بازیگرانی که هرگز به کلاس بازیگری نرفتهاند/ از واکین فینیکس تا شارلیز ترون
ماجرای این بازیگرها ثابت میکند برای تبدیل شدن به یک ستاره هالیوودی همیشه به کلاس بازیگری نیاز نیست.
رویداد۲۴ همه بازیگران بزرگ سینما تجربه حضور و آموزش در کلاسهای بازیگری را نداشتهاند. شارلیز ترون ابتدا قصد داشت بالرین شود و در جریان جر و بحث با یک کارمند بانک بود که کشف و بعد به او پیشنهاد بازیگری شد. خواکین فینیکس بعد از یک اجرای خیابانی برای کمک مالی به خانوادهاش بود که دست آخر سر از هالیوود درآورد. بسیاری از دیگر بازیگران برجسته سینما هم به خاطر استعداد ذاتیشان توانستند به جایگاه بالایی در هالیوود برسند.
در ادامه درباره تعدادی از این بازیگران هالیوودی صحبت خواهیم کرد. ماجرای آنها ثابت میکند برای تبدیل شدن به یک ستاره هالیوودی همیشه هم به کلاس بازیگری نیاز نیست.
تام کروز
تام شیفتهی فیلم و سینما بود و یک بار هم در یک نمایش بازی کرد که زندگی او را برای همیشه تغییر داد. او به نیویورک رفت تا بازیگر شود و شش ماه بعد موفق شد در فیلمی به نام «شیپور خاموشی» (Taps) بازی کند. در سال ۱۹۹۰ او به یکی از پردرآمدترین بازیگران مرد دنیا تبدیل شد.
جیم کری
جیم کری در شرایط بسیار خاصی بزرگ شد. وقتی نوجوان بود به همراه خانواده اش در یک ماشین ون زندگی میکرد و از آن زمان همیشه رویای داشتن یک زندگی موفق را در سر میپروراند. او در ۱۶ سالگی ترک تحصیل کرد تا در تأمین معاش، کمک حال خانواده اش شود و بعدها برای نقشهای کوچک زیادی تست بازیگری داد. او در نهایت موفق شد در یک سریال تلویزیونی به نام In Living Color بازی کند و از همین جا بود که او قدم در راه پیشرفت گذاشت. کری از آن زمان در نقشهای بزرگ زیادی بازی کرده و هرگز حتی یک سنت هم خرج کلاسهای بازیگری نکرده.
مگ رایان
مگ رایان در نیویورک به کار خبرنگاری مشغول بود که شروع به تست دادن برای بازی در آگهیهای تبلیغاتی و سریالهای تلویزیونی کرد. او در نهایت موفق شد در تبلیغات چند برند معروف بازی کند. با پیشرفت در کار بازیگری، رایان دانشگاه را یک ترم زودتر رها کرد تا در یک فیلم بلند بازی کند. او هرگز هیچ آموزش رسمیای برای بازیگری ندیده.
کامرون دیاز
یک بار در جایی یک عکاس مشهور به نام جف دوناس از دیاز پرسیده بود که ایجنتش کیست و او در جواب گفته بود ایجنتی ندارد. دوناس کارت ویزیتش را به دیاز داده بود و به او گفته بود وقتی یک ایجنت برای خودش پیدا کرد با او تماس بگیرد. کامرون دیاز به مدل آژانس مدلینگ اِلیت تبدیل شد و بعد از آن بازی در نقشهای کوچک را هم شروع کرد. چهار سال بعد او توانست نقش بسیار خوبی در فیلم «ماسک» (The Mask) بگیرد.
جانی دپ
دپ به کالیفرنیا نقل مکان کرد تا به یک موزیسین تبدیل شود. او ابتدا به عنوان یک بازاریاب تلفنی که کارش فروش خودکار از طریق تلفن بود مشغول به کار شد. در همان زمان دوستش، نیکلاس کیج، او را به ایجنت خودش معرفی کرد. بعدها دپ توانست در فیلم «کابوس در خیابان الم» بازی کند. او هرگز آموزش رسمی بازیگری ندیده.
خواکین فینیکس
فینیکس هم بازیگر بوده، هم تهیه کننده و هم موزیسین. او و خواهر و برادرهایش در خیابانها اجرا میکردند تا به خانوادهی خود کمک مالی کنند. در همان زمان بود که توجه یک ایجنت بازیگری (کسی که کار او انتخاب بازیگر و پیشنهاد او به کارگردانها یا استودیوهای فیلمسازی است) به نام آیریس برتون به آنها جلب شد. به کمک برتون آنها توانستند در آگهیهای تبلیغاتی و سریالهای تلویزیونی بازی کنند. خواکین بعد از مرگ برادرش، ریور، مدتی از کار بازیگری فاصله گرفت.
بازگشت او به دنیای بازیگری با بازی در فیلمهای پرفروش زیادی همراه شد. او یک جایزهی اسکار و بسیاری جوایز ارزشمند دیگر هم دریافت کرده.
کریستین بیل
بیل ۱۶ ساله بود که ترک تحصیل کرد و با بازی در آگهیهای تبلیغاتی کار خود را شروع کرد و از همینجا بود که به دنیای سینما راه پیدا کرد. او به بازی خارق العاده اش در نقش «بتمن» در فیلمهای «شوالیه تاریکی» (Dark Knight) شهرت دارد، اما او به خاطر سبک متد اکتینگی در همهی نقش هایش دارد هم مشهور است. او این توانایی را دارد که با ایجاد تغییرات شدید در خود، نقشش را به بهترین شکل ایفا کند.
راسل کرو
کرو با بازی در نقش «ماکسیموس» در فیلم «گلادیاتور» (Gladiator) بود که به شهرت رسید، نقشی که یک جایزه اسکار هم برای او به ارمغان آورد. او اولین نقشش را از طریق روابط خانوادگی اش توانست به دست آورد. کرو در ۱۶ سالگی ترک تحصیل کرده بود تا به دنبال بازیگری رود. راسل کرو خود را وقف نقش هایش میکند و این ویژگی سبب شده او را در فیلمهای بسیار خوبی مثل «گلادیاتور»، «ذهن زیبا» (A Beautiful Mind) و بسیاری دیگر ببینیم.
جنیفر لارنس
جنیفر پدر و مادرش را مجاب کرد که یک ایجنت برای او در نیویورک پیدا کنند تا از این طریق بتواند کار بازیگری را شروع کند. اولین نقش او در یک سریال کمدی به نام «شوی بیل انگوال» (The Bill Engvall Show) بود. لارنس رفته رفته راه خود را در دنیای سینما باز کرد و توانست در فیلمهایی مثل «بازیهای مرگبار» (The Hunger Games)، «مردان ایکس» (X-Men) و بسیاری دیگر بازی کند.
بن کینگزلی
کینگزلی اولین نقشش را در ۲۳ سالگی بازی کرد و بعد از آن، ۱۵ سال به بازی در تئاتر مشغول بود. او حتی نقشهای بزرگ زیادی را رد کرده. اولین فیلم او، Fear Is The Key در سال ۱۹۷۲ اکران شد و بعد از آن او در سال ۱۹۸۲ در نقش «گاندی» ظاهر شد که یک جایزه اسکار برای او به ارمغان آورد. او یک بازیگر خودآموخته است.
چنینگ تیتوم
وقتی تیتوم دانشگاه را رها کرد، به عنوان یک کارگر ساختمان، رقصنده، فروشنده و کارگزار وام مکن مشغول به کار شد. تیتوم را یک آژانس مدلینگ در خیابانهای شهر میامی آمریکا کشف کرد و دست آخر به مدل آگهیهای تبلیغاتی بسیاری از برندهای مشهور تبدیل شد. بعد از آن او به کار در آگهیهای تبلیغاتی و فیلمها ادامه داد و در نهایت به ستارهای که امروز میبینیم تبدیل شد.
شارلیز ترون
ترون کار مدلینگ را از ۱۶ سالگی آغاز کرد و بعد از آن رقصندگی باله را هم پی گرفت. بعد از وارد شدن چند جراحت به زانوهایش، ترون همه چیز را رها کرد و به لس آنجلس نقل مکان کرد تا به دنبال کار بازیگری رود. ترون برای گرفتن پول به یک بانک رفته بود که با یکی از کارمندان آنجا به خاطر امتناع او از نقد کردن چکش بحثش شد. یکی از مدیران هالیوود در آنجا شارلیز را کشف و او را وارد کار بازیگری کرد.
