رویداد۲۴ علیرضا مکی: یک روز پس از اعلام توافق ریاض و تهران، در تحولی مهم هبتالله آخوندزاده رهبر طالبان اعلام کرد که فرمانی به منظور آمادگی این گروه برای جهاد جهانی صادر کرده است. آخوندزاده در فرمانی جدید اعلام کرده نیروهای این گروه باید خود را آماده جهاد برای تسلیم جهان به احکام اسلام صادر کرده است.
مطابق اخباری منتشره رهبر طالبان در نشستی محرمانه در قندهار با روسای سازمانها و وزارتخانههای تحت امر خود اعلام کرده مردم را آماده جانفشانی در راه اسلام کرده تا آماده باشند هر زمان که اراده بر اعزام افراد قرار گرفت با فراغ بال جان خویش را تقدیم کنند.
این اعلام که به صورت ناگهانی و دقیقا یک روز پس از اعلام توافق ریاض و تهران در چین صورت گرفت میتواند سوالات تازهای در مورد اهداف این گروه و ارتباط تحولات سیاسی و ژئوپلیتیک پدیده آمده در این دو سال اخیر ایجاد کند. به یاد داشته باشیم که کمتر از یک سال پس از سقوط کابل و قدرت گرفتن طالبان که با همراهی و همکاری سازمان اطلاعات نظامی پاکستان ای.اس.ای رخ داد، دولت عمران خان مستقر در اسلامآباد سقوط کرد؛ کودتایی سیاسی که با همراهی و همکاری بریتانیا، ایالات متحده و عربستان سعودی صورت گرفت. این در حالی بود که پاکستان تحت فرمان عمران خان به همراه قطر از جمله دولتهایی بودند که از تغییر ساختار سیاسی در افغانستان هر کدام با اهدافی ویژه کاملا حمایت میکردند.
این نکته نیز خالی از لطف نیست که به یاد بیاوریم فرمانده سازمان اطلاعات پاکستان ژنرال «آصف منیری» بود که در آخرین ساعات تحویل قدرت به طالبان از سوی آمریکاییها در کابل حضور داشت و به سازماندهی امور در جبهههای مختلف به فعالیت مشغول بود. به عبارت دیگر شاید اگر کمک ژنرال منیری و تیم همراه وی نبود، خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان به این سادگی میسر نمیشد.
منیری و تیم همراه وی که به گفته برخی شاهدان افرادی از اعضای تیم اطلاعاتی محلی سفارت آمریکا نیز او را همراهی میکردند نقش مهمی در سرکوب قیامهای مخالفان طالبان طی هفتههای بعد ایفا کردند. این در حالی است که با استقرار طالبان نگرانیها از شروع روابط میان طالبان با گروههای تروریستی اسلامگرای داخل و خارج پاکستان رو به فزونی گذاشت.
بیشتر بخوانید: افغانستان پس از طالبان / امارت اسلامی برای تثبیت خود وقت میخرد
مسئلهای که در مصاحبههای مسئولان ارشد طالبان با رسانهها به شدت تکذیب میشد. نیروهایی که سعی داشتند در منطقه چهرهای جدید از طالبان را به نمایش بگذارند. در همین چارچوب طالبان درگیر یک مبارزه شدید با نیروهای داعش در سراسر افغانستان شد و از سوی دیگر با حمایت اطلاعاتی از نیروهای آمریکایی جای پناهگاه ایمن الظواهری مرد شماره یک القاعده را در تابستان سال ۲۰۲۲ لو داد تا نیروهای آمریکایی او را در خانهای که تصور میکرد برایش مکانی مطمئن است شکار کنند.
روی دیگر ماجرا در این میان، افزایش حملات تروریستی از سوی گروههای وابسته به طالبان پاکستان در مرزهای و داخل مرزهای پاکستان بود. مسئلهای که یکی از دلایل کودتای سیاسی بود که علیه عمران خان نخست وزیر که از جمله مهرههای پکن در اسلامآباد تلقی میشد به رهبری حزب «مسلم لیگ» شاخه نواز و شخص نواز شریف از لندن هدایت شد.
این حملات حتی پس از سقوط دولت عمران خان متوقف نشد و حملات داعش داخل افغانستان نیز روز به روز از شدت و پیچیدگیهای بیشتری برخودار میگردد. این در حالی است که به نظر میرسد میان اعضا کادر رهبری گروه و اخوند زاده نیز درگیریهای سیاسی شروع به گسترش کرده است. افرادی نظیر حقانی، حنفی و ملایعقوب که از بزرگان و کادر رهبری طالبان هستند شروع به سخن گفتن از کاستیهای رهبری سیاسی طالبان کردهاند حکایت از شروع جنگ قدرت درون ساختار سیاسی طالبان دارند.
در حالی که این افراد از رفتارهای فرقهگرایانه آخوندزاده در ساخت سیاسی و داخلی افغانستان به شدت انتقاد میکنند، حنفی نیز بر سیاست خارجی این کشور میتازد و این سیاست خارجی محصول خوانش اشتباه از تاریخ افغانستان میداند. در حالی که حنفی به ایدههای جهانگرایانه تاکید میکند، ملایعقوب از عدم توان تامین امنیت به گونهای که قول آن به مردم داده شده بود گله دارد.
جنگ قدرت در ساخت سیاسی طالبان رو به اوجگیری است. این در حالی است که هر روز بر وضعیت امنیتی افغانستان مسائل جدیدی اضافه میشود؛ مسائلی که آخوندزاده در ابتدا سعی داشت با کمک بازیگران منطقهای نظیر پاکستان بر آنها فایق آید اما عدم توان کنترل بر نیروهای تندرو درون ساخت طالبان افغانستان و ارتباطات گسترده میان طالبان افغانستان و گروههای تندرو داخلی پاکستان این کشور را از دریافت چنین کمکهایی محروم کرده است.
این شرایط همراه با تشدید انتقادات بینالمللی از سیاستهای داخلی این کشور از جمله رفتار طالبان با زنان و دختران آخوندزاده را در وضعیت دشواری قرار داده است.
چنین وضعیتی بهترین فرصت را برای سرویسهای منطقهای به منظور ایجاد آشوب و بر هم زدن تمرکز از تحولات سیاسی و ژئوپلیتیک منطقه فراهم میکند؛ به عبارت دیگر شروع جهاد جهانی توسط طالبان که با توجه به ساختار ایدئولوژیک این گروه ابتدا قدرتهای منطقهای نظیر جمهوری اسلامی ایران پاکستان و چین و آسیای مرکزی را هدف قرار خواهد داد بهترین وسیله به منظور بر هم زدن تمرکز دولتهای منطقه بر فرایندهای دیپلماتیک خواهد بود.
این اقدام همچنین فرصت مناسبی برای آخوندزاده محسوب میشود تا با تضعیف موقعیت رقبا و منتقدان داخلی خود قدرت را در این کشور تثبیت کند؛ مسئلهای که در صورت وقوع باید منتظر استقرار یک دولت یکپارچه با باورهای تروریستی در این کشور همسایه را داشت که احتمالا بندهای بازیگردانی این کشور را خارج از حیطه نفوذ جمهوری اسلامی ایران قرار خواهد داد.
در این میان پاکستان با توجه به ارتبطات قدیمی با طالبان و نفوذ بسیار بالای سازمان اطلاعات نظامی این کشور بر گروهها و سازمانهای مختلف تحت امر طالبان در کنار عدم توان کنترل کامل این گروه این واقعیت را به ما گوشزد خواهد کرد که احتمال بیثباتی در همسایه هستهای ایران نیز قابل تصور خواهد بود. مخصوصا که مناطق قبایلی شمال غرب پاکستان از جمله استانهای خیبر پختونخواه در غرب و نیز بلوچستان در جنوب نسبت به نفوذ اندیشههای سلفی تندرو به شدت آسیبپذیر هستند؛ خاصه حالا که نیروهای تندرو طالبان در کابل قدرت را به دست گرفتهاند.
واقعیت این است که با وجود ارتباطات گسرده و بعضا حمایتامیزی که ای.اس.ای با طالبان داشته است، این کشور هیچ وقت نتوانته کنترل کامل این گروه را در دستان خود بگیرد. در واقع طالبان خود را یک گروه آزاد میپندارد که توانایی تعامل و معامله با هر کس بر مبنای منافع خود را دارد. این مسئلهای است که این گروه را در برابر ارتباطات فرامنطقهای به شدت آسیبپذیر میکند و از طرف دیگر پتانسیل بازیگری در قالب یک بازیگر ضد سیستم را در سطح منطقه افزایش میدهد که نتیجه آن شروع موج جدیدی از تهدیهایت امنیتی در شرق کشور خواهد بود که این تهدیدها در صورت سرایت به دریای عمان و خلیج فارس و در نهایت جنوب خلیج فارس میتواند کشور را با مشکلات عدیده امنیتی و تشدید فضای بیاعتمادی در روابط دو سوی خلیج فارس مواجه کند.