جنجال تصادف پورشه؛ ریشه "کشتیم که کشتیم ...! " کجاست؟
روزانه دهها نفر در سوانح رانندگی جان خود را از دست میدهند، کمتر اخبارش مورد توجه قرار میگیرد و کمتر کسی حتی ککش میگزد. اما یک تصادف خاص و ویژه کافی است تا جنجالی بزرگ بر پا شود و موجی از اظهار نظر به راه بیافتد. اما چه چیز میتواند یک تصادف را به موضوعی خاص تبدیل کند. فجیع بودن حادثه، میزان تلفات و یا عجیب بودن آن میتواند توجهها را به آن حادثه جلب کند، این بار پای "پول" در میان است.
رویداد۲۴ ماجرا از آنجا آغاز شد که ویدئویی کوتاه در رسانهها منتشر شد که حاوی صحنه تصادف یک خودرو پورشه با یک دستگاه پراید بود. تصادفی که منجر به مرگ راننده خودرو پراید شده است.
در این ویدئو صدای دختری به گوش میرسد که جیغ زنان با ناراحتی از تصادف خودرو پورشه سخن میگوید. دختر جوان جملهای بر زبان میآورد که بازتاب گستردهای داشته است و شاید اساسا این تصادف برای این جمله اینگونه جنجالی شده است. او میگوید: "کشتیم که کشتیم، دیه اش را میدهیم. میدانید قیمت این ماشین چقدر است؟ ماشین را تکان ندهید. "
براساس گزارشها این تصادف "حاصل کورس گذاشتن دو دستگاه خودرو در خیابان کارگر اصفهان بوده که یکی از آنها پورشه بوده است. خودرویی که دلیل سرعت زیاد از کنترل خارج میشود و با چند دستگاه خودرو تصادف میکند. در این حادثه راننده یک پراید بر اثر تصادف جان خود را از دست داد. "
راننده پورشهای که تصاف کرده است پسری جوان است که پس از تصادف از محل متواری میشود و ظاهرا دختری جوانی که در سر صحنه تصادف داد و بیداد میکند همراه او بوده است.
براساس اعلام پلیس دختر جوان خواهر راننده پورشه است. فرمانده پلیس اصفهان اعلام کرده که راننده پورشه گواهینامه نیز نداشته است. بنا به اعلام پلیس راننده در بازداشت به سر میبرد.
تجربه نشان داده است پس از حوادث اینچنینی به سرعت حواشی و شایعات پیرامون آن منتشر میشود. درباره این حادثه نیز شایعات فراوانی منتشر شده از جمله گفته شده بود که راننده خودرو پورشه و دختر جوان از فرزندان مسئولان در اصفهان هستند. گفته شد آنها "آقازاده" و "ژن خوب"اند. حتی گفته شد که پلیس در صحنه تصادف مراعات حال پورشه سواران را کرده است.
روایتهایی که حالا تکذیب شده اند. ابوالقاسم چلماقی رییس پلیس راهور اصفهان میگوید "این خودرو به هیچیک از مسئولان ارتباطی نداشته، راننده "آقازاده" نیز نبوده است. "
حالا گزارش شده است که پدر راننده پورشه نمایشگاه اتومبیل دارد.
قربانی ماجرا کیست؟
فرهاد طاهریان جوان اصفهانی است که در حادثه کورس دو پورشه جان خود را از دست داد، او ۲۱ ساله، دانشجو و ورزشکار بود، اما قربانی هیجان شبانه دو جوان مرفه اصفهانی شده است.
خانه پدری او حالا سیاهپوش و ماتمزده در عزای رفتن ناگهانیاش است. مادر فرهاد در گفتگو با خبرنگاران به چند جمله بسنده میکند: "کشور قانون دارد و حق فرزندم را میگیرم. "
واکنشها به ماجرا؛ حمله به اشرافی گری، نو کیسهگی و قانون!
پس از این حادثه موجی از واکنش در شبکههای اجتماعی به راه افتاد. بیشتر واکنشها با این پیش فرض بود که راننده پورشه "آقازاده" است، در نتیجه لحن بسیاری از کاربران در این باره تند و گزنده بود.
در سوی دیگر ماجرا برخی دیگر از کاربران نیز به فرهنگ اشرافیگری، سرمایه داری و نئولیبرالیسم حمله کردند.
کاربری در این باره نوشته است: "این تبدیل شدن سبک زندگی اسلامی به اشرافی گری است که باعث پدید آمدن حادثه پورشه در اصفهان میشود. در سبک زندگی اشرافی همه چیز کالا، و کالا قابل تبدیل به پول است، حتی جان انسان؟! "
عدهای میگویند با توجه به این این تصادف منجر به مرگ در کورس و دور دور خیابانی رخ داده پس باید مجازاتی فراتر از یک تصادف عادی برای راننده در نظر گرفت.
بسیاری از کاربران از بی تفاوتی "پولدارها" نسبت به قانون، وظایف اجتماعی و حتی مسائل انسانی سخن میگویند.
برخی دیگر دیدگاه متفاوتی دارند و معتقدند راننده پورشه نیز حقوقی دارد و تصادف ممکن است برای همه رخ دهد. کاربری نوشته است: "کاری نکنیم صبوری و گذشت جایش را با انتقام و تلافی عوض کند، بطور قطع رانندگی پر خطر و حرفهایی که از سوی همراهان راننده پورشه بیان شد مردود و زشت و غیر قابل پذیرش است، اما حقوق افراد چه پورشه داشته باشند چه خطاکار باشند باید محترم باشد، تصادف برای همه رخ میدهد «همه» "
حادثه اصفهان در رسانهها واکنشهای فراوانی داشته است. یکی از مهمترین آنها واکنش کیهان است. این روزنامه امروز در گزارش اصلی خود با تیتر "پورشه قاتل سرریز اشرافیت از مدیریت به کف خیابان" به این ماجرا پرداخته است.
جنجال تصادف پورشه؛ ریشه
کیهان با اشاره سخنان دختر جوان در حادثه تصادف نوشته است: "ریشه این بیشرمی کجاست و این فرهنگ منحط از کجا سر ریز میشود؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش کافی است لحظهای در رفتار و عملکرد مدیران دولتی درنگ کنید. کدام مدیر ارشد دولتی از رئیسجمهور گرفته تا وزرا هنگام قصور و تقصیر و آسیب زدن به معیشت مردم، ابراز شرمندگی و عذرخواهی کردهاند؟ "
کیهان در این باره به نمونههایی همچون نحوه برخورد عباس آخوندی وزیر پیشین راه با ماجرای حادثه قطار تبریز، ماجرای "خودت بمال" قاضی زاده هاشمی وزیر پیشین بهداشت و درمان، فساد واردات خودروهای قاچاق و ... اشاره کرده است.
به نوشته این روزنامه "نتیجه طبیعی روحیهاشرافی و زندگیاشرافیت زده مسئولان است که سرریز آن به کف خیابان ریخته و نوکسیههای تازه به دوران رسیده هم به تأسی از مدیراناشرافی نه تنها هیچ ابائی از تعدی به قانون ندارند، بلکه بهنگام آسیب رساندن به جان و مال مردم هم با پررویی پاسخگوی عملکرد خود نیستند. "
امانالله قراییمقدم جامعه شناس نیز از "نوکیسهگی" و "نوکیسهها" میگوید.
به گفته او "نابسامانی اقتصادی کشور و باز بودن راههای دزدی از بیتالمال باعث شده تا کسانی در تهران و شهرستانها یکشبه ره صدساله را پیموده و قدرت وارد کردن ماشینهای چند میلیاردی مانند پورشه و… را پیدا کرده و در خیابانها سوار آن شوند. به احتمال قریب به یقین پدر آن دختر اصفهانی که جان شخص کشته شده در این حادثه را به هیچ میانگارد هم به همین طریق ثروتی به هم زده است. "
قراییمقدم جامعه ایرانی را جامعهای مبتلا به «از خود بیگانگی» معرفی کرد و ادامه داد: "جامعه ایرانی در این دههها دچار سبک زندگی «پتلاچ» شده. پتلاچ مفهومی بود متعلق به جامعه سرخپوستی و بعدها در حوزه جامعه شناسی وارد شد. پتلاچ یعنی اینکه عدهای سعی کنند با اموال و دارایی خودشان دیگران را تحقیر کنند. اموال و دارایی به ابزاری برای نشان دادن برتری میشود. "
با وجود اینکه حمله به اشرافیگیری و سرمایه داری در این ماجرا اوج گرفته است، اما داود سوری استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف در این باره دیدگاه متفاوتی دارد. او معتقد است مشکل از قانون است. او در توئیتی نوشته است: «"کشتیم که کشتیم، دیه اش را میدهیم". غیر اخلاقی است، اما قانون همین را میگوید!، نمونهای است بارز از کژرفتاری Moral hazard در صنعت بیمه، که قانونگذار میبایست برای آن چارهای بیاندیشد. هیچ ربطی هم به سرمایه داری ندارد، روضه نخوانید و داستان نبافید.»
ترجمه این اظهار نظر این است؛ وقتی جریمه تصادف منجر به قتل پرداخت دیه است، طبیعی است که پورشه سواران بی توجه به هیچ چیزی کورس میگذارند و آن دختر در صحنه تصادف اینگونه سخن گوید. قانون بیمه این علامت اشتباه را به مردم میدهد که وقتی که تصادف کردند با پرداخت دیه مشکل حل میشود. براساس این اعتقاد قانون بیمه موجب کاهش احساس مسئولیت اجتماعی افراد شده است.
پلیس و دستگاه قضایی: با قاطعیت برخورد میکنیم
حالا چند روز پس از حادثه و فرمانده انتظامی شهرستان اصفهان میگوید: «پلیس اجازه نمیدهد عدهای با دور دور کردن و کورس گذاشتن خودروهای خود در خیابانها نظم و امنیت جامعه را برهم بزنند.»
سرهنگ خدادوست تصریح کرد: «مأموران پلیس در اجرای قانون تفاوتی بین افراد قائل نیستند و با هر کسی در هر جایگاه و مقامی باشد در صورتی که قانون و حقوق شهروندی را زیر پا بگذارد، قاطعانه برخورد میکنند.»
علی اصفهانی دادستان اصفهان نیز در توضیح پیگیری قضایی پرونده تاکید کرد که پرونده مراحل تحقیقات را طی کرده و با قاطعیت با آن برخورد میشود.
در این ویدئو صدای دختری به گوش میرسد که جیغ زنان با ناراحتی از تصادف خودرو پورشه سخن میگوید. دختر جوان جملهای بر زبان میآورد که بازتاب گستردهای داشته است و شاید اساسا این تصادف برای این جمله اینگونه جنجالی شده است. او میگوید: "کشتیم که کشتیم، دیه اش را میدهیم. میدانید قیمت این ماشین چقدر است؟ ماشین را تکان ندهید. "
براساس گزارشها این تصادف "حاصل کورس گذاشتن دو دستگاه خودرو در خیابان کارگر اصفهان بوده که یکی از آنها پورشه بوده است. خودرویی که دلیل سرعت زیاد از کنترل خارج میشود و با چند دستگاه خودرو تصادف میکند. در این حادثه راننده یک پراید بر اثر تصادف جان خود را از دست داد. "
راننده پورشهای که تصاف کرده است پسری جوان است که پس از تصادف از محل متواری میشود و ظاهرا دختری جوانی که در سر صحنه تصادف داد و بیداد میکند همراه او بوده است.
براساس اعلام پلیس دختر جوان خواهر راننده پورشه است. فرمانده پلیس اصفهان اعلام کرده که راننده پورشه گواهینامه نیز نداشته است. بنا به اعلام پلیس راننده در بازداشت به سر میبرد.
تجربه نشان داده است پس از حوادث اینچنینی به سرعت حواشی و شایعات پیرامون آن منتشر میشود. درباره این حادثه نیز شایعات فراوانی منتشر شده از جمله گفته شده بود که راننده خودرو پورشه و دختر جوان از فرزندان مسئولان در اصفهان هستند. گفته شد آنها "آقازاده" و "ژن خوب"اند. حتی گفته شد که پلیس در صحنه تصادف مراعات حال پورشه سواران را کرده است.
روایتهایی که حالا تکذیب شده اند. ابوالقاسم چلماقی رییس پلیس راهور اصفهان میگوید "این خودرو به هیچیک از مسئولان ارتباطی نداشته، راننده "آقازاده" نیز نبوده است. "
حالا گزارش شده است که پدر راننده پورشه نمایشگاه اتومبیل دارد.
قربانی ماجرا کیست؟
فرهاد طاهریان جوان اصفهانی است که در حادثه کورس دو پورشه جان خود را از دست داد، او ۲۱ ساله، دانشجو و ورزشکار بود، اما قربانی هیجان شبانه دو جوان مرفه اصفهانی شده است.
خانه پدری او حالا سیاهپوش و ماتمزده در عزای رفتن ناگهانیاش است. مادر فرهاد در گفتگو با خبرنگاران به چند جمله بسنده میکند: "کشور قانون دارد و حق فرزندم را میگیرم. "
واکنشها به ماجرا؛ حمله به اشرافی گری، نو کیسهگی و قانون!
پس از این حادثه موجی از واکنش در شبکههای اجتماعی به راه افتاد. بیشتر واکنشها با این پیش فرض بود که راننده پورشه "آقازاده" است، در نتیجه لحن بسیاری از کاربران در این باره تند و گزنده بود.
در سوی دیگر ماجرا برخی دیگر از کاربران نیز به فرهنگ اشرافیگری، سرمایه داری و نئولیبرالیسم حمله کردند.
کاربری در این باره نوشته است: "این تبدیل شدن سبک زندگی اسلامی به اشرافی گری است که باعث پدید آمدن حادثه پورشه در اصفهان میشود. در سبک زندگی اشرافی همه چیز کالا، و کالا قابل تبدیل به پول است، حتی جان انسان؟! "
عدهای میگویند با توجه به این این تصادف منجر به مرگ در کورس و دور دور خیابانی رخ داده پس باید مجازاتی فراتر از یک تصادف عادی برای راننده در نظر گرفت.
بسیاری از کاربران از بی تفاوتی "پولدارها" نسبت به قانون، وظایف اجتماعی و حتی مسائل انسانی سخن میگویند.
برخی دیگر دیدگاه متفاوتی دارند و معتقدند راننده پورشه نیز حقوقی دارد و تصادف ممکن است برای همه رخ دهد. کاربری نوشته است: "کاری نکنیم صبوری و گذشت جایش را با انتقام و تلافی عوض کند، بطور قطع رانندگی پر خطر و حرفهایی که از سوی همراهان راننده پورشه بیان شد مردود و زشت و غیر قابل پذیرش است، اما حقوق افراد چه پورشه داشته باشند چه خطاکار باشند باید محترم باشد، تصادف برای همه رخ میدهد «همه» "
حادثه اصفهان در رسانهها واکنشهای فراوانی داشته است. یکی از مهمترین آنها واکنش کیهان است. این روزنامه امروز در گزارش اصلی خود با تیتر "پورشه قاتل سرریز اشرافیت از مدیریت به کف خیابان" به این ماجرا پرداخته است.
جنجال تصادف پورشه؛ ریشه
کیهان با اشاره سخنان دختر جوان در حادثه تصادف نوشته است: "ریشه این بیشرمی کجاست و این فرهنگ منحط از کجا سر ریز میشود؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش کافی است لحظهای در رفتار و عملکرد مدیران دولتی درنگ کنید. کدام مدیر ارشد دولتی از رئیسجمهور گرفته تا وزرا هنگام قصور و تقصیر و آسیب زدن به معیشت مردم، ابراز شرمندگی و عذرخواهی کردهاند؟ "
کیهان در این باره به نمونههایی همچون نحوه برخورد عباس آخوندی وزیر پیشین راه با ماجرای حادثه قطار تبریز، ماجرای "خودت بمال" قاضی زاده هاشمی وزیر پیشین بهداشت و درمان، فساد واردات خودروهای قاچاق و ... اشاره کرده است.
به نوشته این روزنامه "نتیجه طبیعی روحیهاشرافی و زندگیاشرافیت زده مسئولان است که سرریز آن به کف خیابان ریخته و نوکسیههای تازه به دوران رسیده هم به تأسی از مدیراناشرافی نه تنها هیچ ابائی از تعدی به قانون ندارند، بلکه بهنگام آسیب رساندن به جان و مال مردم هم با پررویی پاسخگوی عملکرد خود نیستند. "
امانالله قراییمقدم جامعه شناس نیز از "نوکیسهگی" و "نوکیسهها" میگوید.
به گفته او "نابسامانی اقتصادی کشور و باز بودن راههای دزدی از بیتالمال باعث شده تا کسانی در تهران و شهرستانها یکشبه ره صدساله را پیموده و قدرت وارد کردن ماشینهای چند میلیاردی مانند پورشه و… را پیدا کرده و در خیابانها سوار آن شوند. به احتمال قریب به یقین پدر آن دختر اصفهانی که جان شخص کشته شده در این حادثه را به هیچ میانگارد هم به همین طریق ثروتی به هم زده است. "
قراییمقدم جامعه ایرانی را جامعهای مبتلا به «از خود بیگانگی» معرفی کرد و ادامه داد: "جامعه ایرانی در این دههها دچار سبک زندگی «پتلاچ» شده. پتلاچ مفهومی بود متعلق به جامعه سرخپوستی و بعدها در حوزه جامعه شناسی وارد شد. پتلاچ یعنی اینکه عدهای سعی کنند با اموال و دارایی خودشان دیگران را تحقیر کنند. اموال و دارایی به ابزاری برای نشان دادن برتری میشود. "
با وجود اینکه حمله به اشرافیگیری و سرمایه داری در این ماجرا اوج گرفته است، اما داود سوری استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف در این باره دیدگاه متفاوتی دارد. او معتقد است مشکل از قانون است. او در توئیتی نوشته است: «"کشتیم که کشتیم، دیه اش را میدهیم". غیر اخلاقی است، اما قانون همین را میگوید!، نمونهای است بارز از کژرفتاری Moral hazard در صنعت بیمه، که قانونگذار میبایست برای آن چارهای بیاندیشد. هیچ ربطی هم به سرمایه داری ندارد، روضه نخوانید و داستان نبافید.»
ترجمه این اظهار نظر این است؛ وقتی جریمه تصادف منجر به قتل پرداخت دیه است، طبیعی است که پورشه سواران بی توجه به هیچ چیزی کورس میگذارند و آن دختر در صحنه تصادف اینگونه سخن گوید. قانون بیمه این علامت اشتباه را به مردم میدهد که وقتی که تصادف کردند با پرداخت دیه مشکل حل میشود. براساس این اعتقاد قانون بیمه موجب کاهش احساس مسئولیت اجتماعی افراد شده است.
پلیس و دستگاه قضایی: با قاطعیت برخورد میکنیم
حالا چند روز پس از حادثه و فرمانده انتظامی شهرستان اصفهان میگوید: «پلیس اجازه نمیدهد عدهای با دور دور کردن و کورس گذاشتن خودروهای خود در خیابانها نظم و امنیت جامعه را برهم بزنند.»
سرهنگ خدادوست تصریح کرد: «مأموران پلیس در اجرای قانون تفاوتی بین افراد قائل نیستند و با هر کسی در هر جایگاه و مقامی باشد در صورتی که قانون و حقوق شهروندی را زیر پا بگذارد، قاطعانه برخورد میکنند.»
علی اصفهانی دادستان اصفهان نیز در توضیح پیگیری قضایی پرونده تاکید کرد که پرونده مراحل تحقیقات را طی کرده و با قاطعیت با آن برخورد میشود.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط