در سر ترامپ چه می گذرد؟/ چرا ترامپ مسئله حق حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان را مطرح کرد؟
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا پنجشنبه گذشته، باردیگر جهان را غافلگیر کرد؛ با این جمله که 'وقت آن فرا رسیده آمریکا به طور کامل حق حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان را به رسمیت بشناسد'.
رویداد۲۴ او غیر قابل پیش بینی است، درست همانند آدولف هیتلر که با عبور ارتش آلمان از مرزهای لهستان و اشغال این کشور دراول سپتامبر ۱۹۳۹ جهان را شگفت زده کرد؛ درست همانند صدام حسین دیکتاتور بغداد که بامداد دوم اوت ۱۹۹۰ با ورود نظامیانش به خاک کویت، جهان را شوکه کرد.
از روزی که ترامپ در کاخ سفید مستقر شده، جهان با تصمیمات خلق الساعه مانند خروج از معاهدات و پیمانهای بین المللی و مداخلات خطرناک در گوشه و کنار جهان، هر روز با یک جنجال و زلزله سیاسی و امنیتی از خواب بیدار میشود؛ از وحشت یک جنگ جهانی و از خون ریزی بیشتر! و به همین دلیل است که خیلیها به دنبال وجوه شباهتهای او و هیتلر هستند.
ترامپ در تازهترین جنجالش، به کلی قطعنامههای سازمان ملل و شورای امنیت درخصوص بلندیهای جولان را نادیده گرفته است، موضوعی که میتواند منطقه و حتی جهان را در وضعیت دشواری قرار دهد. تا همین جای کار ترکیه، آلمان و اتحادیه اروپا واکنشهای تندی نشان داده اند، اما آیا این آخرین خرابکاری ترامپ خواهد بود؟
کسی نمیداند در سر او چه میگذرد، اما در عین حال، رفتار و گفتار و سیاستها و نیز همفکران و مشاورانش، یادآور تنها یک شخصیت تاریخی است؛ آدولف هیتلر!
ترامپ فقط بر خلاف هیتلر که از فراز بالکن ساختمانهای بلند میادین بزرگ برلین، با طرفدارانش با شور و حرارت، سخن میگفت و دنیا را متلاطم میکرد، هر روز یکی دو بار بربام توئیتر گام میگذارد و سخنان آتشین و هیجانی اش را توئیت میکند.
از همین رو، با وجود نشانههای زیادی از شباهتهای رفتاری و فکری ترامپ و هیتلر نمیتوان به پایان ماجراجوییهای ترامپ خیلی امیدوار بود.
*شباهتهای ترامپ با هیتلر
بطور ناخودآگاه شباهتهای زیادی میان ترامپ با هیتلر میتوان مشاهده کرد که مهمترین آنها برخورد پوپولیستی با مهمترین مسائل جهانی است.
اقبال مردم به ترامپ، همانند هیتلر عمدتا دلایل اقتصادی داشت؛ چنانچه آلمانها بیکاری، تورم و گرانیهای روزافزون را نتیجه شکست خود در جنگ اول میدانستند و هیتلر از سرخوردگیهای اجتماعی آن دوران با شعارهای پوپولیستی بهره گرفت و از شعار نژادپرستانه 'برتری ژرمن ها' سود جست و یهودیان را عامل بدبختی آلمان معرفی کرد و سرانجام بخاطر ضعف احزاب بزرگ آلمان آن دوره، با فاصله اندکی از رقبا انتخابات را برد.
در جریان انتخابات ۲۰۱۶ هم دقیقا چنین وضعیتی در آمریکا وجود داشت و آمریکاییهای سفید افراطی که مهاجران را عامل بیکاری، تورم و گرانی و صدها مشکل دیگر کشور خود یافته بودند، شعار'اول آمریکا'ی ترامپ را شعاری آشنا یافتند، آنجا که ترامپ در شعارهای انتخاباتی اش دیوار مرزی با مکزیک و منع ورود مسلمانان را وعده کرد.
شباهت دیگر ترامپ باهیتلر درخصوص باورهای هر دو به استفاده از زور وقدرت نظامی درتعامل با جهان است و ترامپ هم برای قوانین و اصول حقوق بین الملل اعتباری قائل نیست و برای دستیابی به منابع ثروت در نقاط مختلف جهان از قدرت کشورش سوء استفاده میکند.
