رویداد۲۴ گزارش میدهد؛
روزگار شادیهای فراموش شده!/ آیا زیست شبانه بر شادی مردم تاثیر میگذارد؟
احیای زیست شبانه در تهران از سال گذشته توسط شورای شهر پایتخت مطرح شد و البته اظهار نظر مخالفان و موافقان را برانگیخت و موضوع از یک امر اجتماعی تبدیل به موضوعی عقیدتی شد.
رویداد۲۴ شادی مکی: زیست شبانه به موضوع مناقشه دو جناح تبدیل شده است؛ یک جریان زندگی در شب را مخالف سبک زندگی اسلامی میدانند و افرادی دیگر آن را اتفاقی طبیعی قلمداد میکنند که جزو حقوق طبیعی هر شهروندی است.
پژمانفر نماینده مجلس و عضو جبهه پایداری این طرح را بستری برای ارتباطات غیراخلاقی توصیف کرده و پلیس پایتخت نیز اعلام کرده نمیتواند امنیت زیست شبانه را تامین کند.
با تمام مخالفتهای موجود، چند روز پیش زهرا نژاد بهرام عضو شورای شهر تهران از موافقت پلیس با اجرای زیست شبانه صحبت کرده و گفته قرار است طرح تنها در برخی محورهای تجاری از جمله میدان «ولیعصرـ فاطمی»، «میدان قدس ـ تجریش»، «صادقیه»، «نازیآباد» و «تهرانپارس» به صورت آزمایشی اجرا شده و سردار رحیمی نیز سه پیوست انتظامی، ترافیکی و امنیتی پیشنهاد داده است.
وی همچنین عنوان کرد که این طرح از ساعت ۲۳ تا ۳ بامداد اجرا شده و برای رفع نیاز مردم است و هیچگونه مغایرتی با سبک زندگی اسلامی ندارد. کوروش محمدی رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران مزایا و معایب زیست شبانه را بررسی کرده و به رویداد۲۴ گفته اگر در جامعهای میزان افسردگی، دوندگیهای روزمره و فشارهای معیشتی بر خانوادهها بالا باشد، میزان ارتباط بین اعضای خانواده کاهش مییابد. در چنین شرایطی باید شرایطی ایجاد کرد به ارتباط میان اعضای خانواده بیانجامد. البته هیچ تضمینی وجود ندارد که زیست شبانه عامل ایجاد ارتباط باشد زیرا خانوادههای ما مهارت کافی برای ارتباط موثر با یکدیگر و با دیگران را ندارند طبیعتا با افزایش ساعتهای ارتباطی اتفاق بهتری نخواهد افتاد.
به گفته رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی، شورای شهر باید بر افزایش طول شب برای خانوادهها و نه زیست شبانه تمرکز داشته باشد که در این راستا ضروری است زیرساختهای لازم فراهم شود تا اعضای خانوادهای که قرار است ساعاتی از شب را کنار یکدیگر باشند از مهارتهای لازم برای مدیریت ارتباط با اعضای خانواده و دیگران برخوردار باشند، تنها در این صورت است که مزایایی برای خانواده حاصل میشود و گرنه صرف افزایش طول حیات شبانه نمیتواند تاثیر چندانی بر ارتباطات اجتماعی داشته باشد.
محمدی با بیان اینکه نشاط اجتماعی مهارت است و با جشن، کنسرت، پیادهروی و گشت و گذار به دست نمیآید، تصریح میکند: نشاط اجتماعی به معنای توانایی درک نشاط از سوی افراد است و اگر نتوانیم لحظات شاد را در خود نهادینه کنیم چگونه میتوانیم با زیست شبانه بانشاط شویم. کنسرت و برنامههای شاد تولید نشاط اجتماعی نمیکنند و تنها در لحظه میتوانند شادی ایجاد کنند.
این جامعه شناس میگوید: اگر زیست شبانه را با کنسرت و جشن و موسیقی و فروشگاههای شبانه روزی تعریف کنیم طبیعتا مورد استقبال قرار میگیرد اما اینکه فکر کنیم دلیل چنین استقبالی آن است که مردم در حال شاد شدن هستند، اشتباه است، امروز مردم تشنه شادی هستند و میخواهند لحظاتی از فضاهایی که با آن درگیر هستند فاصله بگیرند، اما الزاما این منجر به تولید نشاط نمیشود.
به گزارش رویداد۲۴ سوال این است که چگونه افراد معنای نشاط اجتماعی را درک کنند وقتی نشاط را در لحظات خود کمتر تجربه میکنند، افرادی که غرق در مشکلات روزمره بوده و در دورهمیهای خود تنها از چگونگی تامین اجاره خانه و هزینههای روزانه و خورد و خوراک میگویند، دعواهای خانوادگیشان بر سر همین بود و نبودهای مالی است، ازفرط تنگناهای معیشتی بیمار و بی خواب میشوند، چگونه میتوانند شاد باشند و از امکانات حداقلی که در بسیاری مواقع تامین آن هم سخت است لذت ببرند. در چنین جامعه پردردی چگونه بدون برنامههای شاد میتوان شادی را نهادینه کرد، شاید زیست شبانه هم پاسخی باشد به این نیاز که مردم دمی بیشتر در خیابانهای شهر کنار هم باشند و از نیروی خوب در کنار هم بودن استفاده کنند. شاید که از این رهگذر کم کم عادت غمگین بودن را که به دنبال سالهای مشقت و تنگنا به آن خو کردهاند از یاد ببرند.
رئیس انجمن آُسیبهای اجتماعی، اما اصلاح آموزش و پرورش و خانوادههایی که فرزندان افسرده تربیت میکنند را از جمله زیرساختهای تولید نشاط در جامعه برشمرده و اضافه میکند: اگر قرار است برای تعطیلات و زمانهایی که با تعطیلات برخورد میکند فضایی را برای استفاده خانوادهها تعریف شود، قاعدتا باید مکانیزمی همراه با تعیین زیرساختها و همراه با آموزشهای اجتماعی به خانوادهها ازقبل تعریف شود تا ما بتوانیم خانوادهها را طی فرایندی به نام زیست شبانه نگه داریم.
این استاد دانشگاه با طرح این سوال که مگر چند درصد از خانوادهها توانایی استفاده از زیست شبانه را دارند، اظهار میکند: در شرایط کنونی نباید بخش کوچکی از جامعه را به کل آن تعمیم دهیم، زیرا بیشتدر افراد شب را طبق روال معمول خود خوابیده و صبح هم سر کار خود میروند.
محمدی با بیان اینکه آیا افزایش بیکاری در جامعه باعث شده که بخواهیم ساعات زیست شبانه را افزایش دهیم، ادامه میدهد: آیا معتقدیم که بخشی از جامعه با بیکاری شدیدی مواجه است و هیچ کاری ندارد جز آنکه شبها بگردد و سرگرم شود؟ اگر منظور این است که فاجعه بوده و باید درمان شود.
وی با اشاره به اینکه افرادی هم که تا پاسی از شب بیدارند معمولا فضای مجازی را باخود حمل میکنند و نمیتوانند از این طرح استفاده بهینهای کنند، میگوید: بعید میدانم زیست شبانه بتواند برای کسی که درکی از نشاط اجتماعی ندارد ایجاد نشاط کند بلکه تنها لحظات سرگرمکننده ایجاد میکند.
این جامعهشناس با تاکید براینکه با برنامههای زیست شبانه مخالفتی نداشته و تنها با تزریق و القای برنامهای که زیرساخت ندارد مخالف است، میافزاید: زیست شبانه بر هیچ پایه و اساسی سوار نمیشود و هیچ زیرساختی ندارد، زیرا ما مهارت کسب، بسط، درک و نهادینه کردن نشاط اجتماعی را نداشته و مهارت اینکه در لحظه برای همه لحظات تولید نشاط کنیم را نداریم.
وی تاکید میکند: شورای شهر باید برای اصلاح سبک زندگی شهروندان برنامهریزی کرده و با آموزش و پرورش شهر در این زمینه هماهنگ شود و مهارتهای اجتماعی، مقابله با چالشها و مهارت حل مساله را را به خانوادهها آموزش دهد، اگرچه شورای شهر در این زمینه وظیفه مستقیمی ندارد، اما میتواند تسهیلگر بوده و تسهیلات لازم را برای آموزشهای اجتماعی شروع کند.
عضو شورای شهر اصفهانی با اشاره به اینکه در حال حاضر چنین برنامهای را در ۵ منطقه شهر اصفهان برای اصلاح سبک زندگی شروع کردهایم، میگوید: تغییراتی که در سبک زندگی ما ایرانیان ایجاد شده موضوع همزیستی مسالمتآمیز و با نشاط در کنار اعضای خانواده را کاهش داده و ما به دنبالش ایجاد این مهارتها در جامعه هستیم.
به گزارش رویداد ۲۴ اگرچه اصلاح سبک زندگی و آموزش مهارتهای اجتماعی به خانوادهها امری مهم و اقدامی مطلوب است و هیچکس اهمیت این موضوع را انکار نمیکند، اما قطعا نمیتوان به بهانه نبود مهارتهای اجتماعی و به امید آموزش این مهارت به شهروندان، آنان را از حق بر شاد بودن ولو همان شاد بودن لحظهای محروم کرد، نمیتوان گفت بسترهای ایجاد لحظات شاد را برای شهروندان فراهم نکنیم، تا سالها بگذرد و آموزشها که قطعا همه شهروندان هم تحت تاثیر آن نیستند، ثمر دهد و بعد برای مردم برنامههای شاد تعریف کنیم.
از سوی دیگر موضوعی عجیبی که در تمامی ابعاد فرهنگی و اجتماعی و میان تصمیمسازان فرهنگی و اجتماعی کشور وجود دارد وجود رویکرد «خودمحورانگار» در میان مسئولان کشور است، رویکردی که براساس آن خواست و انتخاب شهروندان مهم نیست و تنها امر دارای اهمیت نگاه، اعتقادات و تمایلات مسئولان و تصمیمگیران نسبت به یک موضوع است نگاهی که براساس آن آرای جریان و رویکرد فکری موافق مسئولان به همه شهروندان تعمیم داده شده و نگاه مخالفان و حتی در مواقعی عموم مردم نادیده انگاشته میَشود، وجود این نگاه من همه چیز را میدانم و هر چه من میاندیشم مصلحت و صواب است باعث شده که کمتر به انتخاب و خواست جامعه احترام بگذاریم، موضوعی که به نظر میرسد در موضوع حیات شبانه نیز رخ نمود و امیدواریم اجرا و ادامه اجرای آن با معضلاتی از همین دست مواجه نشود، از یاد نبریم که نادیده گرفتن خواست مردم ولو بخشی از مردم به نفع رویکردهای شخصی خودمان همان استبداد رایی است که قرنها دامنگیر کشورمان بوده است.
به گزارش رویداد۲۴ سوال این است که چگونه افراد معنای نشاط اجتماعی را درک کنند وقتی نشاط را در لحظات خود کمتر تجربه میکنند، افرادی که غرق در مشکلات روزمره بوده و در دورهمیهای خود تنها از چگونگی تامین اجاره خانه و هزینههای روزانه و خورد و خوراک میگویند، دعواهای خانوادگیشان بر سر همین بود و نبودهای مالی است، ازفرط تنگناهای معیشتی بیمار و بی خواب میشوند، چگونه میتوانند شاد باشند و از امکانات حداقلی که در بسیاری مواقع تامین آن هم سخت است لذت ببرند. در چنین جامعه پردردی چگونه بدون برنامههای شاد میتوان شادی را نهادینه کرد، شاید زیست شبانه هم پاسخی باشد به این نیاز که مردم دمی بیشتر در خیابانهای شهر کنار هم باشند و از نیروی خوب در کنار هم بودن استفاده کنند. شاید که از این رهگذر کم کم عادت غمگین بودن را که به دنبال سالهای مشقت و تنگنا به آن خو کردهاند از یاد ببرند.
رئیس انجمن آُسیبهای اجتماعی، اما اصلاح آموزش و پرورش و خانوادههایی که فرزندان افسرده تربیت میکنند را از جمله زیرساختهای تولید نشاط در جامعه برشمرده و اضافه میکند: اگر قرار است برای تعطیلات و زمانهایی که با تعطیلات برخورد میکند فضایی را برای استفاده خانوادهها تعریف شود، قاعدتا باید مکانیزمی همراه با تعیین زیرساختها و همراه با آموزشهای اجتماعی به خانوادهها ازقبل تعریف شود تا ما بتوانیم خانوادهها را طی فرایندی به نام زیست شبانه نگه داریم.
این استاد دانشگاه با طرح این سوال که مگر چند درصد از خانوادهها توانایی استفاده از زیست شبانه را دارند، اظهار میکند: در شرایط کنونی نباید بخش کوچکی از جامعه را به کل آن تعمیم دهیم، زیرا بیشتدر افراد شب را طبق روال معمول خود خوابیده و صبح هم سر کار خود میروند.
محمدی با بیان اینکه آیا افزایش بیکاری در جامعه باعث شده که بخواهیم ساعات زیست شبانه را افزایش دهیم، ادامه میدهد: آیا معتقدیم که بخشی از جامعه با بیکاری شدیدی مواجه است و هیچ کاری ندارد جز آنکه شبها بگردد و سرگرم شود؟ اگر منظور این است که فاجعه بوده و باید درمان شود.
وی با اشاره به اینکه افرادی هم که تا پاسی از شب بیدارند معمولا فضای مجازی را باخود حمل میکنند و نمیتوانند از این طرح استفاده بهینهای کنند، میگوید: بعید میدانم زیست شبانه بتواند برای کسی که درکی از نشاط اجتماعی ندارد ایجاد نشاط کند بلکه تنها لحظات سرگرمکننده ایجاد میکند.
این جامعهشناس با تاکید براینکه با برنامههای زیست شبانه مخالفتی نداشته و تنها با تزریق و القای برنامهای که زیرساخت ندارد مخالف است، میافزاید: زیست شبانه بر هیچ پایه و اساسی سوار نمیشود و هیچ زیرساختی ندارد، زیرا ما مهارت کسب، بسط، درک و نهادینه کردن نشاط اجتماعی را نداشته و مهارت اینکه در لحظه برای همه لحظات تولید نشاط کنیم را نداریم.
وی تاکید میکند: شورای شهر باید برای اصلاح سبک زندگی شهروندان برنامهریزی کرده و با آموزش و پرورش شهر در این زمینه هماهنگ شود و مهارتهای اجتماعی، مقابله با چالشها و مهارت حل مساله را را به خانوادهها آموزش دهد، اگرچه شورای شهر در این زمینه وظیفه مستقیمی ندارد، اما میتواند تسهیلگر بوده و تسهیلات لازم را برای آموزشهای اجتماعی شروع کند.
عضو شورای شهر اصفهانی با اشاره به اینکه در حال حاضر چنین برنامهای را در ۵ منطقه شهر اصفهان برای اصلاح سبک زندگی شروع کردهایم، میگوید: تغییراتی که در سبک زندگی ما ایرانیان ایجاد شده موضوع همزیستی مسالمتآمیز و با نشاط در کنار اعضای خانواده را کاهش داده و ما به دنبالش ایجاد این مهارتها در جامعه هستیم.
به گزارش رویداد ۲۴ اگرچه اصلاح سبک زندگی و آموزش مهارتهای اجتماعی به خانوادهها امری مهم و اقدامی مطلوب است و هیچکس اهمیت این موضوع را انکار نمیکند، اما قطعا نمیتوان به بهانه نبود مهارتهای اجتماعی و به امید آموزش این مهارت به شهروندان، آنان را از حق بر شاد بودن ولو همان شاد بودن لحظهای محروم کرد، نمیتوان گفت بسترهای ایجاد لحظات شاد را برای شهروندان فراهم نکنیم، تا سالها بگذرد و آموزشها که قطعا همه شهروندان هم تحت تاثیر آن نیستند، ثمر دهد و بعد برای مردم برنامههای شاد تعریف کنیم.
از سوی دیگر موضوعی عجیبی که در تمامی ابعاد فرهنگی و اجتماعی و میان تصمیمسازان فرهنگی و اجتماعی کشور وجود دارد وجود رویکرد «خودمحورانگار» در میان مسئولان کشور است، رویکردی که براساس آن خواست و انتخاب شهروندان مهم نیست و تنها امر دارای اهمیت نگاه، اعتقادات و تمایلات مسئولان و تصمیمگیران نسبت به یک موضوع است نگاهی که براساس آن آرای جریان و رویکرد فکری موافق مسئولان به همه شهروندان تعمیم داده شده و نگاه مخالفان و حتی در مواقعی عموم مردم نادیده انگاشته میَشود، وجود این نگاه من همه چیز را میدانم و هر چه من میاندیشم مصلحت و صواب است باعث شده که کمتر به انتخاب و خواست جامعه احترام بگذاریم، موضوعی که به نظر میرسد در موضوع حیات شبانه نیز رخ نمود و امیدواریم اجرا و ادامه اجرای آن با معضلاتی از همین دست مواجه نشود، از یاد نبریم که نادیده گرفتن خواست مردم ولو بخشی از مردم به نفع رویکردهای شخصی خودمان همان استبداد رایی است که قرنها دامنگیر کشورمان بوده است.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط