برای آمریکا حضور تهران و اهداف نظامیاش مهمتر از انتخاب نخست وزیر عراق است/ کسی انتظار چندانی از این نخست وزیر تازه نفس ندارد!
یک کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است که برای آمریکا حضور تهران و اهداف نظامی کشورش اش در عراق از هرچیزی مهمتر است و انتخاب نخست وزیر و اینکه چه کسی و وابسته به چه کشوری باشد کمترین اهمیت را دارد.
رویداد۲۴ مصطفی الکاظمی نخست وزیر جدید عراق این روزها در حال تهیه لیست کابینه و رایزنی با احزاب عراقی و فراکسیونهای پارلمان است. گفته شده است که او با شیعیان به توافقی دست پیدا کرده است و قرار است امروز (شنبه) لیست کابینه خود را منتشر کند و روز سه شنبه در پارلمان عراق به رای بگذارد. برخی تحلیلگران میگویند که او هم مانند الزرفی و علاوی کناره گیری خواهد کرد چراکه احزاب عراقی بر سر سهم خواهی همچنان اختلاف نظر دارند، اما برخی دیگر معتقدند که او شانس بالایی برای کسب رای اعتماد مجلس دارد. دراینباره با جعفر حقپناه استادیار مدعو مطالعات منطقهای دانشگاه تهران گفتگو کرده ایم که در ادامه میخوانیم:
قرار است امروز شنبه اسامی کابینه از سوی الکاظمی اعلام شود، شانس این نخست وزیرتازه نفس را نسبت به گزینههای قبلی که کناره گیری کردند را چگونه توصیف میکنید؟
شواهد و قرائن نشان میدهد که مصطفی الکاظمی وضعیت بهتری نسبت به علاوی و الزرفی دارد. در همین راستا وی عملکرد خوبی در جلب حمایت بلوکهای قدرت اعم از شیعه، سنی و کرد داشته است. در خصوص کشورهای منطقهای و فرامنطقهای نیز به همین صورت است و میتوان پیش بینی کرد که او در تصدی جایگاه نخست وزیری به صورت مشروط موفق عمل خواهد کرد. اما موضوع مهمتر این است که دولت همچنان به صورت یک شرکت سهامی باقی خواهد ماند و از همین رو موفقیت الکاظمی منوط به این موضوع خواهد بود که وی بتواند سهم هر یک از بلوکهای قدرت را در نظر بگیرد. علت طولانی شدن مذاکرات وی نیز گواه بر این موضوع است. علی رغم تظاهر به مستقل بودن، گرفتن رأی اعتماد بدون طی این مراحل اساساً امکان پذیر نیست.
نکته دیگر اینکه باید وضعیت شکننده کابینه را مستدام بدانیم؛ بدین معنا که انتخاب نخست وزیر جدید روندها را تغییر نخواهد داد. اگرچه خلاء قدرت شش ماه در عراق ظاهراً پر میشود، اما همان ترتیبات سابق باقی پایدار و دولت تحت تأثیر رقابتهای درونی نیروهای اجتماعی، سیاسی و طوایف عراقی باقی خواهد ماند و قادر نیست جنبه تکنوکراتیک و کارشناسی به خود گیرد. به این معضل میتوانیم رقابتهای منطقهای و جهانی را نیز اضافه کنیم که در نهایت صورت مسأله را پاک نشده باقی میگذارد.
امتیاز و شانسی را که میتوان برای الکاظمی متصور بود این است که کسی انتظار چندانی از وی ندارد و اکثرا معتقدند که مهمترین مأموریت او تدارک برای انتخابات پارلمانی پیش از موعد است که چالش بزرگی محسوب میشود و بعید به نظر میرسد چنین وضعیتی نیز خالی از رقابتهای فعلی باشد. همچنین نباید انتظار داشت که به یکباره عرصه سیاسی عراق دچار تحول عمدهای شود. بدین معنا که طوایف عراقی به درک و بلوغ جدید دست یابند تا طی آن ترتیباتی که در مدت ۱۷ یا ۱۸ ساله اخیر داشتند به یکباره کنار بگذارند و قواعد توسعه دموکراتیک را در راستای عراق یکپارچه که درک واحدی از آن وجود ندارد دنبال کنند.
ارزیابی شما از نقش مخالفین و رقابت کشورها بر سر مساله عراق را چیست؟ نقش قدرت خارجی تا چه اندازه در روند تشکیل کابینه الکاظمی و بهبود شرایط موثر است؟
مسأله رقابتهای خارجی و نفوذپذیری عراق نیز که به قوت خود باقی است؛ بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که اتفاق بزرگی در عراق رخ دهد. البته در این بین نمیتوان نقش و میزان اثرگذاری رو به رشد نهادهای مدنی و آگاهی عمومی را نادیده گرفت. به هر حال آن هیمنه و سیطرهای که گروهها و احزاب سیاسی در عراق داشتند به نوعی تضعیف خواهد شد، اما اینکه این اتفاق تا چه حد میتواند سازنده باشد بحث جداگانهای است که جای ابهام دارد.
به طور طبیعی الکاظمی نیز مانند دیگر نخبگان عراقی نمیتواند دیالوگ مستقیمی با تودهها و معترضینی که بدون سازماندهی هستند برقرار کند. ناگزیر وی باید همان ترتیبات و روندهای موجود را پیش بگیرد که به خودی خود فاصلهای را نیز ایجاد خواهد کرد. به هر روی این حجاب حزبی و سکتاریسمی که در عراق، بین نخبگان و هیأت حاکمان با مردم ایجاد کرده است همچنان ادامه خواهد داشت و در این راستا الکاظمی نیز قادر نیست تا روندهای تازهای را در پیش بگیرد تا از پایگاه اجتماعی ویژهای در نزد مردم برخوردار باشد. اما از این منظر که وی عهده دار یک دولت انتقالی به شمار میرود انتظارات کاهش مییابد و هم اینکه شاید در این پروسه وی تا حدی بتواند رضایت برخی از گروههای مخالف را جلب کند. در این بین نکته بسیار مهمی که نخست وزیران اسبق با آن روبرو نبودند کاهش بی سابقه قیمت نفت است که اقتصاد عراق به شدت به آن وابسته است و میتواند چالش بزرگی برای الکاظمی باشد.
همچنین باید به نقش دیگر بازیگر مهم در این کشور یعنی ایالات متحده آمریکا اشاره کرد. برای این کشور افرادی که برای سمت نخست وزیر انتخاب میشوند مهم نیست و بیشتر به دنبال کنترل روندهاست. برای واشنگتن حفظ نفوذ، تداوم حضور، حذف رقبا از صحنه با حداقل هزینه از اولویتها به شمار میرود که در این بین مهمترین رقیب واشنگتن در عراق تهران محسوب میشود. سیاست آنها به گونهای است که بیش از گذشته و با اتکا به اهرمهای اقتصادی و سیاسی گلوی دولت عراق را بفشارد تا طی آن رقبای خود در وهله اول یعنی ایران و سپس روسیه را از این کشور خارج کند. به نظر میرسد که همه گیری بیماری کووید-۱۹ شانس بیشتری را در اختیار آمریکا قرار داده است تا به همین شکل به صورت روندی فرسایشی و پرداخت هزینه کمتر درحوزههای نظامی و امنیتی این سناریو را عملی کند. در ماههای اخیر نیز شاهد بودیم آمریکا به صورت تدریجی و قطره چکانی به دولت عراق اجازه داد که به صورت محدود از ایران خرید گاز و برق داشته باشد. این همان اهرمهای فشاری است که آمریکا آن را دنبال میکند و ترجیح میدهد که به این شکل به قضیه ورود پیدا کند تا در عین حال فضای ضدآمریکایی نیز در عراق تقویت نشود. از طرفی شاهد هستیم که آمریکا نیروهایش را به صورت تجمیع شده در عراق نگه داشته است و از تعداد پایگاههای خود کاسته اند. استقرار سامانههای پاتریوت نیز بیانگر این است که حضور آنان همچنان ادامه خواهد داشت. پیگیری چنین مواردی برای آمریکاییها بسیار مهمتر از آن است که به دنبال آن باشند که چه کسی در عراق سکان نخست وزیر را بر عهده خواهد گرفت. این موضوع در سیاست کلان آنها تغییری ایجاد نخواهد کرد.
بیشتر بخوانید: پشتپرده سناریوهای ترامپ کیست؟
قرار است امروز شنبه اسامی کابینه از سوی الکاظمی اعلام شود، شانس این نخست وزیرتازه نفس را نسبت به گزینههای قبلی که کناره گیری کردند را چگونه توصیف میکنید؟
شواهد و قرائن نشان میدهد که مصطفی الکاظمی وضعیت بهتری نسبت به علاوی و الزرفی دارد. در همین راستا وی عملکرد خوبی در جلب حمایت بلوکهای قدرت اعم از شیعه، سنی و کرد داشته است. در خصوص کشورهای منطقهای و فرامنطقهای نیز به همین صورت است و میتوان پیش بینی کرد که او در تصدی جایگاه نخست وزیری به صورت مشروط موفق عمل خواهد کرد. اما موضوع مهمتر این است که دولت همچنان به صورت یک شرکت سهامی باقی خواهد ماند و از همین رو موفقیت الکاظمی منوط به این موضوع خواهد بود که وی بتواند سهم هر یک از بلوکهای قدرت را در نظر بگیرد. علت طولانی شدن مذاکرات وی نیز گواه بر این موضوع است. علی رغم تظاهر به مستقل بودن، گرفتن رأی اعتماد بدون طی این مراحل اساساً امکان پذیر نیست.
نکته دیگر اینکه باید وضعیت شکننده کابینه را مستدام بدانیم؛ بدین معنا که انتخاب نخست وزیر جدید روندها را تغییر نخواهد داد. اگرچه خلاء قدرت شش ماه در عراق ظاهراً پر میشود، اما همان ترتیبات سابق باقی پایدار و دولت تحت تأثیر رقابتهای درونی نیروهای اجتماعی، سیاسی و طوایف عراقی باقی خواهد ماند و قادر نیست جنبه تکنوکراتیک و کارشناسی به خود گیرد. به این معضل میتوانیم رقابتهای منطقهای و جهانی را نیز اضافه کنیم که در نهایت صورت مسأله را پاک نشده باقی میگذارد.
امتیاز و شانسی را که میتوان برای الکاظمی متصور بود این است که کسی انتظار چندانی از وی ندارد و اکثرا معتقدند که مهمترین مأموریت او تدارک برای انتخابات پارلمانی پیش از موعد است که چالش بزرگی محسوب میشود و بعید به نظر میرسد چنین وضعیتی نیز خالی از رقابتهای فعلی باشد. همچنین نباید انتظار داشت که به یکباره عرصه سیاسی عراق دچار تحول عمدهای شود. بدین معنا که طوایف عراقی به درک و بلوغ جدید دست یابند تا طی آن ترتیباتی که در مدت ۱۷ یا ۱۸ ساله اخیر داشتند به یکباره کنار بگذارند و قواعد توسعه دموکراتیک را در راستای عراق یکپارچه که درک واحدی از آن وجود ندارد دنبال کنند.
ارزیابی شما از نقش مخالفین و رقابت کشورها بر سر مساله عراق را چیست؟ نقش قدرت خارجی تا چه اندازه در روند تشکیل کابینه الکاظمی و بهبود شرایط موثر است؟
مسأله رقابتهای خارجی و نفوذپذیری عراق نیز که به قوت خود باقی است؛ بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که اتفاق بزرگی در عراق رخ دهد. البته در این بین نمیتوان نقش و میزان اثرگذاری رو به رشد نهادهای مدنی و آگاهی عمومی را نادیده گرفت. به هر حال آن هیمنه و سیطرهای که گروهها و احزاب سیاسی در عراق داشتند به نوعی تضعیف خواهد شد، اما اینکه این اتفاق تا چه حد میتواند سازنده باشد بحث جداگانهای است که جای ابهام دارد.
به طور طبیعی الکاظمی نیز مانند دیگر نخبگان عراقی نمیتواند دیالوگ مستقیمی با تودهها و معترضینی که بدون سازماندهی هستند برقرار کند. ناگزیر وی باید همان ترتیبات و روندهای موجود را پیش بگیرد که به خودی خود فاصلهای را نیز ایجاد خواهد کرد. به هر روی این حجاب حزبی و سکتاریسمی که در عراق، بین نخبگان و هیأت حاکمان با مردم ایجاد کرده است همچنان ادامه خواهد داشت و در این راستا الکاظمی نیز قادر نیست تا روندهای تازهای را در پیش بگیرد تا از پایگاه اجتماعی ویژهای در نزد مردم برخوردار باشد. اما از این منظر که وی عهده دار یک دولت انتقالی به شمار میرود انتظارات کاهش مییابد و هم اینکه شاید در این پروسه وی تا حدی بتواند رضایت برخی از گروههای مخالف را جلب کند. در این بین نکته بسیار مهمی که نخست وزیران اسبق با آن روبرو نبودند کاهش بی سابقه قیمت نفت است که اقتصاد عراق به شدت به آن وابسته است و میتواند چالش بزرگی برای الکاظمی باشد.
همچنین باید به نقش دیگر بازیگر مهم در این کشور یعنی ایالات متحده آمریکا اشاره کرد. برای این کشور افرادی که برای سمت نخست وزیر انتخاب میشوند مهم نیست و بیشتر به دنبال کنترل روندهاست. برای واشنگتن حفظ نفوذ، تداوم حضور، حذف رقبا از صحنه با حداقل هزینه از اولویتها به شمار میرود که در این بین مهمترین رقیب واشنگتن در عراق تهران محسوب میشود. سیاست آنها به گونهای است که بیش از گذشته و با اتکا به اهرمهای اقتصادی و سیاسی گلوی دولت عراق را بفشارد تا طی آن رقبای خود در وهله اول یعنی ایران و سپس روسیه را از این کشور خارج کند. به نظر میرسد که همه گیری بیماری کووید-۱۹ شانس بیشتری را در اختیار آمریکا قرار داده است تا به همین شکل به صورت روندی فرسایشی و پرداخت هزینه کمتر درحوزههای نظامی و امنیتی این سناریو را عملی کند. در ماههای اخیر نیز شاهد بودیم آمریکا به صورت تدریجی و قطره چکانی به دولت عراق اجازه داد که به صورت محدود از ایران خرید گاز و برق داشته باشد. این همان اهرمهای فشاری است که آمریکا آن را دنبال میکند و ترجیح میدهد که به این شکل به قضیه ورود پیدا کند تا در عین حال فضای ضدآمریکایی نیز در عراق تقویت نشود. از طرفی شاهد هستیم که آمریکا نیروهایش را به صورت تجمیع شده در عراق نگه داشته است و از تعداد پایگاههای خود کاسته اند. استقرار سامانههای پاتریوت نیز بیانگر این است که حضور آنان همچنان ادامه خواهد داشت. پیگیری چنین مواردی برای آمریکاییها بسیار مهمتر از آن است که به دنبال آن باشند که چه کسی در عراق سکان نخست وزیر را بر عهده خواهد گرفت. این موضوع در سیاست کلان آنها تغییری ایجاد نخواهد کرد.
بیشتر بخوانید: پشتپرده سناریوهای ترامپ کیست؟
درباره کشورهای عربی چگونه است؟
در واکاوی مواضع کشورهای عربی از جمله عربستان و امارات نسبت به تحولات عراق باید گفت که این دو کشور در حال حاضر درگیر مسائل مهمتری در قیاس با عراق هستند و شاید عراق را از اولویتی که برای این دو کشور مابین سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ داشت خارج کند. با گذشت چند سال همچنان بحران یمن این دو کشور را درگیر خود کرده است و اختلافات ریاض و ابوظبی در این عرصه به نوبه خود قابل توجه به نظر میرسد. مهمتر اینکه مسأله موضوع کاهش قیمت نفت بر قدرت مانور هر دو دولت اثر بسیار جدی خواهد گذاشت. به این موارد همه گیری ویروس کرونا را نیز باید اضافه کرد؛ این دو جز پرمبتلاترین کشورهای عربی منطقه هستند که چنین موضوعی بر این دو کشور حتما اثر منفی خواهد گذاشت، اما آنها همچنان برای حفظ نفوذ در عراق تلاش خواهند کرد و رقابتشان با ایران قابل پیش بینی خواهد بود، ولی این که تا چه حد توان رقابت را داشته باشند بحث دیگری است و به نظر میرسد این دو کشور تضعیف شدهتر از سالهای گذشته در عراق عمل خواهند کرد.
منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط