فریبرز رئیس دانا:
فریبرز رییس دانا در نقد پیشنهاد احتمالی افزایش حقوق کارگران گفت: این امر تنها به رسمیت شناختن بیتعادلی بازار است.
رویداد۲۴ وضعیت بحرانی کاهش ۵۰ درصدی قدرت خرید کارگران و افزایش قیمت ارز در ماههای اخیر؛ اعضای کارگری شورای عالی کار را وادار به ارایه طرح و برنامه برای جبران عقبماندگی و کاهش قدرت خرید کارگران در شورای عالی کار کرده است. این طرح که به شدت مورد موافقت فعالان کارگری است، یک مخالف جدی هم دارد.
فریبرز رییسدانا درباره افزایش حداقل حقوق کارگران به عنوان یکی از طرحهای احتمالی شورای عالی کار میگوید: تصمیم به افزایش حقوق کارگران یک اتفاق ساده و یک مرتبهای نیست. این داستانیست که ممکن است دنبالهدار باشد. یعنی ممکن است بالا رفتن قیمت ارزهای خارجی روی قیمتهای داخلی تاثیر بگذارد. در صورتی که این فرایند اتفاق بیفتد؛ دستمزدها به صورت واقعی مرتب افت خواهد کرد.
او ادامه داد: ما در علم اقتصاد پدیدهای به نام مارپیچ حلزونی داریم. قیمتها و دستمزدها وقتی در این تلهی اقتصادی قرار میگیرند؛ پس از افزایش قیمتها دستمزدها نارسا میشوند. دستمزدها آن وقت به صورت واقعی پایین میآید. سپس پوششی صورت میگیرد تا دستمزدها در همان حد یا کمتر افزایش پیدا کنند. این افزایش دستمزدها روی قیمتها اثر گذاشته و باعث افزایش آن میشود. این سیکل مارپیچی به همین شکل ادامه پیدا خواهد کرد.
رییسدانا به اشاره به به نقش تشکلهای مستقل کارگری در ابراز واکنش به این کاهش قدرت خرید فاحش کارگران گفت: این مهم که به یکباره اتفاق نیفتاده است تا یکباره شورای عالی کار با یک مداوای استعلاجیِ افزایشِ حقوقِ کارگر مساله را حل کند. این اتفاق افزایش بهای ارز میتواند ادامه پیدا کند و در ادامه نهاد شورای عالی کار ناگزیر میشود؛ مرتب جلسه بگذارد که دستمزدها را افزایش دهد.
این اقتصاددان تصریح کرد: اگر مکانیزم مارپیچی رخ بدهد در آن صورت به یک وظیفه دائمی یک دستگاه تبدیل میشود که دستمزدها را بالا ببرد. بعد از آن طرف قیمتها بالا میرود. این یعنی بیتعادلی در داخل بازار کشور را به رسمیت شناختهاند و مرتب این عدم تعادل ادامه پیدا میکند.
رییسدانا؛ احتیاج اقتصاد ایران را ایجاد تعادل در بازار بیان کرد و گفت: آنچه اقتصاد احتیاج دارد این است که جلوی این عدم تعادل گرفته شود. این عدم تعادل به منزله محکوم و بیپشتوانه کردن زندگی کارگری و گسترش فقر و محرومیتهاست.
وی ادامه داد: اما از یک طرف دیگر میشود با فشار روی سود؛ از شکلگیری این مارپیچ جلوگیری شود. به نظر من اگر راهحل دوم انتخاب شود موفقیتآمیزتر خواهد بود.
رییس دانا، شکلگیری سودها را بر بنیاد حبابهای بازار مالی دانست و اذعان کرد: گاهی در این اتفاقها صاحبان سرمایه ۷۰ الی ۸۰ درصد سود میبرند. درست است که گاهی اوقات بعضیها که ناواردتر هستند ممکن است ورشکست شوند. اما به طور کلی سودها که انباشته میشوند؛ لایههای ثروتمند و فعالان بازار مالی مرتب فربهتر میشوند. اگر مقداری از سود اینها کاسته شود نتیجهاش فقر، بیچارگی و فلاکت آنها نخواهد بود بلکه تنها نتیجهاش افت سود کلانی است که این افراد در بازارهای سود بهره بردهاند. یعنی سودی که در بازارهای واقعی اتفاق نیفتاده است. بنابراین ضدانگیزه برای چرخیدن بازار نخواهد بود.
او ادامه داد: به این ترتیب اگر این شورا بتواند کاری بکند تا این مارپیچ از طریق کنترل سودهای نجومی، جلوی سودهای پدید آمده در بازار مالی را بگیرد؛ در آن صورت میتواند موفقتر باشد. اما متاسفانه باید اینجا گفت که صاحبان این سودها بخشهای مالی بسیار قدرتمندند و یا دستکم بسیار قدرتمندتر از تشکل ناموجود کارگری هستند. از طرف دیگر دولتها بیطرفی خود را به عنوان یک ضلع سوم مثلث کارگر، کارفرما و دولت حفظ نمیکنند.
رییسدانا افزود: همین دولت موجود تا آنجا که ما تجربه داریم در جهت حفاظت از منافع صاحبان سرمایه اقدام کرده است. به این ترتیب این مارپیچ در انتظار اقتصاد است. مارپیچی که خودش منجر به عدم تعادل میشود و در نتیجه بیاعتمادی و تمایل به فعالیتهای تولیدی را کاهش داده و مانع حرکت اقتصاد در مسیرهای مطمئن میشود.
این اقتصاددان در پایان گفت: در همین دولت روحانی شمار بسیار زیادی از اتاق بازرگانی وارد دولت شدند. این قدرتمندی کارفرما در مقابل طبقه کارگر را نشان میدهد. اما کارگران حق اعتصاب ندارند و با برخوردهای نظامی و امنیتی روبرو میشوند. تشکلهای کارگری اگر مستقل باشند با دست کشیدن از کار میتوانند اعتراض خود را به وضع موجود نشان دهند. دیگر نیازی نیست که شورای عالی کار با دامن زدن به حرکت مارپیچی اقتصاد بازار تعادل را از بین ببرند.