واکنش صادق زیباکلام به مواضع اخیر اردشیر زاهدی: شاید اموال و املاکی در ایران دارد که میخواهد پس بگیرد
صادق زیباکلام گفت: یکی از کسانی که همان زمان به شدت طرفدار تز برژینسکی بود، زاهدی بود. مساله دوم حمایت ایشان از سردار سلیمانی است که از نظر من صادقانه نیست.
رویداد۲۴ مواضع اخیر اردشیر زاهدی، وزیر خارجه ایران در دوران پهلوی دوم و آخرین سفیر ایران در آمریکا در حمایت از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و ضدیت با سیاستهای کشورهای غربی واکنشهای متعددی را به همراه داشته است. برخی مواضع او را ملیگرایانه میدانند و برخی هم چنین اظهارنظرهایی را از یک مسئول عالیرتبه نظام پیشین مشکوک میدانند. در ادامه تحلیل صادق زیباکلام از مواضع زاهدی را میخوانید.
مواضع چندسال اخیر اردشیر زاهدی را چهطور ارزیابی میکنید؟ یکی از نزدیکترین افراد به رژیم پهلوی این روزها علیه سیاستهای آمریکا و تمجید نظام جمهوری اسلامی و علیه اپوزسیون حرف میزند. چرا؟
فرض بگیریم ایشان میخواهد به ایران برگردد و درحال فراهمکردن تمهیداتی برای این بازگشت است که اگر برگشت خیلی مورد غضب نباشد و در نتیجه دارد جاده را به اصطلاح برای بازگشتش صاف میکند و از در آشتی با مسولان جمهوری اسلامی کنار میآید که شاید خیلی نزدیک به واقعیت نباشد.
چرا؟ ایشان بالاخره ۹۱ساله است و احتمالا دوست دارد حداقل سالهای آخر در ایران زندگی کند و در ایران فوت کند.
بله؛ اگر ایشان به هرعلتی خواسته باشد برگردد تنها راهش همین است که با مسولان جمهوری اسلامی کنار بیاید، اما دو نکته اصلی که میخواهم عرض کنم به این مربوط است که با فرض اینکه ایشان حتی هیچوقت هم نخواهد به ایران بیاید چرا نباید از نظرات ایشان متعجب شد. دلیل اول این است که آقای اردشیر زاهدی هیچوقت علاقه یا گرایشی به مسئله آزادی، دموکراسی و این جور مقولات نداشته؛ به عبارت دیگر زمانی که سفیر ایران آمریکا بود و میدید که تصویر رژیم شاه به علت عدم رعایت حقوق بشر در امریکا به ویژه در سالهای اواسط دهه۵۰ به بعد سیاه شده، اما هیچ واکنشی نداشت. من یادم هست عفو بینالملل در سال۵۴ ایران را سیاهترین کشور از نظر کارنامه حقوق بشر معرفی کرد. بودند کسانی که به هر حال سعی میکردند دامن رژیم را از اتهامات مبرا کنند یا به شکلی که شاه عصبانی نشود به او بگویند که شاید خیلی هم این تصویری که از ایران ایجاد شده جالب نیست، اما زاهدی هیچ وقت دغدغه این چیزها را نداشت.
بیشتر بخوانید: جنجال جدید بازمانده پهلوی/ اردشیر زاهدی حامی جدید جمهوری اسلامی است؟
مواضع چندسال اخیر اردشیر زاهدی را چهطور ارزیابی میکنید؟ یکی از نزدیکترین افراد به رژیم پهلوی این روزها علیه سیاستهای آمریکا و تمجید نظام جمهوری اسلامی و علیه اپوزسیون حرف میزند. چرا؟
فرض بگیریم ایشان میخواهد به ایران برگردد و درحال فراهمکردن تمهیداتی برای این بازگشت است که اگر برگشت خیلی مورد غضب نباشد و در نتیجه دارد جاده را به اصطلاح برای بازگشتش صاف میکند و از در آشتی با مسولان جمهوری اسلامی کنار میآید که شاید خیلی نزدیک به واقعیت نباشد.
چرا؟ ایشان بالاخره ۹۱ساله است و احتمالا دوست دارد حداقل سالهای آخر در ایران زندگی کند و در ایران فوت کند.
بله؛ اگر ایشان به هرعلتی خواسته باشد برگردد تنها راهش همین است که با مسولان جمهوری اسلامی کنار بیاید، اما دو نکته اصلی که میخواهم عرض کنم به این مربوط است که با فرض اینکه ایشان حتی هیچوقت هم نخواهد به ایران بیاید چرا نباید از نظرات ایشان متعجب شد. دلیل اول این است که آقای اردشیر زاهدی هیچوقت علاقه یا گرایشی به مسئله آزادی، دموکراسی و این جور مقولات نداشته؛ به عبارت دیگر زمانی که سفیر ایران آمریکا بود و میدید که تصویر رژیم شاه به علت عدم رعایت حقوق بشر در امریکا به ویژه در سالهای اواسط دهه۵۰ به بعد سیاه شده، اما هیچ واکنشی نداشت. من یادم هست عفو بینالملل در سال۵۴ ایران را سیاهترین کشور از نظر کارنامه حقوق بشر معرفی کرد. بودند کسانی که به هر حال سعی میکردند دامن رژیم را از اتهامات مبرا کنند یا به شکلی که شاه عصبانی نشود به او بگویند که شاید خیلی هم این تصویری که از ایران ایجاد شده جالب نیست، اما زاهدی هیچ وقت دغدغه این چیزها را نداشت.
بیشتر بخوانید: جنجال جدید بازمانده پهلوی/ اردشیر زاهدی حامی جدید جمهوری اسلامی است؟
مثالش هم میشود به درخواست اخراج قطبزاده از آمریکا از سوی زاهدی اشاره کرد که البته مربوط به سالهای قبلتر بوده است.
بله و هروقت مساله حقوق بشر ایران مطرح میشد ایشان دفاع میکرد و میگفت وضع بد نیست بلکه معترضان تحت تاثیر روشنفکران هستند یا میگفت افرادی که در زندان هستند یا شکنجه میشوند کمونیست و تروریستاند و در کل مدافع جدی رژیم شاه در زمینه نقض حقوق بشر بود. همه میدانیم که در آن مقطع یعنی سالهای حساس ۵۵تا ۵۷ یک دوگانگی در واشنگتن و دردولت کارتر در ارتباط با سیاست ایران وجود داشت. یک طرف سایروس ونس و وزارت خارجه بودند که معتقد بودند شاه باید فضا را باز کند و اصلاحات سیاسی انجام دهد و یک سوی دیگر برژینسکی مشاور امنیت ملی و دیگران که میگفتند شاه باید اول یک ثبات ایجاد کند. بحران اعتراضات را پشت سر بگذارد و ما باید کمکش کنیم از این بحران خارج شود بعد شروع به اصلاحات سیاسی کند.
یکی از کسانی که همان زمان به شدت طرفدار تز برژینسکی بود، زاهدی بود. مساله دوم حمایت ایشان از سردار سلیمانی است که از نظر من صادقانه نیست. ایشان وقتی از سردار سلیمانی تجلیل میکند در حقیقت از احساسات ناسیونالیستی ومیهن دوستیاش سخن میگوید درحالی که برای من یک علامت سوال بزرگ ایجاد میشود. چون ما در طول جنگ ۸ساله هیچ وقت نشانی از این احساسات ناسیونالیستی آقای زاهدی ندیدیم. حتی یکبار ندیدیم که بگوید من با جمهوری اسلامی مخالفم، اما حمله صدام به ایران را محکوم میکنم. من یادم نمیآید که از ایشان در آن سالها سخنی در باب وطن دوستی و احساسات میهنگرایانه شنیده باشم. این ایرانگرایی ایشان واین که سردار سلیمانی را سمبل تمامیت ارضی ایران دانسته به تازگی مطرح شده و یک مقدار باورکردنش برای من دشوار هست. من با این که باتئوری توطئه مخالفم، اما اگر قرار بود روی انگیزه زاهدی از بیان این سخنان شرطبندی کنم آن را مصالحه و کنار امدن با نظام میدانستم.
پس برمی گردیم به همان سخن نخست که میخواهد به ایران بازگردد.
بله ممکن است. شاید هم اموال واملاکی دارد و میخواهد پس بگیرد. نمیدانم، ولی در انگیزه اصلیاش شک دارم.
منبع: نامه نیوز
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
استاد دانشگاه علاوه بر این که تدریس میکرد کار پیمانکاری ساختمانی هم قبول میکرد (مهنسی داشت)
داستان اعتراضات به گرانی بنزین ابان 98
از دانشگاه اومده بود..... میگفت کلی فک زدم برا دانشجو هام... تشویقشون میکردم برن تظاهرات شرکت کنند در اغتشاشات
خاک بر سرتون با این حکومت داری کردن
این زیباکلام چی داره به بچه های مردم یاد میده جز خیانت کردن به مملکت
اقای زاهدی خفت دوره شاه در سیاست خارجی را دیده چون مسئولیت مستقیم این سیاست بر عهده اش بوده
ثروت فراوانی هم داشته و داره احتیاجی نداره بخاد برای پول دروغ بگه
سنش هم سنی نیست که بخواد دروغ بگه و بواسطه اون دروغ بخاد به اهدافی برسه ...هرچی میخاسته بهش رسیده
ما واقعا نیاز داریم دانشگاه ها را پاکسازی کنیم....امیرکبیر از کشورهای بی طرف استاد دانشگاه و استاد فنی برای دارالفنون دعوت کرده بود
هیچ وقت امیرکبیر برای دارالفنون از انگلستان استاد دعوت نکرد چرا؟
چون میدونست خائن هستند
زیباکلام یک شخص انگلیسی و بریتانیایی است که فقط به فارسی صحبت میکنه چرا این مرتیکه کرسی تدریس داره در دانشگاه ایران
اگر امیرکبیر زنده بود اجازه میداد این در دانشگاه های ایران تدریس کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
غیرت ما کجا رفته؟
از شما خواهسش میکنم این مطلب منو منتشر کنید