العهد:
تشدید تنش در روابط سعودی - پاکستان؛ دعوا بر سر ایران است؟
ریاض همواره خواستار قطع یا کم رنگ شدن رابطه بین پاکستان و ایران بوده است، چرا که عربستان اسلام آباد را صاحب عناصری برای تاثیرگذاری بر ایران میداند و دلیل آن، مرزهای مشترک وسیع بین دو کشور و امکان اثرگذاری امنیتی و دینی پاکستان بر ایران است.
رویداد۲۴ العهد نوشت: موضع اخیر عربستان در قبال پاکستان و درخواست بازپرداخت وام آن به صورت فوری و بدون دادن مهلت، با اینکه سعودیها از اوضاع اقتصادی نابسامان پاکستان مطلع هستند، جالب توجه بود. آنچه که باعث توجه اسلام اباد به چین و درخواست کمک از آن برای پرداخت وام شد.
در ادامه این مطلب آمده است: نکتهای که در موضع سخت گیرانه سعودی در قبال اسلام اباد جلب نظر میکند، آن است که ریاض همواره پاکستان را نقطه تمرکز استراتژیک خود در شرق آسیا دانسته است و دلیل آن، قدرت تاثیرگذاری پاکستان بر دولتهای اطرافش بویژه ایران است. با توجه به این سابقه، دلایل تغییر موضع سعودی در مورد پاکستان کدام است و آیا میتوان گفت روابط دو کشور به سمت بحرانی شدن میرود؟
بر هیچ کس و بخصوص بر دولت پاکستان پوشیده نیست که ریاض در حال حاضر در وضعیت مالی بحرانی به سر میبرد که مهمترین دلیل آن، ورود به ششمین سال جنگ در یمن است که هزینه نظامی گزافی برای سعودیها دربرداشته و اقتصاد این کشور به شدت تحت تاثیر جنگ یمن قرار گرفته است، بویژه آنکه در جریان این جنگ، یمن تاسیسات اقتصادی و نفتی حیاتی داخل عربستان را هدف گرفت.
اما این دلیل، نمیتواند برای تصمیم حساس و سختگیرانه ریاض کافی باشد، چرا که در نتیجه آن، عربستان رابطه استراتژیک خود با پاکستان را از دست میدهد.
از سوی دیگر، اختلاف بین هند و پاکستان در مورد پرونده کشمیر، بخش گستردهای از درگیری در شرق آسیا را به خود اختصاص داده است و با توجه به اینکه پاکستان با تکیه بر مسلمان بودن خود روی کمک و حمایت مالی و سیاسی کشورهایی مثل عربستان در ماجرای اختلافش با کشمیر حساب کرده بود، اما هیچ فعالیت جدی از سوی سعودیها در این رابطه مشاهده نکرد، اسلام اباد تصمیم گرفت تا حدی از گرایشهای سیاسی عربستان دوری کند، امری که میتواند دلیل عصبانیت عربستان باشد، چرا که ریاض همواره به تلاش برای خرید گرایشهای سیاسی دیگر دولتهایی که به کمک مالی آن نیاز دارند، شهرت دارد.
بیشتر بخوانید: پشت پرده تردید بن سلمان درمورد عادی سازی روابط با اسرائیل
اینگونه جهت گیریهای سیاسی سعودی که روی آن حساب کرده است را میتوان در رابطه اش با مصر دید که سعودیها توانستند تا حدی قاهره را به سمت حمایت از تجاوز به یمن قانع کنند، هر چند که حمایت مصر از این مساله به دخالت نظامی در یمن نرسید.
همچنین بر اساس گرایشهای سیاسی سعودی، ریاض همواره خواستار قطع یا کم رنگ شدن رابطه بین پاکستان و ایران بوده است، چرا که عربستان اسلام آباد را صاحب عناصری برای تاثیرگذاری بر ایران میداند و دلیل آن، مرزهای مشترک وسیع بین دو کشور و امکان اثرگذاری امنیتی و دینی پاکستان بر ایران است.
به نظر میرسد پاکستان متوجه شده است که منفعت قومی، سیاسی و اقتصادی آن به طور خاص در گرو رابطه خوب با ایران، ترکیه و اغلب دولتهای همسایه اش است و هر موضع گیری برخلاف این، میتواند خسارتهای زیادی را متوجه پاکستان کند، به نحوی که وامهای سعودی هم نمیتواند مشکلی از آن حل کند، بویژه آنکه جایگاه جغرافیایی پاکستان، به اضافه رابطه خوب آن با تهران، اسلام آباد را شایسته ایفای یک نقش محوری در خط اقتصادی استراتژیک کند: اول خط شرق غرب یا راه ابریشم چین و دوم، خط جنوب شمال در شمال روسیه.
در ادامه این مطلب آمده است: نکتهای که در موضع سخت گیرانه سعودی در قبال اسلام اباد جلب نظر میکند، آن است که ریاض همواره پاکستان را نقطه تمرکز استراتژیک خود در شرق آسیا دانسته است و دلیل آن، قدرت تاثیرگذاری پاکستان بر دولتهای اطرافش بویژه ایران است. با توجه به این سابقه، دلایل تغییر موضع سعودی در مورد پاکستان کدام است و آیا میتوان گفت روابط دو کشور به سمت بحرانی شدن میرود؟
بر هیچ کس و بخصوص بر دولت پاکستان پوشیده نیست که ریاض در حال حاضر در وضعیت مالی بحرانی به سر میبرد که مهمترین دلیل آن، ورود به ششمین سال جنگ در یمن است که هزینه نظامی گزافی برای سعودیها دربرداشته و اقتصاد این کشور به شدت تحت تاثیر جنگ یمن قرار گرفته است، بویژه آنکه در جریان این جنگ، یمن تاسیسات اقتصادی و نفتی حیاتی داخل عربستان را هدف گرفت.
اما این دلیل، نمیتواند برای تصمیم حساس و سختگیرانه ریاض کافی باشد، چرا که در نتیجه آن، عربستان رابطه استراتژیک خود با پاکستان را از دست میدهد.
از سوی دیگر، اختلاف بین هند و پاکستان در مورد پرونده کشمیر، بخش گستردهای از درگیری در شرق آسیا را به خود اختصاص داده است و با توجه به اینکه پاکستان با تکیه بر مسلمان بودن خود روی کمک و حمایت مالی و سیاسی کشورهایی مثل عربستان در ماجرای اختلافش با کشمیر حساب کرده بود، اما هیچ فعالیت جدی از سوی سعودیها در این رابطه مشاهده نکرد، اسلام اباد تصمیم گرفت تا حدی از گرایشهای سیاسی عربستان دوری کند، امری که میتواند دلیل عصبانیت عربستان باشد، چرا که ریاض همواره به تلاش برای خرید گرایشهای سیاسی دیگر دولتهایی که به کمک مالی آن نیاز دارند، شهرت دارد.
بیشتر بخوانید: پشت پرده تردید بن سلمان درمورد عادی سازی روابط با اسرائیل
اینگونه جهت گیریهای سیاسی سعودی که روی آن حساب کرده است را میتوان در رابطه اش با مصر دید که سعودیها توانستند تا حدی قاهره را به سمت حمایت از تجاوز به یمن قانع کنند، هر چند که حمایت مصر از این مساله به دخالت نظامی در یمن نرسید.
همچنین بر اساس گرایشهای سیاسی سعودی، ریاض همواره خواستار قطع یا کم رنگ شدن رابطه بین پاکستان و ایران بوده است، چرا که عربستان اسلام آباد را صاحب عناصری برای تاثیرگذاری بر ایران میداند و دلیل آن، مرزهای مشترک وسیع بین دو کشور و امکان اثرگذاری امنیتی و دینی پاکستان بر ایران است.
به نظر میرسد پاکستان متوجه شده است که منفعت قومی، سیاسی و اقتصادی آن به طور خاص در گرو رابطه خوب با ایران، ترکیه و اغلب دولتهای همسایه اش است و هر موضع گیری برخلاف این، میتواند خسارتهای زیادی را متوجه پاکستان کند، به نحوی که وامهای سعودی هم نمیتواند مشکلی از آن حل کند، بویژه آنکه جایگاه جغرافیایی پاکستان، به اضافه رابطه خوب آن با تهران، اسلام آباد را شایسته ایفای یک نقش محوری در خط اقتصادی استراتژیک کند: اول خط شرق غرب یا راه ابریشم چین و دوم، خط جنوب شمال در شمال روسیه.
منبع: انتخاب
خبر های مرتبط