دلیل اصلی استعفای وزیربهداشت به روایت عباس عبدی
رویداد۲۴ عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی تصویری، ریشهها و علل استعفای اخیر وزرای دولت دوازدهم را اینگونه تحلیل کرده است: قبل از آقای حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و خدمات پزشکی، آقای عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی استعفا داده بود. همچنین خیلی از مدیران دولتی به دلایلی استعفا دادهاند یا میخواهند استعفا بدهند یا استعفای آنان پذیرفته نشده است.
استعفا در دولتهای دنیا هیچ چیز عجیب و غریب و غیرمنتظرهای نیست. البته در ایران کمی غیرمنتظره است و دلیلش این است که از ابتدای انقلاب کمتر با چنین وضعیتی مواجه بودیم. حتی دولت قبل از سال ۸۴ تا ۹۲ خیلی اجازه استعفا نمیداد و کسی هم استعفا نمیداد و به همین دلیل رییس دولت خودش افراد را برکنار میکرد.
او ادامه داد: البته در این دولت به نظر میآید این چند استفعای پیش آمده را باید با نگاهی دیگر دید. شاید سوال شود که علت این استعفاها چیست. به نظر من دو دلیل یا علت را باید برای آن توضیح داد. یک علت که برای این استعفاها مشترک است و دیگری علت خاصی است که برای هر استعفا به خصوص می توانیم ذکر کنیم. علت کلی که وجود دارد، فقدان چشمانداز نسبت به آینده است. برداشت من شخصا این است که نه فقط دولت بلکه کل اجزای حکومت چشمانداز روشنی به آینده ندارد و شاید بتوان گفت که مردم هم فاقد این چشمانداز هستند. هنگامی که شما چشمانداز و امیدی به آینده نداشته باشید، رفتارتان با زمانی که چشم انداز دارید کاملا متفاوت میشود.
ما در دهه ۶۰ مشکلات زیادی داشتیم. سال ۶۵ تا ۶۷ کشور با مشکلات بسیار عدیدهای مواجه بودیم. درآن دوره درآمد کشور کم بود، هر روز جنگ داشتیم، پیشرفت زیادی در جنگ دیده نمیشد و ... مسائل زیاد بود ولی شاهد این رفتارها و استعفاها نبودیم و این حس در مردم آن زمان نبود. چون یک چشمانداز روشن نسبت به آینده وجود داشت. ولی امروز این چشمانداز نه در بین وزرا و نه بین دیگران وجود ندارد و افراد صرفا بر اساس اقتضائاتی به وظایف خودشان عمل میکنند. در این میان برخی به این وضعیت تن میدهند یا صلاح نمیدانند و استعفا نمیدهند و برخی هم نمیپذیرند و استعفا میدهند و کنار میروند. شاید مسائل شخصی و یا دلایل دیگر اقتضا کند که نسبت به این وضعیت تصمیم مورد نظر خودشان را اتخاذ کنند.
هر استعفایی دلایل خاص خودش را دارد. به طور مشخص درباره استعفای وزیر بهداشت، طرح ملی سلامت مشکل اصلی بود. من همان زمان اجرای طرح دو یا سه بار یادداشت نوشتم که فارغ از مشکلات فنی که به این طرح وارد است و پزشکان باید درباره آن اظهارنظر کنند ولی آنچه که برای من روشن و واضح بود این است که منابع مالی این طرح قابل ترمیم نیست.
شاید برای یک بار ترمیم شود ولی یک طرح قرار است که همواره اجرا شود و قرار نیست صرفا یکبار انجام شود. این طرح چون با درآمد نفتی ترمیم میشد، نمیتوانست ادامه پیدا کند و چون درآمدهای نفتی هم به میزان فروش و هم قیمت ناپایدار است و طرح را زمین میزند. چندین بار این را مطرح کردم و اخیرا وقتی از آقای هاشمی پرسیدم گفتند که قرار بوده یک درصد از مالیات ارزش افزوده و بخشی از آموزش اختصاص پیدا کند که محقق نشد تا منابع ما وابسته به درآمد نفتی باشد و امروز تحریم و خیلی از مسایل دیگر مطرح است، طبیعی خواهد بود که طرح سلامت زمین زده شود و به گذشته و حتی بدتر از آن برگردیم.
این دلیل اصلی است که وقتی شما سیاستهای اصلی را به درآمد نفتی وصل میکنید نتیجهای بهتر از این نخواهد داشت. من امیدوارم به این مساله نفت در تمام سیاستهایمان با دقت بیشتری توجه شود. معتقدم که درآمد نفتی را میتوان به یک منابع ثابت درآمدی تبدیل کرد ولی متاسفانه دولتها اراده ای برای این کار از خودشان نشان نمیدهند.