رویداد۲۴ گزارش میدهد؛
تاسیس نهاد جدید برای نظارت بر پوشش جدید! / ۸ نکته درباره تهیه آیین نامه پوشش بازیگران
نحوه پوشش بازیگران زن فیلم مسخره باز و مخصوصا متین ستوده باعث شد او به دادسرای ارشاد احضار شود و پس از آن بحث تهیه آیین نامه پوشش بازیگران داغ شود. سوال مهم این است که آیا برای مقابله با آنچه که توسط مسئولان بدحجابی خوانده میشود، نیاز به تاسیس نهاد جدید و آیین نامه جدید است؟
رویداد۲۴ پوشش بازیگران زن حاضر در اکران خصوصی «فیلم مسخره باز» جنجالی شد و این بار پای برخی از نمایندگان مجلس هم را به میدان کشید تا آنها با سوال از وزیر ارشاد مراتب اعتراض خود را نسبت به نوع پوشش بازیگران زن ابراز کنند.
ماجرا البته به احضار یکی از بازیگران حاضر در این مراسم هم کشیده شد و متین ستوده به دادسرا احضار شد تا درباره مدل پوشش خود توضیح دهد.
متین ستوده با انتشار عکسی در صفحه شخصی خود از تمام کسانی که بابت پوشش او مکدر شده بودند عذرخواهی کرد. عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در توضیح نوع پوشش این بازیگران عنوان کرد: «این افراد از کسانی هستند که در برنامههای تلویزیونی نیز حضور دارند. همچنین فضای آنجا فضای رسمی نبوده که این بازیگران بخواهند از وزارت ارشاد برای حضور اجازه بگیرند.»
برخی کاربران هم به نوع پوشش این بازیگر در فضای مجازی واکنش نشان دادند. خروجی این جنجال تازه این بود که مقامات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم گرفتند آئیننامهای درباره پوشش بازیگران تدوین کنند تا از این به بعد بازیگران براساس و معیار این آئیننامه لباس بپوشند!
بیشتر بخوانید: متین ستوده: کجای لباس من نامتعارف بود؟ +فیلم و تصاویر
به گزارش رویداد۲۴ تصمیم جدید برای تدوین آیین نامه پوشش بازیگران چند جهت قابل نقد و بررسی است:
۱) بازیگران تافته جدا بافتهای از جامعه نیستند. پوشش آنها تابعی از پوشش سایر اقشار جامعه است و وزارت ارشاد نمیتواند برای همه زنان دستورالعمل صادر کند که چه پوششی را اختیار کنند. از این جهت نوشتن یک قانون برای بررسی پوشش یک قشر از جامعه از عجایب جدید در جمهوری اسلامی خواهد بود که قرار است اجرایی شود.
۲) وزارت ارشاد امروز برای زنان بازیگر دستورالعمل پوشش صادر میکند و فردا ممکن است با گسترش این آئیننامه آن را به خبرنگاران، پزشکان، فروشندگان و کارمندان هم تعمیم دهد و برای هرکدام دستورالعملی بنویسد تا آنها را هم کنترل کند.
فرض کنید فردا از پوشش صنف پزشکان نارضایتی ایجاد شود. آیا وزارت بهداشت موظف است دستور العمل پوشش آنها در خیابان را تهیه کند؟ یا قرار است وزارت ارشاد برای خبرنگاران دستور العمل تهیه کند که چگونه لباس بپوشند؟
اگر منظور از پوشش، پوشش بازیگران در صحنههای فیلم و تلویزیون است، که این موضوع فیلترهای خود را دارد، اما در غیر این صورت تهیه آیین نامه پوشش چه معنایی میدهد؟
۳) اجرایی کردن آئیننامه پوشش بازیگران مستلزم یک نهاد جدید برای اجرا و نظارت است. آیا این نهاد قرار است در دل وزارت ارشاد تشکیل شود؟ اگر چنین است، این سوال مطرح میشود که چند نهاد همزمان و موازی در کشور برای نوع پوشش افراد نیاز است؟ آیا گشت ارشاد و منکرات و حراستها و سازمان تبلیغات و ستاد امر به معروف و دهها سازمان و نهاد ریز و درشت دیگر کافی نیست که این بار قرار است دستور العمل جدیدی توسط نهاد جدیدی تدوین شود؟
اینگونه که مشخص است گویا بازیگران سینما و تلویزیون قبل از ورود به هر مراسم باید عکس لباس خود را به وزارت بفرستند و «دایره تشخیص مناسب بودن البسه» نظر بدهد که این بازیگر با این پوشش میتواند در مراسم حاضر شود یا خیر!
۴) آیا این نهاد فقط درباره پوشش بازیگران اظهار نظر خواهد کرد یا دامنه آن وسیعتر است و سایر اقشار جامعه را هم دربر میگیرد؟ صنف تدوینگران و کارگردانان و فیلمبرداران انیمشن سازان هم مشمول این آیین نامه هستند؟ احتمالا اگر به همین ترتیب پیش برود، نهاد جدیدی برای بررسی فیلمهای دوربین موبایل افراد نیز تاسیس شود!
۵) مشکل وزارت ارشاد و نمایندگان مجلس این است که احساس میکنند مسبب بدحجابی در سطح جامعه سلبریتیها هستند. در حالی که این رابطه کاملاً معکوس است. سلبریتیها به خودی خود قدرتی ندارند که در سطح جامعه تغییراتی به این گستردگی ایجاد کنند. آنها خود متاثر از جامعهای هستند که در آن زندگی میکنند.
سیاستگذران فرهنگی کشور این رابطه را کاملاً معکوس متوجه شدهاند. این سلبریتیها هستند که از تغییر و تحولات بطئی درون جامعه تاثیر میپذیرند نه برعکس. مدیران وزارت ارشاد باید متوجه باشند که سلبریتیها این تغییرات را بازتاب میدهند نه اینکه باعث این تغییرات باشند. چنین درک معکوسی از جامعه باعث به وجود آمدن نهادهای متعددی در راستای گسترش فرهنگ حجاب شده است که گاه با یک دیگر تداخل وظیفه دارند.
۶) دهها نهاد در کشور سالانه میلیاردها تومان هزینه میکنند تا آنچه که آن را بی حجابی میخوانند، ریشه کن کنند. سوال مهم این است که نتیجه این هزینهها چه بوده است؟
ماشینهای گشت ارشاد همواره در سطح شهر مستقر میشوند تا در صورت دیدن زنان بدحجاب با آنان برخورد کنند، اما نتیجه چنین سیاستی دختران خیابان انقلاب است. حتی در میان کودکان کم سن و سال و دانشآموزان دبستان شاهد چنین تغییرات رفتاری هستیم. بعد از صرف این همه هزینه فرهنگی در سطح جامعه، دانشآموزان یک دبستان با خواندن آهنگ ساسی مانکن خواننده زیرزمینی وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی را به چالش میکشند.
۷) سیاستهایی مثل گشت ارشاد و تدوین آیین نامههای ریز و درشت در جمهوری اسلامی همواره خطای راهبردی داشتهاند؛ سیاستگذاران با بستن چشمهای خود بر روی تغییرات نسلی و فرهنگی در سطح جامعه برخی اقشار را مقصر به وجود آمدن چنین وضعی میدانند و در سیاستهای چهل ساله خود بازنگری نمیکنند.
۸) در طول این چهل سال تمام تریبونها و فضاهای فرهنگی در اختیار نهادهای رسمی بوده و آنان به اشکال مختلف تلاش کردند مشکل بدحجابی را در جامعه حل کنند و برای رسیدن به این هدف بودجههای کلانی نیز صرف شده است. اما صرف چنین بودجههایی نه تنها این مشکل را حل نکرده بلکه آن را بحرانی هم ساخته است. نوشتن یک آئین نامه جدید که به احتمال فراوان نقاط مشترک بسیاری با آئین نامههای قبلی دارد مسئله حجاب را حل نمیکند بلکه در صورت اجرا فقط به تاسیس یک نهاد تازه میانجامد که بودجه بیشتری را میبلعد.
۴) آیا این نهاد فقط درباره پوشش بازیگران اظهار نظر خواهد کرد یا دامنه آن وسیعتر است و سایر اقشار جامعه را هم دربر میگیرد؟ صنف تدوینگران و کارگردانان و فیلمبرداران انیمشن سازان هم مشمول این آیین نامه هستند؟ احتمالا اگر به همین ترتیب پیش برود، نهاد جدیدی برای بررسی فیلمهای دوربین موبایل افراد نیز تاسیس شود!
۵) مشکل وزارت ارشاد و نمایندگان مجلس این است که احساس میکنند مسبب بدحجابی در سطح جامعه سلبریتیها هستند. در حالی که این رابطه کاملاً معکوس است. سلبریتیها به خودی خود قدرتی ندارند که در سطح جامعه تغییراتی به این گستردگی ایجاد کنند. آنها خود متاثر از جامعهای هستند که در آن زندگی میکنند.
سیاستگذران فرهنگی کشور این رابطه را کاملاً معکوس متوجه شدهاند. این سلبریتیها هستند که از تغییر و تحولات بطئی درون جامعه تاثیر میپذیرند نه برعکس. مدیران وزارت ارشاد باید متوجه باشند که سلبریتیها این تغییرات را بازتاب میدهند نه اینکه باعث این تغییرات باشند. چنین درک معکوسی از جامعه باعث به وجود آمدن نهادهای متعددی در راستای گسترش فرهنگ حجاب شده است که گاه با یک دیگر تداخل وظیفه دارند.
۶) دهها نهاد در کشور سالانه میلیاردها تومان هزینه میکنند تا آنچه که آن را بی حجابی میخوانند، ریشه کن کنند. سوال مهم این است که نتیجه این هزینهها چه بوده است؟
ماشینهای گشت ارشاد همواره در سطح شهر مستقر میشوند تا در صورت دیدن زنان بدحجاب با آنان برخورد کنند، اما نتیجه چنین سیاستی دختران خیابان انقلاب است. حتی در میان کودکان کم سن و سال و دانشآموزان دبستان شاهد چنین تغییرات رفتاری هستیم. بعد از صرف این همه هزینه فرهنگی در سطح جامعه، دانشآموزان یک دبستان با خواندن آهنگ ساسی مانکن خواننده زیرزمینی وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی را به چالش میکشند.
۷) سیاستهایی مثل گشت ارشاد و تدوین آیین نامههای ریز و درشت در جمهوری اسلامی همواره خطای راهبردی داشتهاند؛ سیاستگذاران با بستن چشمهای خود بر روی تغییرات نسلی و فرهنگی در سطح جامعه برخی اقشار را مقصر به وجود آمدن چنین وضعی میدانند و در سیاستهای چهل ساله خود بازنگری نمیکنند.
۸) در طول این چهل سال تمام تریبونها و فضاهای فرهنگی در اختیار نهادهای رسمی بوده و آنان به اشکال مختلف تلاش کردند مشکل بدحجابی را در جامعه حل کنند و برای رسیدن به این هدف بودجههای کلانی نیز صرف شده است. اما صرف چنین بودجههایی نه تنها این مشکل را حل نکرده بلکه آن را بحرانی هم ساخته است. نوشتن یک آئین نامه جدید که به احتمال فراوان نقاط مشترک بسیاری با آئین نامههای قبلی دارد مسئله حجاب را حل نمیکند بلکه در صورت اجرا فقط به تاسیس یک نهاد تازه میانجامد که بودجه بیشتری را میبلعد.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط