در آستانه «آزادی»؛ چرا حواس هیچکس به عکاسان زن نیست؟
فردا زنان تماشاگر و خبرنگار در حالی وارد ورزشگاه آزادی میشوند که هیچکس حواسش به عکاسان زن نیست.
رویداد۲۴ استادیوم آزادی تنها پنج سال داشت وقتی ورود زنان را به آن ممنوع کردند. سازهای که ۴۵ سال پیش ساخته شد، فردا بعد از چهار دهه میزبان زنان ایرانی میشود. گرچه این میان رفتوآمدهایی صورت میگرفت؛ از روسریسفیدهایی که آنقدر ایستادند تا ظهر یکی از روزهای سال ۲۰۰۶- همان روزی که سید محمد خاتمی هم روی آن سکوها بود- به ورزشگاه راه پیدا کردند، تا زنانی که همین آبانماه سال گذشته به عشق تماشای تیم قرمز پایتخت در فینال مسابقات قهرمانی آسیا راهشان را به استادیوم باز کردند. اما هیچکدام از آنها آنی نبود که باید.
اولی به ضرب و زور بود و آخری هم با انگ گزینشی بودن. فردا، اما همه چیز فرق دارد. زنهای ایرانی، برای نخستینبار در ۴۰ سال اخیر برای تماشای بازی تیم ملی فوتبال ایران و کامبوج در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۰ قطر، وارد سایت خرید بلیت یک مسابقه فوتبال شدند، جنسیتشان را انتخاب کردند، بلیت خریدند و حالا برخی از آنها دنبال بوق و پرچم و کلاهاند و عدهای دیگر در حال شعار ساختن. هرچند این شادی هم سفت و محکم و همگانی نیست؛ بلیتها محدودیت داشت و فقط آنهایی که زودتر سایت را باز کرده بودند، موفق شدند خرید کنند. موضوعی که اعتراضهای زیادی را هم در پی داشت، چون تعداد بلیتهای به فروش رفته در حال حاضر، حدود هزار تا کمتر از وعدهای است که پیشتر داده بودند و از سوی دیگر، فیفا شرط گذاشته بود که فدراسیون فوتبال باید بلیتها را به اندازه مطالبه و تقاضای زنان بفروشد. با وجود این پنجشنبه، اگر همین روال حفظ شود، حدود ۳۵۵۶ زن روی آن سکوها مینشینند. اما هنوز یک جای کار، عجیب، میلنگد.
آیدی کارت زنان خبرنگار پس از پیگیریهای مداوم امروز صادر میشود، اما هیچکس حواسش به عکاسان زن نیست؛ گویی جزو اهالی رسانه به حساب نمیآیند. تعدادی از این زنان عکاس که در هفته گذشته مدام بین وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال در حال رفتوآمد بودند میگویند علت مخالفت با حضور آنها، صداوسیمایی است که گویا نمیخواهد تصویر زنان را در پخش زنده تلویزیونی نشان دهد.
اما در صورت قطعیت چنین اظهارنظری از سوی مدیران رسانه ملی سه پرسش جدی مطرح میشود. نخست اینکه وقتی نهادهای بالادستی مثل شورای تامین و نیروی انتظامی این حضور را جدی گرفته و وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و ورزشگاه آزادی و مسئولان حراستش اقدامات لازم را انجام دادهاند، آیا اساساً صداوسیما در این بین نقش تعیینکنندهای دارد که بخواهد مقابل حضور بخشی از اهالی رسانه بایستد؟
از سوی دیگر، همین زنان در بازی روز ۱۹ آبان سال ۹۷ در فینال لیگ قهرمانان آسیا بین تیمهای پرسپولیس ایران و کاشیما آنتلرز، وارد ورزشگاه شدند، عکاسی کردند و تصاویرشان هم در رسانه ملی پخش شد. چطور امکان دارد که یک بار حضور این زنان بلامانع باشد و روز دیگر مخالفت شود؟ مگر قانون و سیاستها یک چیز ثابت نیست؟ چطور میتوان هر بار نظری جدید داد؟
از همه مهمتر اینکه این زنان دارای هویتی حقیقی و حقوقی هستند. همچون همکاران مردشان بخشی از اطلاعرسانی در حوزه خبری را با تصاویرشان بر عهده دارند. پوشش آنها بر اساس قوانین همین کشور است و شغلشان هم مجاز. مثل همان زنانی هستند که روز و شب چهرههایشان به عنوان بازیگر و مجری و کارشناس در تلویزیون ملی نشان داده میشود. دقیقاً کدام قانون، شرع یا عرف با حضور این زنان در محل کارشان و برای انجام وظیفه شغلی آنها منافات دارد؟
ساعت ۱۷ روز پنجشنبه، ۱۸ مهر ۹۸، قرار است برای همیشه در تاریخ بماند. دقیقاً به خاطر زنانی که پس از ۴۰ سال قفل آن درها را باز کردند. چطور میشود در چنین روزی در را به روی ثبتکنندگان این تاریخ، که از قضا زن هم هستند و همچون تماشاگران روی آن سکوها هر بار برای رفتن به آن ورزشگاهها جان کندهاند، بست؟
اولی به ضرب و زور بود و آخری هم با انگ گزینشی بودن. فردا، اما همه چیز فرق دارد. زنهای ایرانی، برای نخستینبار در ۴۰ سال اخیر برای تماشای بازی تیم ملی فوتبال ایران و کامبوج در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۰ قطر، وارد سایت خرید بلیت یک مسابقه فوتبال شدند، جنسیتشان را انتخاب کردند، بلیت خریدند و حالا برخی از آنها دنبال بوق و پرچم و کلاهاند و عدهای دیگر در حال شعار ساختن. هرچند این شادی هم سفت و محکم و همگانی نیست؛ بلیتها محدودیت داشت و فقط آنهایی که زودتر سایت را باز کرده بودند، موفق شدند خرید کنند. موضوعی که اعتراضهای زیادی را هم در پی داشت، چون تعداد بلیتهای به فروش رفته در حال حاضر، حدود هزار تا کمتر از وعدهای است که پیشتر داده بودند و از سوی دیگر، فیفا شرط گذاشته بود که فدراسیون فوتبال باید بلیتها را به اندازه مطالبه و تقاضای زنان بفروشد. با وجود این پنجشنبه، اگر همین روال حفظ شود، حدود ۳۵۵۶ زن روی آن سکوها مینشینند. اما هنوز یک جای کار، عجیب، میلنگد.
آیدی کارت زنان خبرنگار پس از پیگیریهای مداوم امروز صادر میشود، اما هیچکس حواسش به عکاسان زن نیست؛ گویی جزو اهالی رسانه به حساب نمیآیند. تعدادی از این زنان عکاس که در هفته گذشته مدام بین وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال در حال رفتوآمد بودند میگویند علت مخالفت با حضور آنها، صداوسیمایی است که گویا نمیخواهد تصویر زنان را در پخش زنده تلویزیونی نشان دهد.
اما در صورت قطعیت چنین اظهارنظری از سوی مدیران رسانه ملی سه پرسش جدی مطرح میشود. نخست اینکه وقتی نهادهای بالادستی مثل شورای تامین و نیروی انتظامی این حضور را جدی گرفته و وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و ورزشگاه آزادی و مسئولان حراستش اقدامات لازم را انجام دادهاند، آیا اساساً صداوسیما در این بین نقش تعیینکنندهای دارد که بخواهد مقابل حضور بخشی از اهالی رسانه بایستد؟
از سوی دیگر، همین زنان در بازی روز ۱۹ آبان سال ۹۷ در فینال لیگ قهرمانان آسیا بین تیمهای پرسپولیس ایران و کاشیما آنتلرز، وارد ورزشگاه شدند، عکاسی کردند و تصاویرشان هم در رسانه ملی پخش شد. چطور امکان دارد که یک بار حضور این زنان بلامانع باشد و روز دیگر مخالفت شود؟ مگر قانون و سیاستها یک چیز ثابت نیست؟ چطور میتوان هر بار نظری جدید داد؟
از همه مهمتر اینکه این زنان دارای هویتی حقیقی و حقوقی هستند. همچون همکاران مردشان بخشی از اطلاعرسانی در حوزه خبری را با تصاویرشان بر عهده دارند. پوشش آنها بر اساس قوانین همین کشور است و شغلشان هم مجاز. مثل همان زنانی هستند که روز و شب چهرههایشان به عنوان بازیگر و مجری و کارشناس در تلویزیون ملی نشان داده میشود. دقیقاً کدام قانون، شرع یا عرف با حضور این زنان در محل کارشان و برای انجام وظیفه شغلی آنها منافات دارد؟
ساعت ۱۷ روز پنجشنبه، ۱۸ مهر ۹۸، قرار است برای همیشه در تاریخ بماند. دقیقاً به خاطر زنانی که پس از ۴۰ سال قفل آن درها را باز کردند. چطور میشود در چنین روزی در را به روی ثبتکنندگان این تاریخ، که از قضا زن هم هستند و همچون تماشاگران روی آن سکوها هر بار برای رفتن به آن ورزشگاهها جان کندهاند، بست؟
منبع: اعتماد آنلاین
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط