تاریخ انتشار: ۱۲:۱۱ - ۱۸ شهريور ۱۴۰۳
تعداد نظرات: ۱ نظر

آتش‌افروزی درخت تاریخی سیاهکل را از بین برد!

چقدر باید درخت بود تا در یک جنگل نظر‌ها را به خود جلب کرد؟ ۱۰ متر؟ ۲۰ متر؟ ۵۰ متر؟ ۵۰ سال یا ۵۰۰ سال؟ گویا نمی‌توان به پاسخ دقیقی رسید، ولی در هر‌حال بلوط کهنسال سیاهکل به چنین رتبه و منزلتی رسیده بود. بلوط پیری که هیچ‌کس به دقت نمی‌داند چند سده است که بر بلندای تپه‌ای مشرف بر شهر سیاهکل رفت‌وآمد انسان‌ها، دودمان‌ها و دولت‌ها را به نظاره نشسته است.

آتش‌افروزی درخت تاریخی سیاهکل را از بین برد!
رویداد ۲۴| روزنامه شرق نوشت: چقدر باید درخت بود تا در یک جنگل نظر‌ها را به خود جلب کرد؟ ۱۰ متر؟ ۲۰ متر؟ ۵۰ متر؟ ۵۰ سال یا ۵۰۰ سال؟ گویا نمی‌توان به پاسخ دقیقی رسید، ولی در هر‌حال بلوط کهنسال سیاهکل به چنین رتبه و منزلتی رسیده بود. بلوط پیری که هیچ‌کس به دقت نمی‌داند چند سده است که بر بلندای تپه‌ای مشرف بر شهر سیاهکل رفت‌وآمد انسان‌ها، دودمان‌ها و دولت‌ها را به نظاره نشسته است.

تا چند صباح پیش‌تر، با خروج از شهر سیاهکل به قصد دیلمان و ورود به جاد‌ه‌ای که همچون ماری در میان جنگل تودرتو می‌پیچد و به بالا می‌رود، در میان آن انبوه سبزینه جنگل دیلم، یک تک‌درخت با فاصله زیاد در سمت چپ جاده مشاهده می‌شد که نظر‌ها را به خود جلب می‌کرد. بلوط کهنسال سیاهکل برای جلب نگاه‌ها به تلاش زیادی نیاز نداشت. عظمت آن در کنار جایگاه یگانه و رازآلودی که در آن قرار گرفته بود، یک ترکیب کارساز برای جلب هر نظری بود: از دور همچون یک برج دست‌نیافتنی، از نزدیک مانند مارپیچی رازآلود. یک مسیر دایره‌ای که در ابتدای آن سنگ‌چینی مانند دروازه‌های باستانی قرار گرفته بود، بازدیدکننده را از گرداگرد تپه‌ای که بلوط پیر برای سده‌ها بر آن غنوده بود، به مقصد می‌رساند. در بالای تپه، ناخودآگاه و به تناوب، چشم‌ها میان بلندای درخت کلاه از سر می‌انداخت و چشم‌انداز زیبای درخت از شهر و دشت و رودخانه و جاده به رفت‌وآمد مشغول می‌شد. حالت اساطیری درخت و جایگاهی که بر فراز آن قرار گرفته بود، آن را به معبدی برای دوستداران طبیعت تبدیل کرده بود که در پناه آن آرامش و شکوه طبیعت را می‌جستند.

کسی از سن درخت اطلاع دقیقی ندارد. همین مقدار می‌دانیم که همیشه در تاریخ مدون منطقه حضور داشته و جایگاهش به قدری در روایت‌ها و تاریخ شفاهی محلی پررنگ بوده است که با برخی دیگر از مکان‌ها و فراز‌های رازآلود منطقه به هم آمیخته است. گروهی قدمت آن را به دوران دیلمیان (هم‌زمان با آل‌بویه، ۳۲۰ تا ۴۴۸ ه. ق؛ و خلافت عباسیان) نسبت داده و معتقدند جایگاه این درخت بلوط یکی از مواضع دیده‌بانی دیلمیان بر مسیر مهم سیاهکل به دیلم (دیلمان امروز) بوده است. همچنین، برخی از روایت‌های محلی جایگاه بلوط کهنسال را با برخی دیگر از اماکن رازآلود منطقه، به‌ویژه قلعه کوتول‌شاه پیوند می‌زنند و معتقدند در گذشته، درخت بلوط نشان یکی از ورودی‌های مخفی این قلعه رازآلود بوده است که در همان نزدیکی قرار دارد. کوتول‌شاه یکی از حاکمان منطقه بوده که معاصر دوران تیموریان (۱۳۷۰-۱۵۰۶ میلادی) بوده است. بنابراین، می‌توان گفت که بلوط پیر سیاهکل به احتمال فراوان از زمانی حوالی ۵۰۰ سال پیش وجود داشته است.

بامداد چهارشنبه، این تاریخ طولانی و این معجزه طبیعت، در عرض یک شب در آتش رشک و آز سوخت و فرو‌ریخت. آنچه طبیعت گشاده‌دستانه به درازنای سده‌ها پرورده بود، امیال ویرانگر بشری به آنی نابود کرد. هنوز کسی واقعا نمی‌داند چه اتفاقی افتاده است. تقریبا تمام روایت‌های غیررسمی شفاهی بر عمدی‌بودن آتش‌سوزی تأکید دارند. برخی از ساکنان محلی این رویداد شوم را نتیجه رقابت‌ها و درگیری‌ها میان دو نفر از ساکنین محلی می‌دانند. برخی دیگر به درگیری‌ها میان اداره‌های دولتی مسئول و زمین‌داران منطقه اشاره می‌کنند. واقعیت این است که هر شخص یا گروهی مسئول این جنایت بوده باشد تفاوتی در نتیجه ندارد؛ بلوط کهنسال سیاهکل در نیمه‌های شب در حریق سوخته و با صدایی مهیب بر زمین افتاده است و آن صدای مهیب، نه‌صرفا صدای سقوط یک جسم سنگین، که صدای سقوط اخلاقیات و انسانیت یک ملت و مسئولیت یک دولت بود.

البته که همه ما مسئولیم. از جنگل‌نشینی که منابع طبیعی را به‌مثابه ملک شخصی می‌بیند، تا مسافری که آتشی کوچک برای تفریح در جنگل می‌افروزد، سرمایه‌گذاری که ملکی را خریداری می‌کند یا به فروش می‌رساند که در پهنه منابع طبیعی کشور قرار دارد، تا راهگذری که از کنار تخریب منابع طبیعی بی‌اعتنا می‌گذرد و یا احاله مسئولیت می‌کند و ... و غیره. اما نمی‌توان انکار کرد که برخی از ما مسئول‌تریم. دست ناپاکی که این آتش شوم را بر‌افروخت، شریک‌جرم‌های بسیاری دارد که به گستره یک ملت است و نیز، آتش پرسش‌های بسیاری را روشن کرده است. اینکه سهم دستگاه‌های ناظر و مجری منابع طبیعی کشور از تشکیلات و امکانات مراقبتی و نظارتی کشور که گویا بسیار گسترده و کارآمد هم بوده و بار‌ها در جریان درگیری‌های سیاسی و اجتماعی کشور خود را اثبات کرده، چقدر است؟ فناوری‌های جدید از قبیل هوش مصنوعی و ماهواره که ادعا می‌شود کشور به وفور از آن بهره‌مند است، چقدر به مراقبت و کنترل عظیم‌ترین سرمایه‌های طبیعی کشور کمک کرده؟ قوانین و رویه‌های قضائی موجود در این حوزه، آیا بازدارندگی کافی و قابلیت اجرای لازم را دارند؟ آیا یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی، ابزار‌ها و قوانین مورد نیاز را در اختیار دارد و اگر دارد، آیا به همان اندازه به مسئولیت‌های خود در این قضیه و دیگر قضایا عمل کرده است؟

زمان برای بلوط پیر سیاهکل به سر رسید؛ همان‌گونه که سه سال پیش برای نخل ساحل درک. چقدر زمان برای نجات دیگر برج‌های سبز این سرزمین باقی است؟ چقدر برای جنگل‌های زاگرس؟ چقدر برای جنگل‌های هیرکانی در پونل و الیمالات؟ چقدر برای تالاب‌های انزلی و میانکاله و سیاه‌درویشان و دریاچه ارومیه؟ چقدر برای مختصر باقی‌مانده چنار‌های خیابان ولیعصر پایتخت؟ اکنون ملک را آیینی دیگر آمده و دولت جدیدی در پایتخت نشسته که زمانی اندک و چیز‌هایی زیاد برای اثبات دارد. گویا وفاق کلیدواژه این آیین جدید است. در این فقره نیز زمانی و قصدی برای سرزنش نیست؛ کما‌اینکه سرزنشی هم اگر هست، یک امر ملی است. هرچند می‌توان و باید از سهم سازمان حفاظت از محیط زیست، سازمان منابع طبیعی، سازمان آتش‌نشانی، مجلس شورای اسلامی، نیروی انتظامی و دستگاه قضا صحبت کرد، اما نباید این نکته را نادیده گرفت که ما به ملتی تبدیل شده‌ایم که این‌گونه فجیع به کشتن خویش برخاسته‌ایم؛ که کشتن درخت به جز از کشتن خود نیست. بنابراین، ضمن اینکه از ریاست جدید سازمان حفاظت از محیط زیست و ریاست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری انتظار می‌رود به عنوان نوک پیکان ملت و دولت در این مورد عمل کرده و به جنایت بلوط سیاهکل رسیدگی کنند، امید اصلی آن است که تجربه‌های حاصل از این مسئله و موارد مشابه به آزمونی توأمان برای ملت و دولت بدل شود تا با سایه شوم عادت به درخت‌کشی مبارزه کنیم.

درخت‌ها باقی‌ترین موجودات فانی تنها زمینی هستند که داریم. ما انسان‌ها در جایگاهی نیستیم که به هر دلیلی، با تأکید بر «هر»، برای مرگ چنین موجودات شکوهمندی تصمیم بگیریم، اما از سوی دیگر توانمندتر و بزرگ‌تر از آنیم که نتوانیم برای حفظ و نجات آن‌ها اقدامی کنیم. درخت سوخته را پروای آتش نیست. به یاد آن بلوط پیر شمعی روشن کنیم تا نوری شود برای دیگر درختان پیر این سرزمین رنج‌زده.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: محیط زیست
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۷ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۸
0
0
انجیر معابد کیش را هم خشکاندند این قوم پیروان اهریمن
نظرات شما
پیشخوان