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۴
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۴
6
3
متوجه شدید همش سوء تفاهم بود خود همافران همدیگر را اعدام کردند آقای خلخالی ....نقشی نداشتند
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۴
0
10
به یاد شهدای تکاوران دریایی فاتحه و صلوات
مهدی احمدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۵
1
3
ارتش جمهوری اسلامی در دفاع مقدس نقش اول دفاع از وطن داشت با این حال فرمانده کل نیروهای مسلح رئیس جمهور وقت بنی صدر خائن محدود کرده بود .با همکا ری با مردم بسیج مردمی.زنده باد دلیر مردان ارتش جمهوری اسلامی ایران.
ناشناس
|
Poland
|
۰۹:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۵
1
4
چه حیف ، نمی دانستند که بعدها چه بر سر مردم خواهند آورد!
نظرات شما