پولیتیکو تشریح کرد
افشای برنامه سری اسرائیل برای ترور دانشمندان هستهای ایران
در ماه می سال 2003، معاون رئیس موساد یک برنامه فوق سری را به در اختیار رئیس ارشد آژانس جاسوسی اسرائیل قرار داد. این برنامه که محصول چهار ماه کار فشرده و مداوم بود، یک استراتژی فوق محرمانه برای متوقف کردن روند دستیابی ایران به تسلیحات هستهای بود.
![](/files/fa/news/1396/12/15/76971_916.jpg)
رویداد۲۴- در ماه می سال 2003، معاون رئیس موساد یک برنامه فوق سری را به در اختیار رئیس ارشد آژانس جاسوسی اسرائیل قرار داد. این برنامه که محصول چهار ماه کار فشرده و مداوم بود، یک استراتژی فوق محرمانه برای متوقف کردن روند دستیابی ایران به تسلیحات هستهای بود.
به گزارش رویداد۲۴ به نقل از پولیتیکو، طی هفته جاری بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در دیدار با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا علیه برنامه هستهای ایران که از نظر هر دوی آنها مسیری برای رسیدن به بمب است، توطئه کردند و در این شرایطی ارزشش را دارد که نگاهی به این نکته بیندازیم که استادان جاسوسی اسرائیل چطور درمورد این مشکل فکر میکردند.
تمیر پاردو، دست راست مئیر داگان، رئیس موساد در جلسهای محرمانه تصریح کرد: «فرض اولیه این است که یک جایگاه از نظر تکنولوژیک پیشرفته با منابع ثروتی مانند منابع ایران که به دنبال دستیابی به بمب اتمی است، در پایان روز با موفقیت همراه خواهد بود. بهعبارتدیگر، توقف فوری این پروژه تنها در نتیجه تغییر عقیده یا تغییر در هویت عرصه سیاسی ایران ممکن میشود.»
برخی زمزمهها در اتاق شنیده شد اما پاردو ادامه داد: «در این شرایط اسرائیل سه گزینه دارد. یک: مغلوب کردن ایران. دو: تغییر رژیم در ایران. سه: متقاعد کردن عرصه سیاسی فعلی که هزینهای که آنها برای ادامه برنامه هستهای ایران میپردازند بهمراتب بیشتر از آنچه آنها با متوقف کردنش به دست خواهند آورد، است.»
ازآنجاییکه گزینههای اول و دوم غیرواقع گرایانه بود، تنها گزینه سوم باقی ماند- یعنی اقدامات آشکار و پنهانی که آنقدر مقامات ایران را تحتفشار قرار دهد که تصمیم به تسلیم شدن بگیرند. داگان بهطور خلاصه گفت: «درعینحال، تا زمانی که آنها بخواهند به این نتیجه برسند که حفظ این برنامه ارزشش را ندارد، ما باید چند اقدام را در جهت به تأخیر انداختن دوباره و دوباره دستیابی آنها به بمب انجام دهیم تا در نقطه شکست (جایی که کارد به استخوان رسیده) آنها هنوز به تسلیحات مسلح نشده باشند.»
داگان برنامه پادرو را تأیید کرد و آن را به یک رویکرد پنجضلعی ارتقا داد: فشار دیپلماتیک بینالمللی سخت، تحریمهای اقتصادی، حمایت از اقلیتها و گروههای مخالف در داخل ایران برای کمک به سرنگون کردن رژیم، اختلال در حملونقل تجهیزات و مواد خام برای برنامه هستهای و نهایتاً انجام عملیاتهای مخفی شامل خرابکاری در تأسیسات هستهای و به قتل رساندن هدفمند شخصیتهای کلیدی برنامه هستهای.
وسعت این برنامه بهخصوص عناصر مخفی آن، شامل ترور دانشمندان ایرانی و موفقیتی که در این زمینه به دست آمد، هرگز پیشازاین گفته نشده بود. برای نخستین بار بر اساس مصاحبه با منابع بلندپایه اسرائیل، آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه این امکان وجود دارد که از نزدیک بزرگترین عملیات اطلاعاتی، سیاسی و دیپلماتیک که تاکنون برای متوقف کردن پروژه یک کشور برای توسعه تسلیحات انجام شده را بررسی کرد. یکی از نتایج این عملیات این بود که ایران در نهایت با محدودیت برنامه هستهای خود بر اساس توافق 2015 با گروه 1+5 موافقت کند.
در حمایت از این تلاشها، همکاری چهارجانبهای میان سیا، آژانس امنیت ملی آمریکا، موساد و آژانس اطلاعات ارتش اسرائیل، بهواسطه بسته همکاری میان رهبران وقت دو کشور یعنی جورج دبلیو بوش و ایهود اولمرت شکل گرفت که شامل آشکارسازی منابع و روشها میشد. این یک توافق بسیار غیرعادی در روابط اطلاعاتی میان دو کشور بود.
آژانسهای اطلاعاتی آمریکا و وزارت خزانهداری این کشور به همراه واحد ویژه امور اقتصادی موساد یک کمپین جامع اقدامات اقتصادی برای تخریب برنامه هستهای ایران را آغاز کردند. اما ایران سرسخت بود. در ژوئن سال 2009 موساد به همراه آژانس اطلاعات آمریکا و فرانسه افشا کرد که آنها یک تأسیسات غنیسازی دیگر تأسیس کردهاند که در دل کوه جای گرفته است. سه ماه بعد، باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا با اعلام و محکومیت این مسئله، تحریمهای اقتصادی را تشدید کرد.
اما آخرین بند برنامه داگان –ترور دانشمندان ایران- از سوی خود موساد اجرایی شد، چراکه به گفته چندین منبع، از جمله برخی مقامات عالیرتبه سیا، داگان آگاه بود که آمریکا با مشارکت در این برنامه موافقت نخواهد کرد. موساد فهرستی از 15 محقق کلیدی را بهعنوان هدف نابودی تهیه کرد.
در چهاردهم ژانویه 2017 اردشیر حسین پور، دانشمند 44 ساله هستهای که در تأسیسات اورانیوم اصفهان کار میکرد، در شرایط مرموزی درگذشت. مقامات اعلام کردند که او به دلیل نشست گاز خفه شد اما سازمان اطلاعات ایران تأیید کرد که او قربانی اسرائیلیها شد.
در دوازدهم ژانویه، مسعود علیمحمدی خانه خود را به مقصد محل کار ترک کرد. اما زمانی که در خودروی خود را باز کرد یک موتورسیکلت بمب گذاری شده که در همان نزدیکی پارک شده بود، منجر شد و او ترور شد.
در 29 نوامبر 2010، دو موتورسوار دو شخصیت اصلی پروژه هستهای ایران را با چسباندن مین، خودروهای آنها را منفجر کردند. مجید شهریاری به دلیل انفجار پژو 206 کشته شد و فریدون عباسی و همسرش که او هم سوار خودرو بود توانستند پیش از انفجار فرار کنند.
ایران خیلی زود متوجه شد که کسی در حال به قتل رساندن دانشمندان این کشور است و تدابیر حفاظتی شدید را برای آنها در نظر گرفت، بهخصوص محسن فخری زاده که مغز پروژه هستهای ایران محسوب میشود. این اقدامات بر برنامه هستهای ایران تأثیر داشت و باعث کند شدن روند آن شد.
بااینحال، در پایان سال 2010 مشخص شد که باوجودآنکه این ترورها در کنار تحریمهای اقتصادی و خرابکاریهای کامپیوتری، برنامه هستهای ایران را کند کرده، اما نتوانسته بهاندازه کافی آنها را کند کند. ایهود باراک، وزیر جنگ اسرائیل گفته بود: «این برنامه به ورای نقطهای که امیدوار بودیم برسد، رسیده است. وی و نتانیاهو، جانشین اولمرت، به این نتیجه رسیدند که ایران در حال نزدیک شدن به لحظهای است که تأسیسات این پروژه به غیرقابلتخریب میشوند و موافقت کردند که اسرائیل باید اقدامی برای نابودی تأسیسات ایران انجام دهد.
آنها به نیروهای ارتش و بازوهای اطلاعاتی دستور دادند که برای یک عملیات بزرگ آماده شوند: یک حمله هوایی تمامعیار به قلب ایران. حدود دو میلیارد دلار صرف آمادهسازی این حمله شد اما داگان در کنار سایر مقامات بر این عقیده بودند که این برنامه غیرعاقلانه است.
سازمان اطلاعات ایران بر این باور است که تنها چند ماه پس از آنکه پاردو جانشین داگان شد، او سیاست ترور دانشمندان را از سرگرفت. در جولای 2011 یک موتورسوار داریوش رضایینژاد، دیگر محقق ارشد هستهای ایران و دکتر فیزیک هستهای را تعقیب کرده و او را به ضربه گلوله ترور کرد.
ترور دانشمندان روی هر حوزهای که تحقیق میکنند، در قانون آمریکا غیرقانونی است و هرگز نخواست که در مورد این اقدامات چیزی بداند. آمریکا مدعی است که اسرائیلیها هرگز در مورد این اقدامات چیزی به آنها نگفتند.
خبر های مرتبط