یکی دیگر از شباهتهای این دو حضور مشاوران و وزیران جنگ سالار و تندرو در کابینه و اثرگذاری آنان در تصمیم گیری هاست.
در کنار هیتلر شخصیتهایی مانند ویلهلم گورینگ فرمانده نیروی هوایی، جوزف گوبلز وزیر تبلیغات و ریبین تروب وزیر خارجهای تندرو حضور داشتند که بعدها در جریان محاکمات در دادگاه جنایات جنگی مشخص شد، آنها نقش اساسی در اشغال لهستان، اتریش و چکسلواکی و در واقع شروع جنگ دوم جهانی داشته اند.
فعالیتهای ضدیهودی گوبلز موتور خشونت حزب نازی را شتاب داد و علاوه بر آن در مجله هفتگی اش بطور مدام بر شیپور جنگ میدمید و از پیروزی نهایی در جنگ تمام عیار خبر میداد.
اکنون دور و بر ترامپ را نیز افرادی با همان تفکرات گرفته اند؛ مایک پمپئو، جان بولتون و رودی جولیانی، از این دست افراد هستند که بطور دائم زیر گوش ترامپ زمزمه میکنند.
ماجراجویی جدید ترامپ در ارتباط با بلندیهای جولان یک سوال مهم باقی میگذارد؛ آیا حمایتهای بی دریغ ترامپ از اسرائیل، از جمله در بحث جولان، نشانه تعلق خاطر او به جامعه یهودیان است؟ آیا انتقال سفارت آمریکا ازتل اویو به قدس شرقی، حمایت همه جانبه ازنتانیاهو و ... در راستای یهودی نوازی ترامپ است؟
به نظر میرسد اینگونه نیست، او درحالی از صهیونیستها طرفداری میکند که برخی اعتقاد دارند، تمایلات ضد یهودی دارد، بررسیها هم نشان میدهد در حال حاضر رابطه او با یهودیان آمریکا خوب نیست. موسسه گالوپ در نظر سنجی از یهودیان آمریکایی، نتیجه گیری کرده است که فقط ۲۶ درصد آمریکاییها ترامپ را تایید میکنند و در کنگره نیز از میان ۴۰ یهودی حاضر تنها ۲ تن از آنان جمهوری خواه هستند و بقیه در صف دمکراتهایی هستند که با سیاستهای ترامپ مخالف اند.
درمقابل، راستهای افراطی طرفدار او که 'سفید گرایی' و 'حفاظت از آینده بچه سفید پوست ها'، شعار مهم آنان است، به شدت به نازیسم گرایش دارند.
ریچارد اسپنسر ازبنیانگذاران «حقوق جایگزین» (alt-right)، ازجمله ناسیونالیستهای (سفید پوست گرا) در آمریکا که خود را طرفدار پاکسازی قومی مسالمت آمیز معرفی کرده، به محض پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ در کنفرانس انجمن سیاست ملی، سخنان ضد یهود بر زبان راند و از ترامپ جانبداری کرد.
طرفداران ناسیونالیسم افراطی ترامپ در اروپا هم هر روز بیشتر خود را نشان میدهند و در میان نگرانی رهبران قاره سبز در حال نضج گرفتن هستند؛ آنها نمیتوانند بر حمله به قبرستانهای یهودیان در فرانسه چشم ببندند.
اکنون ترامپ سرگرم تخریب همه بنیانهای نظام چندجانبه گرایانه است و در حال دمیدن به کوره هیجانات ناسیونالیسم افراطی درجهان؛ از یک سو همه اعمال رژیم ضد بشری اسرائیل را تایید و حمایت میکند و از طرفی نشانههای عملکرد او در گسترش افراطی گرایی را نمیتوان نادیده گرفت؛ پس حلقه گمشده این معادله کجاست؟ همه این تناقضها در حال رخ دادن است، بدون آنکه مشخص باشد، او چه در سر دارد؟
فعلا آنچه نمود عینی تری دارد اینکه او مانند هیتلر عمل میکند، اما مساله این است که آیا سیستم اداره آمریکا تا کجا به او اجازه تازیدن میدهد و آیا دمکراتها در برابر یک دیکتاتور نو ظهور تسلیم خواهند شد؟
منبع: ایرنا
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط