رویداد ۲۴ | دکتر شاخت یکی از بزرگترین اقتصاددانان آلمانی در قرن بیستم بود. وی گرایشات سوسیالیستی داشت و در دهه سی میلادی موفق شد آلمان را از بحران اقتصادی نجات دهد. دستاورد او در کنترل تورم باعث علاقه هیتلر به او شد و همین امر موجب شد به عنوان وزیر اقتصاد و رئیس رایش بانک آلمان نازی برگزیده شود.
آلمان پس از جنگ جهانی اول دوران سختی را پشت سر گذاشت؛ در این حد که دلار که ۴ مارک بود، ۵ سال حدود ۴۲۰۰ میلیارد مارک شد. این موضوع باعث شد مردم حتی بهخاطر بیارزش شدن پول اسکناسها را هم میسوزاندند. «پرل باک» نویسنده بزرگ آمریکایی که در آن ایام در آلمان بود حال و هوای مردم را چنین توصیف کرده است: «شهرها هنوز سر جایشان بودند، خانهها هنوز سالم بودند، اما قربانیان میلیونها نفر بودند. آنها ثروت و پسانداز خود را از دست داده بودند. آنها مات و مبهوت شده بودند و نفهمیدند که چگونه این اتفاق برایشان افتاده است و دشمنی که آنها را شکست داده کیست. با این حال، آنها اعتماد به نفس خود را از دست داده بودند، احساس خود را از دست داده بودند. دیگر باور نداشتند که اگر به اندازه کافی سخت کار کنند، خودشان میتوانند ارباب زندگی خود باشند. ارزشهای قدیمی اخلاق، اخلاق و نجابت نیز از بین رفت.»
آلمان در ابتدای قرن بیستم هوس قدرتطلبی و ماجراجویی کرد و وارد جنگ با دیگر کشورهای اروپایی شد؛ جنگی که به عنوان نخستین جنگ جهانی شناخته میشود و از مخربترین رویدادهای تاریخ بشر بوده است. این جنگ از ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ طول کشید و حدود ۱۰ میلیون نفر کشته و ۲۰ میلیون نفر زخمی به جای نهاد. آلمان نیز در این جنگ شکست خورد و تحت تاثیر همین شکست حکومت قیصری سرنگون شد و جای خود را به نظام جمهوری داد که امروزه این دوران تاریخی را آن را با نام «جمهوری وایمار» میشناسیم.
شکست نظامی آلمان در جنگ برای مردم این کشور شوک بزرگی بود. خبر پیروزیها و موفقیتها در جبهه حتی در آخرین ماههای جنگ نیز به گوش میرسید و مردم را امیدوار میکرد. به همین دلیل هنگامی که در اکتبر ۱۹۱۸ فرماندهان ارتش قیصری اعلام کردند پیروزی نظامی در جنگ دیگر ممکن نیست، باور کردن شکست برای مردم دشوار بود. تامین مالی هزینههای جنگ از همان سال ۱۹۱۴ باعث کاهش ارزش پول آلمان [که واحدش در آن زمان مارک بود]شد و تا پایان جنگ ارزش پول ملی به نصف کاهش پیدا کرد.
بیشتر بخوانید: فضلالله زاهدی؛ نخستوزیری که ستون پنجم هیتلر در ایران بود
تورم، بحران اقتصادی و بیکاری هر روز بیشتر و بیشتر شدند تا اینکه در سال ۱۹۲۳ آلمان دچار ابرتورمی بیسابقه شد. برای درک ابعاد این تورم بهتر است به این نکته توجه کنیم که پس از پایان جنگ و در سال ۱۹۱۸ یک دلار در آلمان حدود ۴ مارک بود؛ اما فقط پس از ۵ سال و در سال ۱۹۲۳، هر دلار حدود ۴۲۰۰ میلیارد مارک آلمان شد.
با تدبیر احزاب سوسیال دموکرات، آلمان به تدریج از بحران اقتصادی خارج شد، ولی اوضاع اقتصادی هنوز خراب بود. در واقع دکتر شاخت در همین مقطع به میدان آمد و اقتصاد آلمان را نجات داد. وی در میان سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۹ اقتصاد آلمان را تقویت کرد و این کشور را به یکی از قدرتمندترین کشورهای دنیا تبدیل کرد. وی مدتی با هیتلر نیز همکاری کرد، اما ستیزهجویی حزب نازی باعث دور شدن شاخت از دولت شد. شاخت به همراه رومل و چند تن دیگر تلاش کرد طی یک کودتا قدرت را از هیتلر بگیرد، اما این کودتا که با نام کودتای ۲۰ ژوئیه شناخته میشود، شکست خورد. بعد از این اتفاق، شاخت به چند اردوگاه کار اجباری فرستاده شد. او در داخائو در انتظار مرگ بود که جنگ جهانی به پایان رسید و آلمان شکست خورد. بعد از این اتفاق، شاخت توسط متفقین دستگیر و به دادگاه نورنبرگ فرستاده شد، اما در آنجا تبرئه گشت.
دکتر شاخت بعد از سقوط سلطنت رضا شاه هم سفرهایی به ایران داشت. قدرت شاخت در اقتصاد ملی و سوسیالیستی و افکارش در مورد اقتصاد بدون نفت، باعث علاقه جبهه ملی و شخص دکتر مصدق به او شد. مصدق بعد از نخست وزیری و ملی کردن صنعت نفت، شاخت را به ایران دعوت کرد. هدف مصدق ایجاد یک سیستم اقتصادی بر مبنای تولید داخلی و حذف منابع و درآمدهای نفتی بود. به همین علت، از شاخت دعوت کرد که به ایران بیاید و مسئولیت این کار را بر عهده بگیرد. در نهایت، اما همکاری شاخت با دولت مصدق ناکام بود. وی به دکتر مصدق مشاوره داد و بعد از مشاوره نیز به اروپا برگشت؛ هر چند قول داد با برنامهای بهتر و جزئیتر به ایران بازگردد و طرح خود را به مصدق ارائه دهد. با این حال، دولت مصدق مدت کوتاهی بعد سقوط کرد. شاخت به ایران بازگشت و طرح خود را به دولت کودتا ارائه داد، اما دیگر گوش کسی به حرفهای این اقتصاددان ضد نفت بدهکار نبود و طرح او به سرعت کنار گذاشته شد.