رویداد۲۴: حکیم ابوالقاسم فردوسی را پس از مرگش در باغ خود وی واقع در شهر تابران طوس دفن کردند. اندکی پس از مرگ فردوسی، ارسلان جاذب والی طوس نخستین مقبره را برای او ساخت که تا سالها پابرجا بود، اما با یورش مغولها ویران شد. در دوره ایلخانان مقبرهای کوچک به همراه یک خانقاه در مزار فردوسی ساخته شد. علت توجه ایلخانان به آن منطقه نه فردوسی، بلکه امام محمد غزالی بود که بنابر شنیدهها کنار فردوسی دفن شده بود. این مقبره، اما چندان دوام نیاورد و با حمله شیبانیان به طوس تخریب شد. شیبانیان خاندانی ازبکتبار بودند و عقاید افراطی ضدشیعی داشتند و مقبره فردوسی را نیز، که محل آمد و شد شیعیان امامی شده بود، محلی خطرناک برای حکومت خود میدانستند. پس از تخریب آرامگاه به دست شیبانیان، تا سالهای سال آرامگاه فردوسی خرابهای محقر بود تا این که در زمان قاجاریه والی طوس از سوی ناصرالدین شاه مامور شد مدفن فردوسی را پیدا کند. پس از مدتی جستجو نهایتا مکانی را به عنوان مدفن شاعر پیدا معرفی کردند و دو اتاق و یک گنبد به صورت موقت برای آن ساختند تا زمانی که طرحی بزرگ برای ساختن آرامگاه آماده کنند.
تا سالهای اولیه قرن چهاردهم آرامگاه فردوسی به همین صورت باقی ماند و شعرایی، چون محمدتقی بهار خواستار بازسازی آن شدند تا اینکه در سال ۱۳۰۲ عبدالحسین تیمورتاش که در آن زمان نماینده نیشابور در مجلس شورای ملی بود، اقداماتی را برای بازسازی آن عملی کرد. تیمورتاش در مجلس شورای ملی خواستار تخصیص بودجهای برای ساختن مقبره فردوسی شد و اینگونه از ایده خود دفاع کرد: «هر ملتی مکلف است که نسبت به مفاخر تاریخی خود ابراز علاقهمندی کرده و از بروز قدردانی خودداری نکند. قدر و رتبه حکیم ابوالقاسم فردوسی که مایه فخر ایران تنها نبوده، بلکه یکی از مفاخر بشریت محسوب است، بر کسی مستور نیست و سزاوار نخواهد بود که مدفنش در حال حالیه و تقریباً از بین رفته و محو شود و با سایر خرابههای شهر طوس تفاوتی نداشته باشد.»
بیشتر بخوانید:افتتاح تالار رودکی با حضور محمدرضا شاه پهلوی و فرح
ملیگرایانی، چون حسن پیرنیا و محمدعلی فروغی که در سالهای نخست قرن چهاردهم زمامداران کشور بودند که ابتدا نفوذ زیادی روی رضا شاه داشتند و به تبع آن تاثیری زیادی بر بازسازی آرامگاه فردوسی داشتند. کار بازسازی از سال ۱۳۰۵ آغاز شد و نظارت بر بازسازی بر عهده نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی بود. بازسازی مقبره به ۲۵ هزار تومان پول نیاز داشت که حدود ۴ هزار تومان از آن را از فروش تمبرهای بازسازی مقبره به مردم به دست آوردند و بیست هزار تومان نیز با تصویب مجلس شورای ملی از خزانه دولت پرداخت شد.
بازسازی بنا به افراد مختلفی، چون آندره گدار فرانسوی و هرتسلد آلمانی واگذار شد. طرحی که گدار برای آرامگاه اجرا کرد شکل هرمی و مثلثگونه داشت که مخالفت شدید محمدعلی فروغی را در پی داشت. فروغی استدلال کرد که شکل هرمی یادآور اهرام مصر است و تناسبی با فرهنگ ایرانی ندارد، به همین دلیل طرح جدید در ۱۳۱۲ تصویب شد و توسط حسین لرزاده اجرا شد و نهایتا در سال ۱۳۱۳ آرامگاه فردوسی به شکل کنونی آن ساخته شد. اما شکل کنونی مقبره به صورت نمادینی بیانگر سرنوشت مدرنیسم ایرانی است.
تعجیل در ساختن آرامگاه در سال ۱۳۱۲ به علت برگزاری جشن هزاره فردوسی بود که برای حکومت پهلوی نقش تبلیغاتی بسیاری داشت. سال بعد جشن هزاره فردوسی برگزار شد و رضاشاه در مقبره فردوسی سخنرانی مفصلی کرد و تبلیغات گستردهای برای ملیگرایی و حکومت جدید ملی گرای ایران انجام داد، اما بنای مقبره به علت تعجیل در ساختن نشست کرد و در دهه پنجاه کاملا رو به ویرانی بود و ناچار در سال ۱۳۴۷ بازسازی شد.