رویداد۲۴ بررسی میکند؛
از «سوفیا لورن» تا «برجام لعنتی»! کدامیک به ما جذابیت میدهد؟
اگر در سخنان آقای علمالهدی به جای آنکه تحریم، لعنتی باشد؛ برجام با پسوند لعنتی خطاب قرار میگیرد. به جای آنکه تحریم نفت و بیمه و دارو، لعنتی باشد؛ فروش نفت و سرمایهگذاری و درمان بیماران و حضور سرمایهگذار خارجی، لعنتی میشود. و به جای آنکه جنگ و خونریزی، لعنتی باشد؛ گفتوگو و مذاکره و توافق، لعنتی میشود. باز هم باید عنصر قدرت و قدرت طلبی را در محاسبات سیاسی لحاظ کرد و از تاثیر آن بر عملکردها و اظهارنظرها گفت.
حربههای مذکور و روشهای تسریع کننده در مسیر دستیابی و حفظ قدرت، با لحاظ موقعیتهای گوناگون و با لحاظ زمان و مکان مختلف، تغییر میکند، یعنی گاهی اتفاق میافتد که در زمان و مکان خاص، باید با عواملی همراه شد که همین همراهی، در یک موقعیت دیگر و دارای شرایط متفاوت، پذیرفتنی نیست، به همین دلیل است که قدرت طلبان و صاحبان قدرت، گاهی با «چفیه» دیده میشوند و گاهی با «کراوات».
در مسیر کسب قدرت و محبوبیتی که به توسعه قدرت میانجامد، گاهی باید سبد آرا را تقویت کرد، گاهی باید خود را در جانب و سخنگوی مردم قرار داد، گاهی باید با اقداماتی خاص و یا با به کارگیری الفاظی خاص، توجهات را به سوی خود جلب کرد، گاهی باید اقدامات پوپولیستی انجام داد و گاهی نیز باید نقش روشنفکری را بازی کرد. در همه این حالات و حالات دیگری که از آنان یاد نشد، هدف اصلی برای آنکه «ره» گم نشود، قدرت است ولاغیر.
در کشورمان نیز موارد مذکور در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی؛ فارغ از جناحها و گروهها و احزاب، بارها و بارها مشاهده شده است و به امری بدیهی در میان مردم و سیاسیون تبدیل گردیده است، اما آنچه در دوران پس از انقلاب اسلامی مشاهده شده و تعجب برانگیز بوده است، عوام فریبی برای کسب قدرت با نام و نشان دین و مذهب است. عوام فریبی افرادی که ادعای دینداری و پیروی از دستورات دینی آنان، گوش فلک را کر کرده است ولی در عمل، همان رویه قدرت طلبانی را پیروی میکنند که هدف، وسیله را برای آنان توجیه می کند. اگر قدرت طلبان عوامفریبی که ادعای دین و مذهب ندارند، دنیای مردم را به فساد میکشند، قطعا قدرت طلبان عوامفریب و مدعی دین، دین و دنیای مردم را به فساد خواهند کشید؛ چراکه علاوه بر عوامل دنیوی، از معتقدات مردم نیز برای ساختن پله قدرت، سوء استفاده کردهاند.
تصویر دیدار سیدابراهیم رئیسی و امیر تتلو در دوران انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را باید با قاب زرین بر دیوار سیاست نصب کرد تا دلیل محکمی باشد بر بهره گیری عیان از حربههای تسهیل بخش قدرت با سوء استفاده از «اِلِمانهای دینی». و در ادامه نیز باید آن بخش از سخنان سیداحمد علمالهدی که یادی از سوفیا لورن میکند را مکرر شنید تا جذب مخاطب در لباس دین و با روشی غیراخلاقی برای تداوم دوران جلب توجه رسانهها و افکار عمومی و در نتیجه؛ ارضای حس جاه طلبی را با عینیت متوجه شد و به این نتیجه مهم دست یافت که قدرت طلبی عوامفریبانه، قشر مدعی دین و ضددین نمیشناسد و میتواند همگان را مغلوب خویش سازد.
اگر در سخنان آقای علمالهدی به جای آنکه تحریم، لعنتی باشد؛ برجام با پسوند لعنتی خطاب قرار میگیرد. به جای آنکه تحریم نفت و بیمه و دارو، لعنتی باشد؛ فروش نفت و سرمایهگذاری و درمان بیماران و حضور سرمایهگذار خارجی، لعنتی میشود. و به جای آنکه جنگ و خونریزی، لعنتی باشد؛ گفتوگو و مذاکره و توافق، لعنتی میشود. باز هم باید عنصر قدرت و قدرت طلبی را در محاسبات سیاسی لحاظ کرد و از تاثیر آن بر عملکردها و اظهارنظرها گفت.
شاید امیر تتلو نمیدانست که بازیچه سیاسیون خواهد شد، و قطعا سوفیا لورن نمیدانست که پس از عمری ریاضت و دوری گزینی از سیاست، روزی به واسطه مطرح شدن نام او توسط نماینده ولی فقیه در یک حکومت شیعی، به شخصیت اول مباحث سیاسی ایران تبدیل خواهد شد و بیشترین جستجوی نام او توسط ایرانیان در اینترنت صورت خواهد گرفت، و احتمالا برجام نمیدانست به واسطه خدماتی که برای کشور داشته است، روزی با لفظ «لعنتی» خطاب خواهد شد، اما قطعا آقایان رئیسی و علمالهدی میدانستند و میدانند که برای چه هدفی و با چه انگیزهای، چنین موضوعاتی را دستمایه ترقی خویش قرار دادند و چه اهدافی را با اقدامات خویش پوشش دادند، اما سوالی که مطرح میشود آنست که آیا ایجاد جذابیت برای کسب و بسط قدرت، ارزش هر کاری را دارد؟
خبر های مرتبط