۵ فیلم دیدنی برای طرفداران سبک کلاسیک و رازآلود
دیوید فینچر یکی از بااستعدادترین و خلاقترین فیلم سازان سینمای مدرن است. او کارگردانی است که ژانر نئو-نوآر را در زمینه محتوا بازتعریف کرده و با سبک فیلم برداری منحصربرد و چالش برانگیز خود فضاهایی بی نقص در فیلم هایش ساخته است.
رویداد۲۴ دیوید فینچر تاریکی دلخواه خودش را به شخصیت هایش میدهد که مخاطب را میآزارد. همچنین در فیلمهای فینچر اغلب شخصیتهایی را میبینیم که به شکلی وسواس گونه به حل رازها و معماها مشغولند.
او سبک کارگردانی دقیق و پرجزییات خود برای هر سکانس را دارد. از این رو این سبک کارگردانی دقیق با شخصیتهای وسواسی و متفکرش متناسب است. در فیلم «زودیاک» (Zodiac) او ساختار فیلمهای ژانر کارآگاهی را به هم میریزد که آشوبی در اعتماد دولت و نیروهای امنیتی و پلیسی ایجاد میکند.
در فیلم «دختر گمشده» (Gone Girl)، فینچر مفهوم خانواده را به چالش میکشد و با صحنههای بسیار شوکه کننده خود مخاطبان را به فکر فرو میبرد؛ و در نهایت در قالب داستان پیچیده «باشگاه مبارزه» (Fight Club) فینچر فرهنگ مصرف گرایی را به چالش میکشد. در واقع تعیین جایگاه فینچر در سینمای مدرن کاری دشوار است. وقتی که به این نکته توجه میکنیم که کارگردانان محبوب او به گفته خودش استیون اسپیلبرگ و استنلی کوبریک هستند، سینمای دو بعدی و در کمال ناباوری منحصربفرد او به یک سینمای بسیار ویژه و خاص تبدیل میشود. او یکی از معدود کارگردانانی است که میتواند هویت و زبان سینمایی خاص خودش را در دنیای رسانههای هنری خلق کند. در ادامه این مطلب قصد داریم به بهترین فیلمهایی اشاره کنیم که اگر چه توسط دیوید فینچر کارگردانی نشده اند، اما دارای مولفههایی هستند که ما را به یاد آثار شاخص این نابغه فیلم سازی میاندازند.
۵- تاریخچه خشونت (۲۰۰۵)
دیوید کراننبرگ با فیلمهای «ویدئودرام» (Videodrome)، «قولهای شرقی» (Eastern Promises) و «ناهار عریان» (Naked Lunch) یک کارنامه فیلمسازی بسیار قابل توجه دارد. جدای از تریلرهای خارق العاده اش، فیلم «تاریخچه خشونت» (A History of Violence) دیوید کراننبرگ سبک روایی فانتزی این کارگردان را با یک سبک واقع گرایانه و خشن جایگزین میکند. این فیلم بازیگران خارق العادهای نیز دارد که از آن میان میتوان به ویگو مورتنسن، ماریو بلو، اد هریس و ویلیام هرت اشاره کرد. زندگی تام استال، که صاحب یک رستوران بسیار ساده و آرام در شهری به همان آرامی است، بعد از کشتن سارقان مسلحی که قصد سرقت از رستوران او را دارند به سرعت به مردی متفاوت تبدیل میشود.
تام که از او با عنوان یک قهرمان مشهور یاد کرده و در کانون توجه رسانهها قرار میگیرد، رفته رفته هویت واقعی خود را کشف میکند. این فرآیند همچنین او را قادر میسازد که هویت خانواده اش را نیز شناسایی نماید. این داستان تاریک شباهت زیادی به فضای تنگ و تاریک فیلمهای دیوید فینچر دارد. با سکانسهای درگیری تند و خشن، تعلیق مداوم در لایههای عمیق داستان و پایان خارق العاده اش، «تاریخچه خشونت» میتواند یک گزینه عالی برای طرفداران سبک فیلمسازی دیوید فینچر باشد.
۴- خون ساده (۱۹۸۴)
باز هم یکی از فیلمهای برادران کوئن که البته اولین فیلم آنها نیز بود. فیلم «خون ساده» (Blood Simple) که با نامهای «تقاص» و «دهشت زده» نیز شناخته میشود یک تریلر مسحور کننده، مبهم و آرام است که به خوبی با عنوان این مطلب متناسب است. شخصیتهای پرجزییات، دقیق و واقع گرایانه برادران کوئن، لحظات خشن و سکانسهای عصبی کننده تعقیب و گریز ما را به یاد «هفت» و «زودیاک» دیوید فینچر میاندازند. «خون ساده» بدون شک یکی از بهترین فیلمهای مستقل تاریخ سینمای ایالات متحده است. مارتی که صاحب یک کافه در شهر تگزاس است به همسرش، اَبی (فرانسس مک دورمند)، شک داشته و فکر میکند به او خیانت میکند.
او یک کارآگاه خصوصی را برای تحت نظر داشتن همسرش استخدام میکند و وقتی که مشخص میشود همسرش واقعاً با یکی از کارکنان کافه به نام ری به او خیانت کرده، مارتی به این کارآگاه خصوصی پول میدهد تا هر دوی آنها را به قتل برساند. اما در دنیای برادران کوئن همه چیز به این سادگی نیست. فیلم حاوی یک زیبای افسونگر، اما خطرناک و سردرگم، خونریزی فراوان و شوخیهای نیشدار بسیاری است. فرانسس مک دورمند در بهترین شرایط ممکن خود قرار دارد. «خون ساده» غافلگیریهای بسیار و فیلمنامهای هوشمندانه داشته و بدون شک شباهت زیادی نیز به فیلمهای دیوید فینچر دارد.
۳- راز چشمهای آنها (۲۰۰۹)
«راز چشمهای آن ها» (The Secret in Their Eyes) یک فیلم درام آرژانتینی بی نقص از خوان خوزه کامپانلا است که بر اساس رمانی با عنوان «سوال چشمان آن ها» نوشته ادواردو ساچری ساخته شد، نویسندهای که در نوشتن سناریو کامپانلا نیز مشارکت داشت. بنجامین اسپوزیتو (ریکاردو دارین)، یک کارآگاه و بازجوی باتجربه است که سالها در دادگاههای مهم کشور خدمت کرده و اکنون قصد دارد شغلش را رها کند. در این فرآیند او قصد دارد رمانی بر اساس اتفاقی که در طی دوران خدمتش بیش از همه او را تحت تاثیر قرار داده بنویسد. او رفته رفته جزییات یک پرونده تجاوز خشونت آمیز و قتل را که حدود ۳۰ سال پیش رخ داده به یاد میآورد و تصمیم میگیرد که از نو به این پرونده لاینحل پرداخته و راز آن را کشف نماید.
اولین گام برای بررسی مدارک و یافتهها این است که به محل کارش بازگردد. برای اسپوزیتو، این فرآیند به یک سفر ماجراجویانه تبدیل میشود که در مسیر آن با واقعیاتی تلخ در مورد مفهوم عدالت و وجدان روبرو میشود. اگر چه شباهتی بین این فیلم و «مورد عجیب بنجامین باتن» (The Curious Case of Benjamin Button) ساخته دیوید فینچر از لحاظ محتوا وجود ندارد، اما درام حیرت انگیز فیلم و ساختار دراماتیک قدرتمند و البته پایان بسیار تاثیرگذار فیلم فینچر نقش مهمی در ساخت فیلم «راز چشمهای آن ها» داشت.
