رویداد۲۴ گزارش میدهد؛
خطر خون بس همچنان در کمین دختر ۱۱ ساله خوزستانی/ دادستانی ورود میکند؟
ماجرای فصلیه (خونبس) شدن دختر ۱۱ ساله دو ماه است که فعالان اجتماعی خوزستان را به شدت نگران کرده است. قرار بود با وساطت مقامات استانی و فعالان اجتماعی ماجرا ختم به خیر شود اما هنوز خطر از این دختربچه رفع نشده است.
رویداد۲۴ شادی مکی: یک ماه از گزارش رویداد۲۴ با عنوان «خونبس در میان خلاهای قانونی و آموزشی/ ماجرای «فُصلیه» شدن دختر ۱۱ ساله چه بود؟» میگذرد. گزارشی که براساس آن زندگی یک کودک در آستانه ویرانی قرار داشته و احتمال داشت او قربانی سنتی به نام فصلیه شود. سنتی که براساس آن دختر بیهیچ رضایت و اظهار نظری به خانه مردی از طایفه دیگر میرود تا جلوی کشتار و انتقامگیری میان دو خانواده گرفته شود. این دختر در خانه آن مرد تنها یک گروگان است که مورد بدترین آزارها قرار میگیرد و هیچگونه حقی هم برای او متصور نیست.
به گزارش رویداد ۲۴ ماجرا بر سر یک حق است، حق شرعی و اخلاقی برای ازدواج دو فرد. ماجرا از این قرار است که برادر این کودک از طایفه موسوم به ساعدیها عاشق دختری از طایفه حیادر میشود. دو طایفه عرب ساکن اهواز. پسر به خواستگاری میرود و با دختر مورد علاقهاش ازدواج میکند. پسرعموهای دختر اقدام به «نهوه» میکنند یعنی اعلام میکنند این دختر حق ماست و با هیچکس دیگری حق ازدواج ندارد! در حالیکه بر اساس قواعد حتی اقدام به این عمل خارج از قانون نیز باید پیش از ازدواج صورت بگیرد. با این حال به گفته منابع محلی این عمل ۳ روز بعد از ازدواج و خارج از عرف و سنت عربها، از سوی پسرعموهای دختر اعمال میشود.
به هر حال دختر و پسر زندگی مشترک خود را آغاز میکنند. پسرعموهایی که به گفته محلیها یکی از آنها همسر سابق عروس است بر سر لج میافتند و تهدیدها را آغاز میکنند. حتی در خانه داماد نیز گلوله باران میشود. برای جلوگیری از کشتار به پسرعموها پیشنهاد پولهای گزافی از سوی خانواده داماد داده میشود، اما طرف مقابل نمیپذیرد. تنها یک شرط گذاشته میشود مبنی بر اینکه خواهر داماد که یک کودک ۱۱ ساله است به عنوان فصلیه یا عروس خونبس به خانه پسرعموی عروس برود. مردی ۳۴ ساله و متاهل.
تلاشها برای نجات کودک آغاز میشود. خانواده کودک راضی نیستند. شیخ خانواده عروس نیز راضی نیست و به عنوان یک معلم فرهیخته این عمل و ظلمی که به این کودک میشود را نمیپسندد، اما پسرعمو راضی به صلح نیست و تنها دختربچه را میخواهد. از آنجاییکه در ماههای محرم و صفر هیچ اقدامی برای این موضوع انجام نمیشد، فعالان اجتماعی و خانواده دختر تنها تا انتهای ماه صفر زمان داشتند که خانواده عروس را منصرف کنند.
بعد از مدتی خبری منتشر شد مبنی براینکه پسرعموهای عروس خانواده راضی شده و دخترک نجات یافت درحالیکه پیگیریهای رویداد ۲۴ نشان میدهد که شرایط این کودک نه تنها بهبود نیافته بلکه با پایان یافتن ماه صفر خطر به فصلیه رفتن او بیشتر نیز شده است. در این بین، اما مقامات محلی و استانی سکوت اختیار کرده و در برابر نقض قوانین کشور در خصوص ازدواج، حقوق کودکان و حتی نقض امنیت جانی خانواده داماد با گلولهباران کردن خانه آنها سکوت کردهاند. اینکه سنتها تا کجا اهمیت دارد و مرز قانون و سنت تا کجاست گویا هنوز در این مناطق مشخص نبوده و قوانین نتوانستهاند بر کرسی حکومت بنشینند. برای اطلاع از شرایط این کودک با عاطفه بروایه، مدیرعامل موسسه زنان ریحانه اهواز گفتگو کردیم.
سکوت مقامات خوزستان در مقابل نقض حقوق کودک
بروایه درباره آخرین وضعیت دختر ۱۱ سالهای که قرار بود به عنوان فصلیه (خونبس) به عشیره دیگری برود به رویداد ۲۴ میگوید: قرار بود این مساله با وساطت حل شود و این دختر بچه نجات پیدا کند. همان زمان هم ارگانهایی که باید به این ماجرا ورود میکردند اقدامی نکردند. همچنین ما امیدوار بودیم دادستانی به این ماجرا ورود کند که نشد، در آن زمان در استانداری پست معاونت امور بانوان خالی بود.
وی ادامه میدهد: ابتدا قرار براین بود که در آرامش ماجرا توسط خانوادههای درگیر در این ماجرا حل شود. به همین دلیل هم ما سکوت کردیم، اما همچنان پیگیر ماجرا بودیم. در این مدت مدیرکل امور زنان استانداری نیز منصوب شد و ما با ایشان وارد مذاکره شدیم. همچنین با بهزیستی هم موضوع را مطرح کردیم، اما همچنان در انتظار نتیجه از سوی این نهادها هستیم.
مدیر موسسه زنان ریحانه اهواز عنوان میکند: تنها کاری که انجام شده آن است که یکی از ارگانهای ذیربط به این ماجرا با یک واسطه تماس گرفته و آن شخص هم گفته ما ماجرا را حل میکنیم، اما با توجه به تماسهایی که ما با خانواده دختربچه گرفتیم متوجه شدیم که مساله همچنان با همان شدت در جریان بوده و حل نشده است. در جلسهای که چند روز پیش بین دو خانواده برقرار شده است ماجرا حل نشده و بازهم بحث ایجاد شده است و طرف مقابل اعلام کرده که میخواهد حتما این دختر بچه را به فصلیه ببرد.
بیشتر بخوانید: ثبت ملی آیین اعدام هر روزه زنان!/ خونبس چیست؟
وی اضافه میکند: وقتی متوجه شدیم که در این مدت که به سکوت گذشته است هیچ اتفاقی نیفتاده و این کودک نجات پیدا نکرده است کارزاری را راهاندازی کردیم تا بتوانیم امضای مردم را برای رهایی این کودک جمعآوری کنیم و به نوعی از مشارکت مردمی برای حل این ماجرا بهره ببریم. در صورتیکه تعداد این امضاها به حد نصاب یعنی ۲ هزار نفر برسد، موضوع به ریاست قوه قضائیه ارجاع میشود تا به این ماجرا ورود کرده و اقدامات لازم برای حل و فصل ماجرا را انجام دهند. خوشبختانه تا کنون تعداد امضاهای مردمی به بیش از ۳ هزار امضا رسیده است.
این فعال حوزه زنان تاکید میکند مردم همچنان میتوانند برای مشارکت در این کارزار به آدرس https://www.karzar.net/khoon-bas مراجعه کرده و با امضا کردن کارزار این کودک را حمایت کنند.
بروایه میافزاید: یکی از نگرانیهای ما روحیه این کودک است که ۲ ماه است در اضطراب و التهاب به سر میبرد و مدام نگران است که چه زمانی او را از خانواده جدا کرده و به عنوان فصلیه به خانواده شوهر میبرند یا اینکه قرار است درگیری و کشتار شود؟
این فعال حوزه زنان خاطرنشان میکند: در تماسی که با خانواده داشتیم پدر و برادر کودک تاکید داشتند که تحت هیچ شرایطی کودک را به فصلیه نمیدهند. شیخ طرف مقابل که کودک را میخواهند مخالف این موضوع است و تنها یک خانواده یعنی همان مردی که قصد دارد کودک را ببرد اصرار میکند و این تنها یک لجبازی بیاساس است.
او میگوید: سوال ما این است که چرا تا کنون به خانوادهها مراجعه نکردهاند تا ماجرا را پیگیری کنند. پس وظیفه اورژانس اجتماعی و دادستانی در چنین مواردی چیست؟ یکی از پیشنهادات ما ورودی نیروی انتظامی به این ماجرا و برخورد با افراد خاطی به دلیل تحت فشار گذاشتن خانواده دختر و گلوله باران کردن درب خانه این خانواده بود و همچنین برخورد با این فراد به دلیل اینکه میخواهند دختربچه را به اجبار ببرند که این کار آنها نقض صریح قوانین مرتبط با حقوق کودکان است.
بروایه تصریح میکند: اصلا رفتار این افراد حتی از قواعدی هم که در سنت عربها وجود دارد خارج است. مثلا در این ماجرا قتلی صورت نگرفته است که بخواهند دختری را به فصلیه ببرند. گرچه که از نظر ما فعلان حوزه زنان اصل فصلیه گرفتن ناقض حقوق زنان است.
خبر های مرتبط
الآن حق انتخاب از اون بچه گرفته شده.اون یعنی اجازه نداره راه زندگیشو خودش انتخاب کنه؟به خاطر مسائل بزرگترا اونم باید آیندش تباه بشه؟