سوپرایز اکتبر ترامپ علیه ایران چیست؟
کارشناس مسائل بین الملل با مهم خواندن جایگاه ایران برای کشورهای اروپایی عنوان کرد که آمریکا در روند تحقق اهدافش علیه ایران با مسیر سختی روبرو است.
رویداد۲۴ بامداد روز یکشنبه بود که ایالات متحده آمریکا در ادامه سیاستهای یکجانبه گرایانه مدعی شد که تقرییا همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران بار دیگر اعمال شده اند. موضوعی که همان طور پیش بینی میشد بار دیگر با استقبال جهانی مواجه نشد و واشنگتن ترجیح داد بار دیگر طعم شکست را به خود بچشاند. حال به نظر میرسد که واشنگتن هر چه در توان داشته علیه ایران به کار بسته و باید دید تا زمان انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ سوم نوامبر روابط تهران و واشنگتن به کدام سمت و سو خواهد رفت که در همین باره با علی اصغر زرگر کارشناس مسائل بین الملل گفتگو کرده ایم که در ادامه آن را میخوانید:
لطفا در ابتدا بفرمایید آیا میتوان اعلام تحریمها علیه ایران را نمایشی دیگر از سوی دولتمردان دانست؟ اتفاق بامداد یکشنبه مسیر روابط تهران و واشنگتن را به کدام سمت و سو میبرد؟
درباره قطعنامهای که در خصوص برجام وجود داشت دو تفسیر موجود است: یکی آنکه خود ایالات متحده آمریکا بارها اعلام کرده که از این توافق خارج شده و دیگر عضوی از آن نیست. اگر شکایتی هم در خصوص عدم ایفای تعهدات ایران مطرح شود و روند آن نیز پیگیری شود باز هم به آمریکاییها مربوط نمیشود چرا که اصولا حقی به لحاظ قانونی ندارند. اما مسالهای که با آن مواجه هستیم این است که واشنگتن میگوید که موضوع رفع تحریمها و حفظ وضع موجود باید مجددا در شورای امنیت مطرح شود و در آن شورا تصمیم گرفته شود که وضعیت کنونی یعنی برجام و تعلیق برجام ادامه پیدا کند. از همین رو آمریکا معتقد است که چنین موردی در شورای امنیت مطرح نشده است و بر پایه این استدلال و طبق قطعنامهای که بر اساس توافق هستهای بوده میتوانند ساز و کار حل اختلاف را به جریان بیندازند. در نتیجه آمریکا که خود را عضوی از شورای امنیت میداند و عدم تداوم تعلیق تحریمها را بهانه میکند به طور غیرقانونی و بی اساس این حق را به خود میدهند تا تحریمهای گذشته را احیا کنند. خب در ادامه دیدیم که چه اتفاقی افتاد؛ اعضای باقی مانده در برجام به طور رسمی اعلام کردند که آمریکا حق چنین کاری را ندارد. حتی شورای امنیت نیز اعلام کرد که قادر به تصمیم گیری نیست چرا که اکثریت اعضا موافق این اقدام نیستند.
یعنی در این روند آمریکا مسیر دشوار و غیرممکنی را در پیش رو دارد؟
از طرفی باید در نظر داشت که اجرایی شدن مکانیسم ماشه به این آسانیها نیست و چند گزینه را پیش روی آنها قرار میدهد: واشنگتن میتواند ادعا کند که در کنار تحریمهای دیگر تحریمهای تسلیحاتی ایران را برای جلوگیری از صادرات و واردات اعمال میکند. نکته اینجاست که شرکتهای بین المللی تسلیحاتی دارای بازار رقابتی نیستند و هر کشوری طبق تناسب امنیتی و دفاعی خود یک نوع سیستم تسلیحاتی را برای خود انتخاب میکند. از همین رو آمریکاییها قادر نیستند که شرکتهای معتبر تسلیحاتی روسی، چینی و یا حتی کشورهای دیگر را تحت تحریم قرار دهند؛ مگر اینکه شرکتهایی باشند که در سطح بین المللی تامین کننده تسلیحات باشند و آمریکاییها بخواهند مانع رسیدن تجهیزات و مواد اولیه به آنها شوند. در مورد کشور چین نیز باید در نظر داشت که آنها درصدی از نیازهای تسلیحاتی خود را از روسیه و درصدی دیگر را از آمریکا تامین میکند. به همین دلیل آمریکا در این زمینه میتواند فشارهایی بیاورد.
بیشتر بخوانید: پشت پرده ماشه آمریکایی چیست؟
به جز این آیا آمریکاییها تا قبل از زمان برگزاری انتخابات برنامه دیگری علیه ایران دارند؟
به غیر از این موضوع آمریکا به دنبال یک تنش و برخورد نیز با ایران است و درصدد آن است تا سورپرایز اکتبر را اجرایی کند. برای مثال کشتیهای بازی را مورد تفتیش قرار دهد و حتی دستور ایست به آنها دهد تا از عدم وجود سلاح مطمئن شوند. به طور کلی این موضوع مطرح است که واشنگتن به سبب بالا بردن اعتبار رئیس جمهورش در آستانه انتخابات خواستار ایجاد تنش با ایران است تا این بهانه را مطرح کنند که به سبب افزایش تنشها در خاورمیانه ترامپ باید بار دیگر برای ریاست جمهوری انتخاب شود. اگر آمریکا این گزینه را انتخاب کند به درگیریهایی هر چند محدود خواهد انجامید. در آن سو ایران نیز دست بسته نخواهد بود و میتواند برای کشتیهایی که با پرچم آمریکا در آبراههای بین المللی حرکت میکنند مشکل ساز شوند و آنها را مورد تفتیش قرار دهد. اطرافیان ترامپ به ویژه مایک پمپئو به دنبال متشنج کردن اوضاع هستند. همانطور که به طور غیرقانونی به خود اجازه میدهند که با وجود مخالفتهای بین المللی دست به اقدامات یکجانبه علیه ایران بزنند این حق را به خود میدهند که دست به اقداماتی در آبهای بین المللی بزنند. هدف آنها هم چیزی جز تهیه خوراک برای انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر نیست.
یک سناریویی دیگری که وجود دارد این است که آمریکایی ممکن است مساله ایران را به صورت دلخواه به فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد ببرند و به شکل قلدرمأبانه ادعاهای کذب در خصوص به خطر افتادن صلح و امنیت بین المللی را مطرح کنند و بگویند ما این حق را داریم که دریاهای آزاد برای ایران مانع تراشی کنند. البته موضوع به این سادگیها نیست و اینطور نیست که ایران بخواهد تسلیم شود که این موضوع بیش از پیش زمینههای رویارویی را فراهم میآورد.
یعنی امکان درگیری بین ایران و آمریکا تا قبل از انتخابات وجود دارد؟ برخی از کارشناسان معتقدند که این یک بازی پرریسک و حتی حکم خودکشی ترامپ خواهد بود.
معتقدم که تا قبل از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در تاریخ سوم نوامبر، دولت ترامپ برنامهای در خصوص ایران دارد و هدف اصلی آنها قراردادن ایران در یک وضعیت سکون است. در نشریات و تحلیلهای آمریکایی نیز این موضوع بررسی شده که ایران در این برهه به دنبال تنش زایی نیست و برخورد شدید را در دستور کار ندارد. در مثال این موضوع بحث عادی سازی روابط بحرین و امارات با رژیم صهیونیستی مطرح شد که ایران این اقدام را محکوم کرد و عکس العمل شدیدی نشان نداد. آمریکاییها انتظار داشتند که ایران حداقل قطع رابطه کند. به طور کلی شاهد هستیم که ایران چه در این مساله و دیگر موضوعات منطقه تصمیم به صبر استراتژیک و مدارا گرفته است. از همین رو آمریکاییها نیز به دنبال آن هستند که ایران را در حالت انفعال قرار دهند.
فکر میکنید موضع اروپاییها در قضیه اقدام آمریکا علیه ایران چه باشد؟ آیا مانند اجرایی شدن اینستکس منفعلانه عمل خواهند کرد یا شاهد عدم همراهی آنها با آمریکا خواهیم بود؟
تا به این لحظه که با سیاستهای یکجانبه گرایانه آمریکا مخالفت کرده اند و به دنبال حفظ توافق هستهای هستند. آنها به دنبال نابودی برجام نیستند و ایران نیز همینطور. جمهوری اسلامی ایران با خروج از برجام قادر به پیشبرد اهداف خود نیست. از طرفی باید در نظر داشته باشیم که اروپا مواضعی نزدیک به ایران دارد. با توجه به مشکلات اقتصادی آنها و بحران کرونا در قاره اروپا، آنها رفع تحریمهای ایران و فروش نفت کشورمان را فرصتی خوبی برای تجارت تلقی میکنند. از همه مهتر اینکه جایگاه ایران در منطقه استراتژیک است و همین مساله اهمیت موضوع را دو چندان میکند، چرا که به هیچ وجه نمیتوان ایران را از معادلات کنار گذاشت. برای ایجاد صلح در منطقه در هر کشوری که باشد ایران به عنوان بازیگری مهم و حیاتی نقش آفرینی میکند و میتواند زمینههای همکاری بیشتر ایران با کشورهای اروپایی را پدید آورد. کشورهای اروپای غربی به خوبی به این موضوع واقف هستند که ایران بیشتر میل به همکاری با آنان دارد تا روسیه و چین. صنایع و مشاغل ایران به گونهای است که برند اروپایی را بهتر و بیشتر میشناسد. همین موضوع سبب میشود تا اروپاییها به هر صورت به طور کج دار و مریز نگه دارد. البته این موضوع به انتخابات آمریکا نیز بستگی دارد اینکه چه کسی روی کار میآید.
نکته مهم دیگر برای اروپاییها این است که آنها به دنبال تولید ملی و مستقل کردن خود از آمریکا هستند. در این راستا اگر ترامپ بار دیگر در انتخابات پیروز شوند مساله تنشها مانند تعرفهها بار دیگر جریان خواهند داشت. از همین رو در دوران پساکرونا شاهد افزایش تعرفهها و تولید ملی کشورها خواهیم بود. همه این مسائل اینطور اروپا را به سمتی میبرد که بخواهد سیاست مستقلی را نیز در خاورمیانه اتخاذ کند و ایران را به عنوان یک شریک مهم برای خود حفظ کند.
با اعلام بازگشت تحریمها از سوی آمریکا شاهد واکنش تندی از سوی ایران نبودیم. به نظر شما آیا نیاز بود که ایران به این اقدام پاسخی قاطع میداد؟
به نظر من نیاز به اقدامی نیست، چونکه در کوتاه مدت اتفاقی قرار نیست رخ دهد. مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهونیستی به خوبی نشان داد که در این مقطع در سیاست خارجی ایران نیازی نمیبیند که بخواهد تنش بیشتری ایجاد کند. شاید ایجاد هر گونه تنش هزینههای بیشتری تحمیل کند. در حال حاضر ایران دریچههای تجارتی با چند کشور دارد و ترجیح میدهد با حفظ وضعیت فعلی نفوذ خود را در منطقه حفظ کند.
لطفا در ابتدا بفرمایید آیا میتوان اعلام تحریمها علیه ایران را نمایشی دیگر از سوی دولتمردان دانست؟ اتفاق بامداد یکشنبه مسیر روابط تهران و واشنگتن را به کدام سمت و سو میبرد؟
درباره قطعنامهای که در خصوص برجام وجود داشت دو تفسیر موجود است: یکی آنکه خود ایالات متحده آمریکا بارها اعلام کرده که از این توافق خارج شده و دیگر عضوی از آن نیست. اگر شکایتی هم در خصوص عدم ایفای تعهدات ایران مطرح شود و روند آن نیز پیگیری شود باز هم به آمریکاییها مربوط نمیشود چرا که اصولا حقی به لحاظ قانونی ندارند. اما مسالهای که با آن مواجه هستیم این است که واشنگتن میگوید که موضوع رفع تحریمها و حفظ وضع موجود باید مجددا در شورای امنیت مطرح شود و در آن شورا تصمیم گرفته شود که وضعیت کنونی یعنی برجام و تعلیق برجام ادامه پیدا کند. از همین رو آمریکا معتقد است که چنین موردی در شورای امنیت مطرح نشده است و بر پایه این استدلال و طبق قطعنامهای که بر اساس توافق هستهای بوده میتوانند ساز و کار حل اختلاف را به جریان بیندازند. در نتیجه آمریکا که خود را عضوی از شورای امنیت میداند و عدم تداوم تعلیق تحریمها را بهانه میکند به طور غیرقانونی و بی اساس این حق را به خود میدهند تا تحریمهای گذشته را احیا کنند. خب در ادامه دیدیم که چه اتفاقی افتاد؛ اعضای باقی مانده در برجام به طور رسمی اعلام کردند که آمریکا حق چنین کاری را ندارد. حتی شورای امنیت نیز اعلام کرد که قادر به تصمیم گیری نیست چرا که اکثریت اعضا موافق این اقدام نیستند.
یعنی در این روند آمریکا مسیر دشوار و غیرممکنی را در پیش رو دارد؟
از طرفی باید در نظر داشت که اجرایی شدن مکانیسم ماشه به این آسانیها نیست و چند گزینه را پیش روی آنها قرار میدهد: واشنگتن میتواند ادعا کند که در کنار تحریمهای دیگر تحریمهای تسلیحاتی ایران را برای جلوگیری از صادرات و واردات اعمال میکند. نکته اینجاست که شرکتهای بین المللی تسلیحاتی دارای بازار رقابتی نیستند و هر کشوری طبق تناسب امنیتی و دفاعی خود یک نوع سیستم تسلیحاتی را برای خود انتخاب میکند. از همین رو آمریکاییها قادر نیستند که شرکتهای معتبر تسلیحاتی روسی، چینی و یا حتی کشورهای دیگر را تحت تحریم قرار دهند؛ مگر اینکه شرکتهایی باشند که در سطح بین المللی تامین کننده تسلیحات باشند و آمریکاییها بخواهند مانع رسیدن تجهیزات و مواد اولیه به آنها شوند. در مورد کشور چین نیز باید در نظر داشت که آنها درصدی از نیازهای تسلیحاتی خود را از روسیه و درصدی دیگر را از آمریکا تامین میکند. به همین دلیل آمریکا در این زمینه میتواند فشارهایی بیاورد.
بیشتر بخوانید: پشت پرده ماشه آمریکایی چیست؟
به جز این آیا آمریکاییها تا قبل از زمان برگزاری انتخابات برنامه دیگری علیه ایران دارند؟
به غیر از این موضوع آمریکا به دنبال یک تنش و برخورد نیز با ایران است و درصدد آن است تا سورپرایز اکتبر را اجرایی کند. برای مثال کشتیهای بازی را مورد تفتیش قرار دهد و حتی دستور ایست به آنها دهد تا از عدم وجود سلاح مطمئن شوند. به طور کلی این موضوع مطرح است که واشنگتن به سبب بالا بردن اعتبار رئیس جمهورش در آستانه انتخابات خواستار ایجاد تنش با ایران است تا این بهانه را مطرح کنند که به سبب افزایش تنشها در خاورمیانه ترامپ باید بار دیگر برای ریاست جمهوری انتخاب شود. اگر آمریکا این گزینه را انتخاب کند به درگیریهایی هر چند محدود خواهد انجامید. در آن سو ایران نیز دست بسته نخواهد بود و میتواند برای کشتیهایی که با پرچم آمریکا در آبراههای بین المللی حرکت میکنند مشکل ساز شوند و آنها را مورد تفتیش قرار دهد. اطرافیان ترامپ به ویژه مایک پمپئو به دنبال متشنج کردن اوضاع هستند. همانطور که به طور غیرقانونی به خود اجازه میدهند که با وجود مخالفتهای بین المللی دست به اقدامات یکجانبه علیه ایران بزنند این حق را به خود میدهند که دست به اقداماتی در آبهای بین المللی بزنند. هدف آنها هم چیزی جز تهیه خوراک برای انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر نیست.
یک سناریویی دیگری که وجود دارد این است که آمریکایی ممکن است مساله ایران را به صورت دلخواه به فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد ببرند و به شکل قلدرمأبانه ادعاهای کذب در خصوص به خطر افتادن صلح و امنیت بین المللی را مطرح کنند و بگویند ما این حق را داریم که دریاهای آزاد برای ایران مانع تراشی کنند. البته موضوع به این سادگیها نیست و اینطور نیست که ایران بخواهد تسلیم شود که این موضوع بیش از پیش زمینههای رویارویی را فراهم میآورد.
یعنی امکان درگیری بین ایران و آمریکا تا قبل از انتخابات وجود دارد؟ برخی از کارشناسان معتقدند که این یک بازی پرریسک و حتی حکم خودکشی ترامپ خواهد بود.
معتقدم که تا قبل از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در تاریخ سوم نوامبر، دولت ترامپ برنامهای در خصوص ایران دارد و هدف اصلی آنها قراردادن ایران در یک وضعیت سکون است. در نشریات و تحلیلهای آمریکایی نیز این موضوع بررسی شده که ایران در این برهه به دنبال تنش زایی نیست و برخورد شدید را در دستور کار ندارد. در مثال این موضوع بحث عادی سازی روابط بحرین و امارات با رژیم صهیونیستی مطرح شد که ایران این اقدام را محکوم کرد و عکس العمل شدیدی نشان نداد. آمریکاییها انتظار داشتند که ایران حداقل قطع رابطه کند. به طور کلی شاهد هستیم که ایران چه در این مساله و دیگر موضوعات منطقه تصمیم به صبر استراتژیک و مدارا گرفته است. از همین رو آمریکاییها نیز به دنبال آن هستند که ایران را در حالت انفعال قرار دهند.
فکر میکنید موضع اروپاییها در قضیه اقدام آمریکا علیه ایران چه باشد؟ آیا مانند اجرایی شدن اینستکس منفعلانه عمل خواهند کرد یا شاهد عدم همراهی آنها با آمریکا خواهیم بود؟
تا به این لحظه که با سیاستهای یکجانبه گرایانه آمریکا مخالفت کرده اند و به دنبال حفظ توافق هستهای هستند. آنها به دنبال نابودی برجام نیستند و ایران نیز همینطور. جمهوری اسلامی ایران با خروج از برجام قادر به پیشبرد اهداف خود نیست. از طرفی باید در نظر داشته باشیم که اروپا مواضعی نزدیک به ایران دارد. با توجه به مشکلات اقتصادی آنها و بحران کرونا در قاره اروپا، آنها رفع تحریمهای ایران و فروش نفت کشورمان را فرصتی خوبی برای تجارت تلقی میکنند. از همه مهتر اینکه جایگاه ایران در منطقه استراتژیک است و همین مساله اهمیت موضوع را دو چندان میکند، چرا که به هیچ وجه نمیتوان ایران را از معادلات کنار گذاشت. برای ایجاد صلح در منطقه در هر کشوری که باشد ایران به عنوان بازیگری مهم و حیاتی نقش آفرینی میکند و میتواند زمینههای همکاری بیشتر ایران با کشورهای اروپایی را پدید آورد. کشورهای اروپای غربی به خوبی به این موضوع واقف هستند که ایران بیشتر میل به همکاری با آنان دارد تا روسیه و چین. صنایع و مشاغل ایران به گونهای است که برند اروپایی را بهتر و بیشتر میشناسد. همین موضوع سبب میشود تا اروپاییها به هر صورت به طور کج دار و مریز نگه دارد. البته این موضوع به انتخابات آمریکا نیز بستگی دارد اینکه چه کسی روی کار میآید.
نکته مهم دیگر برای اروپاییها این است که آنها به دنبال تولید ملی و مستقل کردن خود از آمریکا هستند. در این راستا اگر ترامپ بار دیگر در انتخابات پیروز شوند مساله تنشها مانند تعرفهها بار دیگر جریان خواهند داشت. از همین رو در دوران پساکرونا شاهد افزایش تعرفهها و تولید ملی کشورها خواهیم بود. همه این مسائل اینطور اروپا را به سمتی میبرد که بخواهد سیاست مستقلی را نیز در خاورمیانه اتخاذ کند و ایران را به عنوان یک شریک مهم برای خود حفظ کند.
با اعلام بازگشت تحریمها از سوی آمریکا شاهد واکنش تندی از سوی ایران نبودیم. به نظر شما آیا نیاز بود که ایران به این اقدام پاسخی قاطع میداد؟
به نظر من نیاز به اقدامی نیست، چونکه در کوتاه مدت اتفاقی قرار نیست رخ دهد. مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهونیستی به خوبی نشان داد که در این مقطع در سیاست خارجی ایران نیازی نمیبیند که بخواهد تنش بیشتری ایجاد کند. شاید ایجاد هر گونه تنش هزینههای بیشتری تحمیل کند. در حال حاضر ایران دریچههای تجارتی با چند کشور دارد و ترجیح میدهد با حفظ وضعیت فعلی نفوذ خود را در منطقه حفظ کند.
منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط