آیا تضمینی برای ادامه حمایت چین و روسیه از ایران وجود دارد؟
کارشناس مسائل آسیای میانه معتقد است که ایران برای بهره مندی از مزایای اقتصادی باید در مسیر عقلایی کردن روابط تجاری خود با سایر کشورها در چارچوب حقوق بین الملل گام بردارد و با بازنگری در سیاست خارجی در مسیر نظام بین الملل و نظم جهانی حرکت کند.
رویداد۲۴ ادامه تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و انفعال اروپاییها در اجرای وعدههای اقتصادی سبب شده تا ایران روابط اقتصادی خود با کشورهای همسایه و متحد را استحکام بخشد. سند راهبردی ۲۵ ساله با چین و تمدید قرارداد ۲۰ ساله با روسیه که در سفر اخیر وزیر خارجه کشورمان به مسکو مطرح شد از نمونه تحرکات دیپلماسی فعال ایران است. همزمان با انتشار کلیات سند راهبردی ایران و چین موجی از انتقادها و مخالفتها در داخل با اتهام امتیازدهی فراوان به پکن مطرح شده و در آن سو مقامهای آمریکایی صحبت از منفعت سرشار ایران در صورت تصویب این سند میکنند. اینکه همکاریهای ایران و روسیه در زمینه اقتصادی تا چه حد میتواند گره گشا باشد موضوع گفتگوی خبرآنلاین با دکتر بهرام امیراحمدیان کارشناس ارشد مسائل آسیای میانه و استاد مطالعات منطقهای بود که در ادامه آن را میخوانید:
در ابتدا در خصوص اهمیت روابط اقتصادی با روسیه بفرمایید، اینکه گفته میشود این کشور متحد راهبردی ایران محسوب میشود آیا در اقتصاد هم به همین شکل است؟
با تداوم تحریمهای ایالاتهای متحده آمریکا افزایش سطح روابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با همسایگان به ویژه چین و روسیه بیش از پیش مهمتر به نظر میرسد. اگرچه این گام مهم و در مسیر درستی قرار دارد، اما بررسی جوانب دیگر آن نیز ضروری است. برای مثال روابط اقتصادی تهران و مسکو به گونهای نیست که ایران بتواند تمام نیازهای تجارت خارجی خود را از روسیه تأمین کند. پرسش اصلی اینجاست که چرا با وجود روابط دوستانه و راهبردی این دو کشور، حجم مبادلات تجاری از ۳ میلیارد دلار بالاتر نرفته است؟ این در حالی است که سطح تجارت خارجی با کشوری مانند چین بعضا به ۵۰ میلیارد دلار نیز رسیده است؛ بنابراین میتوان دریافت که ظرفیت روسیه برای ایران به منظور تجارت خارجی و روابط اقتصادی محدود است چرا که اقتصاد روسیه همواره بر پایه صادرات انرژی و مواد خام و تسلیحات بوده است. روسیه کشوری صنعتی به شمار نمیرود و از همین رو نمیتواند تأمین کننده نیاز خانوارها و مصرف کننده نهایی باشد. این کشور وارد کننده چنین امکاناتی است؛ البته ناگفته نماند این کشور در زمینه هوافضا، تسلیحات نظامی، صنایع وابسته به تکنولوژی هستهای و ... سرآمد است. در این مورد زمینه همکاری محدود است.
با این وجود باید پرسید این امکانات چگونه نیاز جامعه را برطرف میکند؟ یا اینکه در ایران کدام کالای مصرفی روسی را میشناسیم؟ نکته مهمتر اینکه ایران چه صادراتی به کشورهای دنیا دارد؟ ایران مواردی، چون انرژی، مواد خام، محصولات کشاورزی و ... را برای واردات کالاهای مختلف صادر میکند. در روسیه نیز روند تا حدودی به همین شکل است و این باعث به وجود آمدن محدودیتها میشود. اگرچه در چین به این شکل نیست و امکانات و ظرفیتهای گستردهای برای تعاملات تجاری وجود دارد، اما فضای تجارت بین الملل از قاعدهها و قوانین خاصی برای مبادلات بانکی پیروی میکند.
این محدودیتها در خصوص روابط اقتصادی با چین نیز صدق میکند؟
زمانی که پای اِف اِی تی اِف FATF نیز در میان باشد محدودیتها ایجاد خواهند شد و به طور طبیعی چینیها نیز نمیتوانند با ایران در زمینه مبادلات بانکی همکاری کنند. از طرفی ممکن است چین در اقتصاد ایران نقش بزرگی ایفا کند و ۲۵% از تجارت خارجی تهران با پکن انجام شود. نکته مهم اینکه توازنی بین میزان اهمیت چین برای ایران و همینطور ایران برای چین وجود ندارد؛ اگر به هر دلیلی چین وادار به عدم همکاری با ایران شود به دلیل سهم ناچیز ایران در تجارت خارجی چین، این کشور به رویه خود ادامه نخواهد داد. در بازار بزرگ دنیا این تنها ایران نیست که مواد خام و نفت عرضه میکند. کشورهای زیادی از جمله خود روسیه وجود دارند؛ در خاورمیانه کشورهای صادر کننده عمده نفت در حوزه خلیج فارس، عربستان، امارات، کویت، قطر، حتی خود عراق، میتوانند سهم ایران را بدست آورند. اگر ایران یک میلیون بشکه صادر میکند عربستان در خاورمینه و روسیه در خارج از اوپک قادرند ده میلیون بشکه در روز نفت خام صادر کنند.
بیشتر بخوانید: موافقت چین با پیشنهاد پوتین برای نشست آنلاین سران ۱+۵ و ایران
پس راه حل نهایی ایران برای تقویت اقتصادش چیست؟
ایران بایستی در مسیر عقلایی کردن روابط تجاری خود با سایر کشورها در چارچوب حقوق بین الملل گام بردارد. در این مسیر چین نظم جهانی را میپذیرد، ولی در مواضعش از آن انتقاد میکند. اما ایران با عدم پذیرش نظم جهانی مانع از شکل گیری همکاریها شده است. ایران باید با بازنگری در سیاست خارجی در مسیر نظام بین الملل و نظم جهانی حرکت کند.
ایران در برهه کنونی ناگزیر است تا با چین به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی همکاری داشته باشد. این همکاری نباید به گونهای باشد که نیروهای ملی در داخل ایران آن را مورد انتقاد قرار دهند. از سویی نباید تمام تخم مرغها را هم در سبد چین گذاشت؛ اگر چین بخواهد به هر دلیل با ایران قطع رابطه کند نباید آن ۲۵% سهم از تجارت خارجی از بین رود. این امر ایجاب میکند که به دنبال تنوع سازی باشیم و پیوستن به ائتلافهای منطقه ای، سازمانهای منطقه و ... را در دستور کار قرار دهیم. در این بین سازمان منطقهای اکو تأسیس شده، اما بهرهای از آن برده نشده است. زمانی که ایران پیشنهاد ایجاد آن را مطرح کرد جهان فرم و شکل دیگری داشت و در حال حاضر کشورهایی که با ایران همکاری میکنند قادر به برطرف کردن نیازها نیستند؛ چون که ما نیازمند به تکنولوژی،های تک، آی تی و ... هستیم که در اختیار کشورهای منطقهای که ایران با آنها رابطه دارد نیست. از همین رو باید روابط خود را با جهان تغییر دهیم و با آن آشتی کنیم.
در یکی از بندهای سند چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران ذکر شده که تا سال ۱۴۰۴ ایران کشوری با بیشترین تعامل در سطح بین الملل خواهد بود. اما این امر تحقق نیافته است و قرار بود ایران در طی بیست سال، سالانه رشد ۸ درصد در اقتصادی را تجربه کند که این موضوع نیز راه به جایی نبرد. ضمن اینکه بدون برنامه آمایش سرزمین قادر به تحقق اهداق بلندمدت خود نیستیم و در نهایت به فکر حل مشکلات به صورت مقطعی خواهیم بود.
در این مسیر ایران چگونه میتواند از ظرفیتهای مهم خود بهره گیرد؟
ایران از همه مولفههای قدرت برخوردار است. مراکز علمی معتبر، تعداد فارغ التحصیلان در رشتههای گوناگون، دانشگاههای متعدد و نیروی انسانی کارآمد، فناوریهای نظامی، سرزمین، موقعیت جغرافیایی و منابع آب و خاکو و ... از جمله این مولفهها هستند. ایران سالانه ۱۲۰ میلیون تن محصول کشاورزی تولید میکند که به ازای هر نفر ۱.۲ تن محصول بدست میآید، اما در عمل آوری، حفظ، جابجایی، حمل و نقل و لجستیک، انبارداری و ذخیره سازی و ضایعات غیر منطقی با مشکلاتی مواجه هستیم. اما با این همه ظرفیتهای گوناگون کشورهای دنیا باید به ایران نیاز مبرم داشته باشند. در همین حال کاهش تعداد شرکای تجاری و اقتصادی برای یک کشور به معنای روبرو بودن با محدودیتها است. یک نگرانی عمده که میتواند زیان بخش نیز باشد این است که چرا باید یک چهارم تجارت خارجی ایران تنها با چین صورت بگیرد؟ اگرچه این کشور برای ما مهم و جز شرکای ثابت ما تلقی میشود، اما هیچ تضمینی برای تداوم آن در آینده نیست. تنوع روابط با کشورهای مختلف نیازمند عزمی جدی، برنامه ریزی و همدلی نیروها در داخل است در این صورت ایران قطعا میتواند با استفاده از مولفههای قدرت به کشوری توانمند تبدیل شود.
در خصوص قرارداد با چین و روسیه ایران باید چه نکاتی را مدنظر قرار دهد؟
ایران از دیرباز با کشور دوست یعنی چین و روسیه روابط داشته و در برهه کنونی نیز به دنبال نظاممند کردن این روابط است. در طول روند اجرایی شدن سند راهبردی میان تهران و پکن چند دولت در ایران تغییر خواهد کرد. ایران باید این قرارداد را بادقت بررسی کند تا بتواند با موافقت دو طرف تصویب شود و مسیر قانونی خود را همراه با آرامش در داخل طی کند تا بتوانیم از این پیچ تاریخی نیز عبور کنیم.
در سویی دیگر قرارداد ۲۰ ساله با روسیه نیز موضوع جدیدی نیست و قراردادی روتین محسوب میشود. این قراردادها حاکی از تواناییهای ایران است و به هیچ وجه جای نگرانی نیست و نباید اینگونه بپنداریم که جمهوری اسلامی ایران از سر استیصال به دنبال امضای آنها بوده است. وقتی اروپا درها را به روی ایران میبندد تهران به طور طبیعی تحرکات خود را برای روابط بهینه با دیگر کشورها افزایش خواهد داد، در این بین همسایگان نقش و اهمیت ویژهای دارند.
به عنوان سوال آخر نقش میانجی گریهای اخیر در منطقه را برای کاستن از تنشها با ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
همانطور که شاهد هستیم دو کشور امارات و ایران به دنبال کاهش سطح تنشها و افزایش سطح همکاری هستند. در خصوص عربستان نیز به همین شکل است و با میانجی گریهای پاکستان تهران و ریاض قادر به توسعه روابط خواهند بود. با این عرصه و فضا و بر حسب شرایط کنونی، ایران ناگزیر خواهد بود تا با ابعاد دیگری در محیط بین المللی به ایفای نقش بپردازد.
در ابتدا در خصوص اهمیت روابط اقتصادی با روسیه بفرمایید، اینکه گفته میشود این کشور متحد راهبردی ایران محسوب میشود آیا در اقتصاد هم به همین شکل است؟
با تداوم تحریمهای ایالاتهای متحده آمریکا افزایش سطح روابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با همسایگان به ویژه چین و روسیه بیش از پیش مهمتر به نظر میرسد. اگرچه این گام مهم و در مسیر درستی قرار دارد، اما بررسی جوانب دیگر آن نیز ضروری است. برای مثال روابط اقتصادی تهران و مسکو به گونهای نیست که ایران بتواند تمام نیازهای تجارت خارجی خود را از روسیه تأمین کند. پرسش اصلی اینجاست که چرا با وجود روابط دوستانه و راهبردی این دو کشور، حجم مبادلات تجاری از ۳ میلیارد دلار بالاتر نرفته است؟ این در حالی است که سطح تجارت خارجی با کشوری مانند چین بعضا به ۵۰ میلیارد دلار نیز رسیده است؛ بنابراین میتوان دریافت که ظرفیت روسیه برای ایران به منظور تجارت خارجی و روابط اقتصادی محدود است چرا که اقتصاد روسیه همواره بر پایه صادرات انرژی و مواد خام و تسلیحات بوده است. روسیه کشوری صنعتی به شمار نمیرود و از همین رو نمیتواند تأمین کننده نیاز خانوارها و مصرف کننده نهایی باشد. این کشور وارد کننده چنین امکاناتی است؛ البته ناگفته نماند این کشور در زمینه هوافضا، تسلیحات نظامی، صنایع وابسته به تکنولوژی هستهای و ... سرآمد است. در این مورد زمینه همکاری محدود است.
با این وجود باید پرسید این امکانات چگونه نیاز جامعه را برطرف میکند؟ یا اینکه در ایران کدام کالای مصرفی روسی را میشناسیم؟ نکته مهمتر اینکه ایران چه صادراتی به کشورهای دنیا دارد؟ ایران مواردی، چون انرژی، مواد خام، محصولات کشاورزی و ... را برای واردات کالاهای مختلف صادر میکند. در روسیه نیز روند تا حدودی به همین شکل است و این باعث به وجود آمدن محدودیتها میشود. اگرچه در چین به این شکل نیست و امکانات و ظرفیتهای گستردهای برای تعاملات تجاری وجود دارد، اما فضای تجارت بین الملل از قاعدهها و قوانین خاصی برای مبادلات بانکی پیروی میکند.
این محدودیتها در خصوص روابط اقتصادی با چین نیز صدق میکند؟
زمانی که پای اِف اِی تی اِف FATF نیز در میان باشد محدودیتها ایجاد خواهند شد و به طور طبیعی چینیها نیز نمیتوانند با ایران در زمینه مبادلات بانکی همکاری کنند. از طرفی ممکن است چین در اقتصاد ایران نقش بزرگی ایفا کند و ۲۵% از تجارت خارجی تهران با پکن انجام شود. نکته مهم اینکه توازنی بین میزان اهمیت چین برای ایران و همینطور ایران برای چین وجود ندارد؛ اگر به هر دلیلی چین وادار به عدم همکاری با ایران شود به دلیل سهم ناچیز ایران در تجارت خارجی چین، این کشور به رویه خود ادامه نخواهد داد. در بازار بزرگ دنیا این تنها ایران نیست که مواد خام و نفت عرضه میکند. کشورهای زیادی از جمله خود روسیه وجود دارند؛ در خاورمیانه کشورهای صادر کننده عمده نفت در حوزه خلیج فارس، عربستان، امارات، کویت، قطر، حتی خود عراق، میتوانند سهم ایران را بدست آورند. اگر ایران یک میلیون بشکه صادر میکند عربستان در خاورمینه و روسیه در خارج از اوپک قادرند ده میلیون بشکه در روز نفت خام صادر کنند.
بیشتر بخوانید: موافقت چین با پیشنهاد پوتین برای نشست آنلاین سران ۱+۵ و ایران
پس راه حل نهایی ایران برای تقویت اقتصادش چیست؟
ایران بایستی در مسیر عقلایی کردن روابط تجاری خود با سایر کشورها در چارچوب حقوق بین الملل گام بردارد. در این مسیر چین نظم جهانی را میپذیرد، ولی در مواضعش از آن انتقاد میکند. اما ایران با عدم پذیرش نظم جهانی مانع از شکل گیری همکاریها شده است. ایران باید با بازنگری در سیاست خارجی در مسیر نظام بین الملل و نظم جهانی حرکت کند.
ایران در برهه کنونی ناگزیر است تا با چین به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی همکاری داشته باشد. این همکاری نباید به گونهای باشد که نیروهای ملی در داخل ایران آن را مورد انتقاد قرار دهند. از سویی نباید تمام تخم مرغها را هم در سبد چین گذاشت؛ اگر چین بخواهد به هر دلیل با ایران قطع رابطه کند نباید آن ۲۵% سهم از تجارت خارجی از بین رود. این امر ایجاب میکند که به دنبال تنوع سازی باشیم و پیوستن به ائتلافهای منطقه ای، سازمانهای منطقه و ... را در دستور کار قرار دهیم. در این بین سازمان منطقهای اکو تأسیس شده، اما بهرهای از آن برده نشده است. زمانی که ایران پیشنهاد ایجاد آن را مطرح کرد جهان فرم و شکل دیگری داشت و در حال حاضر کشورهایی که با ایران همکاری میکنند قادر به برطرف کردن نیازها نیستند؛ چون که ما نیازمند به تکنولوژی،های تک، آی تی و ... هستیم که در اختیار کشورهای منطقهای که ایران با آنها رابطه دارد نیست. از همین رو باید روابط خود را با جهان تغییر دهیم و با آن آشتی کنیم.
در یکی از بندهای سند چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران ذکر شده که تا سال ۱۴۰۴ ایران کشوری با بیشترین تعامل در سطح بین الملل خواهد بود. اما این امر تحقق نیافته است و قرار بود ایران در طی بیست سال، سالانه رشد ۸ درصد در اقتصادی را تجربه کند که این موضوع نیز راه به جایی نبرد. ضمن اینکه بدون برنامه آمایش سرزمین قادر به تحقق اهداق بلندمدت خود نیستیم و در نهایت به فکر حل مشکلات به صورت مقطعی خواهیم بود.
در این مسیر ایران چگونه میتواند از ظرفیتهای مهم خود بهره گیرد؟
ایران از همه مولفههای قدرت برخوردار است. مراکز علمی معتبر، تعداد فارغ التحصیلان در رشتههای گوناگون، دانشگاههای متعدد و نیروی انسانی کارآمد، فناوریهای نظامی، سرزمین، موقعیت جغرافیایی و منابع آب و خاکو و ... از جمله این مولفهها هستند. ایران سالانه ۱۲۰ میلیون تن محصول کشاورزی تولید میکند که به ازای هر نفر ۱.۲ تن محصول بدست میآید، اما در عمل آوری، حفظ، جابجایی، حمل و نقل و لجستیک، انبارداری و ذخیره سازی و ضایعات غیر منطقی با مشکلاتی مواجه هستیم. اما با این همه ظرفیتهای گوناگون کشورهای دنیا باید به ایران نیاز مبرم داشته باشند. در همین حال کاهش تعداد شرکای تجاری و اقتصادی برای یک کشور به معنای روبرو بودن با محدودیتها است. یک نگرانی عمده که میتواند زیان بخش نیز باشد این است که چرا باید یک چهارم تجارت خارجی ایران تنها با چین صورت بگیرد؟ اگرچه این کشور برای ما مهم و جز شرکای ثابت ما تلقی میشود، اما هیچ تضمینی برای تداوم آن در آینده نیست. تنوع روابط با کشورهای مختلف نیازمند عزمی جدی، برنامه ریزی و همدلی نیروها در داخل است در این صورت ایران قطعا میتواند با استفاده از مولفههای قدرت به کشوری توانمند تبدیل شود.
در خصوص قرارداد با چین و روسیه ایران باید چه نکاتی را مدنظر قرار دهد؟
ایران از دیرباز با کشور دوست یعنی چین و روسیه روابط داشته و در برهه کنونی نیز به دنبال نظاممند کردن این روابط است. در طول روند اجرایی شدن سند راهبردی میان تهران و پکن چند دولت در ایران تغییر خواهد کرد. ایران باید این قرارداد را بادقت بررسی کند تا بتواند با موافقت دو طرف تصویب شود و مسیر قانونی خود را همراه با آرامش در داخل طی کند تا بتوانیم از این پیچ تاریخی نیز عبور کنیم.
در سویی دیگر قرارداد ۲۰ ساله با روسیه نیز موضوع جدیدی نیست و قراردادی روتین محسوب میشود. این قراردادها حاکی از تواناییهای ایران است و به هیچ وجه جای نگرانی نیست و نباید اینگونه بپنداریم که جمهوری اسلامی ایران از سر استیصال به دنبال امضای آنها بوده است. وقتی اروپا درها را به روی ایران میبندد تهران به طور طبیعی تحرکات خود را برای روابط بهینه با دیگر کشورها افزایش خواهد داد، در این بین همسایگان نقش و اهمیت ویژهای دارند.
به عنوان سوال آخر نقش میانجی گریهای اخیر در منطقه را برای کاستن از تنشها با ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
همانطور که شاهد هستیم دو کشور امارات و ایران به دنبال کاهش سطح تنشها و افزایش سطح همکاری هستند. در خصوص عربستان نیز به همین شکل است و با میانجی گریهای پاکستان تهران و ریاض قادر به توسعه روابط خواهند بود. با این عرصه و فضا و بر حسب شرایط کنونی، ایران ناگزیر خواهد بود تا با ابعاد دیگری در محیط بین المللی به ایفای نقش بپردازد.
منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط