ورود به قرن پانزدهم در بستر اختلاف/ منشاء درگیری لاریجانی و پژمانفر کجاست؟
رویداد۲۴ اگر طرح شفافیت آرا در مجلس تصویب شده بود، خیلی راحت میشد از پژمانفر پرسید تو که ۴ سال برای ریاست مجلس به علی لاریجانی رای دادی، چه شد که امروز چنین پنجه به صورت او کشیدی؟ البته پژمانفر هرگز به این سوال پاسخ نخواهد داد، اما میانهروهای مجلس در همه این سالها پیش بینی کرده بودند اگر عارف از در رقابت با لاریجانی وارد نمیشد، لاریجانی و جبهه پایداری خیلی زودتر دست به یقه میشدند.
ماجرا از اختلافی ساده بر سر تفکیک یک وزارتخانه آغاز شد. وقتی بعد از رای مجلس به طرح تشکیل وزارت بازرگانی پژمانفر و موسوی لارگانی به جایگاه هیات رئیسه رفتند تا به علی لاریجانی اعتراض کنند و او را دیکتاتور خطاب کردند. لاریجانی نيز در واکنش با لحنی تند پاسخ داد که شما عادت کردهاید هر جا اعتراضی دارید با فریاد اعتراضتان را پیش ببرید. شما واژهای به نام دیکتاتوری یاد گرفتهاید در حالی که شماها دیکتاتوری در کشور هستید.
پژمانفر خطاب به علی لاریجانی گفت: آقای لاریجانی! شما تریبون یکطرفه راه انداختهاید و لاریجانی در این مجادله در پاسخ به پژمانفر گفت: تریبون یکطرفه شما هستید که هر چه خواستهاید گفتهاید. در حالی که همه تریبونها دست شماست. مملکت اینجوری شده که هر چه دلتان خواست به همه میگویید و کسی هم چیزی به شما نمیگوید. عادت کردید با فریاد کار خودتان را پیش ببرید. دیکتاتور شمایید که هر کاری و هر حرفی دلتان میخواهد در کشور میزنید و کسی هم چیزی به شما نمیگوید و کاری هم با شما ندارند.
فیلم درگیری پژمانفر و لاریجانی
به گزارش رویداد۲۴ پژمانفر در درگیری خود با رییس مجلس به ریاست صادق لاریجانی هم اشاره کرد تا اشارهای به گسست بین مدیران احمدي نژاد و یاران صادق لاریجانی کند، اما این اختلاف نشان از آن داشت که هرگز نمیتوان یاران لاریجانی و احمدی نژاد را در یک جعبه قرار داد، این مسئله در ۹۸ و ۱۴۰۰ صادق است، یعنی در انتخابات مجلس یازدهم، دولت یازدهم و خبرگان ششم تا به این ترتیب قرن پانزدهم (آغاز ۱۴۰۰) برای جمهوری اسلامی، بر بستر این اختلاف آغاز شود. سوال اینجاست، آیا همچنانکه یاران احمدی نژاد پیش بینی میکنند اصلاح طلبان بار دیگر با لاریجانی ائتلاف خواهند کرد؟
از سال ۸۳ لاریجانی نامزد اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری شد و وقتی نتوانست به پاستور برسد، از قم به مجلس رفت و از سال ۸۶ تا کنون دوازده سال هم صدرنشین مجلس شد و نشان داد که ارتباط خوبی با الیگارشی حاکم به جناح اصولگرای جمهوری اسلامی دارد، اما از همان زمان که احمدی نژاد نامزد تندروهای جوان شد تا ۹۰ که حداد عادل برای ریاست جلوی لاریجانی ایستاد و سال ۹۱ در حرم حضرت معصومه که با مهر به او حمله کردند و ۹۴ که در لیست اصلی اصولگرایان قم قرار نگرفت، نشان داده راه ارتباط با کف جامعه اصولگرایی را بلد نیست.
لاریجانی البته همیشه تلاش خودش را برای حفظ حمایت تیم مصباح یزدی به کار برد، خصوصا زمانی در صداو سیما برایشان چراغ و هویت میساخت و زمانی در مجلس طوری مدیریت میکرد که نجفی و دانش آشتیانی به خواست تندروها از قطار دولت پیاده شوند.
لاریجانی حتی رابطه خوبی با احمدی نژاد داشت و او بود که در شورای عالی امنیت ملی، منویات او را اجرا میکرد و حتی در صدر مجلس نیز، ذیل گفتمان محمود بود، اما زمانی که احمدی نژاد به ساحت خانواده او ورود کرد، راه لاریجانی از او جدا شد، اگر احمدی نژاد به جبهه پایداری و جریان بهار دل خوش است، لاریجانی به جز موتلفه، چند برادر دارد که به تنهایی وزنی بیشتر از ۹۰ درصد احزاب ایران دارند.
پایان حکمرانی صادق لاریجانی در قوه قضاییه و فرا رسیدن موسم انتخابات، نقد جبهه پایداری را به لاریجانی افزایش داده و لایحه سادهای مثل تفکیک وزارت، بهانه برای حمله میشود. دعواها، عقدههای قدیمی را آشکار میکند. یک طرف معتقد است تریبونها در اختیار دیگری بوده و هر دو طرف یکدیگر را دیکتاتور میخوانند تا به این ترتیب نوعی از اختلاف در کشور علنی شود که تا کنون سابقه نداشته است و تنها از زبان اپوزیسیونهای نظام علیه جمهوری اسلامی ایران شنیده میشد. این همان اختلافی است که این روزها در خانواده جلیلی و صفار هرندی نیز دیده میشود و البته ماجرای این اختلاف هنوز به انتها نرسیده است.