تاریخ انتشار: ۱۷:۴۴ - ۰۴ آبان ۱۳۹۸
تعداد نظرات: ۶ نظر

دانستنی‌های زناشویی/ راه‌های مقابله با بی‌احترامی‌های خانواده‌ی همسر

خانواده در بین ما ایرانی‌ها از ارزش و احترام خاصی بهره‌مند است و حتی در زمان ازدواج سعی داریم محبّت و عنایت و توجه خویش را علاوه بر والدین خود به والدین همسر هم مبذول کنیم. ولی کم هم نیستند عروس و داماد‌هایی که همچنان با مشکلات و مسائل متعددی در مورد خانواده همسرشان مواجهند و راهکار‌های موفق را در این میان نمی‌دانند.
رویداد۲۴ در بسیاری مواقع به علت محبتی که در روابط ایجاد می‌شود حتی بسیاری از اشخاص پدر و مادر همسرشان را هم مثل پدر و مادر خویش خطاب قرار می‌دهند و احترام لازم را برای آن‌ها قایلند.



ولی کم هم نیستند عروس و داماد‌هایی که همچنان با مشکلات و مسائل متعددی در مورد خانواده همسرشان مواجهند و راهکار‌های موفق را در این میان نمی‌دانند. درصورتی که بعد از گذشتن زمانی کافی هم چنان خانواده همسر نمی‌توانند ازدواج شما را در واقعیت بپذیرند و توقعات آن‌ها در این روابط جدید تغییر نکرده باید راه حل‌های دیگری را امتحان کنید.



علایمی که نشان می‌دهند خانواده‌ی همسرتان رفتار‌های نادرستی دارند

- سعی می‌کنند شما و همسرتان را به جان هم بیندازند

- در تصمیم گیری‌ها و انتخاب‌های دو نفره تان مداخله می‌کنند

- عمدا کاری می‌کنند یا حرفی می‌زنند که احساس بدی پیدا کنید

- به حریم شخصی تان احترام نمی‌گذارند

- درصورتی که مادر همسرتان عادت دارد بدون اطلاع قبلی به دیدن تان بیاید یا پدر همسرتان علاقمند است همه‌ی آخر هفته‌ها را با همسرتان سپری کند.

- شما را نادیده می‌گیرند.


بی‌احترامی خانواده‌ی همسر، بی‌احترامی‌های خانواده‌ی همسر، مقابله با بی‌احترامی‌های خانواده‌ی همس



راه‌های مقابله با بی احترامی‌های همسر به خانواده و بالعکس

شوهرم به خانواده ام اهانت می‌کند، مادرم با شوهرم خوب نیست، شوهرم با پدرم مشکل دارد و.. این‌ها تنها قسمتی از مشکلات ورود به یک خانواده جدید یا به عبارت واضح تر، ازدواج هستند.



شوهرم با خانواده ام خوب نیست، چکار کنم؟

- در قدم نخست بدانید که برای مدیریت چنین اوضاعی باید به خودتان مسلط باشید. به هیچ وجه قرار نیست شما هم یک رفتار بی ادبانه را با بی ملاحظگی پاسخ دهید.



- توصیه اکید ما به شما این است که برای تلافی رفتار همسرتان سراغ تلافی کردن با اهانت به خانواده شوهرتان نروید.



در قدم بعد از تکنیک‌های زیر استفاده کنید:



همسرتان را همیشه اولویت قرار دهید

به شدت از مقابله به مثل کردن با همسرتان خودداری کنید. زمانیکه ازدواج می‌کنید، یعنی به بلوغ فکری رسیده اید به همین خاطر از پدر و مادرتان جدا می‌شوید و مسوولیت‌های یک زندگی مشترک و مستقل را می‌پذیرید.



در تمام این مدت تنها همسرتان است که در کنار شما قرار دارد. شما باید در همه حال به پدر و مادر خویش و همسرتان احترام بگذارید، ولی اولویت تان همیشه همسرتان است.



مطرح کردن یا مطرح نکردن اختلاف؛ مسأله این است

احتمالا بخواهید در موضع خویش بمانید و به خانواده‌ی همسرتان بگویید که نمی‌توانید بی احترامی‌های شان را تحمل کنید. ولی این کار شما میتواند اختلافات را تا سطحی بالا ببرد که از گذشته هم بدتر شود. ولی شما می‌دانید که حق با شماست و آن‌هایی که بی احترامی می‌کنند مقصرند، بنابراین فکر می‌کنید باید از خودتان دفاع کنید.



مستقیما مطرح کردن مسأله شاید خیال تان را راحت کند که آدم ضعیفی نیستید، ولی این را هم در نظر بگیرید که احتمال حل مشکل در آینده هم به شدت کاهش خواهد یافت.



یک راه دیگر این است که هنگامی که کسی بی احترامی به شما می‌کند، برای پرهیز از اختلاف و تنش، مقاومت نکنید و نرمش نشان دهید. مثلا وقتی مادر همسرتان، از طرز خانه داری تان یا نحوه‌ی پخت غذایی که تهیه کرده اید ایرادی می‌گیرد، به سادگی لبخند بزنید و از وی بخواهید تجربیاتش را در اختیارتان بگذارد.



درصورتی که پدر همسرتان، نظری منفی در خصوص کار و حرفه تان داد، در مقابل میل تان به دفاع از خودتان ایستادگی کنید و چیزی نگویید. شما میتوانید با سوال کردن در خصوص کار و حرفه‌ی خود، تمرکز را از روی کار و حرفه خودتان بردارید و موضوع را عوض کنید.



اگر خواهر یا برادر همسرتان حرفی زد که بی ادبی یا بی احترامی به شما بود، سریعاً موضوع صحبت را عوض کنید. این اشخاص احتمالا متوجه منظور شما خواهند گردید، ولی حتی اگر این اتفاق هم نیفتد، شما شان خویش را پائین نیاورده اید و باعث بی احترامی‌های بیش‌تر نشده اید.



تمام تلاش تان را بکنید تا گفتگو‌های تان عادی باشد و از موضوعاتی که ممکن است تنش ایجاد کنند دوری کنید. هر وقت دیدید طرف مقابل تان در حال وارد شدن به صحبت و موضوعی است که می‌دانید ناراحتی‌هایی ایجاد خواهد کرد، سریعاً با مهارت موضوع را معارضه کنید.





در بین جمع و مکان‌های عمومی فاصله‌ها را حفظ کنید

هنگامی که با خانواده‌ی همسرتان در میان جمع هستید، سعی کنید با حفظ حریم و فاصله‌ای مناسب از آن‌ها از بروز هر گونه اختلاف و تنشی جلوی افراد دیگر جلوگیری کنید. به عنوان مثال در رستوران میتوانید دورترین صندلی را انتخاب کنید، ولی یادتان نرود تحت هر شرایطی خونسردی خویش را حفظ کنید.



به شوهرتان یادآوری کنید که از وی انتظار بیشتری دارید

روابط زناشویی موفق بر پایه اعتماد و احترام متقابل شکل می‌گیرد. درصورتی که هر یک از این ستون‌های اصلی به نوعی در زندگیتان متزلزل شوند، زندگیتان با یک باد از هم می‌پاشد. بسیار مهم است که به همسرتان یادآوری کنید چه استاندارد‌ها و انتظاراتی در زندگی مشترک دارید.



جملات را ساده و مودبانه انتخاب کنید

یک صحبت مؤثر تا حد زیادی شرایط را دگرگون می‌کند. مثلا بگویید: «من از روش صحبتت در مورد والدینم ناراحت هستم»، «من از تو انتظار بهترین‌ها را دارم» و …



آه و ناله نکنید و نقش قربانی را بخود نگیرید

هنگامی که شما و خانواده‌ی همسرتان اختلافی با هم دارید باید سعی کنید این موضوع را بین خودتان نگه دارید. شکایت و آه و ناله کردن پیش دیگران و پشت سر خانواده‌ی همسرتان صحبت کردن ممکن است اختلافات و درد سر‌ها را عمیق‌تر کند، مخصوصا اگر خانواده‌ی همسرتان متوجه شوند پشت سر شان حرف زده اید.



پس به جای این که نقش قربانی را بازی کنید و به دنبال ترحم دیگران باشید، محکم باشید و با حفظ اعتماد بنفس، راه درست را پیدا کنید. درصورتی که نمی‌توانید این کار را بکنید، باز هم غیبت کردن کار درستی نیست. گاهی مشکلات از سوء تفاهم‌ها ناشی می‌شوند.



درصورتی که از خانواده‌ی همسرتان بد رفتاری دیدید، تصور کنید از خانواده‌ی خودتان دیده اید

یک راه خیلی خوب این است که اگر به عنوان مثال از جانب مادر همسرتان رفتاری دیدید که ناراحت تان کرد، سریعاً تصور کنید مادر خودتان این کار را کرده است. اگر مادرتان با شما چنین رفتاری کند چه واکنشی نشان خواهید داد؟ زنی که مقابل شماست کسی است که به همسرتان زندگی و عشق داده است.



به وی به جهت همان چیزی که هست منزلت قرار دهید، ملاحظه کنید و باگذشت و بامحبت باشید! زیرا بهرحال بالاتر از تمامی‌ی راه حل‌ها و مقررات، چیزی به اسم توافق و سازش موجود است که گرانبها است. گاهی اوضاع آن قدر‌ها هم بد نیست که نتوانید بردباری کنید و بی کس چیزی که حقیقتا به آن احتیاج دارید اندکی تحمل و ملاحظه است.



تفاوت‌های فرهنگی تان را بشناسید

فرهنگ و تربیت افراد نقش مهمی در زندگی زناشویی دارد. جنبه‌های فرهنگی و تربیتی شوهرتان را بشناسید. بعضی از همسران نقش زنان را حقیر و کوچک میدانند و آن‌ها را در حد درست کردن وعده غذایی و تمیز کردن منزل قبول دارند.



این تفکر که ریشه‌ای عمیق و تربیتی دارد روی رفتار‌های همسرتان با مادر شما و حتی خودتان مؤثر است.



از مشاور خانواده کمک بگیرید

احتمالا چیزی در ذهن همسرتان وجود دارد که سبب بروز این حد از عصبانیت و تندی همراه با توهین به خانواده تان می‌شود.



شاید همسرتان نمیتواند رفتار و حالت خویش را کنترل کند در چنین شرایطی خوب است که از یک مشاور برای حل مشکلات کمک بگیرید.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۶
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۲ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۵
1
3
خیلی جالبه یعنی شوهر وخونواده ش حق دارن هرجوری باشنوزن باید همه جوره بردباری داشته باشهبه نظرمن مطالبتون که خیلی چرته لطفا اصلاح کنید
الهام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۵
0
3
آدمهای بی شخصیت به هیچ عنوان قابل احترام نیستند،تنها دوری راه حل است.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۵
0
1
منم این حرفا رو قبول ندارم این حرفا یعنی فقط ت سری بخوری و سکوت کنی خیلی عصابم بهم ریخت وقتی اینارو خوندم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۶
0
1
سلام من ۲۲ ساله متاهل هستم و از همون دوران عقد مادر شوهرم بنای دعوا و ناسازگاری رو راه انداخت بخدا تا حالا هیچ بدی نکردم و بیشتر از خانواده خودم به اونا احترام میزارم ولی متاسفانه مادر شوهرم به بچه هاش یاد داد که مثل خودش باشن تمام راهکارها رو تجربه کردم نتیجه فقط دوری بود روانشناس گفت مادر شوهرت درست نمیشه هیچ راهی براش نداریم الان ۲ ساله که رفت و آمد نمی کنم فقط همسرم سر میزنه خداروشکر کمی آسایش دارم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۴ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۶
0
0
کاملا غیر علمی نوشته اید.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۳
0
0
من ۷ ساله ازدواج کردم هر کاری هم بگید کردم ولی هربار میبینمشون از نامزدی تا الان بهم تیکه میندازن و من لب خند میزنم.اخه انصافه من داروی ارامش روان بخورم اونا بیشتر قره بشن بخودشون که دیدی گوششو کشیدیم.ولی ادم بی شعور بی شعوره چرا انرژی براشون بزارم.خیلی زندگیمو و رواننمو بهم زدن.نفرینم پشتشونه و همیشه گیرا.باید همه دخترا یاد بگیرن که خانواده همسر هیچن ارزش فکر ندارن خدا فقط ازشون بر میاد.منظور نویسندم همینه.گریه دخترشون و خودشون جای گریه من.جز این باید زندگیتو بدی.
نظرات شما