رویداد۲۴ امیر بیابانگرد: تصویر ثبت شده در سال ۱۹۴۵ که اردوگاه کار اجباری ماوتهازن در اتریش را نشان میدهد. در دوره استیلای نازیها بر آلمان بسیاری از اقلیتهایی که دشمن حکومت خوانده میشدند به طرق مختلف به قتل رسیدند.
بین سالهای ١٩٣٣ تا ۱۹۴۵، نازیها حدود ٢٠ هزار اردوگاه برای حبس، بیگاری و از بین بردن «دشمنان حکومت» برقرار کردند. این اماکن توقیفگاه تجمیع، اردوگاه تجمع، اردوگاه متمرکز، اردوگاه کار اجباری و اردوگاه مرگ نامیده میشدند. محبوسان توقیفگاههای تجمیع در یک جا متمرکز شده بودند، در اردوگاههای کار اجباری به بیگاری وادار میشدند و در اردوگاههای مرگ، نسلکشی.
افراد به دلیل تضاد ایدئولوژیک، خودداری از سوگند وفاداری به آدولف هیتلر و عدم شرکت در فعالیتهای نظامی، در اردوگاهها حبس میشدند. هدف نازیها از بیگاری کشیدن افراد، جبران کمبود نیروی کار ناشی از اعزام تعداد زیادی از مردم به جبهههای جنگ دوم جهانی بود.
بیگاری به معنای کار اجباری بدون مزد است و از طریق تهدید، خشونت یا ناچار کردن افراد صورت میگیرد. نازیها در جهت اجرای برنامهی «راه حل نهایی مسئلهی یهود» (کشتن تمام یهودیان) و قتل عام «دشمنان دولت نژاد محور»، افراد را به کام مرگ میکشاندند. اکثر محبوسان در اردوگاهها را یهودیان، شاهدان یهوه (مسیحیان معتقد به مخلوق بودن پسر)، کولیها همجنسگرایان، سوسیالیستها، کمونیستها و متهمین به رفتار «غیراجتماعی» یا رفتار نابهنجار، شامل میشدند.
یکی از اردوگاههای مخوف نازیها اردوگاه کار اجباری ماوتهاوزن بود. این اردوگاه از بزرگترین اردوگاههای کار اجباری نازیها و بزرگترین اردوگاه کار اجباری آنها در اتریش بود. این اردوگاه در سال ۱۹۳۸ و کمی بعد از الحاق اتریش به آلمان، در شمال آن کشور و در ۲۰ کیلومتری شرق شهر لینتس در نزدیکی روستای ماوتهاوزن ساخته شد. این اردوگاه ۶۰ اردوگاه فرعی هم داشت. ماوتهاوزن به عنوان اردوگاه کار اجباری برای دشمنان سیاسی و اصلاح ناپذیر نازیها ترتیب داده شده بود.
بیشتر بخوانید:مراسم کتابسوزان در آلمان
به گزارش رویداد۲۴ تا اوایل سال ۱۹۴۰، زندانیان عمدهی این اردوگاه را سوسیالیستهای آلمان، اتریش و چکسلواکی سابق، کمونیستها، کولیها و همجنسگرایان تشکیل میدادند. با محبوسان این اردوگاه مانند بردگان رفتار میشد. آنها را تا حد مرگ به کار میگرفتند یا از طریق گازهای شیمیایی، شلیک گلوله، تزریق مواد کشنده، گرسنگی دادن و قرار دادن در معرض سرمای بیش از حد نابود میکردند.
بیش از ۹۵ هزار نفر یعنی نیمی از حدود ۲۰۰ هزار زندانی این اردوگاه بر اثر فشار کار جان خود را از دست دادند یا به دلیل ضعیف بودن و ناتوانی در انجام کارها توسط نگهبانان به قتل رسیدند.
این اردوگاه در ماه می سال ۱۹۴۵ توسط نیروهای امریکایی متفقین آزاد شد. چند سال پس از بسته شدن این اردوگاه، در آن بنایی برای گرامیداشت یاد قربانیان ساخته شد. یاکووُس کامبانِللیس نویسنده و شاعر یونانی در اردوگاه کار اجباری ماوتهاوزن زندانی شده بود.
کامبانللیس بعد از اتمام جنگ و آزادیاش، برای یاد آن روزگاران سخت، خاطراتش را در سال ۱۹۶۵ و در قالب کتابی به نام «ماوتهاوزن» منتشر کرد. او بعضی قسمتهای کتابش را به صورت شعر نوشته بود. او از بین آن اشعار چهار شعر را برای ساخت آهنگ به میکیس تئودوراکیس، آهنگساز برجسته یونانی داد.
آثار تئودوراکیس جایگاه ویژهای در حافظهی جمعی تفکر چپ دارد. موسیقی متن فیلمهای معروف سینمای چپ یعنی «زد» و «حکومت نظامی» ساخته کوستا گاوراس از کارهای تئودوراکیس است. او به نوعی نماد مقاومت در برابر دیکتاتوری یونان انگاشته میشود و خود تجربه ممنوعیت آثار، زندان، کار اجباری و تبعید را در کارنامهی مبارزاتیاش دارد.
دوران حکومت سرهنگها برای توده مردم و روشنفکران و چپگرایان، سراسر سیاهی و خفقان بود. خونتای نظامی (شورایی از نظامیان که به دنبال کودتا، قدرت را قبضه کردهاند) در یونان موسوم به حکومت سرهنگها که یک دیکتاتوری راستگرا بود از ۱۹۶۷ آغاز شد و تا ۱۹۷۴ ادامه داشت.
هنرمندان متعهدی، چون تئودوراکیس در پی آن بودند تا صدای مردم را به گوش همگان برسانند. تئودوراکیس در جهت تاثیر مضاعف آثار اغواگرش به صدای باصلابت ماریا فارانتوری برخورد. فارانتوری تنها شانزده سال داشت که توسط تئودوراکیس کشف شد.
از نظر من هم آتاتورک هم نازیها و هم کوروش همشون خونریز و جنایتکار بودند
نیت او نجات جامعه انسانی بود
و از بین بردن ستمگران. ...........