رویداد۲۴ در گزارش نیویورک تایمز گفته شده چهل سال پیش هواپیمای گلف استریم ۲ مسافری را حمل میکرد که کسی انتظارش را نمیکشید؛
محمد رضا شاه پهلوی.
زمانی که هواپیما بر زمین نشست کسی جز رییس بانک چیس منهتن انتظار پادشاه مخلوع را نمیکشید. او نه تنها در کاخ سفید برای مجوز ورود شاه سابق لابی کرده بود بلکه کارهای مربوط به ویزای او را انجام بود، مدرسه خصوصی و عمارت برای خانواده او پیدا کرده بود و کارهای ارسال گلف استریم برای آوردن او به آمریکا را پیگیری کرده بود.
صبح روز بعد در یک نشست مشترک در بانک، جوزف رید مسئول امور کارکنان کاخ سفید خطاب به دیوید راکفلر رییس بانک چیس منهتن گفت: عقاب به زمین نشست.
دو هفته بعد دانشجویان ایرانی در اعتراض به پذیرش شاهد در آمریکا و با درخواست استرداد او به ایران سفارت آمریکا در تهران را اشغال و بیش از ۵۰ آمریکایی را برای مدت ۴۴۴ روز به گروگان گرفتند.
آنچه تا امروز شنیده بودیم این بود که شاه از آمریکا در خواست پناهندگی کرد، اما جیمی کارتر رییس جمهور آمریکا که امیدوار بود با دولت جدید ایران رابطه داشته باشد و نگران امنیت سفارت آمریکا در تهران بود و با درخواست ورود او به آمریکا برای مدت ۱۰ ماه که او در تبعید بود مخالفت کرد. حتی بعد از آن هم کاخ سفید تنها با اکراه درمان پزشکی او در آمریکا را پذیرفت.
جیمی کارتر و همسرش میزبان محمدرضا شاه پهلوی در کاخ سفید- 1977
دادههای جدیدی که به دست نیویورک تایمز رسیده نشان میدهد چگونه بانک چیس منهتن آمریکا و رییس پرنفوذ او در پشت صحنه با دولت کارتر برای پذیرش شاه رایزنی میکردند. شاه مشتری پرسود این بانک بوده است.
دادههای نیویورک تایمز نشان میدهد اگرچه کارتر به طور علنی از کمپین فشاری که به راه افتاده بود شکایت میکرد، اما در پشت صحنه جریان دیگری اتفاق افتاده بود.
تیم راکفلر به کمپین پروژه عقاب شهرت داشتند. راکفلر با بهره گیری از شبکههای قدرتی که در کاخ سفید نفوذ داشتند تیمی از مقامات دولتی را تشکیل داده بود. این تیم متشکل از هنری کسینجر وزیر خارجه پیشین آمریکا و جان مک کلوی رییس هیات مشاوره چیس، ریچارد هلمز رییس سابق سیا و سفیر پیشین آمریکا در ایران بود.
چارلس فرانسیس یکی از افرادی که در آن زمان در چیس بانک کار میکرده، این اسناد را در اختیار نیویورک تایمز قرار داده است. این اسناد نگاه شما را به اتفاقات روزهلی انقلاب در ایران تغییر خواهد داد. این اسناد نشان میدهد نماینده ویژه کارتر در ایران در آن زمان در واقع از ژنرالهای ارتش ایران خواسته از سلاحهای مرگبار در صورت لزوم برای سرکوب انقلاب استفاده کنند و به آنها مشاوره میداده که چطور باید شاه را با ابزارهای نظامی بر سرقدرت نگه دارند.
بیشتر بخوانید:
لحظات کلیدی ۴۴۴ روز بحران گروگانگیری/ اولین معامله جمهوری اسلامی با جمهوری خواهان آمریکا چه بود؟ +تصاویر
به گزارش رویداد۲۴ نیویورک تایمز نوشته است بعد از اینکه بحران گروگانگیری و سقوط هلیکوپتری که برای نجات گروگانها راهی ایران شده بود، منجر به پایان ریاست جمهوری کارتر شد، تیم راکفلر همکاریهای نزدیکی با کمپین ریگان آغاز کرد. گفته میشود او کسی بوده که مانع از انتشار خبر آزادی گروگانها قبل از انتخابات ریاست جمهوری شده است.
راکفلر در آن زمان شخصا در دولت لابی کرده بود تا مطمئن شود سیاستهای آنها در قبال ایران منافع مالی بانک را زیر سوال نمیبرد. دادههایی که به دست نیویورک تایمز رسیده نشان میدهد راکفلر به دنبال احیای ورژن دیگری از دولت مخلوع بوده است.
اسناد نشان میدهد ابتدای اعتراضات مردم ایران کسینجر به راکفلر توصیه کرده بود که نتیجه احتمالی روی کار آمدن یک دولت ضد انقلابی بناپارتی خواهد بود که اِلـِمانهای غربگرایانه با باقیمانده افراد در ارتش را خواهد داشت.
کسینجر در ایمیل آخر خود اعلام کرده بود این پیش بینیها نتیجه تفکر خودش در ان زمان بوده است و تنها یک قضاوت فردی بوده و جنبه پروپوزال سیاستگذاری نداشته است.
اما راکفلر مدتها بعد از اینکه شاه تهران را ترک کرد هم به دنبال احیای چنین دولتی بوده است. اوخر دسامبر ۱۹۸۰ راکفلر شخصا از دولت ریگان خواسته تا چانهزنی شبیه تاجران فرش برای آزادی گروگانها را متوقف کند و به جای آن با اقدام نظامی برای تنبیه ایران در صورت عدم آزادی گروگانها، زمینههای ایجاد دولت ضد انقلابی را فراهم کند. او به دولت توصیه کرده بود به سه جزیره تحت کنترل ایران در خلیج فارس حمله کرده و آنها را اشغال کنند.
بر اساس این اسناد راکفلر به تیم دولت ریگان در ابتدای پیروزی انتخاباتی گفته بود: نتیجه بسیار محتمل در این شرایط این است که دولت شیعه کنونی یا توسط سران ارتش یا ترکیبی از سران نظامی و دموکراتیک جایگزین خواهد شد.
راکفلر با به دلیل شهرت خانودگیاش در حوزه نفت، در جامه یک دولت مرد ظاهر شده بود که با بسیاری از مقامات دولت از جمله جیمی کارتر ارتباط نزدیک داشت. او از سال ۱۹۶۲ شاه را میشناخت و با او در نیویورک، تهران و سوییس رفت و آمد داشت.
زمانی که در دهه ۱۹۷۰ درآمد نفتی ایران بالا رفت، بانک چیس یک جوینت ونچری را با بانک دولت ایران به راه انداخت و درآمد کلانی از این ایران بابت مشاوره به شرکت ملی نفت دریافت کرد.
در سال ۱۹۷۹ بانک چیس بیش از ۱.۷ میلیارد دلار وام به پروژههای دولتی ایرانی داده بود که معادل ۵.۸ میلیارد دلار کنونی است. اوراق حسابرسی بانک چیس نشان میدهد ۳۶۰ میلیون دلار وام به ایران و بیش از ۵۰۰ میلیون دلار حساب سپرده ایرانی در ان زمان در این بانک موجود بوده است.
نگرانی اصلی راکفلر در مورد شاه مساله اعتبار و پرستیژ آمریکا بوده است. او در خاطرات خود نوشته: «رها کردن یک دوست زمانی که به ما نیاز دارد به اعتبار ما آسیب میزند.»
اسناد پروژه عقاب نشان میدهد روبرت هویسر نماینده ویژه کارتر در امور تهران به تیم عقاب گفته بوده او از سران ارتش ایران خواسته تا هرچه میتوانند در صورت لزوم برای حفظ قدرت شاه از معترضان و انقلابیون ایرانی بکشند.
در این اسناد آمده که او گفته اگر شلیک به سر معترضان فایدهای نداشت، بر سینههایشان تمرکز کنید و به آنجا تیر مسستقیم بزنید.
او گفته این صحبتها را در جمع ژنرالهای ایرانی مطرح کرده و با مخالفت ارتش مواجه شده و به همین دلیل او سران ارتش ایران را ترسو خوانده است.
روبرت آرمائو، اما مامور مخصوص راکفلر برای کمک به شاه بوده استو آرمائو یکی از عوامل جمهوری خواه بوده که با نلسون برادر راکفلر و شهردار پیشین نیویورک و معاون پیشین رییس جمهور آمریکا کار میکرده است. آرومائو یکی از مشاوران نزدیک شاه بوده و هر روز به مدت دو سال برای تیم عقاب در بانک چیس خبر میبرده است.
آرمائو اخیرا در جایی گفته بود هر روز این امید وجود داشت که حادثه ۱۹۵۳ (کودتای ۲۸ مرداد) تکرار شود. زمانی که شاه سقوط کرد وزارت خارجه ابتدا برای استمداد و بازگشت شاه پیش دیوید راکفلر رفت.
رید که پیگیر اسکان شاه در آمریکا بوده در نامهای به گرینویچ، دلال خانهای که دو خانه به ارزش ۲ میلیون دلار که ۷.۴ میلیون دلار امروز است را به آنها معرفی کرده بود نوشته این خانهها برای مشتریان ویژه من به اندازه کافی بزرگ نیستند.
زمانی که دیپلماتهای ایرانی از خطر اقدام بعدی در صورت پذیرش شاه بعد از بحران گروگانگیری به آمریکا هشدار دادند کارتر نظرش درباره این پیشنهادها عوض شد، راکفلر این خبر بد را به شاه نداد، چون میترسید به حسابهای بانکی شاه آسیبی وارد شود. در عوض راکفلر سعی کرد جای دیگری را برای شاه پیدا کند. او ابتدا به باهاماس و بعد به مکزیکو فکر کرد.
محمدرضا پهلوی در کنار خانواده اش در باهاماس- مارس 1979
در طول سه روز کسینجر به مشاور امنیت ملی دولت زبیگنیو برژنسکی شکایت کرد و در یک سخنرانی عمومی دولت کارتر را متهم کرد که خانواده سلطنتی ایران را مجبور کردهاند در دنیا دنبال پناهندگی باشند.
هنری کسینجر
در نهایت هم رید پزشک شخصی خود را به مکزیکو فرستاد تا شاه را معاینه کند. بنجامین کین پزشک شخصی رید سرطان را در شاه تشخیص داد و گفت او به مراقبت نیاز دارد.
رید پزشکش را در ارتباط با وزارت خارجه نگه داشت تا آنها را متقاعد کند که شاه در بستر مرگ است و تنها بیمارستانی در نیویورک میتواند جان او را نجات دهد.
وقتی رید هواپیمای شاه را در حالی که به نیویورک وارد شده بود دید گفت قیافه شاه جوری بود که انگار میگوید بالاخره به دستان فرد لایقی سپرده شدم.
زمانی که رید در بیمارستان نیویورک به دیدن شاه رفته بود محافظه کارانه عمل کرد. راکفلر، رید و کسینجر سه روز بعد از گروگانگیری نیز با هم ملاقات کردند. کاخ سفید گفته بود شاه باید به سرعت از کشور خارج شود، اما پروژه عقاب ادامه داشت.
یک هفته بعد راکفلر شخصا از کارتر خواست که از وزیر خارجهاش بخواهد با شاه درباره وضعیت کنونی دیدار کند. کارتر این کار را نکرد و شاه به پاناما و بعد مصر دیپورت شد.
به گزارش رویداد۲۴ بعد از مرگ شاه در جولای ۱۹۸۰ پروژه عقاب اهداف جدیدی برای خود تعریف کرد. یکی از آنها حفاظت از راکفلر در برابر اتهام در بحران بود.
۱۹ آگوست راکفلر و نه تن از اعضای تیم دور هم جمع شدند تا تصمیم بگیرند چطور باید پای او را از اتهاماتی که در بحران سفارت متوجهش بود ببرند.
یک نفر از جمع گفت هیچ راهی برای انکار نقش او وجود ندارد، اما کسینجر به آنها اطمینان داد که در زمان انتخابات کنگره دست به تحقیق و تفحص نخواهد زد. کسینجر به راکفلر گفته من فکر نمیکنم مشکل خاصی متوجه تو باشد.
گروگانها در روز تحلیف ریگان آزاد شدند و کارتر مشاور کارتر با راکفلر تماس گرفت تا از او سوال کند مساله آزادی گروگانها چه تاثیری بر چیس بانک گذاشته است. راکفلر به او گفت: بسیار خوب پیش رفته است. خیلی بهتر از چیزی که از آن میترسیدیم پیش رفت.