رویداد۲۴ هدی کاشانیان: حضرت زکریا (ع) یکی از پیامبران الهی است که پنج هزار و پانصد سال بعد از هبوط آدم متولد شد. او مردم را به شریعت حضرت موسی (ع) دعوت میکرد و عمر بابرکت خویش را در راه دعوت به خداپرستی و خدمت در بیتالمقدس گذراند. مسیحیان و مسلمانان معتقد به پیامبری زکریا هستند، اما یهودیان پیامبری او را انکار میکنند. نام زکریا در انجیل لوقا و انجیلهای غنوصی و نیز در سوره مریم و آل عمران در قرآن ذکر شده است.
در زبان عبری واژه زکریا، زاخای و در زبان انگلیسی Zechariah عنوان میشود. شغل زکریا نجاری بود و در معبد سلیمان به عنوان خادم هدایا و نذورات معبد را سرپرستی میکرد. علاوه بر زکریا نبی پیامبران دیگری از نسل بنی اسرائیل با همین نام بودهاند، به همین دلیل به ایشان زکریای سوم پدر حضرت یحیی گفته میشود.
زکریا (ع) از نسل لاوی پسر یعقوب نبی و پسر برخیا و از نوادگان دختری حضرت داود است. پدر این پیامبر از جمله احبار دوازدهگانه بود که در بابل زندانی شدند و بعد از آزادی به فلسطین مهاجرت کرد. در میان قوم بنی اسرائیل دو خواهر بزرگزاده و برجسته بود؛ نام یکی از آنها حنه بوده است. برخی از روایات از او با نام حنانه نیز یاد میکنند که مادر حضرت یحیی بود.
دختر دیگر اشیاع نام داشت. زکریا به خواستگاری اشیاع رفت و عمران که یکی از راهبان بزرگ بنی اسرائیل بود از حنه خواستگاری کرد. طبق روایتی عمران نیز از پیامبران بنی اسرائیل بوده است. سرانجام هرکدام از آنها دختران خواستگاری شده را به همسری خود درآوردند و با یکدیگر باجناق شدند، در نتیجه علاوه بر رابطه مکتبی که میانشان وجود داشت خویشاوند نیز شدند. چندین سال بعد از این ماجرا خداوند به عمران و حنه دختری به نام مریم عطا کرد، اما زکریا نتوانست صاحب فرزندی شود، زیرا همسر او نازا بود. توجه کنید منظور از عمران پدر موسی نیست، میان این دو شخص ۱۸۰ سال فاصله وجود دارد.
بیشتر بخوانید: زندگینامه حضرت هارون
ایشاع، الیصابات و الیزابت که خواهر حضرت مریم است، همسران حضرت زکریا نام داشتند. الیزابت توانست با معجزه الهی همزمان با بارداری حضرت مریم بچهدار شود. بنابر دستور خداوند نام او را یحیی گذاشتند. حضرت یحیی فرزندان دختر دیگری هم دارد که همسرانی به غیر از الیزابت هستند.
بنا به روایت قرآن، بر سر کفالت مریم بین کاهنان نزاع شد و قلمها را بر آب افکندند. قلم زکریا بر آب ماند و قلم دیگر کاهنان به زیر آب فرو رفت.
زکریا خواهرزاده همسرش، مریم دختر عمران را تحت کفالت گرفت. زکریا خانهای در بلندترین جای معبد، برای مریم ساخت و همواره او را تحت نظر داشت. بنا بر قرآن، یک بار وقتی زکریا بر محراب عبادت مریم وارد شد نزد او میوههایی به غیرفصل یافت و چون می دانست که کسی برای مریم میوه نمی آورد، گمان کرد که این میوهها میوههای دنیایی نیستند. هر چقدر تفحص کرد، نتوانست بفهمد این میوه ها از کجاست. وقتی از مریم پرسید این ها از کجا برای تو آمده است، مریم پاسخ گفت: «این از رحمت پروردگار من است، او به هر کس که بخواهد بی حساب روزی می بخشد».
حضرت زکریا (ع) بیشتر اوقات خود را به عبادت حق تعالی و موعظه و اندرز بندگان خدا می گذرانید، تا اینکه به دستور پادشاه آن زمان، فرزندش یحیی را به قتل رساندند و حضرت زکریا (ع) نیز مورد تعقیب حکومت قرار گرفت. او از دست آن ها گریخت، در بیابان به نزدیکی درختی رسید، آن درخت به زبان آمد و گفت: «ای پیامبر خدا نزد من بیا.» زکریا (ع) نزد آن درخت رفت، درخت شکافته شد و او به داخل تنه درخت رفت، سپس شکاف درخت به هم آمد و آن حضرت از نظر آنها پنهان شد.
شیطان به آن جا رسید و گوشهای از عبای زکریا (ع) را گرفت و در بیرون درخت نگه داشت، سپس دید گروهی در جستجوی کسی هستند از آنها پرسید: «در جستجوی چه کسی هستید؟» گفتند: «زکریا (ع).» شیطان گفت: «او کنار این درخت آمد و جادو کرد بر اثر سحر و جادوی او، تنه این درخت شکافته شد، و به درون این درخت رفت، نشانهاش همین قسمت عبای اوست که در بیرون درخت مانده است.» سپس شیطان به آنها امر کرد ایشان را که اره آورند و آن موضع را با اره بریدند و آن حضرت را در میان درخت به دو نیم کردند و او را به آن حال گذاشتند و برگشتند. به این ترتیب حضرت زکریا (ع) مظلومانه به شهادت رسید. پس از شهادت وی، خداوند ملائکه را فرستاد آن حضرت را غسل دادند و کفن کردند و سه روز بر او نماز خواندند، سپس او را به خاک سپردند.