رویداد۲۴| مازیار وکیلی: بسیاری از تماشاگران قدیمی سینما مرحوم نصرت الله وحدت و مرحوم رضا ارحام صدر را با حضور دائمیشان در فیلمهای فارسی و کمدی قبل از انقلاب به خاطر میآورند. اما مرحوم وحدت و مرحوم ارحام صدر جایگاهی بسیار بالاتری از فیلمهایی داشتند که در آنها بازی میکردند. آنها سنت تئاتری را پایه گذاری کردند که بعدها به مکتب تئاتر اصفهان معروف شد. تئاترهایی که با زبان طنز و با تکیه بر نمایشنامههای کمدی میکوشیدند مشکلات و مسائل اجتماعی و بعضاً سیاسی جامعه را به گوش حکومت وقت برسانند. نکته جالب توجه درباره مکتب تئاتر اصفهان این است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم اجرای این تئاترها ادامه پیدا کرد و اصفهان را تبدیل به یکی از قطبهای فرهنگی ایران کرد. تئاتری که مرحوم وحدت و مرحوم ارحام صدر پایه گذاری کردند به دست هنرمندانی مانند قدرتالله ایزدی تبدیل به درختی تناور شد که مرکزیت فرهنگی را از تهران خارج و اصفهان را تبدیل به یکی از قطبهای فرهنگی ایران کرد.
نصرت الله وحدت در سال ۱۳۰۴ در اصفهان- یا آنطور که خودش میگوید در خاک پاک اصفهان به دنیا آمد. از کودکی به دنیای سینما علاقه پیدا کرد. در دوران دبیرستان با مرحوم رضا احرام صدر آشنا شد. آشنایی که تا پایان عمر ادامه داشت. خود وحدت درباره نحوه بازیگر شدنش میگوید: «یک روز با رضا ارحام صدر در چهارباغ قدم میزدیم که به یک آگهی برخوردیم. روی آن نوشته بود تئاتر فرهمند، هنرجو میپذیرد. با سرعت خودمان را رساندیدم و دیدیم مرحوم فرهمند با عدهای مشغول تمرین نمایش حاکم یک روزه هستند. یکی دو نفر از اعضا نمیتوانستند نقش را حفظ کنند. همان جا آقای فرهمند من و رضا را صدا کرد که هنر خود را نشان دهیم. رضا شد خلیفه و من هم نقش میرزابنویس را گرفتم. دیالوگ نداشتم، اما باید به همه تعظیم میکردم. یادم هست حین اجرا برای تماشاچیان باید یک نفر با الاغش وارد صحنه میشود. من هم برای مرد و هم برای الاغش تعظیم کردم و سالن از خنده منفجر شد.»
بیشتر بخوانید: محمدعلی فردین کیست؟
بعد از چند همکاری موفق وحدت با فرهمند، زمان اجرای اتللو این دو نفر با هم به اختلاف میخورند و همین موضوع باعث میشود که وحدت و ارحام صدر از گروه تئاتر فرهمند جدا شوند. دلیل این اختلاف را وحدت این گونه توضیح میدهد: «قرار بود اتللو را اجرا کنیم. فرهمند نقش اتللو را به من داد که پانزده روز آن را تمرین کردم و دست آخر خودش آن را گرفت و به من گفت یاگو را بازی کنم. من ناراحت شدم و بیرون آمدم. نمیدانم چرا آن کار را کرد. او استاد بود قابل احترام. برای همین هیچ وقت نپرسیدم چرا این کار را کرد. به هر حال با رضا به تئاتر المپ و از آنجا به تئاتر سپاهان رفتیم. این تئاتر سپاهان هم حکایت خودش را دارد.» بعد از جدایی از فرهمند ارحام صدر و وحدت به علی صدری پسرعموی ارحام صدر که با فروش کامیون خود قصد داشت تئاتری در اصفهان برپا کند میپیوندند. این سه نفر با هم تئاتر سپاهان را بنیان گذاری میکنند که خیلی زود تبدیل به پرمخاطبترین تئاتر اصفهان میشود. فرهمند هم با تاسیس تئاتر اصفهان به رقابت با تئاتر سپاهان میپردازد. رقابتی که در نهایت به نفع اُستان تمام میشود و اصفهان را در کنار تهران تبدیل به یکی از قطبهای فرهنگی ایران میکند.
گروه تئاتر سپاهان نمایش موفقی بنام جاده زرین سمرقند را روی صحنه میبرد که بسیار مورد توجه مردم قرار میگیرد. وحدت در این نمایش نقش حسن قناد را بازی میکند. معز دیوان فکری برای تماشای این تئاتر که بسیار سر و صدا کرده بود به اصفهان میآید. فکری از نمایش خوشش میآید و از وحدت دعوت میکند تا به تهران بیاید و این نمایش را در تهران اجرا کند. هم زمان با حضور وحدت در تهران صدری هم تئاتر سپاهان را میفروشد و به تهران مهاجرت میکند تا تئاتر فردوسی را تاسیس کند. جالب است که وحدت سینما را نه با بازیگری که با کارگردانی آغاز کرد. خودش درباره نحوه ورودش به سینما میگوید: «یک روز گفتند آقایی به نام نوربخش با من کار دارد. همدیگر را که دیدیم پیشنهاد کرد با تهیه کنندگی او فیلم وسوسه ازدواج را بسازم. قبول کردم و اتفاقا به خاطر آشنایی با دوربین و دکوپاژ فیلم خوبی شد.» این سردار ساگر هندی (که در سینمای ایران هم فعال بود) بود که به وحدت پیشنهاد بازی را داد و وحدت هم با بازی در فیلم خورشید میدرخشد به عنوان بازیگر وارد سینما شد.
تیپ شیرین اصفهانی که وحدت ارائه میداد خیلی زود مورد توجه مردم قرار گرفت و باعث شد او تصمیم به تاسیس استودیو نقش جهان بگیرد. استودیو نقش جهان با شعار سالی یک کمدی خانوادگی برای خانوادهها آغاز به کار کرد که منجر به ساخته شدن تعدادی کمدی موفق خانوادگی مانند لج و لجبازی و شوهر پاستوریزه شد. فیلمهایی که وحدت را به اوج موفقیت و شهرت رساند و او را تبدیل به یکی از مهمترین چهرههای کمدی ایران در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی کرد.
وحدت که در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در اوج موفقیت قرار داشت و حتی به خاطر فیلم عروس فرنگی برنده جوایز بین المللی هم شده بود با نزدیک شدن به سال ۱۳۵۷ اُفت کرد. خود وحدت دلیل این اُفت را اینطور بیان میکند: «خنداندن مردم مشکل شدهاست دیگر با این همه گرفتاری نمیتوان مردم را سر شوق آورد. خندیدن زمینه مستعد روحی میخواهد، وقتی کسی روحیه شادی داشته باشد و به سینما بیاید و با یک حرف یا یک حرکت خنده دار قهقهه سر میدهد؛ اما وقتی به فکر هزار گرفتاری است چه طور میتواند بخندد.» وحدت از اولین هنرمندانی بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ممنوع الکار شد و برخلاف هنرمندانی مانند ناصر ملک مطیعی و محمدعلی فردین سراغ کار آزاد هم نرفت و خانه نشینی را ترجیح داد. خود وحدت درباره نحوه برخوردها در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی میگوید: «یک بار آمدم خانه دیدم عدهای بدون حکم و مجوز به داخل خانه ریخته اند و دارند خانه را میگردند. با آنها درگیر و بعد بی هوش شدم. آن زمان رهبر انقلاب امام خمینی (ره) پیغام داده بودند که مزاحم هنرمندان نشوند. البته یک تعهد هم گرفتند که ما کار سینمایی نکنیم.» این گونه شد که وحدت برای همیشه سینما را کنار گذاشت و دیگر فعالیتی انجام نداد.
مرحوم وحدت و ارحام صدر با راه انداختن تئاترهای عامه پسند حق بزرگی بر گردن فرهنگ ایران دارند. آنها با راه اندازی تئاتر سپاهان از اصفهان یک قطب فرهنگی بزرگ ساختند و این اُستان را تبدیل به تنها اُستانی کردند که توانایی رقابت با تهران را به لحاظ فرهنگی دارد. از طرف دیگر اجازه ندادند که فضای انتقاد در سالهای بعد از کودتای ۲۸ مرداد کاملاً مسدود شود و با ساخت تئاترهایی هر چند سطحی فضای انتقاد را باز نگه داشتند. شاید فیلمها و نمایشهای مرحوم وحدت به لحاظ هنری ارزش چندانی نداشته باشند، اما نمیتوان جایگاه او را تنها با این فیلمها سنجید. بلکه باید مجموع اقدامات فرهنگی مروحوم وحدت را برای تعیین جایگاهش در فضای فرهنگی ایران مورد ارزیابی قرار داد. خدماتی که به او سینما و تئاتر ایران کرد غیرقابل انکار است و او را تبدیل به یکی از مهمترین چهرههای فرهنگی ایران میکند.