اخبار حوادث/ مرد شیشهای همسر ۲۵ سالهاش را سر بُرید!
کوچه محل وقوع جنایت، از جمعیت موج میزد و عبور از میان آنها به سختی امکان پذیر بود. با حضور «قاضی کاظم میرزایی» تحقیقات درباره این جنایت وحشتناک آغاز شد. جسد مربوط به زن ۲۵ سالهای به نام نازنین بود که با گلوی شکافته کف پذیرایی قرار داشت.
رویداد۲۴ شب یک شنبه هیاهوی عجیبی در خیابان حر ۸۲ مشهد بر پا بود. خبر قتل فجیع زن جوان دهان به دهان میپیچید. اهالی محل، مرد کریستالی را که سر و وضعی خون آلود داشت به داخل حیاط منزل ویلایی هدایت کردند او چند دقیقه قبل و بعد از مصرف مواد افیونی، گلوی همسرش را به طرز فجیعی بریده بود!
تماس اهالی با سامانه ۱۱۰، خش خش بی سیمهای پلیس را به راه انداخت. لحظاتی بعد خودروهای گشت کلانتری شهید باهنر عازم پلاک ۴۸ شدند جایی که وقوع جنایتی هولناک، اهالی محل و رهگذران را به سوی منزل ویلایی میکشاند.
نیروهای کلانتری بلافاصله قاتل خون آلود را درون یکی از اتاقها زندانی کردند و با قاضی ویژه قتل عمد تماس گرفتند. عقربههای ساعت به کندی در حال عبور از ۲۲ بودند که خودروی حامل مقام قضایی و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به محل رسید.
کوچه محل وقوع جنایت، از جمعیت موج میزد و عبور از میان آنها به سختی امکان پذیر بود. با حضور «قاضی کاظم میرزایی» تحقیقات درباره این جنایت وحشتناک آغاز شد. جسد مربوط به زن ۲۵ سالهای به نام نازنین بود که با گلوی شکافته کف پذیرایی قرار داشت.
خون زیادی گلهای قهوهای و سفید قالی را قرمز رنگ کرده بود. با دستور قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ابتدا نیروهای انتظامی سه کودک ۱۱، ۹ و هفت ساله مقتول را از منزل بیرون بردند تا شاهد صحنه دلخراش مرگ مادرشان نباشند، سپس مرد کریستالی در حالی از اتاق منزل بیرون آورده شد که گویا هنوز خمار بود؟! چشمان نیمه بازش را به زحمت به قاضی دوخت و گفت: پرونده اش را بستم! او آبروی مرا برده بود!
مرد کریستالی که حدود ۳۰ سال دارد در ادامه اظهاراتش ادعا کرد: زنم به من بها نمیداد، در خانه ام دوربین کار گذاشته بودند و از من فیلم میگرفتند! من هم در خواب طوری با گلویش را بریدم که تیغه چاقو شکست و ...
این مرد کریستالی که گویی توهم ناشی از مواد مخدر سراسر وجودش را تسخیر کرده بود، ادامه داد: مردم در کوچه و خیابان مرا «هو» میکردند! به طوری که رفتار و حرکاتم را نیز زیرنظر داشتند!
هنوز بررسیهای میدانی مقام قضایی در محل وقوع جنایت ادامه داشت که ناگهان فریادهای هولناکی از داخل کوچه، همه چیز را به هم ریخت. فریادهای «می کشمت!» نیروهای انتظامی را به تکاپو واداشت.
با اشاره قاضی میرزایی، چند نفر از ماموران به بیرون از حیاط رفتند و بررسیهای غیرمحسوس نشان داد که عدهای با آلات قتاله پنهانی در صدد ورود به منزل مسکونی هستند تا عامل جنایت را به قتل برسانند؟!
صدای فریادهای جیغ گونه هر لحظه بیشتر میشد و دیگر در کوچه مذکور جای سوزن انداختن نبود!
هر آن امکان داشت فاجعهای رخ دهد که ناگهان چند نفر تلاش کردند از در و دیوار منزل ویلایی به درون حیاط بپرند در این هنگام بود که قاضی با تجربه ویژه قتل عمد به درگاه منزل آمد و از فراد مسلح به سلاح سرد و احتمالا سلاح گرم را روی دیوار میخکوب کرد و گفت: بهتر است خونسردی خود را حفظ کنید تا حادثه تلخ دیگری رقم نخورد! چند فرد مذکور با دیدن این وضعیت به داخل کوچه رفتند و منتظر ماندند!
از سوی دیگر با دستور سرهنگ صارمی ساداتی (رئیس پلیس مشهد) عوامل انتظامی چند کلانتری دیگر و گروه ویژهای از یگان امداد نیز عازم محل وقوع جنایت شدند، اما هر لحظه احتمال یک درگیری مرگبار ذهن مقام قضایی و نیروهای انتظامی را به خود مشغول کرده بود. در همین حال گروهی از نیروهای پلیس برای شناسایی موقعیت جغرافیایی انتقال قاتل به مقر انتظامی وارد کوچه شدند، اما بررسیها نشان میداد که هیچ راهی برای عبور دادن قاتل از میان جمعیت و اطرافیان خشمگین مقتول وجود ندارد!
ناگهان ذهن قاضی به یک ترفند خاص معطوف شد تا راه هدایت قاتل باز شود! چند لحظه بعد با اشاره مقام قضایی، آمبولانسی که دو تابوت در آن قرار داشت طوری به در حیاط منزل ویلایی چسبید که همه فضای مذکور را اشغال کرد و کسی درون حیاط را نمیدید.
چند دقیقه از این ماجرا نگذشته بود که ماموران تابوتها را به درون خودروی نعش کش انتقال دادند و این خودرو در میان اسکورت نیروهای یگان امداد به حرکت درآمد و بدین ترتیب تحقیقات قضایی در حالی ادامه یافت که عقربههای ساعت یک بامداد روز گذشته را پشت سر گذاشته بودند.
قاضی میرزایی بعد از اتمام بررسیهای صحنه جرم به میان اهالی و اطرافیان مقتول آمد و ضمن دعوت آنها به رعایت قانون و جلوگیری از خشم و خشونت، گفت: یقین بدانید ماجرای این قتل همانند پروندههای جنایی دیگر به طور کامل و دقیق مورد رسیدگی قرار میگیرد.
با وجود این زمانی اطرافیان مقتول به سوی کلانتری محل حرکت کردند که با دستور قاضی ویژه قتل عمد، قاتل نیز درون یکی از تابوتها خوابیده و روی او را با پتویی مندرس پوشانده بودند تا از چشمهای خشمگین دور بماند! در واقع قاتل درون یکی از تابوتها خوابید و مقتول هم درون تابوتی دیگر قرار گرفت تا از بروز هر حادثه احتمالی جلوگیری شود و بدین ترتیب قاضی قاتل را از صحنه جرم فراری داد.
بررسیهای بیشتر درباره این جنایت وحشتناک درحالی با دستور سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی) ادامه دارد که قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد از همراهی و اقدامات سریع و عملیاتی فرماندهان انتظامی به ویژه سرهنگ عبداللهی (سرکلانتر) و فرماندهان کلانتریهای شهید باهنر، شهید رجایی و همچنین نیروهای یگان امداد و کارآگاهان زبده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در ماجرای این قتل هولناک، قدردانی کرد.
تماس اهالی با سامانه ۱۱۰، خش خش بی سیمهای پلیس را به راه انداخت. لحظاتی بعد خودروهای گشت کلانتری شهید باهنر عازم پلاک ۴۸ شدند جایی که وقوع جنایتی هولناک، اهالی محل و رهگذران را به سوی منزل ویلایی میکشاند.
نیروهای کلانتری بلافاصله قاتل خون آلود را درون یکی از اتاقها زندانی کردند و با قاضی ویژه قتل عمد تماس گرفتند. عقربههای ساعت به کندی در حال عبور از ۲۲ بودند که خودروی حامل مقام قضایی و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به محل رسید.
کوچه محل وقوع جنایت، از جمعیت موج میزد و عبور از میان آنها به سختی امکان پذیر بود. با حضور «قاضی کاظم میرزایی» تحقیقات درباره این جنایت وحشتناک آغاز شد. جسد مربوط به زن ۲۵ سالهای به نام نازنین بود که با گلوی شکافته کف پذیرایی قرار داشت.
خون زیادی گلهای قهوهای و سفید قالی را قرمز رنگ کرده بود. با دستور قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ابتدا نیروهای انتظامی سه کودک ۱۱، ۹ و هفت ساله مقتول را از منزل بیرون بردند تا شاهد صحنه دلخراش مرگ مادرشان نباشند، سپس مرد کریستالی در حالی از اتاق منزل بیرون آورده شد که گویا هنوز خمار بود؟! چشمان نیمه بازش را به زحمت به قاضی دوخت و گفت: پرونده اش را بستم! او آبروی مرا برده بود!
مرد کریستالی که حدود ۳۰ سال دارد در ادامه اظهاراتش ادعا کرد: زنم به من بها نمیداد، در خانه ام دوربین کار گذاشته بودند و از من فیلم میگرفتند! من هم در خواب طوری با گلویش را بریدم که تیغه چاقو شکست و ...
این مرد کریستالی که گویی توهم ناشی از مواد مخدر سراسر وجودش را تسخیر کرده بود، ادامه داد: مردم در کوچه و خیابان مرا «هو» میکردند! به طوری که رفتار و حرکاتم را نیز زیرنظر داشتند!
هنوز بررسیهای میدانی مقام قضایی در محل وقوع جنایت ادامه داشت که ناگهان فریادهای هولناکی از داخل کوچه، همه چیز را به هم ریخت. فریادهای «می کشمت!» نیروهای انتظامی را به تکاپو واداشت.
با اشاره قاضی میرزایی، چند نفر از ماموران به بیرون از حیاط رفتند و بررسیهای غیرمحسوس نشان داد که عدهای با آلات قتاله پنهانی در صدد ورود به منزل مسکونی هستند تا عامل جنایت را به قتل برسانند؟!
صدای فریادهای جیغ گونه هر لحظه بیشتر میشد و دیگر در کوچه مذکور جای سوزن انداختن نبود!
هر آن امکان داشت فاجعهای رخ دهد که ناگهان چند نفر تلاش کردند از در و دیوار منزل ویلایی به درون حیاط بپرند در این هنگام بود که قاضی با تجربه ویژه قتل عمد به درگاه منزل آمد و از فراد مسلح به سلاح سرد و احتمالا سلاح گرم را روی دیوار میخکوب کرد و گفت: بهتر است خونسردی خود را حفظ کنید تا حادثه تلخ دیگری رقم نخورد! چند فرد مذکور با دیدن این وضعیت به داخل کوچه رفتند و منتظر ماندند!
از سوی دیگر با دستور سرهنگ صارمی ساداتی (رئیس پلیس مشهد) عوامل انتظامی چند کلانتری دیگر و گروه ویژهای از یگان امداد نیز عازم محل وقوع جنایت شدند، اما هر لحظه احتمال یک درگیری مرگبار ذهن مقام قضایی و نیروهای انتظامی را به خود مشغول کرده بود. در همین حال گروهی از نیروهای پلیس برای شناسایی موقعیت جغرافیایی انتقال قاتل به مقر انتظامی وارد کوچه شدند، اما بررسیها نشان میداد که هیچ راهی برای عبور دادن قاتل از میان جمعیت و اطرافیان خشمگین مقتول وجود ندارد!
ناگهان ذهن قاضی به یک ترفند خاص معطوف شد تا راه هدایت قاتل باز شود! چند لحظه بعد با اشاره مقام قضایی، آمبولانسی که دو تابوت در آن قرار داشت طوری به در حیاط منزل ویلایی چسبید که همه فضای مذکور را اشغال کرد و کسی درون حیاط را نمیدید.
چند دقیقه از این ماجرا نگذشته بود که ماموران تابوتها را به درون خودروی نعش کش انتقال دادند و این خودرو در میان اسکورت نیروهای یگان امداد به حرکت درآمد و بدین ترتیب تحقیقات قضایی در حالی ادامه یافت که عقربههای ساعت یک بامداد روز گذشته را پشت سر گذاشته بودند.
قاضی میرزایی بعد از اتمام بررسیهای صحنه جرم به میان اهالی و اطرافیان مقتول آمد و ضمن دعوت آنها به رعایت قانون و جلوگیری از خشم و خشونت، گفت: یقین بدانید ماجرای این قتل همانند پروندههای جنایی دیگر به طور کامل و دقیق مورد رسیدگی قرار میگیرد.
با وجود این زمانی اطرافیان مقتول به سوی کلانتری محل حرکت کردند که با دستور قاضی ویژه قتل عمد، قاتل نیز درون یکی از تابوتها خوابیده و روی او را با پتویی مندرس پوشانده بودند تا از چشمهای خشمگین دور بماند! در واقع قاتل درون یکی از تابوتها خوابید و مقتول هم درون تابوتی دیگر قرار گرفت تا از بروز هر حادثه احتمالی جلوگیری شود و بدین ترتیب قاضی قاتل را از صحنه جرم فراری داد.
بررسیهای بیشتر درباره این جنایت وحشتناک درحالی با دستور سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی) ادامه دارد که قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد از همراهی و اقدامات سریع و عملیاتی فرماندهان انتظامی به ویژه سرهنگ عبداللهی (سرکلانتر) و فرماندهان کلانتریهای شهید باهنر، شهید رجایی و همچنین نیروهای یگان امداد و کارآگاهان زبده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در ماجرای این قتل هولناک، قدردانی کرد.
منبع: روزنامه خراسان
خبر های مرتبط