انقلاب چکسلواکی و پیروزی کمونیستها در شرق اروپا
رویداد۲۴ علیرضا نجفی: تصویر ثبت شده در فوریه سال ۱۹۴۸ که جریان چپگرای کمونیست چکسلواکی به پیروزی رسید و قدرت را به دست گرفت. مخالفان این واقعه را کودتای چکسلواکی میخوانند و کمونیستها به آن فوریه پیروز میگویند.
با فروپاشی امپراطوری اتریش مجارستان در سال پایانی جنگ جهانی اول، سه منطقه اصلی مواریا، بوهم و اسلواکی به یکدیگر پیوسته و کشوری به نام چکسلواکی را تشکیل دادند. اغلب جمعیت این کشور را مردم اسلاو تبار تشکیل میدادند، ولی بیست درصد جمعیت آن آلمانیها بودند. به همین دلیل در جنگ جهانی دوم این کشو یکی از اهداف عمده ارتش نازی بود. اما نیازی به حمله نظامی نبود و مناطق مختلف چکسلواکی خودخواسته به آلمانیها پیوستند.
با شکست آلمان در جنگ جهانی دوم و تبعات فاجعهبار آتشافروزی حزب نازی در سراسر اروپا، جنبشی ضد نازیسم به راه افتاد که چکسلواکی از پیشگامان آن بود. پس از جنگ بسیاری از آلمانیهای ساکن در چکسلواکی به آلمان تبعید شدند و آثار باقی مانده از نازیسم در فرهنگ و سیاست توسط مردم و سیاستمداران نسل جدید پاک شدند.
حزب کمونیست چکسلواکی که در جریان جنگ توسط نازیها سرکوب شده بود دوباره قدرت گرفت و با اکثریت آرا انتخابات سال ۱۹۴۶ را پیروز شد. اعضای حزب کمونیست چکسلواکی در سال ۱۹۴۵ حدود چهل هزار نفر بود و در سه سال بعدی به یک نیم میلیون نفر رسید.
در آن دوره چپگرایان در جهان قدرت گرفته قبودند و به همین دلیل احزاب دیگر کشور مانند ملیگرایان و حتی لیبرالها به همکاری با کمونیستها مشتاق بودند. سوسیالیسم توانسته بود کشور همسایه، یعنی روسیه را از کشوری دهقانی و عقبمانده به کشوری صنعتی و پیشرو تبدیل کند که در جریان جنگ دوم جهانی ماشین جنگی نازیسم را متوقف کرد. این واقعیت کشورهای اروپای شرقی را که نزدیکی جغرافیایی نیز با شوروی داشتند به سمت و سوی کمونیسم روسی متمایل کرده بود.
بیشتر بخوانید: صد و پنجاهمین سالگرد تشکیل کمون پاریس
به گزارش رویداد۲۴ کلمنت گوتوالد دبیرکل حزب کمونیست چکسلواکی اعلام کرد که قدرتگیری حزب کمونیست به دنبال یک انقلاب ملی است و نه وابستگی به شوروی. ادوارد بنش رئیس جمهور وقت از گوتوالد دعوت کرد مقام نخست وزیری را بپذیرد و گوتوالد نفوذش را بر وزارتخانهها و مراکز امنیتی افزایش داد. اما جبهه مقابل نیز بیکار ننشست بود و راستگرایان علیه آنچه خطر کمونیسم میخواندند، صفآرایی کردند. در نتیجه این تقابلها در سال ۱۹۴۸ نیروهای راست خواستار مجازات و محدودیت دولتمردان کمونیست شدند و در این شرایط درگیریها دیگر ناگزیر بود.
کمونیستها با انقلاب پارلمانی و نفوذ تودهای به قدرت رسیده بودند و راستگرایان معتقد به برخورد با نفوذ کمونیسم بودند به صورت پلیسی بودند. گوتوالد به همراه وزیر کشور از این دستور که توسط پارلمان و نهاد ریاست جمهوری صادر شده بود پیروی نکردند. گوتوالد نیروهای ملی رابسیج کرد و رئیس جمهور را تهدید کرد در صورت ادامه تحرکاتش اعتصاب عمومی به راه خواهد انداخت. عمده طرفداران بنش کشاورزانی بودند که نمیخواستند زمینهایشان را واگذار کنند و از ملی شدن زمینهای کشاورزی ترس داشتند.
بنش در مقابل بسیج تودهای گوتوالد تسلیم شد و در نهایت وزیران راستگرا استعفا دادند و دولت یکپارچه به دست کمونیستها افتاد و مجلس ملی به دولت جدید گوتوالد رای اعتماد داد. این اتفاقات در ماه فوریه رخ داد و به همین دلیل از سوی کمونیستها به فوریه پیروز مشهور شدند. گوتوالد و دولتش صنایع بزرگ و زمینها را ملی اعلام کردند و به دنبال خدمات اجتماعی عمومی رفتند.
پیروزی کمونیستها، بلوک غرب را نگران کرد. از همین رو بود که پیمان بروکسل و طرح مارشال ایجاد شدند تا جلوی خطر گسترش بیشتر کمونیسم در اروپا را بگیرند. طرح مارشال اقتصاد را هدف گرفته بود و پیمان بروکسل اتحاد نظامی علیه بلوک شرق را.
پیمان ناتو نیز توسط هری ترومن رئیس جمهور ایالات متحده در واکنش به این رویداد ایجاد شد. ایالات متحده و دولتهای غربی شروع به کمک مالی به کشورهای در حال توسعه کردند تا جلوی نفوذ کمونیسم در آنها را بگیرند.