هنری کویل
کویل در دوران مدرسه علاقهی زیادی به بازی در تئاتر داشت. او سیاهی لشگر نمایشهای مدرسهی شبانه روزی اش بود. کویل یکی از اولین نقش هایش را زمانی توانست بگیرد که گروه انتخاب بازیگر یک فیلم به نام «کنت مونت کریستو» (The Count of Monte Cristo) به مدرسهی او آمده بودند. آنها چنان تحت تأثیر کویل قرار گرفتند که او را برای بازی در این فیلم انتخاب کردند.
متیو مک کانهی
مک کانهی مشغول تحصیل در رشتهی حقوق در دانشگاه تگزاس بود که به کتابی به نام «بزرگترین فروشنده دنیا» (The Greatest Salesman in the World) نوشتهی اگ ماندینو برخورد. این کتاب زندگی مک کانهی را زیر و رو کرد و سبب شد او تصمیم بگیرد به دنبال بازیگری رود. او کار بازیگری را با بازی در آگهیهای تبلیغاتی و فیلمهای دانشجویی شروع کرد. ملاقات با ریچارد لینکلیتر، کارگردان آمریکایی سبب شد او مک کانهی را برای بازی در فیلمش «مات و مبهوت» (Dazed and Confused) انتخاب کند. تعجبی ندارد که او مک کانهی را برای این نقش انتخاب کرد.
ناتالی پورتمن
پورتمن ۱۱ ساله در یک پیتزا فروشی مشغول به کار بود که نمایندهی برند مشهور رولون توانست او را متقاعد کند به دنبال کار مدلینگ رود. اما مدلینگ برای پورتمن کار خسته کنندهای بود و او تصمیم گرفت به جایش به دنبال بازیگری رود. بعد از آن، او در کمپ هنرهای نمایشی یوزدن ثبت نام کرد و از آنجا بود که او برای بسیار از پروژههای سینمایی انتخاب شد. پورتمن برای تبدیل شدن به بازیگر فوق العادهای که حالا هست نیازی به آموزش رسمی نداشت.
هیث لجر
لجر در ۱۷ سالگی ترک تحصیل کرد تا به دنبال بازیگری رود. او به همراه بهترین دوستش، ترور دی کارلو، تا شهر سیدنی رانندگی کرد تا در آنجا کار بازیگری را شروع کند. اولین تجربهی بازیگری او نقش کوچکی در یک سریال تلویزیونی به Clowning Around بود. او بعد از بازی در فیلم «ده چیز درباره تو که ازشان متنفرم» (۱۰ Things I Hate About You) رفته رفته به چهرهی شناخته شدهای تبدیل شد و بعد از آن، بهترین بازی اش را در نقش «جوکر» در فیلم «شوالیه تاریکی» (The Dark Knight) ارائه کرد. لجر دیگر شکی باقی نمیگذارد که برای بازیگر شدن نیازی به آموزش نیست.
در ادامه درباره تعدادی از این بازیگران هالیوودی صحبت خواهیم کرد. ماجرای آنها ثابت میکند برای تبدیل شدن به یک ستاره هالیوودی همیشه هم به کلاس بازیگری نیاز نیست.
تام کروز
تام شیفتهی فیلم و سینما بود و یک بار هم در یک نمایش بازی کرد که زندگی او را برای همیشه تغییر داد. او به نیویورک رفت تا بازیگر شود و شش ماه بعد موفق شد در فیلمی به نام «شیپور خاموشی» (Taps) بازی کند. در سال ۱۹۹۰ او به یکی از پردرآمدترین بازیگران مرد دنیا تبدیل شد.
جیم کری
جیم کری در شرایط بسیار خاصی بزرگ شد. وقتی نوجوان بود به همراه خانواده اش در یک ماشین ون زندگی میکرد و از آن زمان همیشه رویای داشتن یک زندگی موفق را در سر میپروراند. او در ۱۶ سالگی ترک تحصیل کرد تا در تأمین معاش، کمک حال خانواده اش شود و بعدها برای نقشهای کوچک زیادی تست بازیگری داد. او در نهایت موفق شد در یک سریال تلویزیونی به نام In Living Color بازی کند و از همین جا بود که او قدم در راه پیشرفت گذاشت. کری از آن زمان در نقشهای بزرگ زیادی بازی کرده و هرگز حتی یک سنت هم خرج کلاسهای بازیگری نکرده.
مگ رایان
مگ رایان در نیویورک به کار خبرنگاری مشغول بود که شروع به تست دادن برای بازی در آگهیهای تبلیغاتی و سریالهای تلویزیونی کرد. او در نهایت موفق شد در تبلیغات چند برند معروف بازی کند. با پیشرفت در کار بازیگری، رایان دانشگاه را یک ترم زودتر رها کرد تا در یک فیلم بلند بازی کند. او هرگز هیچ آموزش رسمیای برای بازیگری ندیده.
کامرون دیاز
یک بار در جایی یک عکاس مشهور به نام جف دوناس از دیاز پرسیده بود که ایجنتش کیست و او در جواب گفته بود ایجنتی ندارد. دوناس کارت ویزیتش را به دیاز داده بود و به او گفته بود وقتی یک ایجنت برای خودش پیدا کرد با او تماس بگیرد. کامرون دیاز به مدل آژانس مدلینگ اِلیت تبدیل شد و بعد از آن بازی در نقشهای کوچک را هم شروع کرد. چهار سال بعد او توانست نقش بسیار خوبی در فیلم «ماسک» (The Mask) بگیرد.
جانی دپ
دپ به کالیفرنیا نقل مکان کرد تا به یک موزیسین تبدیل شود. او ابتدا به عنوان یک بازاریاب تلفنی که کارش فروش خودکار از طریق تلفن بود مشغول به کار شد. در همان زمان دوستش، نیکلاس کیج، او را به ایجنت خودش معرفی کرد. بعدها دپ توانست در فیلم «کابوس در خیابان الم» بازی کند. او هرگز آموزش رسمی بازیگری ندیده.
خواکین فینیکس
فینیکس هم بازیگر بوده، هم تهیه کننده و هم موزیسین. او و خواهر و برادرهایش در خیابانها اجرا میکردند تا به خانوادهی خود کمک مالی کنند. در همان زمان بود که توجه یک ایجنت بازیگری (کسی که کار او انتخاب بازیگر و پیشنهاد او به کارگردانها یا استودیوهای فیلمسازی است) به نام آیریس برتون به آنها جلب شد. به کمک برتون آنها توانستند در آگهیهای تبلیغاتی و سریالهای تلویزیونی بازی کنند. خواکین بعد از مرگ برادرش، ریور، مدتی از کار بازیگری فاصله گرفت.
بازگشت او به دنیای بازیگری با بازی در فیلمهای پرفروش زیادی همراه شد. او یک جایزهی اسکار و بسیاری جوایز ارزشمند دیگر هم دریافت کرده.
کریستین بیل
بیل ۱۶ ساله بود که ترک تحصیل کرد و با بازی در آگهیهای تبلیغاتی کار خود را شروع کرد و از همینجا بود که به دنیای سینما راه پیدا کرد. او به بازی خارق العاده اش در نقش «بتمن» در فیلمهای «شوالیه تاریکی» (Dark Knight) شهرت دارد، اما او به خاطر سبک متد اکتینگی در همهی نقش هایش دارد هم مشهور است. او این توانایی را دارد که با ایجاد تغییرات شدید در خود، نقشش را به بهترین شکل ایفا کند.
راسل کرو
کرو با بازی در نقش «ماکسیموس» در فیلم «گلادیاتور» (Gladiator) بود که به شهرت رسید، نقشی که یک جایزه اسکار هم برای او به ارمغان آورد. او اولین نقشش را از طریق روابط خانوادگی اش توانست به دست آورد. کرو در ۱۶ سالگی ترک تحصیل کرده بود تا به دنبال بازیگری رود. راسل کرو خود را وقف نقش هایش میکند و این ویژگی سبب شده او را در فیلمهای بسیار خوبی مثل «گلادیاتور»، «ذهن زیبا» (A Beautiful Mind) و بسیاری دیگر ببینیم.
جنیفر لارنس
جنیفر پدر و مادرش را مجاب کرد که یک ایجنت برای او در نیویورک پیدا کنند تا از این طریق بتواند کار بازیگری را شروع کند. اولین نقش او در یک سریال کمدی به نام «شوی بیل انگوال» (The Bill Engvall Show) بود. لارنس رفته رفته راه خود را در دنیای سینما باز کرد و توانست در فیلمهایی مثل «بازیهای مرگبار» (The Hunger Games)، «مردان ایکس» (X-Men) و بسیاری دیگر بازی کند.
بن کینگزلی
کینگزلی اولین نقشش را در ۲۳ سالگی بازی کرد و بعد از آن، ۱۵ سال به بازی در تئاتر مشغول بود. او حتی نقشهای بزرگ زیادی را رد کرده. اولین فیلم او، Fear Is The Key در سال ۱۹۷۲ اکران شد و بعد از آن او در سال ۱۹۸۲ در نقش «گاندی» ظاهر شد که یک جایزه اسکار برای او به ارمغان آورد. او یک بازیگر خودآموخته است.
چنینگ تیتوم
وقتی تیتوم دانشگاه را رها کرد، به عنوان یک کارگر ساختمان، رقصنده، فروشنده و کارگزار وام مکن مشغول به کار شد. تیتوم را یک آژانس مدلینگ در خیابانهای شهر میامی آمریکا کشف کرد و دست آخر به مدل آگهیهای تبلیغاتی بسیاری از برندهای مشهور تبدیل شد. بعد از آن او به کار در آگهیهای تبلیغاتی و فیلمها ادامه داد و در نهایت به ستارهای که امروز میبینیم تبدیل شد.
شارلیز ترون
ترون کار مدلینگ را از ۱۶ سالگی آغاز کرد و بعد از آن رقصندگی باله را هم پی گرفت. بعد از وارد شدن چند جراحت به زانوهایش، ترون همه چیز را رها کرد و به لس آنجلس نقل مکان کرد تا به دنبال کار بازیگری رود. ترون برای گرفتن پول به یک بانک رفته بود که با یکی از کارمندان آنجا به خاطر امتناع او از نقد کردن چکش بحثش شد. یکی از مدیران هالیوود در آنجا شارلیز را کشف و او را وارد کار بازیگری کرد.
هنری کویل
کویل در دوران مدرسه علاقهی زیادی به بازی در تئاتر داشت. او سیاهی لشگر نمایشهای مدرسهی شبانه روزی اش بود. کویل یکی از اولین نقش هایش را زمانی توانست بگیرد که گروه انتخاب بازیگر یک فیلم به نام «کنت مونت کریستو» (The Count of Monte Cristo) به مدرسهی او آمده بودند. آنها چنان تحت تأثیر کویل قرار گرفتند که او را برای بازی در این فیلم انتخاب کردند.
متیو مک کانهی
مک کانهی مشغول تحصیل در رشتهی حقوق در دانشگاه تگزاس بود که به کتابی به نام «بزرگترین فروشنده دنیا» (The Greatest Salesman in the World) نوشتهی اگ ماندینو برخورد. این کتاب زندگی مک کانهی را زیر و رو کرد و سبب شد او تصمیم بگیرد به دنبال بازیگری رود. او کار بازیگری را با بازی در آگهیهای تبلیغاتی و فیلمهای دانشجویی شروع کرد. ملاقات با ریچارد لینکلیتر، کارگردان آمریکایی سبب شد او مک کانهی را برای بازی در فیلمش «مات و مبهوت» (Dazed and Confused) انتخاب کند. تعجبی ندارد که او مک کانهی را برای این نقش انتخاب کرد.
ناتالی پورتمن
پورتمن ۱۱ ساله در یک پیتزا فروشی مشغول به کار بود که نمایندهی برند مشهور رولون توانست او را متقاعد کند به دنبال کار مدلینگ رود. اما مدلینگ برای پورتمن کار خسته کنندهای بود و او تصمیم گرفت به جایش به دنبال بازیگری رود. بعد از آن، او در کمپ هنرهای نمایشی یوزدن ثبت نام کرد و از آنجا بود که او برای بسیار از پروژههای سینمایی انتخاب شد. پورتمن برای تبدیل شدن به بازیگر فوق العادهای که حالا هست نیازی به آموزش رسمی نداشت.
هیث لجر
لجر در ۱۷ سالگی ترک تحصیل کرد تا به دنبال بازیگری رود. او به همراه بهترین دوستش، ترور دی کارلو، تا شهر سیدنی رانندگی کرد تا در آنجا کار بازیگری را شروع کند. اولین تجربهی بازیگری او نقش کوچکی در یک سریال تلویزیونی به Clowning Around بود. او بعد از بازی در فیلم «ده چیز درباره تو که ازشان متنفرم» (۱۰ Things I Hate About You) رفته رفته به چهرهی شناخته شدهای تبدیل شد و بعد از آن، بهترین بازی اش را در نقش «جوکر» در فیلم «شوالیه تاریکی» (The Dark Knight) ارائه کرد. لجر دیگر شکی باقی نمیگذارد که برای بازیگر شدن نیازی به آموزش نیست.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط