حاشیههای انتقاد شریعتمداری از آیت الله سیستانی/ تفاوت مرجعیت شیعه در ایران و عراق در چیست؟
رویداد۲۴ سخنان حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان علیه آیتالله سیستانی بازتاب بسیار زیادی داشت؛ او در نامهای، به ماجرای دیدار آیت الله سیستانی و «جینین هینیس پلاسخارت» نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد اشاره کرده بود و با استناد به گزارشی از این دیدار نوشت که مرجعیت شیعه عراق از سازمان ملل میخواهد بر انتخابات عراق نظارت کند و این درخواست علاوه بر آنکه دون شآن مرجعیت شیعه عراق و حاکمیت ملی این کشور است، «پذیرش داوری طاغوت» نیز هست.
این سخنان واکنشهای بسیار زیادی در پی داشت؛ سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه ایران پاسخ داد که اظهارات حسین شریعتمداری ربطی به مواضع مسئولان جمهوری اسلامی ایران ندارد.
سایت میدل ایستنیوز در گزارشی خبر داد که در پی این اهانت، نشست سران سه قوه در عراق برگزار شده و برهم صالح رئیس جمهوری عراق، مصطفی کاظمی نخستوزیر، محمد حلبوسی رئیس پارلمان و فائق زیدان رئیس شورای عالی قضایی عراق در این نشست، اظهارات شریعتمداری را مورد انتقاد شدید قرار داده و تاکید کردهاند که مرجعیت علی سیستانی «محور امنیت عراق و مردم» این کشور است.
واکنش دیگر از سمت نوری المالکی نخست وزیر سابق و رهبر ائتلاف قانون عراق مطرح شد که سخنان شریعتمداری را توهین به همه مردم عراق توصیف کرد و نوشت: «یادداشت یک روزنامه در ایران و انتقاد موجود در آن که توهین به مرجعیت عالیقدر در پی استقبال ایشان از جنین هنیس پلاسخارت نماینده ویژه سازمان ملل به شمار میآید را شدیدا محکوم میکنیم، این اقدام توهین به همه مردم عراق است.»
به گزارش رویداد۲۴ المالکی در بیانیه خود از روزنامه کیهان خواست موضع نادرستش درباره آیت الله سیستانی را تصحیح کند؛ اتفاقی که افتاد و یک روز بعد حسین شریعتمداری در مطلبی جدید نوشت برداشتش از گزارش منتشر شده درباره آیت الله سیستانی اشتباه بوده و «به خاطر این خطای ناخواسته از محضر معظم له پوزش میخواهم و امید آن که عذر تقصیر اینجانب را بپذیرند.»
نکته جالب در توضیح حسین شریعتمداری این بود که او عذرخواهیاش را مشروط به این موضوع کرده که متن منتشر شده با آنچه در واقعیت مطرح شده، متفاوت بوده است. به این ترتیب نحوه عذرخواهی او که البته ظاهرا به ناچار آن را مطرح کرده، با نخوت بسیار بوده است؛ چه آنکه اینگونه مطرح شده که او دریافته که آیت الله سیستانی چنین سخنی را مطرح نکرده و اگر سخنانی که مد نظر او بوده، مطرح میشد، مرجعیت شیعه ضد اسلام عمل کرده چراکه داوری طاغوت را پذیرفته است.
بیشتر بخوانید: عذرخواهی دیرهنگام حسین شریعتمداری؛ دیکتهای با غلطهای بسیار
سخنان شریعتمداری در دو سطح قابل بررسی است؛ یکم تفاوت دیدگاه در حرمت به مرجعیت شیعه در دو کشور عراق و ایران و دوم برخورد دوگانه نهادهای نظارتی با رفتارهای اینچنینی که به لحاظ دیپلماتیک نیز برای کشور هزینه ساز است.
درباره برخوردهای دوگانه که موضوع بسیار واضح است و رسانههای متفاوت به خاطر موضوعات کماهمیتتر از این توقیف میشوند یا در خوشبینانهترین حالت تذکر میگیرند اما درباره روزنامه کیهان هیچگاه چنین اتفاقی نمیافتد و حسین شریعتمداری به راحتی میتواند تندترین سخنان را مطرح کند و عجیبترین اتهامات را به افراد مختلف بزند، اما برخوردی با او نشود. این جمله به آن معنا نیست که حاکمیتها باید با هر سخنی با همه رسانهها برخورد کنند، بلکه نقد این موضوع است که در برخورد با رسانهها سیاستی دوگانه وجود دارد که موضوع مورد بحث این نوشته نیست بلکه آنچه مورد توجه این نوشته است، این نکته ظریف است که چرا در کشوری مانند عراق حرمت مراجع بسیار مورد توجه است اما در ایران چنین اتفاقی نمیافتد.
تفاوت حرمت مرجعیت شیعه در عراق و ایران
به گزارش رویداد۲۴ روایت شده زمانی قاتل عثمان نزد حضرت علی میرود و موضوع قتل را اطلاع میدهد. نقل شده که حضرت علی برخورد تندی با او میکند و میگوید تو خلیفهکشی را باب کردی. این روایت چه ساختگی باشد چه واقعیت داشته باشد، برای آنها که به شعائر مذهبی پایبندند، بسیار آموزنده است.
چه در حکومت قاجار و چه پهلوی عمدتا مراجع دینی جایگاهی بسیار والا داشتند. میرزای شیرزای با فتوایی تمام مناسبات را تغییر میدهد و احدی از حکومت جسارت برخورد با او را به خود نمیدهد. همچنین در سلطنت پهلوی مراجع جایگاهی ویژهای داشتند و آیت الله خویی و بروجردی و حائری بسیار مورد احترام بودند. محمدرضا شاه پهلوی در مسائل مختلف با آیت الله خویی مشورت میکرد. این ماجرا در جمهوری اسلامی البته تغییر کرد و برای نخستین بار یک مرجع شیعه (آیت الله شریعتمداری) به حصر رفت. گفته شده یک روحانی جزء (حجت الاسلام ریشهری) در آن زمان به گوش آیت الله شریعتمداری سیلی نواخته است.
در مورد دیگر آیت الله منتظری به خاطر اختلاف نظر با وضعیت حاکم، بسیار تحت فشار قرار گرفت و خانه او از سوی نیروهای تندرو مورد حمله قرار گرفت و تا پایان عمر تحت فشار بود. آیت الله صانعی نیز از سال ۸۸ به بعد به خاطر اتخاد مواضع متفاوت از نظر رسمی حکومت مستقر بسیار تحت فشار قرار گرفت و یک روحانی ارشد (نه حتی یک مرجع تقلید) تصمیم میگیرد او را از مرجعیت خلع کند! بیآنکه کسی به شیخ محمد یزدی نهیب بزند و این سوال را طرح کند که او چه صلاحیتی دارد که مرجعیت فردی را اعطا یا لغو کند!
تا پیش از استقرار جمهوری اسلامی، حوزههای شیعه همواره مستقل از حکومت و بدون وابستگی مالی فعالیت میکردهاند، به همین دلیل در دوران مختلف توانستهاند موضع مستقل از حاکمیت اتخاذ کنند. از سال ۱۳۵۷ به بعد بودجه تمام حوزههای علمیه از طریق منابع عمومی (ردیف بودجه رسمی) تامین شد و طبیعی بود برای حاکمیت این موضوع پذیرفتنی نباشد که بودجه یک نهاد را پرداخت کند اما اعضای آن موضعی متفاوت از قرائت رسمی حاکمیت اتخاذ کنند، به همین دلیل بود که از دوره استقرار جمهوری اسلامی، نیروهای حاکمیتی به راحتی این توان را پیدا کردند که حتی به مراجع تقلید انتقاد و حتی حمله کنند.با این حال چنین اتفاقی هنوز در عراق رخ نداده است و مرجعیت شیعه این کشور هنوز استقلال خود را از دولت حفظ کرده است و همین موضوع باعث شده در اوج اختلافات و دعواهای سیاسی و حتی نظامی در این کشور، کسی جرات نکند به مراجع دینی آن اهانت کند. حسین شریعتمداری اما درکی از این نکته ظریف ندارد و تصور میکند مرجعیت شیعه در عراق همانگونه است که در ایران وجود دارد اما واکنش مقامات عراقی نشان داد که ماجرا با آنچه در ایران میگذرد، بسیار متفاوت است و احتمالا با این واکنش سفت و سخت رسمی عراق، از این به بعد هیچ فردی در ایران به خود اجازه نمیدهد به مرجع شیعه در عراق اهانتی بکند؛ اتفاقی که در ایران به شکلی کاملا برعکس در جریان است.