المیادین بررسی کرد:
چرا سفر بن سلمان به پاکستان از نگاه ایران اهمیت دارد؟
محمد بن سلمان برای مهار ایران در دو بعد امنیتی و اقتصادی، به سرمایه گذاری در پاکستان روی آورده است
رویداد۲۴ سفرهای اسیایی ولیعهد سعودی بن سلمان، در حالی انجام میشود که پاکستان در شرایطی سخت قرار دارد؛ چرا که از اتمام ذخایر خارجی و ناتوانی روز افزون در برقراری توازن در این کشور رنج میبرد. علاوه بر اینکه در سایه حملات تروریستی که در ایران و هند واقع شد، از سوی این دو کشور تهدید شده است.
سفر بن سلمان به پاکستان در سایه عقب نشینی آمریکا از افغانستان، شاخص مهمی است که نشان دهنده تمایل عربستان برای پر کردن خلأ استراتژیکی است که آمریکاییها در منطقه ایجاد کرده اند و عربستان بخوبی میداند که نظارت قطر بر مذاکره ایالات متحده با طالبان، و وجود فضای طبیعی برای ایران و ترکیه در آسیای میانه، امکان حفظ جایگاهی برای عربستان را در منطقه دشوارتر از قبل میکند؛ از این رو، سعودیها به سرعت به سمت ارتباط اقتصادی با پاکستان رفته اند تا برای عقب نشینی آمریکاییها از منطقه آماده شده و به نوعی جایگاهی را برای خود رزرو کنند.
با وجود برچسب اقتصادی که بر سفر بن سلمان به پاکستان زده شده و نیاز شدید این کشور به کمکهای اقتصادی عربستان، و اعلام، ولی عهد سعودی در مورد امضای قراردادهایی به ارزش ۲۰ میلیارد دلار با پاکستان، باید گفت: اهداف بن سلمان در ضمن چارچوب استراتژیکی بسیار فراتر از سرمایه گذاریهای اقتصادی قرار میگیرد که محوریت آن، نقش عربستان در منطقهای پر از تحولات است که در آن ایران یک بعد حیاتی دارد که نمیتوان از آن غافل شد. ضمن اینکه، ولی عهد سعودی با سفر به هند پس از پاکستان، نشان داد که تنها طرفدار پاکستان نیست و به این شکل، نگاهها را از طرف اصلی درگیری اش یعنی ایران منحرف نکرد.
محمد بن سلمان برای مهار ایران در دو بعد امنیتی و اقتصادی، به سرمایه گذاری در پاکستان روی آورده است؛ از جنبه امنیتی، شاهزاد سعودی پیش از این تهدید کرده بود که جنگ را به داخل ایران میکشاند؛ از این رو به مناطقی نیاز دارد که از استقرار امنیتی زیادی برخوردار نباشد، تا بتواند آن را به محیط مناسبی برای حضور گروههایی تبدیل کند که قصد دارد آنها را به داخل ایران بکشاند و به نظر میرسد مناطق مرزی بین پاکستان و ایران برای این مساله مناسب باشد.
اما از بعد اقتصادی، مشارکت عربستان در ساخت پالایشگاه نفتی در بندر گوادر پاکستان، با هدف قطع راه امکان صادرات نفت ایران به پاکستان، هند و چین صورت گرفته است.
شاید هدف راهبردی مهمتر، ولی عهد عربستان که از عزلت بین المللی پس از ماجرای قتل خاشقچی رنج میبرد، مربوط به این مساله باشد که پاکستان در طول تاریخ به حفظ امنیت مملکت سعودی اهمیت خاصی داده است و نزدیکی به آن میتواند به معنای استفاده از ظرفیتهای پاکستان برای حمایت از عربستان در برابر خطرات احتمالی باشد.
بر این اساس، بن سلمان قصد دارد با کمک اقتصادی به پاکستان، دغدغه امنیتی خود در داخل عربستان را برطرف کند؛ بویژه آنکه، ولی عهد سعودی به دنبال ماجرای قتل خاشقچی در معرض انتقادهای گستردهای از سوی دولتهای غربی قرار گرفت. در شرایطی که احتمال درخواست برکناری، ولی عهد سعودی از سوی برخی افراد این خاندان وجود دارد، در جریان درگیری احتمالی بر سر حکومت، بن سلمان میتواند به حمایت ارتش پاکستان برای تامین امنیت خود، تکیه کند.
در نتیجه، قطعا پاکستان به ثروت عربستان نیاز دارد، اما اینکه اهداف بن سلمان در مورد تبدیل پاکستان به سکویی برای مهار و کنترل ایران و انتقال جنگ به داخل این کشور محقق شود، واقعا دشوار است؛ چرا که این مساله مخالفتهای داخلی با دولت پاکستان را به دنبال دارد و نمیتوان تصور کرد که پاکستان برای راضی کردن هم پیمان سعودی اش، روابط خود با ایران را قطع کند.
سفر بن سلمان به پاکستان در سایه عقب نشینی آمریکا از افغانستان، شاخص مهمی است که نشان دهنده تمایل عربستان برای پر کردن خلأ استراتژیکی است که آمریکاییها در منطقه ایجاد کرده اند و عربستان بخوبی میداند که نظارت قطر بر مذاکره ایالات متحده با طالبان، و وجود فضای طبیعی برای ایران و ترکیه در آسیای میانه، امکان حفظ جایگاهی برای عربستان را در منطقه دشوارتر از قبل میکند؛ از این رو، سعودیها به سرعت به سمت ارتباط اقتصادی با پاکستان رفته اند تا برای عقب نشینی آمریکاییها از منطقه آماده شده و به نوعی جایگاهی را برای خود رزرو کنند.
با وجود برچسب اقتصادی که بر سفر بن سلمان به پاکستان زده شده و نیاز شدید این کشور به کمکهای اقتصادی عربستان، و اعلام، ولی عهد سعودی در مورد امضای قراردادهایی به ارزش ۲۰ میلیارد دلار با پاکستان، باید گفت: اهداف بن سلمان در ضمن چارچوب استراتژیکی بسیار فراتر از سرمایه گذاریهای اقتصادی قرار میگیرد که محوریت آن، نقش عربستان در منطقهای پر از تحولات است که در آن ایران یک بعد حیاتی دارد که نمیتوان از آن غافل شد. ضمن اینکه، ولی عهد سعودی با سفر به هند پس از پاکستان، نشان داد که تنها طرفدار پاکستان نیست و به این شکل، نگاهها را از طرف اصلی درگیری اش یعنی ایران منحرف نکرد.
محمد بن سلمان برای مهار ایران در دو بعد امنیتی و اقتصادی، به سرمایه گذاری در پاکستان روی آورده است؛ از جنبه امنیتی، شاهزاد سعودی پیش از این تهدید کرده بود که جنگ را به داخل ایران میکشاند؛ از این رو به مناطقی نیاز دارد که از استقرار امنیتی زیادی برخوردار نباشد، تا بتواند آن را به محیط مناسبی برای حضور گروههایی تبدیل کند که قصد دارد آنها را به داخل ایران بکشاند و به نظر میرسد مناطق مرزی بین پاکستان و ایران برای این مساله مناسب باشد.
اما از بعد اقتصادی، مشارکت عربستان در ساخت پالایشگاه نفتی در بندر گوادر پاکستان، با هدف قطع راه امکان صادرات نفت ایران به پاکستان، هند و چین صورت گرفته است.
شاید هدف راهبردی مهمتر، ولی عهد عربستان که از عزلت بین المللی پس از ماجرای قتل خاشقچی رنج میبرد، مربوط به این مساله باشد که پاکستان در طول تاریخ به حفظ امنیت مملکت سعودی اهمیت خاصی داده است و نزدیکی به آن میتواند به معنای استفاده از ظرفیتهای پاکستان برای حمایت از عربستان در برابر خطرات احتمالی باشد.
بر این اساس، بن سلمان قصد دارد با کمک اقتصادی به پاکستان، دغدغه امنیتی خود در داخل عربستان را برطرف کند؛ بویژه آنکه، ولی عهد سعودی به دنبال ماجرای قتل خاشقچی در معرض انتقادهای گستردهای از سوی دولتهای غربی قرار گرفت. در شرایطی که احتمال درخواست برکناری، ولی عهد سعودی از سوی برخی افراد این خاندان وجود دارد، در جریان درگیری احتمالی بر سر حکومت، بن سلمان میتواند به حمایت ارتش پاکستان برای تامین امنیت خود، تکیه کند.
در نتیجه، قطعا پاکستان به ثروت عربستان نیاز دارد، اما اینکه اهداف بن سلمان در مورد تبدیل پاکستان به سکویی برای مهار و کنترل ایران و انتقال جنگ به داخل این کشور محقق شود، واقعا دشوار است؛ چرا که این مساله مخالفتهای داخلی با دولت پاکستان را به دنبال دارد و نمیتوان تصور کرد که پاکستان برای راضی کردن هم پیمان سعودی اش، روابط خود با ایران را قطع کند.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط