رویداد۲۴ علیرضا نجفی: تصویر تاریخی ثبت شده در تاریخ ۲۸ آذرماه سال ۱۲۹۰ خورشیدی که فتح شهر تبریز به دست قوای روسیه تزاری را نشان میدهد.
انقلاب مشروطه رخداد خوشایندی برای روسیه تزاری و بریتانیا نبود. این دو قدرت امپریالیستی به واسطه عقبماندگی ایران امتیازهای بسیاری گرفته بودند و منافعشان در گرو نبود قانون و نظم در ایران تضمین میشد.
پس استبداد صغیر و پیروزی مشروطه خواهان، روسیه تزاری به دنبال بهانهای بود که به آزادی خواهان حمله کند. این بهانه با حضور مورگان شوستر حسابدار محبوب آمریکایی محقق شد.
اوضاع مالی ایران از اواخر دوره ناصرالدین شاه بهم ریخته بود. وامهای کلانی که شاهان از روسیه و بریتانیا گرفته بودند، کشور را مقروض کرده بود و دخل و خرجهای کشور با هم نمیساخت. فساد گسترده اداری نیز مانع اصلاحات بود.
پس از انقلاب مشروطه و با لزوم بازسازی کشور، خالی بودن خزانه و نابسامانی امور مالی بزرگترین مانع برای مجلس شورای ملی بود تا برنامههایش را جامه عمل بپوشاند. در نتیجه مورگان شوستر از طرف مجلس برای سامان دادن به اوضاع به ایران دعوت شد. روسها و انگلیسها که گمرک ایران را به طور کامل به دست گرفته بودند از حضور شوستر خشمگین شدند.
در واقع مشروطه خواهان که از انگلیس و روسیه ناامید شده بودند، دست به دامن آمریکا شدند. با توجه به اینکه کسانی چون هوارد باسکرویل آمریکایی در مبارزات و در کنار مشروطهخواهان شهید شده بودند، آزادیخواهان دید مثبتی به آمریکا داشتند. این دید مثبت هم اثربخش بود و شوستر به محض حضور در ایران شروع به سامان دادن امور کرد و با جدیتی سازشناپذیر دست فساد را در امور مالیه ایران قطع کرد. دولت با دیدن این جدیت، شوستر را به عنوان خزانهدار کل کشور انتخاب کرد.
بیشتر بخوانید: انقلاب مشروطه و تاریخ ۱۰۰ ساله مبارزه برای آزادی در ایران
به گزارش رویداد۲۴ ملیگرایان و آزادیخواهان طرفدار شوستر بودند و از اصلاحات او حمایت میکردند. اما در مقابل جبهه ارتجاع با وی مخالف بود. خانها و مقامات فاسدی هم که با حضور شوستر مجبور بودند مالیات بدهند حضور او را در ایران بسیار ناخوشایند یافتند و خواستار اخراج این آمریکایی از کشور بودند.
شوستر برای گرفتن مالیات از مفسدان و خانها و تجاری که کاسبان این وضع پر هرج و مرج بودند یک ژاندارمری ایجاد کرد که کارش صرفا اخذ مالیات بود. اقدام دیگر شوستر این بود که زمانی که محمدعلی شاه مخلوع سعی کرد دوباره به ایران بازگردد و سلطنت را به دست بگیرد، شوستر با اختصاص بودجه برای قشون آزادیخواه، از حضور مجدد شاه در قدرت جلوگیری کرد. با این اقدام شوستر عملا در جبهه نیروهای مقاومت قرار میگرفت. این امر باعث شد تزارها در کمال وقاحت به مجلس و دولت ایران اولتیماتوم بدهند و خواستار اخراج شوستر از کشور شوند.
آزادیخواهان در مقابل توهین روسها ایستادند ولی ناصرالملک که میدانست روسها چه سبعیتی دارند مجلس را منحل کرد و اولتیماتوم را پذیرفت. شوستر از ایران اخراج شد و در زمان رفتن چنین نوشت: «هرگز فراموش نخواهم کرد آن احساسات و تألمات خود را وقتی از خیابانهای شلوغ و پرجمعیت طهران که همۀ مردم به کار خود مشغول بودند گذشتیم و به جادۀ شوسۀ خاموش و بیصدا رسیدیم. در آن موقع، وقایع هشت ماه گذشته به قلبم هجوم آورد... آرزوی بسیار و میل مفرطی به خدمت به اهل ایران داشتم...»
روسها به رغم پذیرش اولتیماتوم به کشور حمله کردند و انزلی و تبریز را تصرف کردند. مردم تبریز پنج روز با دلاوری تمام مقاومت کردند، اما نهایتا شکست خوردند و روسها شهر را اشغال کردند و بسیاری از مبارزان مشروطهخواه را اعدام کردند.
مردم تبریز چنان مقاومت کرده بودند که کم مانده بود روسها از شهر بیرون رانده شوند، اما کشتار زنان و کودکان توسط روسها باعث شد مجاهدان مشروطه برای حفظ جان مردم تسلیم شوند. در واقع روسها زنان و کودکان را گروگان گرفته بودند و با اعمال وحشیانهای چون شقه شقه کردن و سوزاندن در تنور باعث ارعاب مردم تبریز میشدند.
مشروطه خواهان اسلحه خود را تحویل دادند و از کارزار جنگ کنار کشیدند، اما روسها دست به اعدام گسترده مشروطهخواهان زدند و یکی از مرتجعان طرفدار محمدعلی شاه را والی تبریز کردند تا بساط مشروطه را برچیند. این شخص مرتجع صمدخان نام داشت و از جمله اقداماتش تخریب مدارس و ممنوع کردن تحصیل بود.
روسها تا نیمههای جنگ جهانی اول در تبریز ماندند و با انقلاب کمونیستی روسیه، لنین تمام نیروها را از ایران خارج کرد. پس از آن تبریز تا سال ۱۲۹۷ به دست نیروهای عثمانی بود. گرچه حمله شنیع روسها مشروطه را در تبریز تضعیف کرد، اما میراث مشروطه در سراسر ایران محفوظ ماند و پس از اتمام جنگ دوباره بالیدن گرفت.