رویداد۲۴ | عبدالرضا باقری، فعال محیطزیست درباره عملکرد تخصصی سازمان حفاظت محیطزیست به ویژه در حوزه حفاظت از حیات وحش و محیط زیست طبیعی به خبرنگار رویداد۲۴ گفت: «این سازمان عملکرد قابل قبولی نداشته است و با معنی کلمات بازی میکند. به طور مثال در مورد گونه یوزپلنگ آسیایی که تنها در ایران باقی مانده است و دادههای بهنسبت شفافتری وجود دارد، امروز به مرحلهای رسیدهایم که امید به نجات این گونه از بین رفته است. این روند به خوبی نشان میدهد که سازمان متولی در مدیریت و حفاظت از این گونه موفق نبوده است و گون ای که از بین رفتن آن آبروریزی بینالمللی را نیز به دنبال دارد، به مرز انقراض رسانده است.
او با بیان اینکه همین عملکرد را در مورد گیاهان هم داریم، مثلا در مورد درخت سرخدار، تأکید کرد: درخت سرخدار که میراث زنده و از گونههای منحصر به فرد جنگلهای هیرکانی و باقیمانده از دوران سوم زمینشناسی است، در ایران برای استفاده از چوب قلیان مورد استفاده قرار میگیرد. در حالیکه در اروپا و آمریکا از عصاره و میوه این درخت داروی ضدسرطان میگیرند.
او در پاسخ به پرسشی درباره ضعفهای اجرایی سازمان حفاظت محیط زیست در حوزه محیط طبیعی میگوید: «یکی از مثالهای بارز این موضوع فریدونکنار است. فریدونکنار در فصل مهاجرت، پذیرای هزاران پرنده مهاجر است که برای زمستانگذرانی به تالاب فریدونکنار میروند. در فریدونکنار و بابلسر تورهای هوایی غیرقانونی بر روی مزارع خالی و آبگیر وجود دارد که غاز و اردک در آن میافتند و مورد استفاده انسان قرار میگیرد، و در عین حال تعدادی پرنده دیگر مثل عقاب و جغد هم در این تورها میافتند که میمیرند یا پر و بالشان میشکند و آنها را دور میاندازند. فریدونکنار یک اداره محیط زیست دارد که حدود دو سال پیش شبانه محیطبانانش برای گشتزنی از کنار دامگاه رد شدند، شکارچیهای غیرقانونی با چوب و تفنگ دنبالششان راه افتادند و گفتند چرا در شب چراغ ماشینهایشان روشن است، چون این موضوع باعث فرار پرندهها میشود! وقتی توان اجرایی وجود نداشته باشد، فصل دوماش که موضوعات تخصصی حفاظت از گونههاست را هم نمی توان انجام داد. بازتاب ناتوانی تخصصی ستاد در این حوزه در موضوعات گونههایی چون یوزپلنگ، لاکپشت فراتی و نمونههای متعدد دیگر به صورت خاص مشهود است.»
بیشتر بخوانید: ببینید| نه به فرمان قتل جنگلهای هیرکانی
باقری در واکنش به برگزاری همایش حفاظت مشارکتی که با حضور جمعی از شکارچیان تفننی و معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شد میگوید: «مدت زیادی است که با معانی کلمات بازی میکنند. مقصود از حفاظت مشارکتی همان قرقها و فروش پروانه شکار است. به زبان ساده، مثلا مقداری زمین و تعدادی آهو یا قوچ و میش به یک فرد دادهاند و به او گفتهاند برنامه این است که در این حفاظت مشارکتی شکارچیهای محلی را از شکار غیرقانونی منصرف کنند که این جمعیت مثلا ۲۰۰ عددی تعدادشان به ۵۰۰، ۷۰۰ و یا هزارتا برسد و بعد دویست عدد آن را به سازمان محیط زیست بدهند و دویست تا هم اضافه بدهند و بقیه را بفروشند و پروانه شکار بدهند. روی کاغذ فرآیند بامزه و بانمکی است که میگویند دویست آهو گرفتیم و آنها را به هزار آهو تبدیل کردیم و ۴۰۰ آهو را برای رهاسازی به محیط زیست تحویل دادیم که دو برابر جمعیتی است که تحویل گرفتهایم و ۶۰۰ تا را شکارچیها به منظور درآمدزایی میتوانند شکار کنند؛ اما کسی نمیگوید با ایجاد شرایط مناسب مصنوعی در منطقه، حیات وحش مناطق اطراف را به آنجا جلب کردهاند و در آمار افزایش تعداد جمعیت حساب میکنند و اینکه با گونههای شکارچی مثلا گرگ که از این گلههای طعمه تغذیه می کند، چه میکنند؟»
او در ادامه میافزاید: «کسی در مورد مسایلی چون پاکسازی گوشتخواران در منطقه و مسایلی مانند آن صحبت نمیکند. آیا نام این کار حفاظت است؟ ضمن آنکه ما در سوئیس زندگی نمیکنیم. هیچ نظارتی دراین رابطه وجود ندارد و سازمان حفاظت محیطزیست حتی نمیتواند بر مناطق تحت حفاظتاش نظارت کند. مثلا در مثالی که عنوان شد، فریدونکنار یک شهر کوچک است و بین ۹۹ کیلومتر مربع است و دو سه تالاب دارد که نمیتوانند روی آن نظارت کنند، ولی ستاد چنین نسخههای غیراصولی نیز برای کل کشور میپیچد. به صورت خلاصه، سازمان حفاظت محیط زیست در حوزه محیط طبیعی، تنوع زیستی و حیات وحش موفق نبوده و نخواهد بود و هیچ چشمانداز روشنی در رابطه با عملکرد تخصصی در این سازمان مشاهده نمیشود.»