حمایت از فرزندآوری در لایحه بودجه ۱۴۰۰ / پرداخت وام ۷۰ میلیونی چه مشکلی را حل میکند؟
رویداد۲۴ شادی مکی: به منظور حمایت از فرزندآوری، در لایحه بودجه ۱۴۰۰، بانک مرکزی مکلف شده است که مبلغ ۲۱۰ میلیارد تومان از طریق بانکهای عامل و از محل سپردههای جاری و قرضالحسنه نظام بانکی نسبت به پرداخت تسهیلات قرضالحسنه ودیعه مسکن به مبلغ ۷۰ میلیون تومان اقدام کند. این وام تنها به خانوادههای فاقد مسکنی تعلق میگیرد که در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ صاحب فرزند شده یا میشوند.
با توجه به کاهش جمعیت و فرزندآوری در ایران که میتواند تبعات بسیار زیانباری را در دهههای آینده بر جای بگذارد در نگاه اول این تصمیم نوعی سیاست تشویقی و راهکاری مثبت به نظر میآید این درحالیست که واقعیت چیز دیگری است.
اول آنکه پرداخت وام ولو با شرایط بازپرداخت آسان باز هم نمیتواند کمک شایانی به خانوادههایی بکند که برای ادامه زندگی خود و داشتن سرپناه نیازمند کمک دولت هستند به عبارت دیگر اگر خانوادهها دارای مکنت کافی باشند که نیازی به این وام ندارند و اگر خانوادهها در شرایط فقر و زیر خطر فقر زندگی کنند که این وام تنها باری بر دوششان خواهد بود و داشتن فرزند بیشتر با هزینههای مرتبط با آن تنها کمر این خانوادهها را در طولانی مدت خم کرده و آینده و امکانات مورد نیاز این فرزندان را در خانواده با چالش مواجه میکند.
از طرف دیگر اگر دولت پیش از به کارگیری سیاستهای تشویقی علت عدم علاقه خانوادهها و زوجها به داشتن فرزندان بیشتر یا در کل فرزندآوری را مورد بررسی قرار میداد متوجه میشد که هزینههای بالای زندگی، شرایط بد اقتصادی کشور و به تبع آن خانوادهها، هزینههای بالای نگهداری و رشد فرزندان و از همه مهمتر عدم اعتماد زوجها نسبت به آینده شغلی و زندگی با کیفیت برای دوران بزرگسالی فرزندانشان از جمله مواردی است که باعث میشود خانوادهها علاقه کمتری به فرزندآوری داشته باشند.
به گزارش رویداد۲۴ نگاهی به مناطق محروم و مرزی که اتفاقا معمولا خانوادههای پرجمعیتتری دارند، اما فرزندانشان از حداقلهای زندگی محرومند شاهدی بر این مدعاست. دولت امروز حتی از این فرزندان و خانوادههای آنان آنچنان که باید و شاید حمایت نمیکند. فرزندان در مناطق محروم سیستان و بلوچستان، خوزستان و... از داشتن آب شرب مناسب محرومند. آنان از نبود امکانات آموزشی مناسب در رنج هستند. کودکان و نوجوانان در مناطق غرب کشور برای گذران زندگی کولبری میکنند و آْسیب میبینند.
خانواده ایراننژاد در نبود امکانات ۳ فرزند خود را در دل خطر میاندازد و به امید فردای بهتر و امکانات بیشتر برای فرزندانش راهی سفری ناایمن میشود و در راه مهاجرت والدین و ۳ فرزند جان خود را از دست داده و در کانال مانش غرق میشوند.
بیشتر بخوانید: تراژدی مهاجرت خانواده کرد ایرانی به انگلستان/ نماینده مجلس: بیش از ۱۰۰۰ نفر در ۵ ماه گذشته از سردشت مهاجرت کردند
ای کاش دولت ابتدا دلایل ناباروری را مورد واکاوی قرار داده و مشکلات را حل میکرد بهگونهای که خانوادهها از فردای فرزندان خود و کیفیت رشد و پرورش آنها مطمئن بودند و بعد نسبت به سیاستهای حمایتی موثر نه به صورت وام که به صورت کمکهای بلاعوض و هدایای قابل توجه زوجها را به فرزندآوری تشویق میکرد. ضمن آنکه آینده و امکانات رفاهی همین کودکان امروز را که زنده و نیازمند امکانات مناسب هستند در اقصی نقاط کشور مورد حمایت قرار میداد. در نبود چنین نگاهی از سوی دولت بعید است که خانوادهها استقبال چندانی از تعدد فرزند داشته باشند.
گلایه از هزینههای بالای فرزندآوری
محدثه و همسرش زوجی هستند که ۸ ماه پیش صاحب فرزند شدند. هر دو هم شاغل بوده و در تهران که برای رشد یک کودک امکانات نسبتا بهتری دارد زندگی میکنند. زن خبرنگار و مرد مهندس یک شرکت پیمانکاری است. حقوق محدثه ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و حقوق همسرش حدود ۵ میلیون تومان است یعنی خانوادهای که قاعدتا باید در سطح متوسط رفاهی و اقتصادی جامعه قرار داشته باشند. اما حقیقت ماجرا چیز دیگری است.
محدثه به رویداد۲۴ میگوید: هزینه داشتن بچه خیلی بالاست و تامین آن بسیار سخت است. به عنوا مثال پوشک برای بچه خیلی گران است دو ماه پیش آن را به قیمت ۷۰ هزار تومان میخریدم، اما الان بستهای ۱۳۰-۱۴۰ هزار تومان است. پوشکهایی مورد استفاده فرزندم مارکی است که در بازار فراوان بوده و همه از آن استفاده میکنند. بچه من در یک روز معمولی نیاز به ۵ تا ۶ بار تعویض پوشک دارد. در حالیکه در هر بسته تنها ۳۲ تا ۳۴ عدد پوشک وجود دارد. یعنی یک بسته پوشک تنها برای چند روز او کافی است. به علاوه اگر بچه مریض شود و شرایط مزاجیش به هم بریزد این تعداد بیشتر هم میشود. تصمیم گرفتم برای کاهش هزینهها از پوشکها و لاستیکهای قدیمی که درگذشته برای همسن و سالهای خودمان استفاده میشد بخرم، اما قیمت آنها هم بسیار بالا بود و ارزش خریدن نداشت.
وی ادامه میدهد: شیر خشک گیگوز ۲۶ و ۶۰۰ هزار تومان است و برند نان ۳۰ هزار تومان. هر بسته شیر خشک تنها برای یک هفته فرزندم کافی است البته دختر من ۸ ماهه است و به جز شیر خشک میتوانم غذاهای دیگر هم به او بدهم درحالیکه شیرخشک را فقط موقع خواب به اومیدهم. اما همین تامین غذای معمولی او هم برای ما سخت است. من چند بسته مرغ در خانه داشتم که با قیمت قدیم خریده بودم خودم و همسرم از مرغها استفاده نکردیم و همه آن را برای دخترمان گذاشتیم تا در طول هفته استفاده کند. بچه در حال رشد است و باید غذای مقوی بخورد میدانم که خیلیها از پس هزینه این خورد و خوراک یا همان پوشک هم برنمیآیند.
محدثه اضافه میکند: درحال حاضر فرزند من در سنی است که باید خوراکیهای مقوی مانند خرما، پسته و... بخورد. چند روز پیش تنها ۲ عدد موز کوچک و یک پاکت شیر خریدم که برایش شیرموز درست کنم همین خرید کوچک ۲۲ هزار تومان برایم آب خورد. وقتی بچه بزرگتر شود نیازهایش بیشتر هم میشود، اما با توجه به گرانیها و مخارج بالا خرید خوراکیهای مقوی مانند پسته و گردو برای همه گروههای درآمدی به جز دهکهای بالا سخت شده است. حتی خرید میوه هم هزینه زیادی دارد و مشکل است قیمت گوشت و مرغ که قابل گفتن نیست. دیگر مانند گذشته نمیتوانیم تنوع غذایی و خوراک و میوه را حفظ کنیم.
وی با تاکید براینکه هزینه یک بچه تنها شیرخشک و پوشک نیست، میگوید: بچه لباس میخواهد فرزند من در سنی است که کم کم به راه رفتن افتاده است اگر بخواهم برایش کفش مناسبی که به پایش آسیب نرساند بخرم باید ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان هزینه کنیم. لباس کودک به شدت گران است درحالیکه مواد کمتری استفاده میشود. قیمت اسباببازی هم نجومی و عجیب و غریب است. اسباببازی برای کودک فانتزی نیست شیایست که برای رشد و پرورش و روحیه او لازم است. وقتی ۷ ماهه باردار بودم یک عروسک پولیشی وارداتی که میگفتند در کودک ایجاد حساسیت و آلرژی نمیکند خریدم ۳۵ هزار تومان وقتی دخترم متولد شد همان عروسک ۱۰۰ هزار تومان شد.
این زن جوان تاکید میکند: اینها مخارج یک بچه ۸ ماهه است. حالا وقتی بچه بزرگ میشود و باید به مدرسه برود چه هزینهای دارد؟ چه کسی میخواهد این مخارج را تامین کند؟ اگر شرایط کرونایی نبود من مجبور بودم که دخترم را به مهدکودک ببرم تا بتوانم سرکار حاضر شوم و برای اینکار حداقل باید ماهی یک میلیون تومان هزینه میکردم. الان دورکارم و میتوانم هم کار کنم و هم از دخترم نگهداری کنم هرچند که خیلی سخت است. واقعا یک بچه هزینه زیادی دارد. خدا نکند که بیمار شود، گرفتن جشن و تولد و... که رویایی است. به همین دلیل فکر میکنم که اصلا نباید به بچه سوم فکر کرد.
وی با اشاره به اینکه مستاجر بوده و به زودی باید خانه را تخلیه کنند، عنوانم یکند: ما برای گرفتن خانه جدید ناچار شدیم ۱۱۵ میلیون تومان را با مشقت زیاد فراهم کنیم و روی پول پیش خانه بگذاریم تا بتوانیم خانه رهن کامل کنیم به این دلیل که توان پرداخت اجاره خانه را با این مخارج سنگین نداشتیم.
محدثه میافزاید: من موافق تکفرزندی نیستم و اگر بتوانیم یک خانه مناسب ولو کوچک بخریم، شاید بچه دوم را هم داشته باشیم، اما در حال حاضر مخارج همین یک بچه هم کمرشکن است. همسر من استخدام جایی نیست و بایک شرکت پیمانکاری کار میکند این اتفاق پیش آمده که چند ماهی بیکار بوده و زندگی با حقوق من تامین میشد. درحال حاضر هر دو کار میکنیم، اما درآمدمان کفاف یک زندگی معمولی روبه پایین را میدهد. کشور ما در شرایط اقتصادی بدی قرار دارد و ما هم حقوقهای کمی داریم و هزینههای سنگین از طرف دیگر امنیت شغلی هم نداریم. حالا ۷۰ میلیون تومان هم وام بدهند در این شرایط گرانی خانه چه نوع خانهای در چه شرایطی میتوان با این مبلغ اجاره کرد؟
وی تاکید میکند: من زمانی به فکر بچه دوم و سوم میافتم که خودم و همسرم امنیت شغلی داشته باشیم و بدانیم که این آب باریکهای که نامش حقوق است قطع نمیشود. در این شرایط اگر دولت هم کمک نکند من بچه دوم را خواهم داشت، اما به بچه سوم هرگز فکر نمیکنم، اما باتوجه به شرایط حقوقی فکر میکنم که همین یک بچه را داشته باشیم کار بزرگی کردیم.
به اعتقاد محدثه بهتر است دولت به جای پرداخت وام ۷۰ ملیونی تومانی به خانوادههای دارای بچه تضمین بابت امنیت شغلی بدهد. او میگوید: گیرم ۳ فرزند هم آوردیم و دولت هم ۷۰ میلیون تومان داد، وقتی من و همسرم بیکار باشیم آنهم در شرایطی که خبرنگاران امنیت شغلی ندارند، چگونه میتوانیم از پس مخارج فرزندمان بربیاییم؟
بیشتر بخوانید: مهاجرت به شهر از دلایل کاهش فرزندآوری در دهههای اخیر
وام ۷۰ میلیونی فرزندآوری در بودجه ۱۴۰۰
دکتر اعظم آهنگر جامعهشناس مسائل انسانی ومدیر گروه مطالعات شهری و منطقهای موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران به رویداد۲۴ میگوید: در کشورهای دیگر جهان وبهویژه کشورهایی که رشد جمعیتشان منفی بود هم تشویقیهایی را برای فرزندآوری مشخص میکردند و هر قدر خانوادهها فرزند بیشتری داشتند تشویقیهای دولتها هم بیشتر میشد.
وی ادامه میدهد: سیاستهای تشویقی خوب بوده و میتواند بر افزایش رشد جمعیت هم تاثیر مثبتی بگذارد، اما اینکه در شرایط کشور ما تنها یک مبلغ ۷۰ میلیون تومانی آنهم به صورت وام برای خانوادهای با ۳ فرزند در نظر گرفتهاند جوابگو نیست.
مدیر گروه مطالعات شهری و منطقهای موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران اضافه میکند: به عنوان مثال این ودیعه مسکن در شهر تهران برای یک آپارتمان یک خوابه هم مناسب نیست. باید توجه کنیم که یکی از شاخصهای کیفیت زندگی این است که برای هر فردی به طور میانگین ۲۵ متر فضا وجود داشته باشد. یک خانواده با ۳ فرزند باید حداقل یک خانه ۱۵ متری داشته باشد. آیا ۷۰ تومان ودیعه مسکن برای کرایه چنین خانهای حتی در مناطق پایین دستی شهر کافی است؟
وی با طرح این سوال که آیا این مبلغ کیفیت زندگی این خانواده را واقعا ارتقا میدهد؟ اظهار میکند: قطعا پاسخ به این سوال منفی است. زیرا اولا هزینه حتی یک بچه هم بالاست و دوم آنکه وضعیت مسکن مناسب نیست و سوم آنکه خانوادهای که ۳ فرزند بخواهد باید به لحاظ معیشتی و اقتصادی شرایط مناسبی داشته باشد، شغل مناسب و رفاه در این زمینه بسیار مهم هستند. به علاوه آنکه به هر حال خانوادهها باید این وام را پس بدهند که این موضوع نه تنها شرایط این خانوادهها را بهبود نمیبخشد که استرس آنها را هم بیشتر میکند.
آهنگر با بیان اینکه متاسفانه خانوادههایی که شرایط مناسبی دارند به دلایل مختلف علاقه کمتری به فرزند آوری و تعدد فرزندان دارند. خاطرنشان میکند: کشور نیاز به نیروی انسانی و نیروی کار دارد و چالشهای پیش روی دولت در این زمینه ابعاد مختلفی دارد. اینکه چند سال دیگر و با سالمندی متولدین دهه ۶۰ نیروی انسانی جایگزین برای آنها یا حتی برای مراقبت از آنها وجود ندارد و این نگرانی وجود دارد که نیازمند وارد کردن نیرو از خارج از کشور بشویم. یا برای پرداخت حقوق به بازنشستگان در آن زمان با مشکل مواجه خواهیم شد؛ بنابراین هر فرزندی از هر خانوادهای با هر شرایطی میتواند چالش نیروی انسانی و نیروی کار را برای دولت تامین کند؛ لذا دولت در سطح کلان برای حل چالشهای خود اقدام میکند.
وی اضافه میکند: در سطح میانه جامعه ماجرا به گونهای دیگر است. ما انقلاب کردیم که رفاه داشته باشیم و انقدر درباره این مساله شعار داده شد که امروز مردم همه دنبال رفاه بوده و زندگی با کیفیت بالا میخواهند. هیچ کس دوست ندارد فرزندش در آینده یک کارگر ساده شود در واقع هیچ کس دوست ندارد که فرزندش به لحاظ اجتماعی و شغلی در ردهای پایینتر از یک حد مشخص قرار بگیرد. همه به دنبال تربیت مدیر و رئیس در کشور هستند. این ذهنیت در جامعه رواج یافته است درحالیکه برای ایجاد امکانات در سطح میانه و خرد یا خانوادهها هیچ اقدامی صورت نمیگیرد؛ لذا والدین حساب و کتاب میکنند که اگر فرزند داشته باشم نمیتوانم مخارج رفاه و امکانات و آموزش او را بدهم و ممکن است در آینده نتواند شغل خوب و مناسبی داشته باشد و من نمیخواهم فرزندم در آینده در رده پایین شغلی باشد. یعنی خانوادهها به سمت هدفی که در سطح کلان جامعه نیاز است یعنی همان تامین نیروی کار و نیروی انسانی حرکت نمیکنند.
این جامعهشناس با اشاره به عدم رسیدگی به مناطق کمبرخوردار و محروم کشور که اتفاقا معمولا جمعیت خانوارهایشان زیاد است، میگوید: متاسفانه این عدم رسیدگی باعث میشود که فرزندان و جوانان خانوادههای این مناطق به عنوان نیروی کار ارزان به سایر نقاط کشور مهاجرت کرده و نیروی انسانی مورد نیاز تامین شود؛ لذا قشر کمبرخوردار جامعه کیفیت زندگی پایینی دارند و مانند خانوادههای برخوردار نمیتوانند برای فرزندان خود برنامه ریزی مناسبی داشته باشند مانند خانوادهها در مناطق مرزی، در نتیجه فرزندان با توجه به فقر مالی و نبود امکانات به شهرها مهاجرت میکنند و نیروی کار مورد نیاز کلانشهرها را تامین میکند بدون اینکه نیاز به نیروهای کار خارجی وجود داشته باشد
وی تصریح میکند: این ۷۰ میلیون تومان اگر هدیه و بلاعوض بود ارزش داشت و برخی خانوادهها تشویق میشدند که بچهدار شوند و هر خانوادهای با توجه به فرهنگ و شرایط خودش حتی میتوانست از عهده پرورش فرزند بربیاید؛ لذا سیاستهای حمایت از فرزندآوری درسطح کلان کشور مثبت است، اما در سطح میانه و خرد یعنی در سطح خانوادهها این سیاستها مثبت نیستند یعنی اشتباه بوده و تاثیرگذار نیستند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: در حال حاضر خانوادههایی که فرزندان بیشتری دارند وقتی سالمند میشوند راحتتر زندگی کرده و شادتر هستند، اما خانوادههایی که فرزند کمی دارند شرایط مناسبی ندارند و والدین سالمند کمک ندارند. فرزندان این خانوادهها نیز شرایط نگهداری از آنها را نداشته و گاهی باید بین شغل خود یا نگهداری از والدین انتخاب کنند حتی مواردی را دیدم که این مساله باعث طلاق شده است. این مشکلات در آینده نزدیک مبتلا به خانوادهها کمجمعیت است و آنها را آزار خواهد داد.