۲- محله چینیها (۱۹۷۴)
دیوید فینچر یکی از طرفداران بزرگ این فیلم است به نحوی که در نسخه بلوری فیلم در سال ۲۰۱۲، فینچر با نویسنده سناریو این فیلم، رابرت تاون، صحبت کرده و آنگاه است که متوجه میشویم فینچر تک تک بخشها و جزییات فیلم «محله چینی ها» (Chinatown) را میشناسد. به عنوان یک داستان چند لایه و بسیار قوی از رومن پولانسکی، «محله چینی ها» یک دنیای تاریک را با ابهامی آزاردهنده و عجیب و البته فضایی آرام، اما به سبک فینچر پرتنش به تصویر میکشد. جیک گیتس، افسر سابق پلیس، اکنون به عنوان کارآگاه خصوصی کار میکند.
او توسط زنی به نام اِوِلین استخدام میشود تا مالوری، مهندس ارشد بخش آب و قدرت لس آنجلس، را تعقیب کند، زیرا بر این باور است که همسرش با زن دیگری ارتباط دارد. جیک شروع به تعقیب مالوری میکند، اما اتفاقات آنطور که او فکر میکند پیش نمیروند و او خود را در میانه یک راز تاریک و ترسناک میبیند.
پولانسکی در این فیلم یک زن زیبا و افسونگر میسازد که برندگی و خطرناکی کلیشهای چنین شخصیتهای موسوم به «femme fatale» را ندارد و به لطف سبک کارگردانی او، «محله چینی ها» به یک فیلم بسیار پیچیده و خاص تبدیل میشود. این فیلم، پویایی و عمق را به ژانر خود میآورد درست همان کاری که دیوید فینچر با فیلمهای خود کرد. فیلم بی نقص «محله چینی ها» بی شک یکی از بهترین فیلمهای نوآر تاریخ سینماست که در آن جک نیکلسون نقش شخصیتی فراموش نشدنی در تاریخ سینما را بازی کرده و در آن میدرخشد. «محله چینی ها» یک سناریو بسیار هوشمندانه دارد که در آن توطئههای پولانسکی بیش از پیش آشکار میشوند. این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم نامه اورجینال نیز شد و حضور خود پولانسکی در یک نقش کوچک نیز یکی دیگر از جزییات «محله چینی ها» ست که میتواند شما را با تماشای آن ترغیب نماید.
۱- بی خوابی (۲۰۰۲)
کریستوفر نولان یکی از تحسین شدهترین کارگردانان معاصر سینماست. فیلم «بی خوابی» (Insomnia) ساخته او اگر چه مانند دیگر فیلمهای او شناخته شده نبوده و مورد توجه قرار نگرفت، اما شایستگی قرار گرفتن در این فهرست را دارد. این تریلر روانشناسانه قوی با بازی آل پاچینو، رابین ویلیامز و هیلاری سوانک، بازسازی یک فیلم نروژی به همین نام است که در سال ۱۹۹۷ ساخته شده بود. با سکانسهای به خوبی تدوین شده تعقیب و گریز، شخصیتهای بدون تعادل، راآلودگی داستانی و درگیریها و تنشها در آرامش، این فیلم ادای احترامی مشخص به فیلمهای «هفت» و «باشگاه مشت زنی» دیوید فینچر است. کارآگاه دورمر (آل پاچینو) و کارآگاه اکهارت (مارتین داناوان) به شهری در آلاسکا فرستاده میشوند تا به پرونده قتل یک دختر نوجوان رسیدگی کنند.
دورمر که خود را در متن چندین بدشانسی و اتفاق بد میبیند، سعی میکند با کمک پلیس شهر پرونده قتل را رمزگشایی نماید. چه به دلیل ویرانی روانی و چه تاثیر آفتابی که طلوع نمیکند، کارآگاه دورمر در طول رسیدگی به پرونده از بی خوابی آزار دهندهای رنج میبرد. با رازی که انتظار برملا شدن را میکشد و ورود شخصیت والتر فینچ (رابین ویلیامز) به ماجرا، ماجرایهای فیلم و دنیای داستان تاریک و تاریکتر میشود. «بی خوابی» در سکانسهای مشترک پاچینو و ویلیامز، بسیار قدرتمند و تاثیرگذار ظاهر میشود اگر چه نمیتوان آن را یکی از بهترین فیلمهای نولان دانست.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط