رویداد۲۴ | در تاریخ ۳۱ ژوئیه ۱۹۹۱، جهان شاهد امضای یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین پیمانهای کنترل تسلیحاتی در تاریخ خود بود؛ پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک یا همان استارت یک. این پیمان، توسط جورج اچ. دابلیو. بوش، رئیسجمهور آمریکا، و میخائیل گورباچف، دبیرکل حزب کمونیست و رهبر اتحاد شوروی، به امضا رسید و آغازی برای دنیایی نوین بود؛ دنیایی که به چهار دهه هراس از نابودی جهان در جنگی هستهای پایان میداد. این توافقنامه با اهدافی، چون ایجاد ثبات جهانی و کاهش زرادخانههای هستهای دو ابرقدرت، به نمادی برای امید، صلح و اعتمادسازی بینالمللی تبدیل شد.
دهههای پس از جنگ جهانی دوم، دوران رویارویی دو ایدئولوژی متضاد جنگ سرد بود که در آن هر دو ابرقدرت، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، بر آن بودند که برتری نظامی خود را با تقویت تسلیحات هستهای به نمایش بگذارند. رقابتی که جهان را در آستانه فاجعه قرار داد و تنها فشار یک دکمه کافی بود تا فاجعه رخ دهد. دولتها هر روز از تجهیزات نظامی نوینی رونمایی میکردند و هر موشک بالستیک، هر زیردریایی هستهای و هر بمبافکن استراتژیک، گویی سایهای تاریک بر آینده بشریت میافکند.
اما در دهه ۱۹۸۰، با ظهور میخائیل گورباچف، نسیم تغییر در اتحاد جماهیر شوروی وزیدن گرفت. گورباچف که دغدغههای اقتصادی و اجتماعی مهمی در رابطه با کشورش داشت، تصمیم گرفت تا به سمت اصلاحات پیش رود. او درک کرده بود که هزینههای سنگین نظامی و رقابت تسلیحاتی با آمریکا، اقتصاد کشورش را به نابودی کشانده است. به این ترتیب درهای گفتگو و همکاری با غرب را باز کرد و در تلاش بود که با کاهش تسلیحات هستهای، هم اقتصاد شوروی را تقویت کند و هم امنیت جهانی را پایدار سازد.
از سوی دیگر، جورج بوش نیز به عنوان رئیسجمهور آمریکا که در دوران تنشهای هستهای در اوج جنگ سرد بزرگ شده بود، خواهان کاهش تهدیدات هستهای و ایجاد صلحی پایدار بود. این دو رهبر، که از لحاظ سیاسی و شخصیتی تفاوتهای چشمگیری داشتند، در سودای یک هدف مشترک به هم نزدیک شدند و تصمیم گرفتند به جای ادامه رقابت، مسیر همکاری را پیش گیرند. اقدامی که رهبرانی مانند مارگارت تاچر با آن مخالف بودند.
امضای پیمان استارت یک گامی جسورانه و تاریخی بود که به کاهش قابل توجه زرادخانههای هستهای دو کشور انجامید. بر اساس این پیمان، هر یک از دو طرف متعهد شدند تعداد کلاهکهای هستهای خود را به کمتر از ۶۰۰۰ عدد کاهش دهند و حاملهای این کلاهکها (مانند موشکها و بمبافکنها) را به حدود ۱۶۰۰ عدد محدود کنند. این اقدامات، نه تنها بازدارندگی هستهای دو کشور را کاهش میداد، بلکه به جهان پیام میداد که قدرت، تنها در انباشت تسلیحات نیست، بلکه در تلاش برای ایجاد ثبات و صلح نیز معنا مییابد.
پیمان استارت یک با در نظر گرفتن روشهای پیشرفتهای برای بازرسی و نظارت دوجانبه به اجرا درآمد. دو کشور به منظور اطمینان از پایبندی به این تعهدات، امکان بازدید از تاسیسات هستهای یکدیگر را داشتند؛ اقدامی که به معنای افزایش سطح اعتماد میان دو ابرقدرت بود و زمینهای برای مذاکرات بعدی و توافقات دیگر در حوزه کنترل تسلیحات فراهم کرد.
امضای پیمان استارت یک تنها برای دو ابرقدرت اثرگذار نبود؛ بلکه برای کل جهان پیامی از امید به همراه داشت. این پیمان به دیگر کشورها نشان داد که حتی رقبای قدیمی و دشمنان سرسخت نیز میتوانند بر سر یک میز بنشینند و با گفتگو به نتایج مثبت دست یابند. استارت یک الگویی بود که بعدها بسیاری از کشورها در مسیر کاهش تسلیحات و تقویت صلح به آن چشم دوختند.
بیشتر بخوایند: روایتی از فروریختن دیوار برلین | آقای گورباچف، این دیوار را خراب کن!
این توافق، جهانیان را از سایه وحشت جنگ هستهای بیرون آورد و نشان داد که اعتمادسازی میتواند از مخاصمه به سوی همکاری و آرامش حرکت کند. در دورانی که جهان با بحرانهای جدید و پیچیدهای همچون تغییرات اقلیمی، تروریسم و بحرانهای اقتصادی روبهروست، میراث پیمان استارت یک همچنان به عنوان یک نماد الهامبخش پابرجاست و رهبران را به یاد تعهداتشان نسبت به بشریت میاندازد.
اجرای این پیمان، کار آسانی نبود. نیاز به سیستمهای بازرسی دقیق و اعتماد متقابل دو کشور، از بزرگترین چالشها بودند. گورباچف و بوش، هر دو میدانستند که اجرای این پیمان بدون تعهد واقعی دو طرف، به نتیجه نخواهد رسید. اما با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، چالشهای جدیدی پدیدار شد؛ زیرا تسلیحات هستهای شوروی بین کشورهای تازه استقلال یافته مانند اوکراین و قزاقستان تقسیم شد. این مسئله نیاز به همکاریهای جدید و گفتگوهای چندجانبه را بیش از پیش آشکار ساخت.
با وجود تمام این مشکلات، پیمان استارت یک نه تنها به کاهش چشمگیر تسلیحات هستهای دو کشور انجامید، بلکه پایهای محکم برای امضای پیمانهای جدیدتر همچون استارت دو و توافقنامههای دیگر کنترل تسلیحاتی شد. اجرای این پیمان نشان داد که حتی پیچیدهترین اختلافات نیز میتوانند با گفتگو و تعهدات دوجانبه حل شوند.
امضای این پیمان به ما یادآور میشود که حتی در تاریکترین روزهای تاریخ، همیشه امیدی برای روشنی وجود دارد و اراده انسانها میتواند مسیرهای تازهای به سوی صلح بگشاید. پیمان استارت یک، یادبودی زنده از این اراده بشری است؛ ارادهای که شاید امروز، بیش از همیشه به آن نیاز داریم تا آیندهای امنتر، باثباتتر و خالی از تهدیدهای هستهای برای نسلهای آتی بسازیم.