جامعه پساکرونا جامعهای متفاوت یا متحول؟/ فردای بحران چه خواهد شد؟
رویداد۲۴ شکوفه پایدار: در عصر ارتباطات که ساختار هرمی اطلاع رسانی فروپاشیده و رفتار و گفتار همه مدیران و رهبران سیاسی مورد نظارت همگانی قرار گرفته و وضعیت ساختار اطلاع رسانی به سمت افقی شدن و شبکهای شدن پیش میرود، دیگر نمیتوان انتظار داشت خبر را مانند کالا از مبادی مشخص به مقاصد مشخص روانه کرد.
پنهان کاری متولیان رسمی به دلایل سیاسی و ایدئولوژیک در شروع ویروس کرونا در حالی که خبر شیوع بیماری در قم در رسانههای غیر رسمی همه جا را فرا گرفته بود سبب تشدید بحران اعتماد اجتماعی شد. عدم قرنطینه قم در پی آن شکافهای جدی در گروههای اجتماعی با سبکهای زیست متفاوت ایجاد کرد و به تشدید بحران اعتماد اجتماعی که شاید آنرا باید از مهمترین بحرانهای موجود و پیشروی جامعه ایران دانست منتج شد.
بحرانی که باعث شکاف فزاینده دولت ملت در ایران شده و باورپذیری آمارهای رسمی، همکارهای سیاسی اقتصادی و.. شدیدا متاثر ساخته و در حوادث و بیماریهای فراگیر به شکل فزایندهای آسیبزا شده است.
بیشتر بخوانید: قبرهایی که دردسر ساز شد/ آیا در اعلام خبر شیوع کرونا در قم پنهان کاری شد؟ +تصاویر ماهوارهای
مجموعه شرایط کشور را در وضعیتی قرار داده که هنگامی که نهاد رسمی دولت منکر شیوع ویروس کروناست، بخش بزرگی از جامعه بطور جدی خواهان قرنطینه بخشی از کشور است و هنگامی که نهاد رسمی دولت ملتمسانه خواهان همراهی اجتماعی و همکاری مردمی است، جامعه همزمان که آمار مبتلایان و فوت شدگان را چندین برابر آمار رسمی میداند با نحوه رفتار خود عملا از همکاری با دولت کوتاهی میکند و این چنین است که در ایران ویروس کرونا بیش از همه جا فراگیر شده و بیش از همه جا میکشد.
ویروس کرونا میگذرد گرچه با هزینههای بسیار گزاف سیاسی اقتصادی اجتماعی، هزینههایی به وسعت همه جانهای عزیز پر کشیده از هر طیف نگاه و سبک زیست در هر سن و سالی که باشند، اما ایران بعد از بحران ویروس کرونا دیگر ایران قبل از آن نخواهد بود یا بهتر است بگوییم احساس نزدیکی به مرگ به جلوههایی از تضادها و شکافهای پنهان و پیدای جامعه و حاکمیت کشور نور تابانید که اگر نخواهیم بطور واقعگرایانه به آن بپردازیم شاید در آینده نه چندان دور هزینهای بیش از تصور به کشور تحمیل کند
در بحران ویروس کرونا مثل بسیاری از بحرانهای گذشته با مسایلی مواجه شدیم که اینبار، اما بطور مشخصتری مقابل دیدگان تودهها قرار گرفت، وضعیت مدیریت بحران هم از مسایلی بود که قبلتر هم البته به طور مشخص مثلا در سیل گلستان و لرستان و خوزستان و... نمود پیدا کرده بود، اما اینبار بطور جدیتر و همگانیتر بروز کرد.
وضعیت مدیریت بحران در کشور به گونهای است که همه هم مسولند و هم نیستند، هم تصمیم میگیرند و هم عامل اجرا نیستند. رییس جمهور غایب است و متولی حرم حاضر، مردم باید در خانه بمانند و در عین حال در ادارات و کارخانجات مشغول کار باشند!بازار باید باز باشد و کسی به خرید نرود و مجموعهای تناقضات و رفتارهای پارادوکسیکال که وضعیت امروز کشور را به طنزی تلخ تبدیل کرده است!
بیشتر بخوانید: بحران کرونا در غیبت روحانی/ رییس جمهور دقیقا کجاست؟
این شکل از مدیریت که فقط بر دستور و بخشنامه متکی است، حتا دیگر در یک اداره هم پیش برنده نخواهد بود چه برسد در یک کشور با مجموعه وسیعی از منافع و سلایق متفاوت و بلکه متضاد، دستورالعملهایی که تناقض شاکله اصلی و مشخص آنهاست.
همکاریهای کلان دولت ملت از جنس آنچه قبلتر در چین یا اکنون در اروپا در جریان است از جنس بخشنامه و دستورالعمل نبوده و اینکه وزیر محترم بهداشت و سایر مسولین با لحن ملتمسانه و متعجب از مردم میخواهد همکاری کنند و نمیکنند دلایلی دارد که متاسفانه ارزیابی نشده و بدون شناخت این دلایل این روند در همه بحرانهای آینده باز هم تدوام خواهد داشت.
پس از پایان بحران ویروس کرونا چه کنیم؟
به گزارش رویداد۲۴ ماه پایانی سال ۱۳۹۸ در کنار تمام مصیبتها، اخبار بد، سانحهها و ….. آلوده به ویروسی شد که زندگی معمولمان را هم از ما ربود. همه به یاد داریم که نوروز ۹۸ با سیل و خسارات فراوانی برای هموطنانمان همراه بود و همه گفتیم سالی که نکوست از بهارش پیداست. گویا بیجا نگفتهایم و آن بهار چنین زمستانی را به همراه آورد.
اینکه شاید ما میتوانستیم با تدبیر مسئولان و همکاری بیشتر مردم در شرایط بحران وضعیت قابل قبولتری داشته باشیم جای تردید ندارد، اما ما دیگر عادت کردهایم به علاج واقعه پس از وقوع آن.
ویروس کرونا فقط یک بیماری نیست، ویروس کرونا تبعات متعددی دارد که اگر به سلامت از آن عبور کنیم خواه یا ناخواه دامنمان را خواهد گرفت. ویروس کرونا در آستانه نوروز باستانی، کسب و کار خیلیها را با رکود و حتی شکست مواجه کرد. خیلیها مجبور شدند کارشان را تعطیل کنند، تجارتشان از رونق افتاد و حتی بسیار ضرر کردند.
قشر جوان و پویای مملکت یعنی دانشجویان خانهنشین شدند و از درس و فعالیت باز ماندند. دانش آموزان و خردسالان علاوه بر تعطیلی اکثرا در آپارتمانهای کوچک و در جو استرس بزرگترها خانهنشین شدند و روزهاست زندانی چهار دیواری خانه شدهاند. سیستم آموزشی مجازی و رسانهای برپاست، اما تجربهای نو و در عین حال دشوار برای دانش آموزان پرهیاهویی است که در این مخمصه گرفتار شدهاند.
وضعیت خانوادهها بسیار سخت است؛ ماندن در خانه برای روزهایی طولانی، سرکردن با کلافگی بچهها و جوانان، نگرانی از والدین خودشان ومهمتر از همه تنش حفظ سلامتشان فضای خانهها را پر تنشتر و آسیب پذیرتر کرده؛ مخصوصا که شرایط مالی خیلی از خانوادهها بهم ریخته و کفگیر به ته دیگ خورده است.
زنان هم از این وضعیت مصون نماندهاند. وظایف همیشگی به کنار، ضدعفونی و مراقبت از حریم بهداشتی خانه به وظایف شان اضافه شده علاوه بر آن باید به شدت روند یادگیری و تحصیل فرزندان را هم فراهم کنند ضمن آنکه با توجه به محدودیتهای ایجاد شده بسیاری از مواردی که سابقا شاید راحتتر در دسترس شان بود را باید در منزل تهیه کنند و استراحتشان بیشتر که نشده کمتر هم شده و فشار روحی زیادی را تحمل میکنند.
قشر سالخورده که بدتر از همه در اضطراب درگیری با این بیماری دلش پوسیده و راه به جایی ندارد تازه اکثرا به خاطر حفظ سلامت خودشان و دیگران از دیدار فرزندان و نوههاشان محروم ماندهاند و یک خرید ساده برای آنها تبدیل به مسئلهای بغرنج شده است.
خانوادههایی که عزیزی را به دلیل ابتلا به ویروس کرونا از دست دادهاند و حتی به خاطر شرایط موجود امکان سوگواری هم نداشتند، روزهای تلخی را سپری میکنند. کادر پزشکی و درمان یک تنه و خستگیناپذیر مشغول خدمترسانی است. آن هم در حالی که در معرض بیشترین خطر قرار دارد و استرس کار کردن در چنین شرایطی یقینا تاثیر مخربی بر روح و روانشان خواهد داشت. این بیماری آن سرش ناپیدا، به شدت سبک و استانداردهای زندگی ما را بهم ریخته است.
باید بپذیریم که این هم بخشی از تاریخ جهان است که در حال رقم خوردن است و سپری خواهد شد، اما به پایان آن هم بیندیشیم.
همه، رسانهها، فضای مجازی و خیلی نهادهای دیگر نظیر مراکز مشاوره و سلامتی باید تلاش کنند با بالا بردن روحیه کل اقشار جامعه خسارات روزهای پسا کرونایی را به حداقل برسانند. اقداماتی نظیر هدیه اینترنت، زیباست، اما کاش در کنار آن برنامههایی چه مجازی چه از طریق رسانهها برای آرامش دادن به مردم تدارک دیده شود؛ مثلا مشاوران و روانشناسان جامعه بتوانند ارتباطهای تلفنی و مجازی بیشتری با کل گروههای جامعه فراهم آوردند و حداقلهای لازم را به روح جامعه تزریق کنند.
تاریخ بشر خالی از بیماری و جنگ و مصیبت نبوده است. اما وظیفه بشر مبارزه و غلبه بر بحرانهاست. این وظیفه تنها با روحیه بالا، درایت، حوصله، همدلی، عزم بالا و حس مسئولیت محقق میشود. امید که همه با هم بتوانیم در سلامت و با روحیهای قویتر این بحران را هم سپری کنیم.