رویداد۲۴ مرضیه اسکندری: «کریس هِجز» روزنامه نگار معروف آمریکایی یادداشتی در وبسایت شخصی خود نوشته و در آن مختصات فصل جدید زندگی مردم غزه را تشریح کرده است. او می گوید به پایان نسل کشی اسرائیل نزدیک شده ایم و این سر آغاز یک قحطی گسترده در غزه است. وضعیتی که جامعه جهانی هیچ ارادهای برای توقف آن ندارد. متن زیر مشروح یادداشت هجز در تاریخ ۸ فوریه ۲۰۲۴ است.
هرگز هیچ امکانی وجود نداشت که دولت اسرائیل با وقفهای که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه پیشنهاد داده بود، موافقت کند، چه رسد به آتش بس. اسرائیل در آستانه زدن تیر خلاص به فلسطینیان غزه است؛ سیاست قحطی و گرسنگی جمعی.
وقتی رهبران اسرائیلی عبارت «پیروزی مطلق» را به کار میبرند، مقصودشان کشتار مطلق است، نابودی مطلق. در ۱۹۴۲، نازیها ۵۰۰ هزار مرد، زن، و کودک را در گتوی ورشو بهطور نظاممند گرسنگی دادند. این عددی است که اسرائیل قصد دارد از آن فراتر رود.
اسرائیل و حامی اصلیاش ایالات متحده، با تلاش برای بستن «اونروا» UNRWA (آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک)، که غذا و امدادِ غزه را تامین میکند، نه تنها در حال ارتکاب یک جنایت جنگی است، بلکه به دادگاه بینالمللی نیز آشکارا بیاعتنایی میکند.
این دادگاه، اتهامات نسلکشیای که آفریقای جنوبی طرح کرده بود، به شمول اظهارات و شواهدی که «اونروا» جمعآوری کرده بود، معتبر دانست. دادگاه، اسرائیل را ملزم به شش اقدام تمهیدی برای جلوگیری از نسلکشی و تخفیف فاجعه انسانی کرد. تمهید چهارم از اسرائیل میخواهد تا فوراً گامهای موثر برای تامین کمکهای بشردوستانه و خدمات ضروری در غزه را بردارد.
گزارشهای «اونروا» دربارهی غزه (که من به عنوان خبرنگار ظرف مدت ۷ سال آن را پوشش داده بودم) و گردآوری مستندات حملات کور اسرائیل نشان میدهد که، همانطور که «اونروا» میگوید، ««مناطق امنی» که یکطرفه اعلام شدهاند، به هیچ وجه امن نیستند. هیچ کجا در غزه امن نیست».
پس از رای، بنجامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل «اونروا» را متهم به دادن طلاعات غلط به دادگاه متهم کرد. اسرائیل تصمیم گرفته است که «اونروا»، که ۵.۹ میلیون پناهنده فلسطینی در خاورمیانه را با غذا، کلینیکها و مدارسش حمایت میکند، و همین حالا دههها است که هدف اسرائیلیها بوده، میبایست حذف شود.
نابود کردن «اونروا»، همچنان که یک هدف سیاسی برای اسرائیل است، یک هدف بنیادیست. اتهامات بدون شواهد اسرائیل علیه «اونروا» که مدعی است چندین نفر از ۱۳ هزار کارمند این آژانس، ارتباطاتی با کسانی داشتند که حملات ۷ اکتبر را در اسرائیل انجام دادند، نتیجهبخش بود.
این اتهامات باعث شد که ۱۶ حامی اصلی، شامل ایالات متحده، بریتانیا، آلمان، ایتالیا، هلند، اتریش، سوئیس، فنلاند، استرالیا، کانادا، سوئد، استوانی و ژاپن حمایت مالی خود را از آژانس تعلیق کنند؛ آژانسی که تقریباً هر فلسطینی ساکن در غزه برای غذا به آن وابسته است.
از هفتم اکتبر اسرائیل ۱۵۲ نفر از کارکنان «اونروا» را کشته و به ۱۴۷ تاسیسات آن آسیب زده است. اسرائیل همچنین کامیونهای کمک «اونروا» را بمباران کرده است.
بیش از ۲۷۷۰۸ نفر در غزه کشته شدهاند، حدود ۶۷۰۰۰ نفر زخمی شده و حدود ۷۰۰۰ نفر مفقود شدهاند، که به احتمال زیاد مرده و در زیر آوار مدفون شدهاند.
بر اساس سازمان ملل بیش از نیم میلیون فلسطینی در غزه، یکی در هر چهار نفر، گرسنگی میکشند. قحطی به زودی فراگیر خواهد شد.
فلسطینیانِ غزه، که حدود ۱.۹ میلیون نفر از آنها در داخل آواره شدهاند، نه تنها غذای کافی، بلکه آب سالم، سرپناه و دارو ندارند. مقدار کمی سبزی و میوه هست. مقدار اندکی آرد برای پختن نان است. پاستا، به همراه گوشت، پنیر و تخم مرغ ناپدید شده است. قیمت بازار سیاه برای محصولات خشکی همچون عدس و حبوبات به ۲۵ برابر قیمتهای پیش از جنگ افزایش یافته است. قیمت یک کیسه آرد در بازار سیاه از ۸ به ۲۰۰ دلار افزایش یافته است. سیستم درمان در غزه، که تنها سه بیمارستان از ۳۶ بیمارستان آن به صورت نیمبند کار میکنند، عمدتاً فرو ریخته است.
بیشتر بخوانید:
چرا حماس با وجود پیشبینی تلفات زیاد به اسرائیل حمله کرد؟
نظر مردم منطقه درباره نقش ایران در جنگ غزه چیست؟
آینده غزه پس از جنگ حماس چیست؟
حدود ۱.۳ میلیون فلسطینی آواره در خیابانهای شهر جنوبی رفح، که اسرائیل آن را به عنوان «منطقهی امن» تعیین کرده بود، زندگی میکنند. اما بمباران آنجا نیز شروع شده است. خانوادهها زیر بارانهای زمستان و در میان استخرهای فاضلاب در زیر روکشهای نازک میلرزند. تخمین زده میشود که حدود ۹۰ درصد از جمعیت ۲.۳ میلیونی غزه از خانههایشان رانده شدهاند.
«اَلِکس دروال» در روزنامهی گاردین مینویسد «هیچ لحظهای از جنگ جهانی دوم تا کنون نبوده است که تمامِ یک جمعیت با چنین سرعتی به گرسنگی و فقر شدید کشانده شوند». او مدیرعامل بنیاد صلح جهانی در دانشگاه تافز و نویسندهی کتاب «گرسنگی جمعی: تاریخ و آیندهی قحطی» است. او اضافه میکند «و هیچ موردی وجود ندارد که الزام بینالمللی برای توقف آن این چنین واضح بوده باشد».
در سال ۲۰۲۳ ایالات متحده که پیش از این بزرگترین تامینکننده اونروا بوده است ۴۲۲ میلیون دلار به این آژانس داده است. قطع این کمکها، تامین غذای اونروا را، که همین حالا به خاطر محاصرهی غزه در مضیقهی شدید است، تا انتهای فوریه یا ابتدای مارچ قطعاً متوقف میکند.
اسرائیل به فلسطینیان در غزه دو انتخاب داده است: ترک کنید یا بمیرید.
من در سال ۱۹۸۸ قحطی سودان را که زندگی ۲۵۰۰۰۰ نفر را گرفت گزارش کردم. خطوطی در ریههای من است؛ زخمهایی که ناشی از ایستادن در میان صدها سودانی است که از سِل جان میدادند. من قوی و سالم بودم و با بیماری مسری جنگیدم. آنها ضعیف و نحیف بودند و دوام نیاوردند. جامعه بینالملل، همچون غزه، مداخلهای نکرد.
قحطی و گرسنگی، همین حالا اغلب فلسطینیانِ غزه را مبتلا کرده است. آنها از اسهال و عفونتهای تنفسی رنج میبرند. آنها مقادیر ناچیز غذا را تکهتکه و جیرهبندی میکنند.
به زودی، کمبود آهن کافی برای تولید هموگلوبین، پروتئینی در سلولهای خونی که عامل انتقال اکسیژن از ریهها به بدن است، و میوگلوبین، پروتئینی که اکسیژن را به عضلات میرساند، همراه با کمبود ویتامین ب ۱، آنها را دچار کمخونی میکند. بدن از خودش تغذیه میکند. بافت و عضله از بین میروند. تنظیم دمای بدن ناممکن میشود. کلیهها از کار میافتند. سیستم ایمنی از بین میرود. اندام حیاتی، مغز، قلب، ریهها، تخمدانها و بیضهها، تحلیل میروند. گردش خون کند میشود. حجم خون کاهش مییابد. بیماریهای مسری همچون حصبه، سل، و وبا همهگیر میشوند و هزاران نفر را میکشند.
تمرکز کردن ناممکن میشود. قربانیان نحیفشده تسلیم انزوا و بیتفاوتی روانی و احساسی میشوند. آنها نمیخواهند لمس شوند یا حرکت داده شوند. عضلهی قلب ضعیف شده است. قربانیان، حتی در حال استراحت، در آستانهی نارسایی قلبیاند. زخمها ترمیم نمیشوند.
چشم، حتی در میان جوانان، دچار آب مروارید میشود. دست آخر، قلب ویران شده از توهمات و تشنجها، از حرکت باز میایستد. این روند برای یک بزرگسال میتواند تا ۴۰ روز ادامه یابد. کودکان، سالمندان، و بیماران با سرعت بیشتری از دست میروند.
من صدها بدن اسکلتی، شبحهای از موجودات انسانی را که ماتمزده و به سان یک رود یخ پهنه تهی سودان را طی میکردند دیدهام. کفتارها، که به خوردن گوشت آدمی عادت دارند، مرتب کودکان کوچک را از زمین برمیداشتند.
من بالای سر جمعهایی از استخوانهای سفیدشده در حاشیهی دهکدهها ایستادم که دهها نفر، ضعیفتر از آنکه بتوانند راه بروند، در گروههایی دراز کشیده بودند که هرگز برنخواستند. خیلیها بازماندههای یک خانوادی کامل بودند.
در شهر رهاشدهی مایا ابون خفاشها از تیرهای کلیسای تبلیغی ایتالیایی آویزان شده بودند. خیابانها پر شده بود از علفهای کلالهای. کناره باند فرودگاه از صدها استخوان انسان، جمجمهها و بقایای دستبندهای آهنی، گردن بندهای رنگی، سبدها و نوارهای پارهشده از لباس پوشیده شده بود. درختان نخل به دو نیم شده بودند.
مردم برگها و میانهی نرمتر درخت را خورده بودند. شایعاتی بود که غذا با هواپیما میرسد. مردم روزها و روزها به فرودگاه میرفتند. آنها منتظر شدند و منتظر شدند و منتظر شدند. هیچ هواپیمایی نرسید. هیچ کس مردگان را دفن نکرد.
حالا، از این فاصله، من نگاه میکنم و میبینیم که این در زمانی دیگر، در سرزمینی دیگر، اتفاق میافتد. من بیتفاوتیای که سودانیها، اغلب دینکی، به آن محکوم شدند، و امروز فلسطینیها به آن محکوم میشوند را میشناسم.
فقرا، به خصوص وقتی رنگین پوست هستند، به حساب نمیآیند. آنها را میتوان مانند مگسها کشت. قحطی در غزه یک بلای طبیعی نیست. این برنامهی اصلی اسرائیل است.
اندیشمندان و مورخانی خواهند بود که دربارهی این نسلکشی خواهند نوشت، با این باور غلط که ما میتوانیم از گذشته درس بگیریم، که ما فرق کردهایم، که تاریخ میتواند جلوی بربریت دوباره ما را بگیرد.
آنها کنفرانسهای آکادمیک برپاخواهند کرد. آنها خواهند گفت «دیگر هرگز!» آنها خود را به خاطر انسانیتر و متمدنتر بودن خواهند ستود.
اما هنگامی که وقت آن میرسد که به یک نسلکشی جدید اعتراض کنند، ترسان از ازدستدادن موقعیت و شغل آکادمیکشان، مانند موشها به سوراخهایشان میشتابند.
تاریخ بشر یک بیرحمی طولانی علیه فقرا و آسیبپذیران جهان است. غزه فصل دیگری است.
.فقط فلسطینی های مفتخور با هزینه جهانی زندگی می کنند به غزه قبل از جنگ نگاه کنید و رفاه مردم را ببینید این مفتخوری کار دست شان داد حالا باید نتیجه عربده کشی و به خرج دیگران زندگی کردن را پس بدهند