لیاقت قوی سپید را نداشتند
باشگاه ملوان با نزدیک به نیم قرن سابقه در فوتبال ایران یکی از ریشهدارترین تیمهای تاریخ فوتبال ایران بوده و هست. ماجرای این روزهای قوی سپید شمال بیش از پیش مظلومیت تنها نماینده شمال ایران را تداعی میکند.
رویداد۲۴- در پی برنده شدن باشگاه فوتبال ملوان بندر انزلی در مزائده تیم فوتبال نفت تهران و متعاقب آن ابطال این مزائده، هواداران باشگاه ملوان انزلي بیانیهای صادر کردهاند که بدین شرح است:
از روزی که برنده مزایده نفت تهران، باشگاه ملوان بندرانزلی اعلام شد، فدراسیون نشینها و مدیران رده پایین باشگاه نفت از هیچگونه مصاحبه، تحلیل، ماده قانونی، تبصره و آییننامهای علیه باشگاه ملوان دریغ نکردند؛ حتی موضوع برای مربی خانهنشینی که در چند سال گذشته هیچ سمتی در باشگاه نفت نداشت جذاب شد. قانون و آييننامه جلساتی بود که تشکیل نشد!
کسانی که حتی فوتبال را دنبال نمیکردند پس از این هجمهها به ناگاه پنداشتند که شاید ملوان در جایی جدا از نقشه این مرز و بوم میزیسته است!
مزایدهای که در شرایط عادلانه برگزار شد و خریداری بود که توان داشت و خرید. مدیران دلواپس دمادم، مثال پاس همدانی را مطرح میكردند که به مردم همدان هبه شده بود، جایی که هیچ سابقه فوتبالی آنچناني نداشت، یادشان نبود که انتقالهايي که سرانجام خوش و مثبت داشت را به زبان بیاورند و انزلی و نیم قرن فوتبال و تیمهاى پایه فراوان و چهرههايي که هر يك در تیم ملی فوتبال در دهههای گذشته انکارناپذیر به نظر ميرسد را نادیده پنداشتند.
شاید قوی سپید خزر بهدلیل معرفی خيلي از این نخبگان فوتبال محاکمه شد و به همین دلیل بدهکار فوتبال ایران شد. فوتبالی که یک برنامه تلویزیونی برایش خط مشی تعیین میکند و به دلیل سلایق شخصی یک فرد، آییننامههایی که اجرایی میشود و...! فوتبالی که هر تیمی که هوادار دارد و مردمی است پولی در بساط ندارد و هر تیمی که پول دارد هواداری در استادیومش دیده نمیشود و به راحتي در چهار دیدار میهمان سوگلیهاست. مگر نه اینکه فوتبال برای لذت بردن است و بدون هوادار معنایی ندارد.
چقدر خوب بود که باشگاه نفت به حیاتش ادامه میداد تا چهره این مدیران و قلم بهدستان چند رنگ برای مظلومترين هواداران فوتبال ایران نمایان نمیشد، مظلومترين هوادارانی که پس از اعلام خبر برنده شدن تیمشان به خیابانها ریختند تا دوباره هلهله کنان پرواز قوی سپیدشان را تماشا کنند. شاید متر و معیاری برای هواداری این دلسوختگان وجود نداشته باشد ولی چون هواداران قوی سپید در برابر این همه هجمه ناجوانمردانه هیچ حرکت ناشایستی نکردند باید حقشان خورده شود. به یاد داریم که بابت یک خبر دروغ و یا یک برنامه تلویزیونی چه اعتراضات و اعتصاباتی که نشد و... ولی مردم شمالیترین شهر ایران نجابت و فرهنگ والای خود را به تمامی قلمفروشان ثابت کردند.
مدیر فدراسیونی که هنوز مهر حکمش خشک نشده بود به راحتی خوردن یک لیوان آب معروف رییس قبلی، حق هواداران یک تیم پرسابقه شمالی را خورد. شک نداشته باشید که هواداران ملوان در هر ليگى جواب دندانشکنی به این ناعدالتی خواهند داد و یک شادباش برای آن دلواپسانی که در فصل آينده سمتهايي همچون سرپرستی، مدیر روابط عمومی و... خواهند گرفت! اما به یاد داشته باشید که نفسهاى نفت به شماره افتاده و به مانند دیگر تیم تهرانی (راهآهن) در آیندهای نزدیک قطع خواهد شد.(سقوط یا انحلال)
و در آخر فوتبال و فدراسیون و رسانههایی که لیاقت قوی سپید را نداشتند!
از روزی که برنده مزایده نفت تهران، باشگاه ملوان بندرانزلی اعلام شد، فدراسیون نشینها و مدیران رده پایین باشگاه نفت از هیچگونه مصاحبه، تحلیل، ماده قانونی، تبصره و آییننامهای علیه باشگاه ملوان دریغ نکردند؛ حتی موضوع برای مربی خانهنشینی که در چند سال گذشته هیچ سمتی در باشگاه نفت نداشت جذاب شد. قانون و آييننامه جلساتی بود که تشکیل نشد!
کسانی که حتی فوتبال را دنبال نمیکردند پس از این هجمهها به ناگاه پنداشتند که شاید ملوان در جایی جدا از نقشه این مرز و بوم میزیسته است!
مزایدهای که در شرایط عادلانه برگزار شد و خریداری بود که توان داشت و خرید. مدیران دلواپس دمادم، مثال پاس همدانی را مطرح میكردند که به مردم همدان هبه شده بود، جایی که هیچ سابقه فوتبالی آنچناني نداشت، یادشان نبود که انتقالهايي که سرانجام خوش و مثبت داشت را به زبان بیاورند و انزلی و نیم قرن فوتبال و تیمهاى پایه فراوان و چهرههايي که هر يك در تیم ملی فوتبال در دهههای گذشته انکارناپذیر به نظر ميرسد را نادیده پنداشتند.
شاید قوی سپید خزر بهدلیل معرفی خيلي از این نخبگان فوتبال محاکمه شد و به همین دلیل بدهکار فوتبال ایران شد. فوتبالی که یک برنامه تلویزیونی برایش خط مشی تعیین میکند و به دلیل سلایق شخصی یک فرد، آییننامههایی که اجرایی میشود و...! فوتبالی که هر تیمی که هوادار دارد و مردمی است پولی در بساط ندارد و هر تیمی که پول دارد هواداری در استادیومش دیده نمیشود و به راحتي در چهار دیدار میهمان سوگلیهاست. مگر نه اینکه فوتبال برای لذت بردن است و بدون هوادار معنایی ندارد.
چقدر خوب بود که باشگاه نفت به حیاتش ادامه میداد تا چهره این مدیران و قلم بهدستان چند رنگ برای مظلومترين هواداران فوتبال ایران نمایان نمیشد، مظلومترين هوادارانی که پس از اعلام خبر برنده شدن تیمشان به خیابانها ریختند تا دوباره هلهله کنان پرواز قوی سپیدشان را تماشا کنند. شاید متر و معیاری برای هواداری این دلسوختگان وجود نداشته باشد ولی چون هواداران قوی سپید در برابر این همه هجمه ناجوانمردانه هیچ حرکت ناشایستی نکردند باید حقشان خورده شود. به یاد داریم که بابت یک خبر دروغ و یا یک برنامه تلویزیونی چه اعتراضات و اعتصاباتی که نشد و... ولی مردم شمالیترین شهر ایران نجابت و فرهنگ والای خود را به تمامی قلمفروشان ثابت کردند.
مدیر فدراسیونی که هنوز مهر حکمش خشک نشده بود به راحتی خوردن یک لیوان آب معروف رییس قبلی، حق هواداران یک تیم پرسابقه شمالی را خورد. شک نداشته باشید که هواداران ملوان در هر ليگى جواب دندانشکنی به این ناعدالتی خواهند داد و یک شادباش برای آن دلواپسانی که در فصل آينده سمتهايي همچون سرپرستی، مدیر روابط عمومی و... خواهند گرفت! اما به یاد داشته باشید که نفسهاى نفت به شماره افتاده و به مانند دیگر تیم تهرانی (راهآهن) در آیندهای نزدیک قطع خواهد شد.(سقوط یا انحلال)
و در آخر فوتبال و فدراسیون و رسانههایی که لیاقت قوی سپید را نداشتند!
منبع: ایسنا