آیا ویدیو ساسی مانکن عامل نگرانی فرهنگی-اجتماعی است؟
امیرحسین عالمی کارشناس رسانههای جمعی: در دو روز گذشته «ساسان حیدری یافته» معروف به ساسی مانکن پیش نمایش موزیک ویدیویی را منتشر کرده که در آن «الکسیس تگزاس»، ستاره فیلمهای پورن آمریکایی، بهعنوان مدل بازی میکند. بازدید بیش از ۹ میلیون بار از این موزیک ویدئو در صفحه خواننده و ترند شدن آن باعث شد تا شاهد واکنشهای متعددی از فعالان فرهنگی و اجتماعی کشور باشیم که هراسان این پدیده را به عنوان پدیدهای خطرناک و نادر تحلیل کردند که منجر به ابتذال و نابودی فرهنگی و اجتماعی شده است.
ابتدا نیاز است تا از مفهوم ترند، برداشت و تحلیل درستی داشته باشیم. ۹ میلیون بازدیدکننده یا هر تعداد دیگری که احتمالاً در حال افزایش است، به معنی وجود این تعداد طرفدار و حامی نیست. احتمالاً درصد بسیار بزرگی از بینندگان این ویدیو، از طرفداران حیدری یافته (ساسی مانکن) نیستند؛ اما این مساله بدیهی در شبکههای دیجیتال اغلب مغفول میماند.
در حقیقت اعداد در شبکههای اجتماعی تنها عدد نیستند؛ باید توجه داشت هرکدام از این اعداد، یک کاربر با هدف، افکار و موضعگیریهای خاص و متفاوتی است. پس نمیتوان از میزان بازدید، بدون تحلیل نوع کاربر، بازدیدکننده و شبکههای ارتباطی آن به هیچ تحلیل جامعهشناختی و ارتباطی دقیقی رسید. از این رو تحلیلهایی از ایندست اغلب غلط از آب در میآیند.
بحث بعدی ماهیت عملکرد افرادی مثل حیدری یافته (ساسی مانکن) است. خوانندههای از ایندست اغلب به دنبال ترند هستند و تقریباً بر همین اساس، استراتژی تولید خود را تعیین میکنند. این موضوع یک امر جهانی است. این افراد با سوار شدن بر موج ترند سعی میکنند بیشترین بازدید، شهرت و بهتبع آن پول کسب کنند. در این مورد میبینم که آقای مانکن دو شوخی پرتکرار شبکههای اجتماعی فارسی که تبدیل به میم (Meme) شدهاند را باهم ترکیب کرده. ملودی کار نیز ساده و تکراری است، که به راحتی در ذهن مینشیند.
همه این عوامل شاخصههای یک اثر سخیف و ترند است. چیزی که این روزها در تمام جهان، فراوان تولید میشود. احتمالاً در نسخه کامل کار با چند ترند دیگر که به ضرب و زور موزیک ابتدایی و دمدستی و با صحنههای اروتیک به هم چسبیدهاند مواجه خواهیم بود.
در آمریکا و اروپا هم غالب طرفداران این سبک موسیقی، نوجوانان بوده و هستند و این ساختار شکنیها در این سبک موسیقی تقریباً عادی است. شما با نگاهی به موزیک ویدیوها و آثار خوانندههایی نظیر «نیکی مینانژ»، «کاردی بی» یا حتی بقیه مشاهیر این گروه سنی که خواننده نیستند مثل «کاردیشیانها» با حجم عظیمی از ابتذال مواجه میشوید. اما تفاوت اصلی در نوع مواجهه با این پدیدهها در جامعه ما و در دیگر جوامع است.
مقایسه کنید جریان حیدری یافته (ساسی مانکن) را با جریان استفاده «امینم»؛ خواننده رپ آمریکایی از یک پورن استار در نقش «سارا پیلین» سناتور برجسته آمریکایی که قرار بود اولین زن معاون اول ریاست جمهوری آمریکا شود؛ در ایران متأسفانه جامعه افراد مؤثر علمی و فعالان اجتماعی و فرهنگی با بزرگنمایی این پدیده، به ترند آن کمک میکنند و در راستای ترند عمل میکنند. یعنی به رسانههای زرد و موج طرفداران کمک میکنند که اثر بیشتر و بیشتر دیده شود و به خبر اول و خط اصلی اخبار تبدیل شود.
یعنی رسانههای زرد، طرفداران و سیستم تبلیغاتی خوانندهها تلاش میکنند که به هدف اصلی خود، که هر چه بیشتر دیده شدن است، برسند و برای رسیدن به حداکثر بازدید به هر عملی دست خواهند زد. اتفاقاً به اصطلاح فحش خوردن و هدف ابراز تنفر و خشم شدن، یکی از روشهای این افراد برای هر چه بیشتر دیده شدن است. به این ترتیب همزمان با اینکه فعالان حوزه فرهنگی و اجتماعی وااسفا سر میدهند و ابراز انزجار میکنند، آقای حیدری یافته (ساسی مانکن) پول پارو میکند.
نقش رسانههای موثر چیست؟
جامعه فرهنگی و رسانهای باید با آگاهی از شرایط اجتماعی و فهم نحوه عملکرد شبکههای اجتماعی، از هرگونه تحلیل شتابزده اجتناب کند. وظیفه این جریان این است که با تبیین این موضوع که این پدیده چندان عجیب و نادر نیست، مردم و جامعه را روشن نمایند که با چنین محتوای زرد و سخیفی نمیتوان به این نتیجه رسید که جامعه به قهقرای ابتذال کشیده شده است.
از طرفی باید برای جامعه علیالخصوص والدین روشن کرد که نقش اصلی این داستان آنها هستند. والدین در تشکیل ذائقه فرهنگی و هنری کودکان نقش بسیار مهمی دارند و از آن مهمتر حساس بودن والدین نسبت به دریافت محتوا توسط کودکان و کنترل محتواهای دریافتی است.
از طرفی آموزشهای جنسی کودکان، آنها را در مواجه با محتواهایی ازایندست مقاوم میکند. والدین باید بدانند که نقش آنها در مواجه فرزندانشان با محتواهای اینچنینی چندین برابر بیشتر از آقای حیدری یافته (ساسی مانکن) است. تقبیح و ابراز انزجار از ساسی مانکن کاری از پیش نمیبرد. اینترنت و فضای دیجیتال پر از محتواهای اینچنینی است.
باید از والدین و جامعه فعالان فرهنگی پرسید شما چقدر از فضاهای مختص به نوجوانان فارسیزبان و شبکههای اجتماعی آنها میدانید؟ تابهحال به محیط «تیکتاک» فارسی سرزدهاید؟ خبر دارید رشد کاربران نوجوان فارسیزبان اپلیکیشن «لایکی» چطور بوده؟ از «کِی پاپ»، محبوبترین موسیقی نوجوانان، چی میدانید؟ از چالشهای آنلاین، دورهمی آنلاین، نوع ارتباطات آنلاین، قلدری آنلاین و... چقدر میدانید؟
باید به شما بگویم که محتوای موردبحث در مقابل با محتواهایی که میتوان در فضاهای مختص به نوجوانان دید، آنچنان هم مبتذل نیست. اما از این موضوع میتوان نتیجه گرفت که جامعه نوجوانان ایران مبتذل و فاسد است؟ خیر بههیچوجه. این نتیجهگیری مثل آن است که بگویم دیروز وقتی عطسه کردم هواپیمایی سقوط کرد؛ پس عطسه من هواپیماها را ساقط میکند. یعنی نتیجهگیری باطل از فرضی باطل از دو موضوعی که همبستگی معناداری نسبت به هم ندارند.
اگر جامعه کوچکی از نوجوانان به اقتضای سن و شرایط و در فقدان آگاهی والدین و احتمالاً در مقطع کوتاهی، مخاطب و تولیدکننده چنین محتوایی است دلیل علمی و مستندی بر افزایش بیبندوباری و فساد در این جامعه نیست.
نقش مدارس و حاکمیت هم ناگفته مشخص است؛ فقدان آموزش موسیقی و آموزش فرهنگی استاندارد در مدارس خود حکایتی پر از اشک و آه است که سالهاست در این کشور آسیبهایی فراوانی را برای جامعه به همراه داشته.
پیشنهاد آخر که بسیار مهم و حیاتی است، شکل کنشگری فعالان حوزه فرهنگی و اجتماعی است. بجای ترند کردن افرادی مثل حیدری یافته (ساسی مانکن) لازم است تا مطالبه دقیق و صحیحی در راستای دستهبندی سنی و ساختاری محتوا توسط تامینکنندهها داشت. رادیو جوان، PMC و یا هر تامینکننده دیگری موظف است تا همانند هر جای دیگری در جهان در خصوص محتواهای خود ردهبندی سنی و ساختاری درنظر بگیرید تا نظارت والدین را راحتتر و از طرفی دسترسی کودکان و نوجوانان محدود کند. این حق طبیعی مصرفکنندگان، باید از طرف کنشگران فرهنگی و اجتماعی تبدیل به مطالبه عمومی گردد تا همه تولیدکنندگان و تامینکنندگان محتوا مطابق استانداردهای جهانی تحت فشار افکار عمومی نسبت به دستهبندی محتواها اقدام کنند.
در پایان مجددا تاکید میکنم که محتواهایی از جنس تحلیلهای عددی سطحی، و برپایه با فرضهای ساده انگارانه که در نهایت از آن فرض ناقص نتیجههای فاجعهبار فرهنگی و اجتماعی استناج می شود یا تحلیلهایی که با استفاده از آمار و ارقام بازدید و سرچ، به کشف و شهود در ضریب نفوذ اجتماعی حیدری یافته (ساسی مانکن) میرسند، به جز درآمد بیشتر برای این افراد، سودی برای جامعه نخواهد داشت.