تاریخ انتشار: ۱۱:۱۵ - ۲۳ بهمن ۱۳۹۷

بازی بزرگ دونالد ترامپ در خاورمیانه چیست؟

بی‌ثبات‌سازی ایران، وضعیت جنوب قفقاز و حوزه دریای خزر را زیر و رو خواهد کرد. آمریکا که معاهده نیرو‌های هسته‌ای میان‌برد را لغو کرده، ممکن است در کشور‌های این منطقه موشک‌های آمریکایی کوتاه‌برد و میان‌برد مستقر کند. به عنوان نمونه، گرجستان ممکن است برای محافظت از مرزش با ایرانِ پرآشوب از نیرو‌های آمریکا «دعوت» به عمل آورد.

بازی بزرگ دونالد ترامپ در خاورمیانه چیست؟

رویداد۲۴ در علم سیاست برای مفهوم استراتژی کلان (Grand strategy) تعاریف متعدد، اما کم‌وبیش مشابهی ارائه شده است. به طور کلی می‌توان گفت که استراتژی کلان عبارتست از پیچیده‌ترین شکل برنامه‌ریزی یک کشور برای دستیابی به اهداف ملی بلندمدت است. در این برنامه‌ریزی، منابع کشور به منظور به کارگیری آن‌ها در مسیر محقق کردن اهداف ارزیابی می‌شوند.

تصمیمات مناقشه‌برانگیز دونالد ترامپ، خصوصا خروج یکجانبه کاخ سفید از چندین توافقنامه بین‌المللی، موجب شده برخی کارشناسان او را به بی‌برنامگی در سیاست خارجی متهم کنند. اما گروهی دیگر معتقدند که اقدامات جنجالی ترامپ، بخشی از یک استراتژی کلان است. نادانا فریدریخسون، روزنامه‌نگار روس، از این گروه است. فریدریخسون، طی یادداشتی در وبگاه مجله نشنال اینترست تصریح کرد که رئیس جمهور آمریکا بر مبنای یک استراتژی کلان، بازی بزرگ و جدیدی در خاورمیانه آغاز کرده است.

به نوشته این روزنامه‌نگار، ترامپ به طور آهسته، اما پیوسته اجرای دکترین سیاست خارجی خود را ادامه می‌دهد. دکترینی که بر برخورد با چینِ رقیب، بازداشتن و انحلال ایرانِ دشمن و مهار روسیه پرسروصدا مبتنی است. این اهداف از یکدیگر جدا نیستند. استراتژی کلان ترامپ، بدین معنی است که یک تیر، که از قبل تهران را نشانه گرفته است، به طور خودکار دو مشکل دیگر را هم اصابت می‌کند. مانند اصل دومینو است. یعنی بی‌ثبات‌سازی یک کشور به بروز مشکلات جدی برای سایر کشور‌ها منجر می‌شود. به عنوان مثال، اگر چین مقادیر قابل توجهی از نفت ارزان ایران را از دست بدهد، اینگونه مشکلات بروز پیدا خواهد کرد. پکن باید به سایر صادرکنندگان نفت روی بیاورد و نفت را به قیمت بازار از آن‌ها بخرد. به همین دلیل، چین در ژانویه ۲۰۱۹، با وجود تحریم‌های آمریکا، تصمیم گرفت که سه میلیارد دلار در صنعت نفت ایران سرمایه‌گذاری کند.

ترامپ خرسند است که اتحادیه اروپا دیگر نمی‌تواند روی صادرات محتمل گاز ایران حساب کند و مجبور است به خرید گاز گران‌تر آمریکا روی بیاورد. مصاف بر این، اسرائیل قصد دارد تا سال ۲۰۲۵ سی میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به اتحادیه اروپا صادر کند و این پروژه رقیب طبیعی پروژه «ترکیش استریم» است. این برای اتحادیه اروپا مسئله مهمی است، چون هیچکدام از رهبران اروپایی مایل نیستند، ترکیه به کانون بزرگ گاز تبدیل شود. ریسک عظیمی وجود دارد که رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، مانند اوکراین از موقعیت ترانزیتی کشورش برای مقاصد سیاسی استفاده کند.

فردریخسون ادامه داد، در رابطه با روسیه هم، بی‌ثبات‌سازی ایران، وضعیت جنوب قفقاز و حوزه دریای خزر را زیر و رو خواهد کرد. آمریکا که معاهده نیرو‌های هسته‌ای میان‌برد را لغو کرده، ممکن است در کشور‌های این منطقه موشک‌های آمریکایی کوتاه‌برد و میان‌برد مستقر کند. به عنوان نمونه، گرجستان ممکن است برای محافظت از مرزش با ایرانِ پرآشوب از نیرو‌های آمریکا «دعوت» به عمل آورد. حقیقت این است که در آستانه انتخابات جدید ریاست‌جمهوری و در بحبوحه هیجان سیاسی در آمریکا، ترامپ به کسب یک پیروزی نظامی نیاز دارد و مدال‌های این جنگ می‌تواند مشکلات اصلی آمریکا را حل کند.

خروج نیرو‌های آمریکایی از سوریه عنصر مهم استراتژی ضدایرانی آمریکاست. طبق منطق واشنگتن، بازیگران منطقه‌ای (اسرائیل و عربستان)، و نه آمریکا، باید ایران را از سوریه اخراج کنند. در عین حال، تل آویو و ریاض برای انجام این ماموریت آماده هستند البته نه به خاطر واشنگتن بلکه برای دلایل خاص خودشان. اسرائیل نیاز دارد تا حزب الله را تضعیف کند و مرزهایش را از گروه‌های نزدیک به ایران حفظ کند. علاوه بر این، امیدوار است که مانع اتصال سرزمینی از ایران تا لبنان شود.

عربستان هم تمایل مشابهی دارد. علاوه بر دلایل سیاسی و ایدئولوژیکی، عربستان در این خصوص منافع اقتصادی هم دارد. برای عربستان مهم است که سوریه برای نفت و گاز ایران یک کشور ترانزیتی نشود. عربستان برای جلوگیری از تاسیس «هلال شیعی» کار‌هایی انجام داد.

این روزنامه‌نگار روس افزود ترامپ پس از اعلام عقب‌نشینی از سوریه، تقویت پایگاه‌های قدیمی علیه ایران را آغاز کرد. به عنوان نمونه، مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، به قطر سفر کرد و بر سر افزایش تعداد نیرو‌ها در پایگاه نظامی آمریکا در آنجا توافق کرد. علاوه بر این، آمریکا قصد دارد پنج هزار سرباز به عراق اعزام کند. در حقیقت، ترامپ می‌خواهد ایران را محاصره و آن را بی‌ثبات کند. پس از احیای دوباره تحریم‌ها، ناآرامی‌هایی در ایران اتفاق افتاد. اخیرا ترامپ اعلام کرد فقط در صورتی که هیچ یک از اعضای داعش در افغانستان باقی نماند و کابل و طالبان به یک توافق صلح برسند، نیرو‌های آمریکایی این کشور را ترک خواهند کرد. در حقیقت ترامپ دنبال فرصتی است که ارتش را از افغانستان خارج نکند. بلکه امیدوار است تعداد آن را افزایش دهد. به همین دلیل است که او به یک توافق میان کابل و طالبان نیاز دارد. او معتقد است که هر دو مشترکا از آمریکا برای جنگ علیه داعش کمک خواهند خواست. اما چگونه می‌توان آن‌ها را به میز مذاکره بازگرداند. خصوصا که هر دو طرف نمی‌خواهند مذاکرات را ادامه دهند؟ دولت افغانستان بخش کوچکتر این مشکل است. رئیس‌جمهور اشرف غنی یک سیاستمدار طرفدار آمریکاست و به حمایت واشنگتن نیاز دارد. اما طالبان باید به رسیدن به یک توافق صلح متقاعد شود. آزادسازی اعضای داعش از زندان‌های طالبان توسط نیرو‌های آمریکایی، سیگنال واضحی ارسال کرد: «یا با ما هستید یا اینکه در برابر داعش تنها هستید و شما نمی‌توانید در جنگ پیروز شوید همانطور که در ۲۰۱۶ نتوانستید.»

فردریخسون مدعی شد ترامپ احتمالا از طالبان خواهد خواست که توافق‌شان با ایران را لغو کنند. طبق این توافق طالبان داعش را از مرز ایران دور نگه می‌دارد. نهایتا آمریکایی‌ها با دعوت طالبان، داعش را به سمت مرز ایران هل خواهند داد. طالبان هم برای جلوگیری از این سناریو هیچ کاری نخواهد کرد. این سناریو به این معناست که ریسک حملات تروریستی در ایران، مشابه آنچه در سپتامبر ۲۰۱۸ در اهواز اتفاق افتاد، افزایش خواهد یافت.

به گفته فردریخسون، دولت عراق درباره لغو توافق امنیتی با آمریکا صحبت می‌کند و تهدید کرده که همه نیرو‌های نظامی خارجی را از قلمرو خود اخراج کند. این پاسخ عراق به اظهارات ترامپ - مبنی بر اینکه هدف نیرو‌های آمریکایی در عراق رصد کردن ایران است- بوده است. در همین حال، عراق مایل است از موقعیت استراتژیک خود استفاده کند. روسیه و ایران، به اخراج نیرو‌های آمریکایی از عراق علاقمند هستند و هر کدام تلاش‌هایی می‌کنند.

در جلسه اخیر وزرای خارجه عراق و روسیه، سرگئی لاوروف تاکید کرد که مسکو پیش‌بینی می‌کند که آمریکا شدیدا به دستورکار خود در عراق پایبند خواهد بود. آمریکایی‌ها دیدگاه متفاوتی دارند. به عنوان مثال، آمریکایی‌ها قصد دارند دو پایگاه نظامی دیگر در عراق احداث کنند. ترامپ به عراق فشار اعمال خواهد کرد و از نقطه ضعف آن، یعنی اقلیم کردستان، استفاده خواهد کرد.

اخیرا، نیچروان بارزانی نخست‌وزیر منطقه خودمختار کردستان، گفته نیرو‌های آمریکایی باید در قلمرو کردستان عراق باقی بمانند. انگیره‌های او واضح است. در حال حاضر بارزانی با ترامپ یک همکاری دارای منافع مشترک دارد. این همکاری فقط در زمینه اعمال فشار بر بغداد نیست. بلکه رئیس‌جمهور آمریکا می‌خواهد از موقعیت بارزانی نزد حزب «پ.ک.ک» استفاده کند تا روابط میان واشنگتن و آنکارا را بازگرداند.

ترامپ در استراتژی خود برای مقابله با ایران به ترکیه نیاز دارد. بازرانی، با ایفای نقش میانجی، می‌تواند وزن سیاسی طایفه خود را به نحو چشمگیری افزایش دهد. اصلا از روی صدفه و اتفاق نبود که اپوزیسیون سوریه از مسعود بارزانی رئیس سابق کردستان عراق و عموی نیچروان بارزانی، درخواست کردند در حل بحران سوریه کمک کند.

فردریخسون در پایان تصریح کرد ترامپ در آستانه اجرای استراتژی کلان خود است. او آمد، او دید و اکنون او باید فتح کند. البته اقدامات تلافی‌جویانه مسکو، تهران و پکن هم انجام خواهد شد و رئیس‌جمهور آمریکا هم باید واکنش نشان دهد. واکنش می‌تواند متفاوت باشد: به رسمیت شناختن بشار اسد به عنوان پیروز جنگ داخلی یا دست دادن علنی با او و ارائه پیشنهاد همکاری و کمک مالی. اگر روسیه راهی برای بیرون آمدن از این وضعیت پیدا نکند، شاید یک جنگ بزرگ شروع شود. شمارش معکوس آغاز شده است.

منبع: فرارو
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما