رویداد۲۴ سیدمحمود صدری سفیر سابق ایران در کوبا با موضوع تحولات و فعل و انفعالات اخیر در منطقه یادداشتی نوشته و نقش ایران در این تحرکات را بررسی کرده است. او معتقد است ایران نتوانسته از اتفاقات منطقه به سود خود استفاده کند و از آن سو امارات را موفقترین کشور در این زمینه میداند. یادداشت صدری را میتوانید در ادامه بخوانید:
۱) سفر بن سلمان به کشورهای امارات و قطر و عمان و دیگر کشورها از اهمیت بهسزائی بر خوردار است. این دیدار در حالی انجام گرفت که اختلافات گذشته بین آنها ایران را در مسئله سوریه و در فشارهای ناشی از اتحاد عربستان و امارات واسرائیل با ترامپ بسیار کمک کرد. در آن زمان جنگ بین تروریستها در سوریه که ناشی از اختلاف کشورهای منطقه بود در شکست آنها بسیار موثر واقع شد. همچنین اتحاد علیه ایران با شکاف روبرو شد و دستگاه دیپلماسی آمریکا نیز با وجود تلاشهای زیاد نتوانست توافقی بین آنها ایجاد کند.
۲) بن سلمان در این سفر توانست با عمان پروژههای مشترکی را تعریف کند. او که در یمن و در بلندپروازیهای اقتصادی با امارات به مشکلات جدی بر خورد کرده بود به ترمیم اختلافات پرداخت. دیدار بن سلمان همچنین این پیام را در بر داشت که اختلاف اخوانیها و جناح مخالف در صددکاهش تضادها و درگیریهاست. سفر این شاهزاده این معنا را نیز در بر داشت که او به عنوان یک قدرت اصلی کشورش مورد توجه قرار گرفته است.
۳ ) تحولات اخیر که سبب تلاش ترکیه برای نزدیکی به امارات و عربستان و مصر شده و روابط بسیار متشنج عربستان با قطر را بهبود بخشیده، درنتیجه رویکرد بایدن و تغییر سیاستهای آمریکا نسبت به ترامپ است. عربستان و امارات مانند زمان ترامپ از حمایت بلامنازع برخوردار نیستند. ترکیه نیز مورد عنایت و رضایت بایدن نیست. از این رو آنها در صدد ترمیم اختلافات گذشته و تقویت و نزدیکی با یکدیگر در آمدهاند.
۴) تضاد بایدن با ترکیه و عربستان و اختلاف نظر این کشور با اسرائیل فرصت خوبی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشد اما عدم امکان بهبود فضای مناسبات کشورمان با حاکمان واشنگتن نتوانست از آن بهنحو احسن استفاده کند بنابراین جناح عربی ترکی در مسیر واقعیتها و سیاست جدید آمریکا در حال تغییر رویکرد های خود هستند.
۵) در حال حاضر موفقترین کشور در خلیج فارس امارات است. این دولت کوچک در تولید ثروت، رشد افتصادی شرکتهای بزرگ و مراکز مالی و تاثیرات بسیار قوی در تحولات منطقه از جمله یمن، سوریه و لیبی موفق عمل کرده و تلاش داشته که در سودان و تونس و دیگر نقاط نیز اثرگذار باشد. این کشور همچنین تلاش دارد در افغانستان بهتدریج جای پای خود را باز کند.
سیاستمداران امارات بیشترین روابط با اسرائیل و دنیای یهود را برقرار کرده و در عینحال اجازه ندادهاند این سیاستها موجب خدشهدار شدن مناسباتشان با ایران و بهوجود آمدن تنش شود. سفر مقام اماراتی به ایران و دیدار مقام بلندپایه اسرائیل از امارات به فاصله یک روز نشان از پیچیدگی و هنرمندی سیاسی اماراتیهاست. اماراتیها همچنین با وجود تجاوزات ددمنشانه در یمن و اجیر کردن مزدوران فراوان با عقبنشینیهای به موقع مانع حملات حوثیها بودند.
بیشتر بخوانید: چرا جمهوری اسلامی ایران همیشه متهم است؟
۶) بن سلمان تلاش دارد همانطور که بن زائد ایدهها و پروژههای شاه را دنبال کرد، مسیر امارات را برای عربستان رقم زند، اما او اشتباهات بزرگی را مرتکب شد. بن سلمان از کیاست و زیرکی و تجربه و حلم بن زائد بر خوردار نبود لذا هم در داخل عربستان تندرویهای جدی علیه مخالفان را دنبال کرد و هم با ایران و ترکیه و دیگر کشورها آداب و سنتهای دیپلماتیک را رعایت نکرد. این شاهزاده همچنین در داخل با مخالفت علمای ارتجاعی وهابی و وابستگان دستگاه سلطنتی و جامعه سنتی روبروست ولی در هر حال جدا از اقدامات غیر خردمندانهاش ایده کشور پیشرفته را پیگیری میکند. او در این رابطه از حمایت قشر جدید و تحصیلکرده که خواهان تحول هستند، برخوردار است.
۷) اردوغان که بعضی سیاستهای تهاجمی را دنبال میکند، با فرو ریختن لیر وضعیت ناگواری را پیدا کرده است. به نظر میرسد انگلیسیها بهطور کلی از سیاستهای اردوغان حمایت میکنند. رویکرد ترکیه در قفقاز در انطباق با نظرات اسرائیل و انگلیس است. آمریکائیها چندان با این مسیر توافق نظر ندارند. کمک امارات به ترکیه و تلاش اردوغان برای نزدیکی به عربستان و مصر از جمله تحولاتی است که میتواند جناح اخوان را با رقیب خود به تفاهمات نسبی و تاکتیکی برساند. البته هنوز این انتظار که تغییر مواضع ترکها اختلافات را بطور کامل بر طرف کند، زود است، ولی قدمهای بر داشته شده اهمیت دارد.
۸) عمان پس از قابوس تغییرات ظریفی را در سیاست خودایجاد کرده است. قابوس نزدیکی بیشتری با ایران داشت. پادشاه جدید در حال کاهش اختلافات با عربستان و دول منطقه میباشد. این نکته بسیار مهمی است که مقامات جمهوری اسلامی ایران باید به آن توجه کند. عمان میبایست مورد عنایت بیشتری قرار گیرد.
۹) در عراق هم تحولات زیادی در این مقطع روی داده که به طور کلی موضع اعراب را تقویت و جایگاه ایران را تضعیف کرده است. بنظر میرسد نخست وزیر آینده این کشور میتواند در چگونگی حضور ایران و توازن بین رقبا و کشورمان تعیین کننده باشد. الکاظمی در این مدت با ظرافت و دقت و هوشیاری تمام پایههای تضعیف ایران را دنبال کرده و قدرت رقبا را افزایش داده است. اقلیم هم در تقویت حضور ترکیه، امریکا، اسرائیل و امارات و ایجاد سرزمینی به عنوان پایگاه غرب فعال عمل کرده است. تلاش برای انتخاب نخست وزیر موافق ایران یک امر راهبردی و حیاتی است.
۱۰) پیروزی حوثیها یا غلبه بیشتر آنها بر یمن امیدوار کننده است. پس از احتمال سقوط مآرب، امریکائیها در بیتوجهی به عربستان و عدم کمکها تجدیدنظر کردهاند. به نظر میرسد تمام نیروها یعنی غرب و اعراب خلیج فارس مصمم هستند که اجازه پیروزی کامل را ندهند، بنابراین اقدامات تخریبی و فشار بر حوثیها حتما افزایش خواهد یافت. در این مقطع سیاست مدبرانه حوثیها و اجتناب از شعارهای ضد غربی برای اجتناب از حمایت جدیتر و وسیعتر غرب از عربستان و ائتلاف و اقدامات ایذایی و تخریبی احتمالی ضروری به نظر میرسد.
۱۱) نفوذ و حضور چین و روسیه با توجه به سیاستهای جدید آمریکا در منطقه در حال افزایش است. چینیها بهطور دوجانبه با کشورها روابط خود را بهطور وسیع گسترش دادهاند. روسیه و چین نگاهی به امنیت دسته جمعی نیز دارند. همکاریهای نظامی آنها نیز در این مدت با کشورهای منطقه توسعه پیدا کرده است.
۱۲) مذاکرات برجام باعث فعال شدن همه رقبای جمهوری اسلامی ایران شده است. اسرائیل هم در جهت تخریب و هم در راستای فشار و تضییقات بیشتر غرب و مواضع سخت و غیرمنعطف آنها در مسئله هستهای فعال است. مقامات عربستان نیز بطور متعدد در این باره اظهار نظر دارند. غربیها هم با انها برای گفتگو پیرامون برجام به رایزنی وتعامل پرداخته اند. در این مقطع غرب و بهخصوص فرانسویها اهمیت بیشتری به نظرات اعراب دادهاند. چنانچه توافق خوبی که منافع ایران را مد نظر داشته باشد در برجام صورت بگیرد معادلات به ضرر عربهای خلیج فارس و اسرائیل خواهد شد.
۱۳) مذاکرات ایران با عربستان و دیدارهای مقامات اماراتی از کشورمان اگرچه مثبت است، اما چنانچه دو گروه مخالف در منطقه یعنی اخوانیها و طیف عربستان و مصر و امارات بتوانند بر مشکلات خود فائق آیند، شرایط برای جمهوری اسلامی ایران سختتر خواهد شد. نکته دیگر آن است که اگر صرفا اقتدار سیاسی و امنیتی و نظامی منطقه در توازن قدرت لحاظ نشود و مولفه اقتصاد نیز در نظر گرفته نشود، دولتهای خلیج فارس و حتی مصر و ترکیه وضع بسیار بهتری را نسبت به ایران خواهند داشت. این مولفه مطمئنا میتواند در آینده در تضعیف موقعیت ایران نقش بارزی را داشته باشد.