تاریخ انتشار: ۰۹:۰۷ - ۰۱ مهر ۱۳۹۹

آیا قطعنامه‌های شش گانه شورای امنیت علیه ایران اجرا خواهد شد؟

یک کارشناس و حقوقدان بین الملل ضمن تاکید بر این نکته که آمریکا به تنهایی می‌تواند در برابر شورای امنیت به منظور فعال کردن مکانیسم ماشه و احیای تحریم‌های این شورا قد علم کند، پیرامون علت پافشاری کاخ سفید بر فعال شدن این مکانیسم معقتد است که این مسئله از سایه سنگین انتخابات آمریکا بر فعال شدن مکانیسم ماشه ناشی می‌شود.

تحریم‌های آمریکا علیه ایران

رویداد۲۴ سرانجام در ساعات پایانی شب ۱۹ سپتامبر و فرارسیدن روز موعود آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامه های شش گانه شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران به منظور تمدید تحریم های تسلیحاتی شاهد بودیم که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده در یک بیانیه رسمی صراحتاً مدعی فعال شدن این مکانیسم و بازگشت قطعنامه ها از ۲۰ سپتامبر/۳۰ شهریور شد؛ ادعایی که با مخالفت گسترده اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت و حتی آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل مواجه شد.

حال در سایه این نکات باید پرسید که به رغم اعلام مخالفت گسترده ۱۳ عضو از ۱۵ عضو شورای امنیت مبنی بر درخواست آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه و نیز بلا اثر دانستن این ادعای واشنگتن برای احیای قطعنامه‌های شورای امنیت از ۲۰ سپتامبر/ ۳۰ شهریور آیا عملاً ایالات متحده در فعال کردن مکانیسم ماشه به در بسته خورده است؟ واشنگتن چگونه می تواند به تنهایی و یکجانبه مفاد قطعنامه های شش گانه و تحریم های آن را در قبال ایران اجرای کند؟ کشورهای جهان الزامی حقوقی به تبعیت از آمریکا در این رابطه دارند؟

گفت و گویی با یوسف مولایی، کارشناس حقوقی و حقوقدان بین الملل در ادامه از نظر می گذرانید:

بر اساس آنچه که پیشتر ایالات متحده آمریکا ادعا کرده بود شنبه شب، ۱۹ سپتامبر و تنها چند ساعت مانده به آغاز روز ۲۰ سپتامبر/ ۳۰ شهریور، وزارت امور خارجه این کشور در بیانیه ای با حضور مایک پمپئو عنوان کرد که مکانیسم ماشه فعال شده و تمام شش قطعنامه پیشین شورای امنیت و تحریم های مربوط به این شورا و سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران بازگشته است و پیگیری این قطعنامه های در خصوص ایران لازم الاجراء است؛ ادعایی که طی یک ماه گذشته به انحاء مختلف از سوی اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت زیر سوال رفت و حتی بعد از ادعای یکشنبه کاخ سفید هم مجددا ما با صدور بیانیه مشترک سه کشور اروپایی، مواضع جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نیز مخالفت صریح روسیه و چین مواجه شدیم.

پیرو این مخالفت ها بود که آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل نیز طی نامه‌ای به شورای امنیت صراحتا عنوان داشت که سازمان ملل اقدامی برای اجرایی کردن قطعنامه های شورای امنیت، ذیل ادعای آمریکا در خصوص ایران انجام نخواهد داد.

هر چند که دولت‌های بریتانیا، آلمان و فرانسه قبل تر و در نامه‌ جمعه، ۱۸ سپتامبر به شورای امنیت اعلام کرده بودند که تعلیق تحریم‌های ایران در چارچوب برجام، بعد از تاریخ ۲۰ سپتامبر ادامه خواهد یافت. همزمان با بیانیه پمپئو، مجید تخت روانچی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد طی نامه‌ای که برای آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت فرستاده خواستار آن شده که این نهاد بین المللی در برابر اقدامات آمریکا بایستد و نگذارد که برجام متلاشی شود.


بیشتر بخوانید: تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران


حال با توجه به نکاتی که شما در مصاحبه پیشین با دیپلماسی ایرانی پیرامون احتمال نگاه و عمل یک جانبه از سوی ایالات متحده آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه مطرح کردید آیا اکنون این ادعای مد نظر کاخ سفید می‌تواند جنبه اجرایی پیدا کند؟ آیا رویارویی ایران و آمریکا بر سر فعال شدن یا نشدن مکانیسم ماشه به یک معما در حقوق و روابط  بین‌الملل تبدیل شده است؟

به هیچ وجه معمای حقوقی در خصوص فعال شدن مکانیسم ماشه وجود ندارد. چرا که از نظر حقوقی ادعای بی پایه آمریکا و رویه یکجانبه ای که این کشور طی یک ماه گذشته برای فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامه های شش گانه شورای امنیت علیه ایران پیموده است، کاملاً روشن است.

به بیان دقیق تر از نظر حقوقی ادعای آمریکا هیچگونه وجاهت قانونی ندارد. اتفاقاً به واسطه همین شفافیت حقوقی است که شاهد واکنش های کشورهای اروپایی، اتحادیه اروپا، روسیه، چین، شورای امنیت و سازمان ملل هستیم. پس هیچ معمای حقوقی در خصوص فعال شدن مکانیسم ماشه بین ایران و آمریکا وجود ندارد. اینجا مسئله دعوای قدرت و رقابت سیاسی است. چون مسئله فعال شدن مکانیسم ماشه یک پروسه حقوقی نیست، بلکه یک دعوا برای تثبیت هژمونی از سوی ایالات متحده آمریکاست.

اگر ادعای آمریکا از نظر حقوقی به رسمیت شناخته می‌شد، قطعا در مدت سی روز گذشته می‌بایست قطعنامه‌ای برای تمدید لغو تحریم ایران در شورای امنیت توسط اعضا و یا رئیس دورهای شورای امنیت ارائه و به رای گذاشته می‌شد تا در ادامه با وتوی آمریکا روبه‌رو شود و عملا تحریم‌ها باز می‌گشتند.

اما با اقدام ترامپ مبنی بر خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و استدلال حقوقی دیگر اعضای شورای امنیت بر همین واقعیت سبب شد تا روسای دوره‌ای شورای امنیت در یک‌ماه اخیر یعنی دو کشور اندونزی و نیجر هم اعلام کنند که در ارتباط با ادعای آمریکا اقدامی انجام نخواهند داد؛ همان ادعایی که گوترش هم در نامه دیروز خود به آن اشاره کرد.

من در مصاحبه پیشین با دیپلماسی ایرانی عنوان کردم که مسئله از نظر حقوقی کاملاً روشن و شفاف است و هیچ جای تردیدی وجود ندارد که ادعای آمریکا مبنی بر فعال کردن مکانیسم ماشه نه تنها یک ادعای فراحقوقی بلکه حتی یک ادعای غیرعادلانه است، اما مسئله اینجا به قدرت نظامی و اقتصادی و نفوذ این کشور در جهان باز می گردد.

همانگونه که شما به درستی اشاره کردید ادعای یکشنبه جاری آمریکایی‌ها در خصوص احیای قطعنامه ها و لازم الاجرا بودن آن توسط تمام کشورها در قبال ایران از جانب سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان، اتحادیه اروپا و نیز روسیه و چین رد شده است و حتی دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت هم توجهی به ادعای آمریکا نکرده است، اما ما در جریان حمله ایالات متحده آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی نیز شاهد بودیم که با وجود تمام مخالفت های جهانی سرانجام این حمله به عراق صورت گرفت.

لذا بنا به ضرورت ها و اقتضائات سیاسی کنونی دونالد ترامپ در آستانه برگزاری انتخابات، کاخ سفید ذیل قدرت سیاسی، دیپلماتیک، نظامی، امنیتی و به خصوص تجاری و اقتصادی خود می تواند بخش هایی از قطعنامه های شش گانه شورای امنیت که به حالت تعلیق درآمده است را اجرایی کند.


بیشتر بخوانید: نامه جدید آمریکا به شورای امنیت: بازگشت تحریم‌ها ضد ایران نیازمند اجماع شورای امنیت نیست


هر چند که به نظر می‌رسد اساساً شدت سیاست فشار حداکثری آمریکایی ها به اوج خود رسیده است و تحریم های جدیدی وجود ندارد که این کشور بخواهد در قبال ایران اعمال کند. یعنی وضعیتی که اکنون برای ایران وجود دارد تقریباً مشابه و حتی بدتر از شرایط سال ۹۲ شمسی و فعال بودن آن شش قطعنامه است.

حال به واقع این اقدام واشنگتن در حد یک حرکت و بلوف سیاسی باقی خواهد ماند یا کاخ‌سفید خواهد توانست با استفاده از ابزار اقتصادی و قدرت سیاسی، کشورهای دنیا را ناچار به همراهی با خود کند؟

بعید می دانم این ادعای در حد یک بلوف سیاسی و دیپلماتیک باقی بماند. بدون شک چون این ادعای ایالات متحده آمریکا مبنی بر احیای مجدد قطعنامه‌های شورای امنیت و لازم الاجرا بودن آن از سوی تمام کشورها به رقابت های انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا و وضعیت تقریبا نامطلوب دونالد ترامپ در این انتخابات باز می گردد.

لذا با نزدیکتر شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، دونالد ترامپ مجبور است برای کسب برگ برنده های بیشتر، ولو به صورت نمایشی هم که شده باید به صورت یکجانبه و مقطعی هم مسئله احیای قطعنامه های شش گانه شورای امنیت و اجرای آن را در دستور کار قرار دهد تا بتواند از آن برگ برنده برای خود دست و پا کند.

طبق مقررات سازمان ملل متحد وقتی که قطعنامه لازم الاجرایی صادر می شود اولا کشورهای عضو موظفند قوانین داخلی خود مطابق با آن قطعنامه تنظیم کنند. در مرحله بعدی هم با تشکیل کمیته ای مرکب از تمامی اعضاء باید پیرامون اجرای این قطعنامه ها به این شورا گزارش دهند. در گام بعدی هم باید کارگروهی در دبیرخانه تشکیل شود که بر این موضوع نظارت می کند.

حال بدون پیمودن این سه مسیر مکانیسم ملی، مکانیسم اجرایی دبیرخانه ای و مکانیسم سیاسی شورای امنیت عملا واشنگتن چگونه می تواند ادعای خود را در خصوص لازم الاجرا بودن قطعنامه های پیشین شورای امنیت ضد ایران پیش ببرد؟

 باید نگاهی درستی به قضیه داشته باشیم. چالش اصلی دعوای حقوقی نیست، بلکه تلاش برای تثبیت هژمونی ایالات متحده آمریکاست. من دوباره تاکید می کنم که نباید نگاه حقوقی مسئله داشته باشیم و فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامه های شش گانه شورای امنیت، ذیل ادعای ایالات متحده آمریکا را با نگاهی قانونی و حقوقی مورد ارزیابی قرار دهیم.

پس مسئله جدی تر و فراتر از ایران است. به تعبیری درست تر وقتی آمریکا با مخالفت گسترده و قابل توجهی در سطح بین‌المللی پیرامون یک پرونده، ادعا و یا مسئله ای خلاف مواضع خود مواجه می شود، انگیزه مضاعفی برای پافشاری بر ادعای خود و تحقق آن دارد. این انگیزه نتیجه اهمیت رویارویی‌هایی از این دست بر موقعیت و اعتبار بین‌المللی این کشور است؛ شمشیری دو لب که اگر به نتیجه برسد جایگاه جهانی آمریکا را تثیبت می‌کند و اگر شکست بخورد، به این موضعیت ضربه می‌زند.

به هر حال باید پذیرفت که جایگاه و میزان قدرت آمریکا به مراتب بیشتر و پررنگ تر از سایر بازیگران در عرصه مناسبات جهانی است. به ویژه که اکنون برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تلاش دونالد ترامپ برای پیروزی در این انتخابات سایه سنگینی بر مسئله فعال کردن مکانیسم ماشه انداخته است و ذیل این واقعیت، آمریکا فارغ از هرگونه رویه حقوقی در سازمان ملل و شورای امنیت خود را یک تنه ملزم به اجرای قطعنامه های شورای امنیت می داند.

من از شما سوال می کنم اگر چه اکنون هیچگونه پروسه حقوقی برای تغییر قوانین داخلی کشورها و یا کارگروهی در شورای امنیت و سازمان ملل برای نظارت و حسن اجرای قطعنامه ها بنا بر ادعای آمریکا شکل نگرفته است، اما اگر این کشور بخواهد برای مثال و در سایه ادعای خود بر مبنی بر فعال‌ شدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامه ها کشتی های ایرانی و یا کشتی هایی که به مقصد ایران و یا از مقصد ایران در حال حرکتند را در آب‌های آزاد مورد بازرسی قرار دهد، ایران چه واکنشی می تواند انجام دهد؟

اساساً کشورهای جهان، سازمان ملل و شورای امنیت چه کاری می توانند در حمایت از ایران انجام دهند؟ بر فرض محال حتی اگر شورای امنیت بخواد قطعنامه ای ضد آمریکا در خصوص توقیف احتمالی کشتی ها تصویب کند با وتوی خود ایالات متحده مواجه می‌شود. پس می بینید اینجا قدرت است که حرف اول و آخر را می‌زند، نه مسئله حقوقی و وجاهت قانونی؛ من دوباره تاکید می کنم بحث من حمایت و یا درستی ادعای آمریکا نیست، بلکه تبیین واقعیت هاست. همانگونه که ایران در مسئله توقیف محموله های نفتی خود به مقصد ونزوئلا که همین چند هفته گذشته توسط آمریکا صورت گرفت، نتوانست کاری انجام دهد. 

پیرو نکته شما مبنی بر احتمال توقیف کشتی های ایرانی در آبهای آزاد به نظر می رسد که در بین قطعنامه های شش گانه شورای امنیت در خصوص ایران که شامل قطعنامه ۱۶۹۶، قطعنامه ۱۷۳۷، قطعنامه ۱۷۴۷، قطعنامه ۱۸۰۳، قطعنامه ۱۸۳۵ و قطعنامه ۱۹۲۹، نگاه غایی و تاکید آمریکا در فرصت کوتاه باقی مانده تا برگزاری آنتخابات روی اجرای مفاد قطعنامه ۱۹۲۹ مصوب ژوئن ۲۰۱۰/ خرداد ماه سال ۸۹ باشد که آخرین قطعنامه شورای امنیت ضد تهران و چکیده ای از پنچ قطعنامه پیشین است که سنگین ترین قطعنامه در میان شش قطعنامه علیه ایران به نظر می آید. تحلیل شما در این رابطه چیست؟

بگذارید برای پاسخ به این سوال شما به نکته‌ای که قبلاً به آن اشاره کردم مراجعه ‌کنم.  وضعیت کنونی اقتصادی و تجاری ایران به نظر حتی بدتر از دورانی است که شش قطعنامه شورای امنیت علیه کشور در حال اجرایی شدن بود. متاسفانه شیوع کرونا هم بر این مسئله دامن زد.

یعنی ایالات متحده آمریکا به تنهایی توانسته است فشار اقتصادی و تجاری به مراتب بدتر است دوران قبل از مذاکرات برجام بر ایران وارد کند. اما پیرو نکته شما من هم معتقدم آمریکا در فرصت کوتاه پیش رو سعی می‌کند بندهایی از قطعنامه ۱۹۲۹ که جدی‌ترین قطعنامه علیه ایران است را به مرحله اجرا در آورد. چون تقریباً بیشتر موارد قطعنامه های پیشین از سری برنامه های شش گانه در خصوص ایران به تنهایی از جانب آمریکا به مرحله اجرا درآمده است.

لذا کاخ سفید در فرصت کوتاه پیش رو تلاش ‌خواهد داشت آن بندهایی که در قالب تحریم ها نیاز به مجوز نهادهای بین‌المللی مانند شورای امنیت و سازمان ملل دارد را ضد ایران اعمال کند. به همین دلیل بود که آمریکا اصرار بسیار جدی به فعال کردن مکانیسم ماشه برای بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت داشت تا بتواند به زعم خود توجیه حقوقی برای تحقق این تحریم‌ها داشته باشد.

بی شک قطعنامه ۱۹۲۹ مهمترین تلاش دولت اوباما آمریکا علیه ایران بود. چون بر اساس این قطعنامه، تحریم ها به شکل قابل ملاحظه‌ای افزایش یافت، تحریم تسلیحاتی کاملی برقرار و برنامه توسعه موشک های ایران به خصوص موشک های بالستیک ایران ممنوع شد. مضافا اختیارات کشورهای مختلف برای بازرسی کشتی‌های ایران به شدت افزایش یافت.

ضمن اینکه نام شرکت ها و افراد بیشتری به فهرست تحریم ها اضافه شد. اینها علاوه بر آن است که در قطعنامه ۱۹۲۹ همه کشورهای جهان ملزم شدند در صورت کشف موارد دور زدن تحریم، آن موارد را به شورای امنیت گزارش بدهند. همچنین دولت ها موظف شدند از شهروندانشان در سراسر جهان بخواهند که در معامله با ایران محتاط باشند و همگی روابط مالی‌شان را با ایران محدود کنند.

ولی نکته اینجاست که بیشترین موارد از این قطعنامه توسط آمریکا در خصوص ایران اجرایی شده است و حتی در مواردی مانند حساسیت روی مسئله موشک‌های بالستیک ایران، توافق نظری میان اروپایی ها و آمریکا وجود دارد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما