رویداد ۲۴| مهسا جزینی: رویترز خبر داده که عربستان و آمریکا در حال نهاییکردن توافقی امنیتی هستند. اصل این توافق آن بود که عربستان روابط خود با اسرائیل را عادی کند و در عوض، آمریکا به عربستان تضمین امنیتی بدهد و به این کشور در صنعت هستهای غیرنظامی کمک کند. حالا توافق امنیتی سهجانبهای که قرار بود پیش از حمله حماس به اسرائیل و آغاز جنگ غزه با هدف عادیسازی رابطه بین عربستان و اسرائیل با حضور آمریکا رخ دهد فعلا به یک توافق دوجانبه بین عربستان و آمریکا منتج شده است.
این اتفاق از سوی تحلیلگران با بدبینی روبرو شده است. بلال ساب، محقق موسسه چتمهاوس در وبسایت فارنپالیسی معتقد است معامله آمریکا و عربستان بدون اسرائیل یک توهم است. در ادامه تحلیل این تحلیلگر را بخوانید:
فعلا در مرحله نخست دولت بایدن و عربستان سعودی پشت میز مذاکره مینشینند و به توافق میرسند، سپس بستهٔ توافقی به دولت نتانیاهو ارائه میشود. در این صورت توپ در زمین اسرائیل خواهد افتاد و نتانیاهو باید تصمیم بگیرد که برای تضمین یک رابطه بلندمدت با ریاض تن به امتیاز میدهد یا نه. این امتیازات احتمالا شامل پایان دادن به جنگ غزه و توافق بر سر راهی جهت تشکیل کشور فلسطین است که نتانیاهو تا کنون در برابر هر دو گزینه به شدت مقاومت کرده است و از آن سو، عربستان هم شرط عادیسازی را پایان جنگ خوانده است.
مقامات آمریکایی امیدوارند نتانیاهو این فرصت تاریخی را برای بهبود روابط با عربستان سعودی از دست ندهد؛ قراردادی که به بزرگترین صادرکننده نفت جهان امکان حمایت نظامی آمریکا به همراه عادیسازی رابطه با اسرائیل را میدهد و دو دشمن دیرینه را متحد میکند.
از سوی دیگر، ریاض درست در زمانی که چین در حال نفوذ به منطقه است، به واشنگتن متصل میشود. توافق عادیسازی همچنین موضع اسرائیل را در برابر ایران و هم موضع جو بایدن را پیش از انتخابات ریاست جمهوری پنجم نوامبر، در برابر ترامپ تقویت میکند. احتمالاً یکی از دلایل تعجیل دولت بایدن برای انجام این توافق آن هم فعلاً بدون اسرائیل، انتخابات پیش روست.
چرا آمریکا و عربستان حاضر شدند اسرائیل را کنار بگذارد؟
اگرچه هدف درازمدت یا اصلی این توافق آنچیزی است که بالاتر گفته شد اما آمریکا اهداف دیگری هم از این توافق دارد تا جاییکه حاضر شد بابت آن فعلاً اسرائیل را کنار بگذارد. به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایل آن محدودکردن چین در منطقه است. به گفته دیپلماتهای خارجی در خلیج فارس، مواردی که در مرحله نخست این توافقنامه بین عربستان و آمریکا مطرح میشود شامل این است که ایالات متحده در ازای توقف خرید تسلیحات چینی و محدودکردن سرمایهگذاری پکن در عربستان رسماً هم ارسال تجیهزات نظامی پیشرفته و هم دفاع از پادشاهی این کشور را تعهد و تضمین کند. به گفته افراد مطلع، انتظار میرود که توافق امنیتی آمریکا و عربستان شامل سهیم شدن در فناوریهای نوظهور از جمله هوش مصنوعی با ریاض هم باشد.
وجود یک پیمان دفاعی رسمی بین عربستان با ایالات متحده -مشابه آنچه واشنگتن با ژاپن، کره جنوبی یا فیلیپین دارد– به ریاض قوت قلب و اطمینان خاطر میدهد. چرا که عربستان میداند در صورتی که پیمان مکتوب شود و صورت قانونی یابد، برسر کارآمدن یک دولت جدید در ایالات متحده، یا صرفاً تغییر نگرش یک رئیسجمهور مستقر، نمیتواند به راحتی آن را را فسخ کند و این پیامی است که همسایگانش در منطقه به ویژه ایران هم خواهند گرفت.
ریاض برای اینکه تصمیم بگیرد آشکارا همکاری امنیتی خود با واشنگتن را تقویت کند ممکن است زمانی مجبور شود توافق عادیسازی خود با ایران را کنار بگذارد یا آن را به خطر بیندازد، برای همین باید چیزی که از سمت آمریکا نصیبش میشود، ارزش این ریسک را داشته باشد. چنین ریسکی نیازمند تعهد سیاسی و قدرت نظامی است.
برخی معتقدند که تمام هدف ریاض برای یک پیمان دفاعی با واشنگتن جلوگیری از جنگ با ایران یا دفاع در برابر تجاوز ایران در صورت تکرار آن است و تنها راه برای رسیدن به این هدف، تعهد امنیتی ضمانتدار از سوی ایالات متحده است.
ادامه جنگ در غزه مانع اصلی توافق؟
حتی اگر مرحله نخست توافق امنیتی به خوبی به سرانجام برسد، وضعیت مرحله نهایی و اصلی همچنان مبهم است چون عربستان سعودی تصریح کرده است «درحالیکه درگیری در غزه همچنان ادامه دارد، توافقی برای عادیسازی صورت نخواهد گرفت.»
آنچه دستیاران بایدن در ابتدا در مذاکرات سهجانبه قبل از حمله حماس در 7 اکتبر متصور بودند، این بود که سعودیها در ازای عادیسازی روابط با اسرائیل، تعهد امنیتی ایالات متحده را به دست آورند. اکنون دولت آمریکا در حال مذاکره با ریاض در مسیر جداگانه و به دنبال نهاییکردن قراردادی تحتعنوان «معامله بزرگ» است. در این قرارداد جدید نتانیاهو مخیر خواهد بود که به آن بپیوندد یا نه. این در شرایطی است که اسرائیل بارها هشدار داده که به زودی به رفح در جنوب غزه حمله خواهد کرد تا به گفته خودش هر آنچه از ظرفیت جنگی حماس باقی مانده را از بین ببرد؛ اقدامی که نتیجهاش طولانیترشدن جنگ و از بین رفتن هرگونه امید برای آتش بس و تبادل گروگان و تشدید درد و رنج عظیم مردم فلسطین است.
سدی به نام کنگره؟
توافق بر سر همکاریهای هستهای یکی اساسیترین بندهای این توافقنامه دوجانبه است اما پیشبینی میشود که با مخالفت کنگره مواجه خواهد شد. اعضا کنگره، ریاض را به مداخله در یمن و اقداماتی برای حمایت از افرایش قیمت نفت و نقشداشتن در قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار، در سال ۲۰۱۸ متهم و محکوم کردهاند. سناتور ادوارد مارکی، از مدافعان قدیمی پادمانهای منع گسترش سلاحهای هستهای، روز چهارشنبه در نامهای به بایدن نوشته که نمیتوان به عربستان سعودی، «کشوری با سابقهای وحشتناک در زمینه حقوق بشر» اعتماد کرد که از برنامه هستهای خود صرفاً برای مقاصد صلحآمیز استفاده کند.
همچنین بدون عادیسازی رابطه عربستان با اسرائیل، بعید است کنگره یک پیمان دفاعی رسمی با این کشور را تایید کند. با این حال، برخی معتقدند که بایدن میتواند حمایت کافی یعنی دو سوم اکثریت سنا را برای تصویب این توافقنامه جلب کند.
برخی پیشبینیها حاکی از آن است که تا زمانی که نتانیاهو و دولت او، راستگراترین دولت در تاریخ اسرائیل، در قدرت هستند، افقی برای تحقق توافق سهجانبه، حداقل به شکلی که تصور و تبلیغ شده، نمیتوان متصور بود و در نهایت توافق نهایی بین ریاض و واشنگتن به موضوعاتی غیر از دفاع، از جمله هوش مصنوعی و شاید انرژی هستهای غیرنظامی محدود شود که در این صورت، دیگر توافق صورتگرفته آن معاملهای بزرگی که بایدن امیدوار است به مردم آمریکا بفروشد یا عربستان سعودی واقعاً آرزوی آن را دارد نخواهد بود.
خالد مشعل
روش اشتباه
فاجعه
نتانیاهو
روش اشتباه