تاریخ انتشار: ۰۰:۰۷ - ۱۵ فروردين ۱۳۹۹
در گفت‌وگوی کامیل احمدی با رویداد۲۴ بررسی شد؛

حقایقی تلخ از زندگی کودکان کار در بحران کرونا/ تبعات ساماندهی ضربتی کودکان کار چیست؟

یکی از راهکار‌های دولت برای کنترل شیوع ویروس کرونا درمیان کودکان کار جمع‌آوری آنان و اجرای طرح‌های ضربتی بی‌فایده‌ای بود که پیش‌تر هم آزموده شده و تنها نتیجه آن وحشت کودکان و ناپدید شدن کوتاه مدت آن‌ها از سطح شهر بود بدون آنکه به ارتقا کیفیت زندگی آنان کمکی شده یا به التیام دردهایشان بینجامد.
کودکان کار
رویداد۲۴شادی مکی: اواخر اسفند ماه انوشیروان محسنی بندپی استاندار تهران با تاکید بر ضرورت ساماندهی ضربتی کودکان کار ضرورت دارد و از استقرار تیم پزشکی برای جلوگیری از شیوع کرونا در میان کودکان کار خبر داده و گفته بود: طبق توافق‌نامه‌ای که پیش از این با بهزیستی منعقد شده، ساماندهی کودکان کار باید به شکل ضربتی و با سرعت بیشتری در این شرایط انجام شود. طبق این توافق‌نامه کودکانی که جمع‌آوری می‌شوند، اگر حضور آن‌ها برای بار نخست باشد، با مراجعه و تعهد خانواده‌ها تحویل داده می‌شوند. در مورد کودکانی که برای دومین بار و باوجود تعهد جمع‌آوری می‌شوند، در مدت هشت روز باید تعیین‌تکلیف شوند و اگر کودکان ایرانی بودند، تحویل مراکز بهزیستی داده شوند و اگر از اتباع بودند، تمهیدات و تسهیلات لازم برای خروج آن‌ها از مرز فراهم شود.
 
بنابر خبر‌ها فرقی نمی‌کرد که این کودکان همراه با خانواده در ایران زندگی کنند یا اینکه بدون خانواده به ایران سفر کرده باشند. به هرحال در صورت احراز شرایط به افغانستان عودت داده می‌شوند.
 
سعید آرام مدیر بهزیستی شهرستان تهران نیز خبر داده بود که با توجه به شیوع ویروس کرونا به کودکان کار و خیابان، جعبه‌های لوازم بهداشتی شامل ماسک، ژل ضدعفونی، دستکش و بسته‌های صابون داده می‌شود و آموزش‌های لازم برای رعایت مسائل بهداشتی.
 
به گزارش رویداد۲۴ موضوع جمع‌آوری این کودکان و خبرهای ضد و نقیض درباره اجرا یا عدم اجرای این طرح  واکنش جمعی از فعالان مدنی را برانگیخته و منجر به انتشار نامه‌ای به دولت برای توقف این طرح شد.
 
بعد از انتشار این نامه به گفته برخی فعالان مدنی دستور توقف این طرح صادر شد و تا کنون نیز خبری از اجرای طرح در همان روزهای آخر اسفند در دست نیست.
 
فارغ از اینکه رد مرز کردن کودکان مهاجر به کشورشان یا جمع‌آوری کودکان کار ایرانی از سطح خیابان  تا چه میزان می‌تواند شرایط بهتری را برای این کودکان فراهم کند، اما به صورت کلی یکی از نگرانی‌های فعالان مدنی نسبت به اجرای این طرح‌های ضربتی کشانده شدن کودکان کار اعم از مهاجر و غیر مهاجر به کارگاه‌های زیرزمینی بود که عواقب و تبعات خاص خود را دارد. این نگرانی مهم بهانه‌ای شد برای مصاحبه با کامیل احمدی پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی و مردم‌شناس.
بیشتر بخوانید: ویروس کرونا و کودکان زباله‌گرد
کامیل احمدی مردمشناس و پژوهشگر که خود یکی از امضا کنندگان این نامه است درباره زندگی کودکان کار در کارگاه‌ها به رویداد۲۴ می‌گوید: کودکان کار یک مفهوم کلی دارند، در قوانین بین‌المللی و کنوانسیون جهانی حقوق کودک به افراد زیر ۱۸ سال کودک می‌گویند. طبق قوانین سازمان جهانی کار، کار کودک دو وجهه دارد، یکی افراد تا سن ۱۵ سال که کودک محسوب شده و تحت هیچ شرایطی نباید کار کنند و دیگری افراد دارای سن ۱۵ تا ۱۸ سال که شرایط متفاوتی دارند و نوجوان به شمار می‌آیند. مثلا در قوانین ایران طبق مواد ۷۹ و ۸۹ قانون کار نوجوانان طبق شرایطی مشخص شده و در این چهارجوب این قانون می‌توانند به صورت پاره‌وقت کار کنند. البته برخی سازمان‌ها و فعالان حوزه کودک کار افراد زیر ۱۸ سال را به صورت کلی مورد انتقاد قرار داده و آن را غیرقانونی می‌دانند.

او با اشاره به اینکه کودکان کار در نوع و مکان کاری که به کار گرفته می‌شوند متفاوت هستند، ادامه می‌دهد: اگر چه ما عمدتا کودکانی که در خیابان‌ها کار می‌کنند را به عنوان کودک کار می‌شناسیم، چون ‌آنان را می‌بینیم اما حقیقت آن است که دسته‌های بزرگتری از کودکان هستند که کار می‌کنند، اما دیده نمی‌شوند.
 
این پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی توضیح می‌دهد: دسته‌ای از کودکان کار در کارگاه‌ها که به آن‌ها کارگاه‌های زیر زمینی گفته می‌شود کار می‌کنند، البته کارگاه‌های کاری قانونی و غیرقانونی نیز بخش‌های مختلفی داشته و کار‌های متفاوتی انجام می‌دهند. می‌توان گفت که در این کارگاه‌ها عمدتا ازکودکان استفاده فیزیکی شده و سخت‌ترین نوع کار‌ها برعهده کودکان گذاشته می‌شود، زیرا نظارتی براین کارگاه‌ها وجود ندارد.

وی می‌افزاید: ساختار زیرزمینی این کارگاه‌ها و رشد قارچگونه آن‌ها که بستگی به بازار عرضه تقاضا دارد و به همان سرعت هم از بین رفته و جذب کار دیگری می‌شوند این یکی از موضوعاتی است که باعث می‌شود نظارت روی این کارگاه‌ها سخت باشد.

کودکان کار
 

آزار کودکان در کارگاه‌های زیرزمینی

 

احمدی خاطرنشان می‌کند: وضعیت کاری و سلامت روحی و روانی کودکان کار در خیابان به این دلیل که در فضای آزادتری کار می‌کنند اندکی بهتر از آن‌هایی است که در کارگاه‌های زیر زمینی کار کرده و به صورت سیستماتیک و مکانیک‌وار وارد چرخه کار‌های روتین پشت میز یا کار‌های سخت حمل و نقل یا تولیداتی مانند شیشه و بلور، پوشاک، نجاری، تفکیک زباله و پلاستیک می‌شوند. این کار‌ها در حاشیه کارخانه‌ها و در جا‌های دورافتاده و حومه شهر‌ها و عمدتا کلانشهر‌ها رخ می‌دهد.

وی اضافه می‌کند: کارگاه‌های زیرزمینی عمدتا بسیار کوچک، تاریک و غیربهداشتی بوده و با شرایط کار پشت میزی به تدریج حالت سیستماتیک به خود گرفته و روح و روان این کودکان را از همان سنین پایین آزار داده و مورد تاثیر قرار می‌دهد.

این مردم‌شناس با تاکید براینکه همیشه درباره آمار کودکان کار در ایران نظر‌های ضد و نقیضی وجود دارد، می‌گوید: تعداد کودکان کار در کشور براساس برآورد‌ها از دو میلیون تا ۵ میلیون کودک بوده و برخی آن را تا ۷ میلیون هم برآورد می‌کنند که ممکن است با احتساب کودکان کار خانگی آمار به این تعداد رسیده باشد، ولی متاسفانه تحقیقات جامع و مستقلی تا کنون در این خصوص صورت نگرفته است.

وی با اشاره به فقدان پیمایش ملی یا سرشماری تمام استان‌ها به لحاظ تعداد کودکان کار عنوان می‌کند: وقتی هنوز آماری از کودکان کار نداریم قطعا تعداد کودکان کار در کارگاه‌های زیرزمینی را نیز نمی‌توانیم داشته باشیم. برآورد آمار کودکان کار در کارگاه‌های زیرزمینی به مراتب سخت‌تر است به دلیل اینکه این کار‌ها سرپوشیده بوده و همانطور که گفتم با عرضه و تقاضا در بازار شکل می‌گیرد و به سرعت هم جمع می‌شود و رد گم می‌کند و نیروی انسانی آن وارد یک حوزه کاری دیگر می‌شود. گاهی هم برخی کارگاه‌ها فصلی بوده و با تغییر فصل جمع‌آوری می‌شوند.

احمدی اظهار می‌کند: کودکانی که در خیابان‌ها و سر چهارراه‌ها کار می‌کنند اگر مورد تعرض و خشونت قرار بگیرند مثلا از سوی ماموران شهرداری، افکار عمومی به نسبت به آن‌ها موضع گرفته و افرادی که در محل هستند واکنش نشان می‌دهند، زیرا در سال‌های اخیر مردم نسبت به این مسائل حساسیت پیدا کرده و در جهت منع این خشونت رفتار مناسب نشان می‌دهند.

او با بیان اینکه کودکان کار در کارگاه‌های زیرزمینی چند دسته هستند، توضیح می‌دهد: یک دسته کودکانی هستند که با خانواده‌های خود در این کارگاه‌ها استخدام می‌شوند که قاعدتا این‌ها دارای حفاظ امنیتی بوده و معمولا پدر یا مادر یا یکی از بستگان آن‌ها کنارشان است لذا این گروه مصون و محافظت شده هستند. معمولا در کارگاه‌هایی که خانواده حضور دارد شاهد خشونت کمتری نسبت به کودکان هستیم.

بیشتر بخوانید: کودکان زباله گرد با کرونا چگونه کنار می‌آیند؟

این پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی می‌افزاید: دسته دیگر از کودکان کار در کارگاه‌های زیرزمینی به صورت سازمان یافته کار کرده و شرایط کاری آن‌ها تقریبا نزدیک به مدلی است که در کودکان زباله‌گرد در تهران شاهد هستیم. امسال با انجمن حمایت از حقوق کودکان تحقیقی مشترک را در خصوص زباله گردی کودکان در تهران انجام دادم که برخی از آن کودکان که درگیر زباله گردی بودند به نوعی سابقه کار در کارگا‌های زیر زمینی را داشتنند یا در صورت از دست دادن کارشان یا با شروع طرح‌های جمعآوری کودکان جذب این کارگاه‌ها می‌شدند. عمدتا این کودکان توسط یک آشنا یا فامیل سازمان داده شده و به ایران می‌آیند و دراین کارگاه‌ها به کار گمارده می‌شوند. اگر رابط‌ها و آشنایان این کودکان در کارگاه‌ها کار نکنند به دلیل عدم حضور بزرگتر یا فامیل کودکان، شاهد تداوم خشونت و بهره کشی بیشتر از آنها در این کارگاه‌ها هستیم.

او خاطرنشان می‌کند: شکل کاری این گروه از کودکان بسیار نزدیک به مدل کاری کودکان زباله‌گرد است و تنها تفاوت در کاری است که انجام می‌دهند به این معنی که معمولا اهل مناطق هرات افغانستان بوده و به صورت زنجیره‌وار از روستاهایشان به ایران مهاجرت می‌کنند که برخی مشغول زباله‌گردی شده و برخی برای کار در کارگاه به کار گمارده می‌شوند.

احمدی با بیان اینکه کودکان بد سرپرست یا بی‌سرپرست کودکان بسیار آسیب‌پذیرتری هستند، می‌گوید: این گروه از کودکان یا در اختیار کارگاه‌های غیرقانونی قرار داده می‌شوند یا با علم بر اینکه هیچ آشنایی در این کارگاه‌ها ندارند و ممکن است مورد آزار قرار بگیرند به کار گرفته می‌شوند.به بیان دیگر عمدتا کودکانی که بدون بزرگتر و رابط در این کارگاه‌ها فعالیت می‌کنند  در معرض خشونت جسمی، روانی و جنسی قرار می‌گیرند. اگرچه موضوع خشونت‌های جنسی هم چندان محرز نیست و متاسفانه تحقیقات جامع مستقلی درباره آن وجود ندارد اما همواره حدس و گمان‌هایی در این زمینه وجود دارد ودر سال‌های اخیر مواردی هم گزارش شده است. اما پژوهش مستقلی درباره سبک و نوع خشونت‌ها و درصد‌های که وجود ندارد به دلیل نبود تحقیقات مشخص نیست و باید درباره آن با احتیاط صحبت کرد. 

وی با اشاره به آخرین آمار سازمان کار جهانی ILO مبنی بر وجود ۲۵۰ میلیون کودک کار ۵ تا ۱۱ ساله در جهان عنوان می‌کند: تقریبا نیمی از این کودکان در کار‌های سخت و نیمه‌سخت مشغول فعالیت هستند که قاعدتا تعداد کمتری از این تعداد را دختربچه‌ها تشکیل می‌دهند. دلیل این موضوع نوع تربیت، نوع فرهنگ جوامع مبدا کودکان کار و نوع انتظاراتی است که از پسر برای کار می‌رود و قاعدتا از دختر چنین انتظاراتی نمی‌توانند داشته باشند لذا خانواده‌ها بیشتر سعی می‌کنند دختران را وارد چرخه کار نکرده و مصونیت در درون خانه را برایشان حفظ کنند، ولی برخی از آنان در معرض ازدواج زود هنگام یا کودک همسری قرار می‌گیرند.
بیشتر بخوانید: تلخ‌ترین تصاویر از کودکان کار
این پژوهشگر اضافه می‌کند: در کارگاه‌های زیرزمینی نوع کار به گونه‌ای است که باعث می‌شود صاحبان این کارگاه‌ها دختران را بیشتر بپذیرند. یعنی به خاطر انسجامی که دختر‌ها درکار‌های مکانیکی دارند و سرعت دست بیشتر زنان و دختران برای کار‌هایی مانند بسته‌بندی، بلورسازی، پوشاک، و کار‌هایی از این دست دختران را بیشتر از پسر‌ها می‌پسندند.

وی با بیان اینکه کارگا‌های زیرزمینی در کل چه قانونی و چه غیرقانونی برای زنان ودختران مناسب‌تر و محافظت‌تر شده از خیابان‌ها هستند، تصریح می‌کند: اگر اعضای خانواده یا افرادی که می‌توانند از این دختربچه‌ها یا دختران جوان در محیط کار حمایت کنند و همراه آنان دراین محیط حضور داشته باشند، آن‌ها در معرض اینگونه آسیب‌ها قرار نگرفته و از لحاظ امنیتی کارگاه‌های زیرزمینی برایشان بهتر است. این درحالی است که در نگاه کلی کودکان کار و دختران معمولا مورد آزار‌های دیگری در خیابان‌ها قرار می‌گیرند که ممکن است به مراتب سخت‌تر و آسیب‌زا تر باشند مانند اینکه مرتب به آن‌ها پیشنهاد رابطه جنسی شده یا مورد آزار کلامی قرار می‌گیرند یا به لحاظ جسمی به آن‌ها تعرض‌های می شود این موارد حتی اگر اندک باشد به صورت پیوسته و مداوم هستند.

احمدی می‌گوید: برحسب آمار و جمعیت می توان حدس زد که تهران و مناطق حاشیه‌نشین تهران بیشترین آمار کارگاه‌های زیرزمینی را داشته باشد مناطقی که من مدتی است که در آن‌ها مشغول فعالیت پژوهشی و میدانی هستم مانند اطراف بازار تهران، منطقه هرندی، مناطق جنوب تهران، شهرک‌های صنعنی از جمله مناطقی هستند که این کارگاه‌ها به صورت مخفیانه در آن‌ها شکل می‌گیرد.
 
این پژوهشگر می‌گوید: شهرری، ورامین و مناطق حاشیه‌نشین شهر کرج و شهرک‌های اطراف از دیر باز خاستگاه‌های اصلی کارگاه‌های زیرزمینی در تهران و حومه است. بعد از آن مراکز حاشیه نشین شهر مشهد و شهر‌هایی مانند اصفهان و اراک که مراکز صنعتی بیشتری دارند نیز با پدیده کودکان کار در زیرزمین مواجه هستند البته آمار دقیقی از پراکندگی جغرافیایی این کودکان و این کارگاه‌ها نداریم.

او با اشاره به طرح‌های ضربتی جمع‌آوری و ساماندهی کودکان کار در خیابان که توسط سازمان بهزیستی و استانداری انجام می‌شود، می‌گوید: یکی از مهم‌ترین تبعات منفی این نوع عملکرد آن است که به محض جمعآوری کودکان از خیابان‌ها و تهدید انان به رد مرز شدن آن‌ها معمولا به سرعت جذب کارگاه‌های زیرزمینی با دستمزد‌های بسیار کمتر می‌شوند. یعنی هر تهدیدی که درباره کودکان کار در خیابان شود قریب به اتفاق آن‌ها وارد کار زیرزمینی می شوند و از آنجایی که این کارگاه‌ها نظارت نشده و ماهیت پنهان دارند نیروی کار کودک به سوی این کارگاه‌ها سوق داده می‌شود. این موضوع باعث رونق و تثبیت کارگاه‌های زیر زمینی می‌شود در حالی که بازار و نظام سرمایه هم در کل این نیروی کار ارزان را سودمندتر دانسته و از پذیرش آن‌ها استقبال می‌کند.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما